بازداشت يا حصر خانگی؟ زندان يا خانه امن؟ اين کلمات و اصطلاحات، اين روزها برای جنبش سبز ايران کلمات مهمی است آميخته به ابهام بر سر سرنوشت رهبران معترضان.
و در اين ميان تنها يک جمله هست که با قاطعيت درباره وضعيت موسوی و کروبی از منابع مختلف به گوش می رسد.
می گفتند که از منزل ايشان و از کل طبقات به اندازه يک نور شمع هم روشنايی ديده نمی شود.
مجتبی واحدی، سخنگوی مهدی کروبی در حالی از خاموشی خانه او خبر می دهد که پس از حدود دو هفته حصر خانگی، وب سايت سحام نيوز، شبکه سی.ان.ان و کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران در خبرهايی جداگانه از انتقال ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به محلی نامعلوم در روز پنجشنبه گذشته خبر دادند.
محلی نامعلوم که در ادبيات جمهوری اسلامی ، عنوان «خانه امن» به خود گرفته است.
نيما راشدان، پژوهشگر مسائل امنيتی در ژنو سوئيس، مفهوم اين اصطلاح را از نگاه مقامات امنيتی اين گونه توضيح می دهد:
نیما راشدان: بر اساس آن نوعی که در ايران معمول بود، خصوصا در دهه ۱۳۶۰، افرادی را که به دلايلی مثل سلامتی و يا نگرانی از بودنشان در زندان به علت فشارهای بين المللی و ساير مسائل، مايل نبودند که در زندان نگهداری کنند، در عين حال هم نمی خواستند بگذارند که اين افراد آزاد باشند و با دنيای پيرامون ارتباط داشته باشند، آنها را به يک سری مجموعه بسيار ايزوله منتقل می کردند که هر نوع رفت و آمد آنان تحت نظر بازجوها باشد.
در اين شرايط هر نوع رفت و آمد اين افراد با نظر کارشناس امنيتی پرونده و بازجوها بود و هر کسی که می خواست وارد آن محل شود، حتی اگر آن ديدار، ديدار فاميلی بود، با صلاحديد و نظر بازجو و تيم امنيتی وارد می شد.»
اين نخستين بار نيست که در سال های اخير، ناراضيان سياسی، به جای زندان به مکان های نامعلومی تحت عنوان خانه امن منتقل می شوند. افرادی با گرايش های مختلف از چپ گرفته، مانند به آذين، نورالدين کيانوری و احسان طبری تا ملی مذهبی همچون عباس امير انتظام و ابراهيم يزدی و اصلاح طلب، مانند سعيد حجاريان ... که هر کدام طعم اين خانه های مخفی وزارت اطلاعات و مراجع امنيتی را چشيده اند.
البته اين خانه های امن، در بعضی موارد برای ميهمانانش چندان هم امن نبوده است. علی اکبر سعيدی سيرجانی، نويسنده و فعال سياسی کسی است که در يکی از همين خانه های امن در حالی که در بازداشت وزارت اطلاعات بود، به طرز مشکوکی درگذشت.
پرونده ای که منتقدانی همچون اکبر گنجی، روزنامه نگار، از آن به عنوان حلقه ای از قتل های زنجيره ای ياد می کنند.
چنين مواردی است که باعث می شود مجتبی واحدی، مشاور و سخنگوی مهدی کروبی از خطرات احتمالی، ابراز نگرانی کند.
مجتبی واحدی: ميزان سلامتی ايشان به نسبت سنشان بالا بوده و خيلی هم خوب و سرحال بودند. از بعد از اين به بعد ديگر نمی دانم چه خواهد شد؟ با توجه به اينکه عناصر حکومتی و ماموران اطلاعاتی که متاسفانه نام مبارک امام زمان را مورد سوء استفاده خود قرار داده اند و ننگی بر اين نام نهاده اند، هر نوع خشونتی از دستشان برمی آيد.
شما ديديد که تا چند سال قبل وقتی که همسر همکار خودشان، سعيد امامی را دستگير کردند، چه جور با او رفتار کردند. تنها چيزی که در وجود اين افراد نيست، انسانيت است. کسی که زندانی اين افراد باشد سلامتش قطعا می تواند مورد نگرانی باشد.»
