علی شاکری، ايرانی - آمريکايی ساکن اورنج کانتی که ماه مارس گذشته در سفری به منظور عيادت از مادر بيمار خود در ايران در فرودگاه تهران دستگير و زندانی شد در بازگشت به محل زندگی خود در کاليفرنيای جنوبی با گزارشگر روزنامه لس آنجلس تايمز درباره دوران دشوار «اثبات بيگناهی» خود در ايران سخن گفته است.
علی شاکری پيش از سفرخود به ايران به کار وام مسکن اشتغال داشت و ضمن همکاری با «انجمن طرفداران دمکراسی در ايران» از پايه گذاران يک سازمان حامی صلح در دانشگاه اروين محسوب به شمار می رفت.
وی درباره تجربيات چهارماهه خود در زندان های ايران می گويد: «روزها به هفته ها تبديل می شدند و هفته ها به ماهها و من در داخل سلول کثيف و بدنمايی که در آن زندانی بودم در ذهنم بدنبال نقطه های روشن و مثبتی بودم که بتواند اين دقايق را تحمل پذيرتر کند.»
- «در اين دوران ۱۴۰ روزه سخت ترين چيزی که با آن روبرو بودم مسئله تنهايی مطلق بود.»
به نوشته روزنامه لس آنجلس تايمز، «آقای شاکری که روزهای طولانی را همراه با ترس و وحشت از سرنوشتی نامعلوم و بدون تماس با دنيای خارج در زندان جمهوری اسلامی گذرانده در حالی که دائما مورد بازجويی های بی پايان قرار داشته است، شب ها را در سلول انفرادی خود و در حالی که تنها يک پتوی نازک بين او و زمين سخت زندان وجود داشت به صبح می رساند.»
او در اين مورد می گويد: «در اين دوران ۱۴۰ روزه سخت ترين چيزی که با آن روبرو بودم مسئله تنهايی مطلق بود.»
او يکی از چهار ايرانی - آمريکايی محسوب می شود که در چند ماه گذشته در ايران زندانی يا ممنوع الخروج شده اند.
آقای شاکری در ادامه گفت وگو با لس آنجلس تايمز درباره اين موضوع صحبت کرده است که چگونه در زندان «بی اطلاع بودن از سرنوشتی نامعلوم» بر تمام افکار ديگر او غلبه کرده بود.
اين روزنامه می نويسد: «وی در مدت زمان بازداشت خود بيش از ۷۰ بار و در حالی که چشم هايش را با چشم بند بسته بودند به اطاق بازپرسی برده شد. جايی که او روبروی ديوار سفيدی می نشست و ساعت ها مورد پرس و جو قرار می گرفت.»
آقای شاکری به خبرنگار لس آنجلس تايمز توضيح بيشتری نداده است چرا که امکان دارد او برای حضور در دادگاه به ايران بازگردد و در ضمن برای آزادی از زندان خانه برادر خود در تهران را به وثيقه گذاشته است.
این فعال صلح معتقد است که او به خاطر مسائل سياسی و جنگ لفظی ميان دو کشور ايران و آمريکا زندانی شده است.
وی می گويد: «من قربانی مشکلات بين المللی و روابط بين ايران و آمريکا شدم. ما همواره درباره عشق صحبت می کنيم؛ درباره صلح و درباره حقوق بشر. ولی من تا روزی که زندانی شدم معنی واقعی اين کلمات و اهميت آن را نمی فهميدم.»
علی شاکری در گفت وگو با خبرنگار لس آنجلس تايمزمی گويد: «من از شرايطی که برايم پيش آمده ناراحت، غمگين و بی نهايت نا اميدم اما کوچکترين حس انتقامی نسبت به مقاماتی که مرا به زندان انداختند، ندارم.»