حامد کرزای، رييس جمهوری افغانستان اعلام کرد که محمد ظاهر شاه، آخرين پادشاه افغانستان روز دوشنبه در سن ۹۲ سالگی در کابل درگذشت.
ظاهر شاه که به مدت سه دهه در تبعيد بود و پس از حمله آمريکا به افغانستان به کشور خود بازگشت، نماد صلح و اتحاد در اين کشور به شمار می رود.
وی در جريان کودتای سال ۱۹۷۳ در افغانستان توسط داوود خان از قدرت خلع شد و از آن سال به بعد اين کشور درگيری بحران ها و جنگ های زيادی شد که صدها هزار کشته و ميليون ها آواره برجای گذاشت.
کودتا در غياب وی و هنگامی که او سرگرم ديدار از ايتاليا بود رخ داد.
زمانی که حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ سقوط کرد بسياری در افغانستان اميدوار بودند که وی نه تنها به کشور بازگردد بلکه تاج وتخت خود را نیز باز پس گيرد.
محمد ظاهر شاه در آوريل سال ۲۰۰۲ از ايتاليا به افغانستان بازگشت ولی به عنوان همراه حامد کرزای فعاليت کرد.
در جريان تدوين قانون اساسی جديد افغانستان که در ژانويه سال ۲۰۰۴ به تصويب رسيد، به وی لقب «پدر ملت» داده شد که با مرگ او، اين لقب نيز فسخ می شود.
محمد ظاهر شاه هنگام تصويب اين لقب خطاب به لوی جرگه، مجلس سنتی افغانستان، گفت که « تکيه مردم به شماست و نبايد که آنها را فراموش کنيد. من اميدوارم که شما بهترين تلاش های خود را انجام دهيد تا صلح، ثبات و اتحاد مردم افغانستان حفظ شود.»
ظاهر شاه در ۱۵ اکتبر سال ۱۹۱۴ بدنيا آمد و در سال ۱۹۳۳ و در سن ۱۹ سالگی جای پدر خود را در مقام سلطنت گرفت.
ظاهر شاه از زمان بازگشت اش به افغانستان بارها کشور را ترک کرد تا معالجات پزشکی خود را دنبال کند.
آقای کرزای که در يک کنفرانس خبری زنده خبر مرگ ظاهر شاه را اعلام کرد، وی را « نمادی از اتحاد ملی» خواند که توسعه و آموزش را برای کشور به ارمغان آورد.
وی افزود: پادشاه در سال های آخر عمر خود رهبر باقی ماند هرچند که به دنبال دست يافتن به قدرت پادشاهی خود نبود.
رييس جمهوری افغانستان گفت که ظاهر شاه، « خادم ملت خود و دوست آنها بود و به حاکميت ملت و حقوق بشر اعتقاد داشت.»
وی با اعلام سه روز عزای عمومی در افغانستان به مناسبت مرگ ظاهر شاه اعلام کرد که پيکر وی در مسجدی در کابل قرار داده خواهد شد و سپس به خاک سپرده خواهد شد.
محمد ظاهر شاه در ۱۵ اکتبر سال ۱۹۱۴ به دنيا آمد و در سال ۱۹۳۳ و در سن ۱۹ سالگی جای پدر خود را در مقام سلطنت گرفت.
در دورانی که قدرت واقعی در افغانستان در اختيار عموها و پسر عموهای ظاهر شاه بود، وی حاکم اصلی به شمار می رفت و به رغم همه تلاش ها، اين کشور همچنان فقير و فراموش شده باقی ماند.
اما سياست خارجی بی طرفانه و توسعه محدود در دوران حاکميت وی سبب شد تا صلح در افغانستان پايدار باشد و در نظر افغان هايی که تنها افراطی گری و کشتار را در چند دهه گذشته ديده اند از دوران وی، به عنوان دوران طلايی ياد شود.
مصطفی ظاهر، نوه وی به خبرگزاری آسوشيتدپرس در ماه گذشته گفت که « افغانستان هميشه فقير بوده اما با ثبات بود و تا زمانی که ظاهر شاه در قدرت بود کشور به سمت دمکراسی گام بر می داشت.»