حقوق بگيران پرشمارِ «جنيفر لوپز» همچنان درگير ترميم وجهه اين خواننده آمريکايی هستند که به تازگی به دليل اجرای برنامه در يک مراسم خصوصی در محل شرکت ملی نفت چين در ترکمنستان آماج انتقاد قرار گرفته است. رويدادی که موجب شد اين هنرمند سرشناس بابت خواندن ترانه «تولدت مبارک» برای قربان قلی بردی محمد اف، ریيس جمهوری ترکمنستان، معذرت خواهی کند. رهبری که اگرچه به مانند سَلَف خود دستور ساخت تنديسی زرين و رو به خورشيد از خود را صادر نکرد، اما کشورش را همچنان به ميل خود در شرايط اختناق نگاه داشته است.
به رغم اين همه، تيم مسؤولان روابط عمومی خانم لوپز بايد بدانند که کارفرمای بداقبال شان نخستين ستاره ای نيست که بی توجه به نام امضای پای چکِ وجهِ دريافتی، چنين دعوتهای دردسرسازی را پذيرفته است.
روزنامه انگليسی «گاردين» به همين بهانه فهرستی از نام آوران عرصه هنر را منتشر کرده که دوستی و همکاری با رهبران نه چندان خوشنام تاريخ را در کارنامه خود ثبت کردهاند:
۱) استينگ: آقای غمخوار مردم بومی و ستمديده و دوستدار محيط زيست، در سال ۲۰۰۹ با دريافت مبلغی هفت رقمی دعوت «گلنارا کريمووا»، دختر و جانشين اسلام کريموف، ریيس جمهوری ازبکستان را پذيرفت.
کريموف سابقهای طولانی در قلع و قمع دشمنان خود دارد و برخلاف استينگ - که دوستدار محيط زيست است- برای اجرای برنامههای آشفته کشاورزی خود، دستور خشک کردن درياچهها را صادر میکند. همين ماه گذشته آژانس فرهنگی ازبکستان پروانه فعاليت پنج خواننده پاپ کشور را لغو کرد. دليل اين امر «نمايش درجهای ناکافی از وطن پرستی، و نگاشتن ترانههايی بی معنا از ديدگاه موسيقايی و شعری» اعلام شده است.
۲) رابطه احساسی و عجيب استبداد کاسترويی و چپهای ساکن غرب نيز حکايت خودش را دارد. گروه راک «منيک استريت پريچرز» در جريان بازديد خود از کوبا در سال ۲۰۰۱ برنامهای اجرا کردند که «اِل-کُماندانته» نيز شخصاً در آن شرکت کرد.
۳) اما جالبتر از اين دو مورد، شايد زمانی اتفاق افتاد که بازماندگان «کوئين» در جشن زادروز ۹۰ سالگی نلسون ماندلا در سال ۲۰۰۸ در هايدپارک لندن مورد تشويق حضار قرار گرفتند. در حالی که سال ها قبل، در ۱۹۸۴، زمانی که ماندلا هنوز برای گذران ۲۱ سال محکوميت خود پشت ميلههای زندان بود و شش سال ديگر از اين دوران را در پيش داشت، کوئين در «سان سيتی» - معادل لاس وگاس در رژيم آپارتايدِ آفريقای جنوبی، - برنامه اجرا کرد. از ديگر هنرمندانی که به چنين کاری دست زدند میتوان به نام «التون جان» و «راد استووارت» اشاره کرد.
۴) جيمز براون: به نظر میرسد اصل کشش متقابل درباره هنرمندان رخ در نقاب کشیده و ديکتاتورهای دفن شده نيز صادق باشد. در سال ۱۹۷۴ ميلادی، موبوتو سسه سوکو، حاکم خودکامه زئير سابق [جمهوری دموکراتيک کنگوی امروز] برای تکميل مسابقه تاريخی ميان محمد علی کلی و جورج فورمن، جشنوارهای را تدارک ديد که در آن از «جيمز براون» نيز برای اجرای برنامه دعوت شد.
۵) نلی فورتادو: خواننده کانادايی يکی از چندين ستارهای بود که برای پسران سرهنگ مُعمر قذافی، ديکتاتور پيشين ليبی، بر روی صحنه رفت. از ديگر هنرمندانی که در آن زمان در اين برنامهها همکاری کردند میتوان به «فيفتی سنت»، «ماريا کری»، «آشر» و «بيانسه» اشاره کرد. با اين حال، چندی بعد و هم زمان با انقلاب ليبی در سال ۲۰۱۱- وقتی که بدنامی قذافی زبانزد خاص و عام شد و تيتر روزنامههای بينالمللی را به خود اختصاص داد - همه اين خوانندهها با ابراز شرمساری از کرده خود اعلام کردند که درآمدشان از محل اين برنامهها را به سازمانهای خيريه خواهند بخشيد.
