برخورد خشونت آميز پليس ضد شورش ترکيه با تجمع کنندگانی که به تخريب پارکی در مرکز استانبول اعتراض داشتند، واکنش کشورها و سازمانهای بين المللی را در آمريکا به دنبال داشته است.
دولت ترکيه قصد دارد در عوض پارک «گزی» در ميدان تقسيم استانبول، دست به بازسازی يک پايگاه نظامی تاريخی و يک مرکز خريد بزند.
در گفت و گو با تورج اتابکی، استاد تاريخ اجتماعی در آمستردام هلند، این موضوع را به بحث گذاشته و نخست از او درباره سابقه تاريخی محوطه ميدان تقسيم استانبول پرسيدم.
تورج اتابکی: اردوغان اصولا در صحنه سياسی ترکيه به عنوان انسانی خودرای و تا حدی مستبد شناخته شده است که وقعی به افکار عمومی نمی گذارد و وقعی هم به احزاب سياسی و خواسته هایشان نمی گذارد و تلاش میکند که نظر خودش را، گاه مغاير نظر حزب متبوع خودش، به کرسی بنشاند.
آقای اردوغان گمان بر اين دارد که تمام اين رفتار سياسی نشان دهنده اقتدار دولت ترکيه است و دولت ترکيه بايستی کماکان مقتدر بماند و هر گونه گذشت و عقب نشينی از طرح بازسازی ميدان تقسيم به معنای زير سوال بردن اقتدار دولت ترکيه است.
اما آقای اردوغان پا را در يک کفش کرده و تصور میکند که فقط و فقط با اصرار به اجرای اين طرح میتواند اقتدار دولت ترکيه را حفظ کند.
آنچه که در روزهای اخير به خصوص در دو روز اخير چشمگير بوده است، اين است که دامنه اين تظاهرات به شهرهای ديگر ترکيه هم کشیده شده است. از جمله به شهری که اصلا انتظارش نمی رفت يعنی به قونيه يا قونيا که يکی از مراکز عمده حزب عدالت ترکيه است، نيز کشيده شده است.
اين مسئله نشان دهنده اين است که بين لايه های پايينی طرفداران حزب عدالت توسعه هم نوعی نگرانی از نوع رفتار سياسی آقای اردوغان به چشم می خورد.
همان طور که خود شما هم اشاره کرديد، گستردگی اين اعتراضات باعث شده است که بسياری از خبرگزاری ها اين اعتراضات را بزرگترين چالش دولت آقای اردوغان در ده سال گذشته توصيف کنند. نظر شما چيست؟
مطمئنا چنين است. به اين دليل که اين چالش پيش رو دولت ترکيه دليل اقتصادی و اجتماعی هم دارد. اين چالش عمدتا از سوی جوانان و نيروهايی مطرح می شود که همخوانی با خوانش رسمی حزب عدالت و توسعه و آقای اردوغان و اسلام ندارند و گمان بر اين دارند که در صحنه سياسی ترکيه به حاشيه رانده شده اند.
بنابر اين جوانان و به وِيژه جوانان سکولار و غير مذهبی حس می کنند که آرام آرام در طول دولت آقای اردوغان به حاشيه رانده شده اند و اين دولت در حقيقت نوعی تماميت خواهی و انحصارگرايی را به عنوان سياست متبوع خودش در پيش گرفته است.
دولت ترکيه قصد دارد در عوض پارک «گزی» در ميدان تقسيم استانبول، دست به بازسازی يک پايگاه نظامی تاريخی و يک مرکز خريد بزند.
در گفت و گو با تورج اتابکی، استاد تاريخ اجتماعی در آمستردام هلند، این موضوع را به بحث گذاشته و نخست از او درباره سابقه تاريخی محوطه ميدان تقسيم استانبول پرسيدم.
تورج اتابکی: اردوغان اصولا در صحنه سياسی ترکيه به عنوان انسانی خودرای و تا حدی مستبد شناخته شده است که وقعی به افکار عمومی نمی گذارد و وقعی هم به احزاب سياسی و خواسته هایشان نمی گذارد و تلاش میکند که نظر خودش را، گاه مغاير نظر حزب متبوع خودش، به کرسی بنشاند.
آقای اردوغان گمان بر اين دارد که تمام اين رفتار سياسی نشان دهنده اقتدار دولت ترکيه است و دولت ترکيه بايستی کماکان مقتدر بماند و هر گونه گذشت و عقب نشينی از طرح بازسازی ميدان تقسيم به معنای زير سوال بردن اقتدار دولت ترکيه است.
آقای اردوغان گمان بر اين دارد که دولت ترکيه بايستی کماکان مقتدر بماند و هر گونه گذشت و عقب نشينی از طرح بازسازی ميدان تقسيم به معنای زير سوال بردن اقتدار دولت ترکيه است.تورج اتابکی
آنچه که در روزهای اخير به خصوص در دو روز اخير چشمگير بوده است، اين است که دامنه اين تظاهرات به شهرهای ديگر ترکيه هم کشیده شده است. از جمله به شهری که اصلا انتظارش نمی رفت يعنی به قونيه يا قونيا که يکی از مراکز عمده حزب عدالت ترکيه است، نيز کشيده شده است.
اين مسئله نشان دهنده اين است که بين لايه های پايينی طرفداران حزب عدالت توسعه هم نوعی نگرانی از نوع رفتار سياسی آقای اردوغان به چشم می خورد.
همان طور که خود شما هم اشاره کرديد، گستردگی اين اعتراضات باعث شده است که بسياری از خبرگزاری ها اين اعتراضات را بزرگترين چالش دولت آقای اردوغان در ده سال گذشته توصيف کنند. نظر شما چيست؟
مطمئنا چنين است. به اين دليل که اين چالش پيش رو دولت ترکيه دليل اقتصادی و اجتماعی هم دارد. اين چالش عمدتا از سوی جوانان و نيروهايی مطرح می شود که همخوانی با خوانش رسمی حزب عدالت و توسعه و آقای اردوغان و اسلام ندارند و گمان بر اين دارند که در صحنه سياسی ترکيه به حاشيه رانده شده اند.
بنابر اين جوانان و به وِيژه جوانان سکولار و غير مذهبی حس می کنند که آرام آرام در طول دولت آقای اردوغان به حاشيه رانده شده اند و اين دولت در حقيقت نوعی تماميت خواهی و انحصارگرايی را به عنوان سياست متبوع خودش در پيش گرفته است.