ادامه ناآرامی و اعتراضات سياسی اخير در مصر يادآور خاطرات حوادث تاريخی مهمی است که ۳۲ سال پيش در خاورميانه روی داد. در آن زمان کشوری که صحنه تحول و تلاطم بود ايران بود.
کريستين کاريل از سردبيران ارشد راديو اروپای آزاد- راديو آزادی که جزو هيئت سردبيری مجله « فارين پاليسی» نيز هست در مطلبی به مقايسه اوضاع امروز مصر با روزهای منجر به انقلاب ايران پرداخته است.
وی خاطر نشان می کند که در پايان دهه ۱۹۷۰ حکومت شاه در ايران نيز جزو متحدان اصلی آمريکا در منطقه بود و شاه در راس يک حکومت استبدادی بيش از سه دهه بر کشور حکمرانی می کرد.
شاه ايران مثل حسنی مبارک حکومت خود را بر يک ارتش و دستگاه امنيتی نيرومند استوار کرده و در مخالفت با افکار عمومی کشور رابطه حسنه ای نيز با دولت اسراييل داشت.
اکنون که حسنی مبارک در تلاش برای حفظ خويش است بسياری از صاحبنظران به آن دوره می انديشند و اين سئوال را مطرح می کنند که آيا تاريخ تکرار می شود.
يکی از نقاط اصلی تمرکز تحليل ها بر نقش گروه اخوان المسلمين است که جزو گروه های سياسی بسيار متشکل مصر است ولی تاکنون در بحران اخير در مجموع در پس زمينه رويدادها قرار داشته است.
با وجود این، برخی که ديدگاه های منفی نسبت به تحولات مصر دارند معتقدند که گروه اخوان المسلمين نسخه ای از همان سيستم سياسی آيت الله خمينی برای قرن بيست و يکم است.
روح جيمی کارتر
کريستين کاريل يادآوری می کند که در آمريکا منتقدان باراک اوباما می گويند که سياست محتاطانه وی در قبال حوادث مصر تکرار اشتباه جيمی کارتر است که با موضع گيری های متناقض در مورد انقلاب ايران عملا رژيم شاه را بی ثبات کرد.
برخی از جمله روزنامه محافظه کار « واشنگتن پست» توصيه می کنند که برای پرهيز از احتمال گروگانگيری بهتر است از هم اکنون تعداد کارکنان دفاتر ديپلماتيک آمريکا در قاهره کاهش يابد.
سناتور جان کری از متحدان اصلی باراک اوباما در عرصه سياست خارجی از حسنی مبارک خواسته است تا از قدرت کناره گيری کند. او معتقد است که حمايت طولانی مدت ازحکومت شاه ايران کار نادرستی بود و در مورد مصر بايد از خواست مردم برای دمکراسی دفاع کرد.
اما در خود ايران، رهبران جمهوری اسلامی به سرعت حوادث سياسی و ناآرامی های جهان عرب را تکرار و يا الهام گرفته از انقلاب اسلامی ايران معرفی می کنند. در گفتار آنها، «آنچه که در مصر و کشورهای مشابه روی می دهد قيام مردم مسلمان عليه رژيم های ديکتاتوری مورد حمايت غرب در جهان عرب است.»
اما حوادث سال ۲۰۰۹ ايران چه نقشی دارند؟
کريستين کاريل اشاره می کند که از نگاه برخی کارشناسان خاورميانه همانطور که انقلاب سال ۱۳۵۷ ايران بر خاورميانه تاثير گذار بود، جنبش اعتراضی گسترده سال ۲۰۰۹ نيز با آنچه که امروزه در جهان عرب روی می دهد شباهت فراوانی دارد.
در مورد هراس از قدرت گيری گروه اخوان المسلمين در مصر بسياری از صاحبنظران اشاره می کنند که اين گروه با سازماندهی و شبکه گسترده روحانيون وانقلابيون مسلمانی که قدرت را در ايران به دست گرفتند تفاوت های زيادی دارد. با وجود دهه ها سرکوب توسط حکومت مصر اين گروه در سالهای اخير بارها اعلام کرده که حاضر است در چهار چوب يک نظام دمکراتيک و کثرت گرا فعاليت کند.
آيت اللهی ظهور نخواهد کرد
به نوشته سردبيرارشد راديو اروپای آزاد- راديو آزادی، از نظر سازماندهی نيز بين اسلام سياسی ايران و اخوان المسلمين مصر تفاوت هايی وجود دارد. انقلاب ايران يک چهره پر جاذبه مثل آيت الله خمينی را در راس خود داشت ولی درمصر به نظر می رسد که مخالفان رهبری مشخصی ندارند.