در همين حال پرسشی که برای بسياری در جهان مطرح میشود این است که آيا ستارگان موسيقی پاپ نوعی گرايش جدانشدنی به خودکامگانِ عرصه سياست دارند؟ چه آنان [نيز] ثروتمند بوده، جزو طبقه ممتاز به شمار میروند و توسط اطرافيان چاپلوس خود از جهان واقعی به دور افتادهاند. شايد هم، بايد به اکراه پذيرفت که چه بسا ستارگان پاپ نوعاً به سوی جماعت طمعکار و کم شعور گرايش ذاتی دارند.
به رغم اين همه، تيم مسؤولان روابط عمومی خانم لوپز بايد بدانند که کارفرمای بداقبال شان نخستين ستاره ای نيست که بی توجه به نام امضای پای چکِ وجهِ دريافتی، چنين دعوتهای دردسرسازی را پذيرفته است.
روزنامه انگليسی «گاردين» به همين بهانه فهرستی از نام آوران عرصه هنر را منتشر کرده که دوستی و همکاری با رهبران نه چندان خوشنام تاريخ را در کارنامه خود ثبت کردهاند:
۱) استينگ: آقای غمخوار مردم بومی و ستمديده و دوستدار محيط زيست، در سال ۲۰۰۹ با دريافت مبلغی هفت رقمی دعوت «گلنارا کريمووا»، دختر و جانشين اسلام کريموف، ریيس جمهوری ازبکستان را پذيرفت.
کريموف سابقهای طولانی در قلع و قمع دشمنان خود دارد و برخلاف استينگ - که دوستدار محيط زيست است- برای اجرای برنامههای آشفته کشاورزی خود، دستور خشک کردن درياچهها را صادر میکند. همين ماه گذشته آژانس فرهنگی ازبکستان پروانه فعاليت پنج خواننده پاپ کشور را لغو کرد. دليل اين امر «نمايش درجهای ناکافی از وطن پرستی، و نگاشتن ترانههايی بی معنا از ديدگاه موسيقايی و شعری» اعلام شده است.
۲) رابطه احساسی و عجيب استبداد کاسترويی و چپهای ساکن غرب نيز حکايت خودش را دارد. گروه راک «منيک استريت پريچرز» در جريان بازديد خود از کوبا در سال ۲۰۰۱ برنامهای اجرا کردند که «اِل-کُماندانته» نيز شخصاً در آن شرکت کرد.
۳) اما جالبتر از اين دو مورد، شايد زمانی اتفاق افتاد که بازماندگان «کوئين» در جشن زادروز ۹۰ سالگی نلسون ماندلا در سال ۲۰۰۸ در هايدپارک لندن مورد تشويق حضار قرار گرفتند. در حالی که سال ها قبل، در ۱۹۸۴، زمانی که ماندلا هنوز برای گذران ۲۱ سال محکوميت خود پشت ميلههای زندان بود و شش سال ديگر از اين دوران را در پيش داشت، کوئين در «سان سيتی» - معادل لاس وگاس در رژيم آپارتايدِ آفريقای جنوبی، - برنامه اجرا کرد. از ديگر هنرمندانی که به چنين کاری دست زدند میتوان به نام «التون جان» و «راد استووارت» اشاره کرد.
۴) جيمز براون: به نظر میرسد اصل کشش متقابل درباره هنرمندان رخ در نقاب کشیده و ديکتاتورهای دفن شده نيز صادق باشد. در سال ۱۹۷۴ ميلادی، موبوتو سسه سوکو، حاکم خودکامه زئير سابق [جمهوری دموکراتيک کنگوی امروز] برای تکميل مسابقه تاريخی ميان محمد علی کلی و جورج فورمن، جشنوارهای را تدارک ديد که در آن از «جيمز براون» نيز برای اجرای برنامه دعوت شد.
۵) نلی فورتادو: خواننده کانادايی يکی از چندين ستارهای بود که برای پسران سرهنگ مُعمر قذافی، ديکتاتور پيشين ليبی، بر روی صحنه رفت. از ديگر هنرمندانی که در آن زمان در اين برنامهها همکاری کردند میتوان به «فيفتی سنت»، «ماريا کری»، «آشر» و «بيانسه» اشاره کرد. با اين حال، چندی بعد و هم زمان با انقلاب ليبی در سال ۲۰۱۱- وقتی که بدنامی قذافی زبانزد خاص و عام شد و تيتر روزنامههای بينالمللی را به خود اختصاص داد - همه اين خوانندهها با ابراز شرمساری از کرده خود اعلام کردند که درآمدشان از محل اين برنامهها را به سازمانهای خيريه خواهند بخشيد.
در همين حال پرسشی که برای بسياری در جهان مطرح میشود این است که آيا ستارگان موسيقی پاپ نوعی گرايش جدانشدنی به خودکامگانِ عرصه سياست دارند؟ چه آنان [نيز] ثروتمند بوده، جزو طبقه ممتاز به شمار میروند و توسط اطرافيان چاپلوس خود از جهان واقعی به دور افتادهاند. شايد هم، بايد به اکراه پذيرفت که چه بسا ستارگان پاپ نوعاً به سوی جماعت طمعکار و کم شعور گرايش ذاتی دارند.