گذشته از اين نگرانی ها، عدم حضور در زندان رسمی که وکلا و خانواده فرد زندانی امکان حضور در آن محل را داشته باشند، می تواند از لحاظ حقوقی هم به معنای استقلال خانه های امن از قوه قضائيه و ضوابط زندان ها باشد.
مسئله ای که در قوانين جمهوری اسلامی، محلی ندارد و به گفته محمد سيف زاده، حقوقدان در تهران، چنين روندی از چهارچوب قانون خارج است.
محمد سيف زاده: در اين سوال مورد نظر شما، جرم ارتکابی و مورد رسيدگی، سياسی است. وقتی که جرم فردی سياسی باشد به موجب اصل ۱۶۸ قانون اساسی و تبصره ذيل ماده ۲۰ قانون تشکيل دادگاه های عمومی و انقلاب بايد صرفا و انحصارا اين قبيل جرايم در محاکم دادگستری با حضور هيات منصفه واقعی و نه حکومتی و به صورت علنی برگزار شود.
اين جرايم را اصلا نمی شود به صورت سری بررسی کرد. بنابر اين بايد محکمه ای با اين شرايط وجود داشته باشد. حالا به موجب همان اصل ۳۶، مجازات اين جرايم هم بايد به موجب قانون باشد. يعنی نمی توانيم کسی را به مجازاتی محکوم کنيم که در قانون نيامده باشد. چنين موضوعی را که شما در ارتباط با خانه امن مطرح می کنيد، به کلی در قانون مجازات اسلامی نيامده است.
بازداشت يا حبس خانگی؟ خانه امن يا بازداشتگاه؟
اکنون اين پرسش ها با چنين شرايطی اگر چه برای بسياری از هواداران جنبش سبز کماکان مسئله ای محوری به شمار می رود، اما در نظر برخی ديگر، همچون علی افشاری، فعال سياسی مقيم واشينگتن، چندان تفاوت عمده ای در اصل ماجرا ايجاد نمی کند.
علی افشاری: به نظر من اين موضوع خيلی اهميت ندارد. مسئله اصلی اين است که عملا بازداشت آقای موسوی و کروبی انجام شده است. و بازيگر ساکت اين صحنه همچنان حکومت و مقام های امنيتی باقی می مانند تا خبرهای بازداشت ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به شکلی پراکنده، ذره ذره و با اصطلاحاتی نه چندان آشنا، به گوش هواداران سبز برسد.
و در اين ميان تنها يک جمله هست که با قاطعيت درباره وضعيت موسوی و کروبی از منابع مختلف به گوش می رسد.
می گفتند که از منزل ايشان و از کل طبقات به اندازه يک نور شمع هم روشنايی ديده نمی شود.
مجتبی واحدی، سخنگوی مهدی کروبی در حالی از خاموشی خانه او خبر می دهد که پس از حدود دو هفته حصر خانگی، وب سايت سحام نيوز، شبکه سی.ان.ان و کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران در خبرهايی جداگانه از انتقال ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به محلی نامعلوم در روز پنجشنبه گذشته خبر دادند.
محلی نامعلوم که در ادبيات جمهوری اسلامی ، عنوان «خانه امن» به خود گرفته است.
نيما راشدان، پژوهشگر مسائل امنيتی در ژنو سوئيس، مفهوم اين اصطلاح را از نگاه مقامات امنيتی اين گونه توضيح می دهد:
نیما راشدان: بر اساس آن نوعی که در ايران معمول بود، خصوصا در دهه ۱۳۶۰، افرادی را که به دلايلی مثل سلامتی و يا نگرانی از بودنشان در زندان به علت فشارهای بين المللی و ساير مسائل، مايل نبودند که در زندان نگهداری کنند، در عين حال هم نمی خواستند بگذارند که اين افراد آزاد باشند و با دنيای پيرامون ارتباط داشته باشند، آنها را به يک سری مجموعه بسيار ايزوله منتقل می کردند که هر نوع رفت و آمد آنان تحت نظر بازجوها باشد.
در اين شرايط هر نوع رفت و آمد اين افراد با نظر کارشناس امنيتی پرونده و بازجوها بود و هر کسی که می خواست وارد آن محل شود، حتی اگر آن ديدار، ديدار فاميلی بود، با صلاحديد و نظر بازجو و تيم امنيتی وارد می شد.»