به قول برخی از صاحبنظران، «مصر منتظر ظهور يک آيت الله نيست.»
هراس غرب از احتمال تکرار نسخه انقلاب اسلامی ايران در مصر يک نکته ديگر را نيز ناديده می گيرد و آن اينکه جهان از سی سال پيش تغييرات زيادی کرده است.
منطقه خاورميانه تجربه حکومت اسلامی در ايران را از نزديک ديده ، با ناتوانايی های اقتصادی و بحران های سياسی آن آشنا است و دو سال پيش شاهد بود که چگونه حکومت آيت الله ها مخالفان خود را حتی از رژيم شاه نيز بدتر و شديدتر سرکوب می کند.
در نقاط ديگر جهان نيز بسياری از گروههای سياسی اسلام گرا دچار تندروی و خشونت طلبی شده اند. وقتی که راشد الغنوشی، رهبر تبعيدی اسلام گرايان تونس به کشور خود بازگشت برای جدا کردن خود از گذشته يک چنين گروه هايی گفت: «من نه آيت الله خمينی هستم و نه بن لادن»
مشکل بيکاری هنوز ادامه دارد
برخی از کارشناسان خاورميانه تاکيد دارند که آشفتگی اقتصادی – اجتماعی که در دهه ۱۹۷۰ زمينه ساز انقلاب ايران شد اکنون در کشورهای ديگر خاورميانه موج می زند.
رژيم مصر درست مثل حکومت شاه نتوانسته است لايه های تحصيلکرده و جوانانی را که هر سال بر شمار آنها افزوده می شود در اقتصاد مصر جذب کند.
شايد لايه های فقير روستايی و شهری در مصر با توجه به نازل بودن سطح سواد و فرهنگ خود هيچ گاه به يک شورش و انقلاب نپيوندند آنها فقير زاده شده و فقير زندگی خواهند کرد. اما فرزندان لايه های متوسط جامعه به شدت از وضعيت موجود در مصر خشمگين و ناراضی اند. اين وضعيت در کشورهای ديگر عرب نيز وجود دارد.
به زبانی ديگر سی و چند سال پس از وقوع انقلاب ايران، خاورميانه هنوز هم در تلاش برای فائق آمدن بر مشکلات بنيادی است که به سرنگونی رژيم شاه منجر شد. اميد اين است که مردم مصر و نسل بعدی رهبران عرب به جای تکرار تجربه ايران به دنبال راه حل تازه ای باشند.
کريستين کاريل از سردبيران ارشد راديو اروپای آزاد- راديو آزادی که جزو هيئت سردبيری مجله « فارين پاليسی» نيز هست در مطلبی به مقايسه اوضاع امروز مصر با روزهای منجر به انقلاب ايران پرداخته است.
وی خاطر نشان می کند که در پايان دهه ۱۹۷۰ حکومت شاه در ايران نيز جزو متحدان اصلی آمريکا در منطقه بود و شاه در راس يک حکومت استبدادی بيش از سه دهه بر کشور حکمرانی می کرد.
شاه ايران مثل حسنی مبارک حکومت خود را بر يک ارتش و دستگاه امنيتی نيرومند استوار کرده و در مخالفت با افکار عمومی کشور رابطه حسنه ای نيز با دولت اسراييل داشت.
اکنون که حسنی مبارک در تلاش برای حفظ خويش است بسياری از صاحبنظران به آن دوره می انديشند و اين سئوال را مطرح می کنند که آيا تاريخ تکرار می شود.
يکی از نقاط اصلی تمرکز تحليل ها بر نقش گروه اخوان المسلمين است که جزو گروه های سياسی بسيار متشکل مصر است ولی تاکنون در بحران اخير در مجموع در پس زمينه رويدادها قرار داشته است.
با وجود این، برخی که ديدگاه های منفی نسبت به تحولات مصر دارند معتقدند که گروه اخوان المسلمين نسخه ای از همان سيستم سياسی آيت الله خمينی برای قرن بيست و يکم است.
روح جيمی کارتر
کريستين کاريل يادآوری می کند که در آمريکا منتقدان باراک اوباما می گويند که سياست محتاطانه وی در قبال حوادث مصر تکرار اشتباه جيمی کارتر است که با موضع گيری های متناقض در مورد انقلاب ايران عملا رژيم شاه را بی ثبات کرد.
برخی از جمله روزنامه محافظه کار « واشنگتن پست» توصيه می کنند که برای پرهيز از احتمال گروگانگيری بهتر است از هم اکنون تعداد کارکنان دفاتر ديپلماتيک آمريکا در قاهره کاهش يابد.
سناتور جان کری از متحدان اصلی باراک اوباما در عرصه سياست خارجی از حسنی مبارک خواسته است تا از قدرت کناره گيری کند. او معتقد است که حمايت طولانی مدت ازحکومت شاه ايران کار نادرستی بود و در مورد مصر بايد از خواست مردم برای دمکراسی دفاع کرد.
اما در خود ايران، رهبران جمهوری اسلامی به سرعت حوادث سياسی و ناآرامی های جهان عرب را تکرار و يا الهام گرفته از انقلاب اسلامی ايران معرفی می کنند. در گفتار آنها، «آنچه که در مصر و کشورهای مشابه روی می دهد قيام مردم مسلمان عليه رژيم های ديکتاتوری مورد حمايت غرب در جهان عرب است.»
اما حوادث سال ۲۰۰۹ ايران چه نقشی دارند؟
کريستين کاريل اشاره می کند که از نگاه برخی کارشناسان خاورميانه همانطور که انقلاب سال ۱۳۵۷ ايران بر خاورميانه تاثير گذار بود، جنبش اعتراضی گسترده سال ۲۰۰۹ نيز با آنچه که امروزه در جهان عرب روی می دهد شباهت فراوانی دارد.
در مورد هراس از قدرت گيری گروه اخوان المسلمين در مصر بسياری از صاحبنظران اشاره می کنند که اين گروه با سازماندهی و شبکه گسترده روحانيون وانقلابيون مسلمانی که قدرت را در ايران به دست گرفتند تفاوت های زيادی دارد. با وجود دهه ها سرکوب توسط حکومت مصر اين گروه در سالهای اخير بارها اعلام کرده که حاضر است در چهار چوب يک نظام دمکراتيک و کثرت گرا فعاليت کند.
آيت اللهی ظهور نخواهد کرد
به نوشته سردبيرارشد راديو اروپای آزاد- راديو آزادی، از نظر سازماندهی نيز بين اسلام سياسی ايران و اخوان المسلمين مصر تفاوت هايی وجود دارد. انقلاب ايران يک چهره پر جاذبه مثل آيت الله خمينی را در راس خود داشت ولی درمصر به نظر می رسد که مخالفان رهبری مشخصی ندارند.
به قول برخی از صاحبنظران، «مصر منتظر ظهور يک آيت الله نيست.»
هراس غرب از احتمال تکرار نسخه انقلاب اسلامی ايران در مصر يک نکته ديگر را نيز ناديده می گيرد و آن اينکه جهان از سی سال پيش تغييرات زيادی کرده است.
منطقه خاورميانه تجربه حکومت اسلامی در ايران را از نزديک ديده ، با ناتوانايی های اقتصادی و بحران های سياسی آن آشنا است و دو سال پيش شاهد بود که چگونه حکومت آيت الله ها مخالفان خود را حتی از رژيم شاه نيز بدتر و شديدتر سرکوب می کند.
در نقاط ديگر جهان نيز بسياری از گروههای سياسی اسلام گرا دچار تندروی و خشونت طلبی شده اند. وقتی که راشد الغنوشی، رهبر تبعيدی اسلام گرايان تونس به کشور خود بازگشت برای جدا کردن خود از گذشته يک چنين گروه هايی گفت: «من نه آيت الله خمينی هستم و نه بن لادن»
مشکل بيکاری هنوز ادامه دارد
برخی از کارشناسان خاورميانه تاکيد دارند که آشفتگی اقتصادی – اجتماعی که در دهه ۱۹۷۰ زمينه ساز انقلاب ايران شد اکنون در کشورهای ديگر خاورميانه موج می زند.
رژيم مصر درست مثل حکومت شاه نتوانسته است لايه های تحصيلکرده و جوانانی را که هر سال بر شمار آنها افزوده می شود در اقتصاد مصر جذب کند.
شايد لايه های فقير روستايی و شهری در مصر با توجه به نازل بودن سطح سواد و فرهنگ خود هيچ گاه به يک شورش و انقلاب نپيوندند آنها فقير زاده شده و فقير زندگی خواهند کرد. اما فرزندان لايه های متوسط جامعه به شدت از وضعيت موجود در مصر خشمگين و ناراضی اند. اين وضعيت در کشورهای ديگر عرب نيز وجود دارد.
به زبانی ديگر سی و چند سال پس از وقوع انقلاب ايران، خاورميانه هنوز هم در تلاش برای فائق آمدن بر مشکلات بنيادی است که به سرنگونی رژيم شاه منجر شد. اميد اين است که مردم مصر و نسل بعدی رهبران عرب به جای تکرار تجربه ايران به دنبال راه حل تازه ای باشند.