اين نخستين بار نيست که در سال های اخير، ناراضيان سياسی، به جای زندان به مکان های نامعلومی تحت عنوان خانه امن منتقل می شوند. افرادی با گرايش های مختلف از چپ گرفته، مانند به آذين، نورالدين کيانوری و احسان طبری تا ملی مذهبی همچون عباس امير انتظام و ابراهيم يزدی و اصلاح طلب، مانند سعيد حجاريان ... که هر کدام طعم اين خانه های مخفی وزارت اطلاعات و مراجع امنيتی را چشيده اند.
البته اين خانه های امن، در بعضی موارد برای ميهمانانش چندان هم امن نبوده است. علی اکبر سعيدی سيرجانی، نويسنده و فعال سياسی کسی است که در يکی از همين خانه های امن در حالی که در بازداشت وزارت اطلاعات بود، به طرز مشکوکی درگذشت.
پرونده ای که منتقدانی همچون اکبر گنجی، روزنامه نگار، از آن به عنوان حلقه ای از قتل های زنجيره ای ياد می کنند.
چنين مواردی است که باعث می شود مجتبی واحدی، مشاور و سخنگوی مهدی کروبی از خطرات احتمالی، ابراز نگرانی کند.
مجتبی واحدی: ميزان سلامتی ايشان به نسبت سنشان بالا بوده و خيلی هم خوب و سرحال بودند. از بعد از اين به بعد ديگر نمی دانم چه خواهد شد؟ با توجه به اينکه عناصر حکومتی و ماموران اطلاعاتی که متاسفانه نام مبارک امام زمان را مورد سوء استفاده خود قرار داده اند و ننگی بر اين نام نهاده اند، هر نوع خشونتی از دستشان برمی آيد.
شما ديديد که تا چند سال قبل وقتی که همسر همکار خودشان، سعيد امامی را دستگير کردند، چه جور با او رفتار کردند. تنها چيزی که در وجود اين افراد نيست، انسانيت است. کسی که زندانی اين افراد باشد سلامتش قطعا می تواند مورد نگرانی باشد.»
گذشته از اين نگرانی ها، عدم حضور در زندان رسمی که وکلا و خانواده فرد زندانی امکان حضور در آن محل را داشته باشند، می تواند از لحاظ حقوقی هم به معنای استقلال خانه های امن از قوه قضائيه و ضوابط زندان ها باشد.
مسئله ای که در قوانين جمهوری اسلامی، محلی ندارد و به گفته محمد سيف زاده، حقوقدان در تهران، چنين روندی از چهارچوب قانون خارج است.
محمد سيف زاده: در اين سوال مورد نظر شما، جرم ارتکابی و مورد رسيدگی، سياسی است. وقتی که جرم فردی سياسی باشد به موجب اصل ۱۶۸ قانون اساسی و تبصره ذيل ماده ۲۰ قانون تشکيل دادگاه های عمومی و انقلاب بايد صرفا و انحصارا اين قبيل جرايم در محاکم دادگستری با حضور هيات منصفه واقعی و نه حکومتی و به صورت علنی برگزار شود.
اين جرايم را اصلا نمی شود به صورت سری بررسی کرد. بنابر اين بايد محکمه ای با اين شرايط وجود داشته باشد. حالا به موجب همان اصل ۳۶، مجازات اين جرايم هم بايد به موجب قانون باشد. يعنی نمی توانيم کسی را به مجازاتی محکوم کنيم که در قانون نيامده باشد. چنين موضوعی را که شما در ارتباط با خانه امن مطرح می کنيد، به کلی در قانون مجازات اسلامی نيامده است.
بازداشت يا حبس خانگی؟ خانه امن يا بازداشتگاه؟
اکنون اين پرسش ها با چنين شرايطی اگر چه برای بسياری از هواداران جنبش سبز کماکان مسئله ای محوری به شمار می رود، اما در نظر برخی ديگر، همچون علی افشاری، فعال سياسی مقيم واشينگتن، چندان تفاوت عمده ای در اصل ماجرا ايجاد نمی کند.
علی افشاری: به نظر من اين موضوع خيلی اهميت ندارد. مسئله اصلی اين است که عملا بازداشت آقای موسوی و کروبی انجام شده است. و بازيگر ساکت اين صحنه همچنان حکومت و مقام های امنيتی باقی می مانند تا خبرهای بازداشت ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به شکلی پراکنده، ذره ذره و با اصطلاحاتی نه چندان آشنا، به گوش هواداران سبز برسد.