روزنامههای تهران امروز، فرهيختگان و مردمسالاری گزارش دادهاند که در پی حذف ارز مرجع همه کالاهای از سوی دولت «روغن ۴۰ درصد و گوشت ۶۰ درصد» گرانتر شده است، و عباس قبادی مديرعامل شرکت بازرگانی دولتی ايران نيز روز شنبه اعلام کرد که نان هم «قطعا گران میشود.»
روزنامههای جام جم و دنيای اقتصاد گزارشهايی درباره افزايش نگرانی و پرسشها درباره «زلزلههای زنجيرهای در ايران» را در تيترهای يک شماره اول ارديبهشت ماه منتشر کردهاند. روزنامه دنيای اقتصاد، علی بيتاللهی زلزلهشناس «به مسوولان پيشنهاد» کرده تا «برای سه ماه آينده در مناطقی خاص از ايران، آمادهباش اعلام شود.»
روزنامه مردمسالاری خبر داده که رستم قاسمی وزير نفت از منع تحصيل زنان در دانشگاه صنعت نفت حمايت کرده است. روزنامه رسالت نيز از قول ریيس بسيج جامعه زنان نوشته که «ايجاد دانشگاه تک جنسيتی بايد در اولويت دولت آينده قرار گيرد.»
روزنامه شرق در شماره يکشنبه خود گزارشی تحقيقی درباره افزايش تعرفههای پزشکی در فاصله سالهای ۸۳ تا ۹۲ منتشر کرده و نوشته که در اين مدت «ويزيت پزشکان ۴۰۰ تا ۷۰۰ درصد افزايش يافته است.»
روزنامه قانون در شماره اول ارديبهشت ماه خود گفتوگويی دو صفحهای با «سارا خسروی» همسر مه آفريد اميرخسروی از متهمان اصلی پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی منتشر کرده است.
موج تازه گرانیها؛ گوشت ۶۰ درصد و روغن ۴۰ درصد گران شد
روزنامههای تهران امروز، فرهيختگان و مردمسالاری گزارش دادهاند که در پی حذف ارز مرجع همه کالاهای از سوی دولت «روغن ۴۰ درصد و گوشت ۶۰ درصد» گرانتر شده است و عباس قبادی مديرعامل شرکت بازرگانی دولتی ايران نيز روز شنبه اعلام کرد که نان هم «قطعا گران میشود.»
اين روزنامه با اشاره به اينکه در چند روز اخير «گوشت و روغن به دليل عدم تخصيص ارز مرجع، گرانی زودرس تا مرز ۶۰ درصد و ۴۰ درصد تجربه کردهاند»، تاکيد کرده که «قيمت گوشت ناگهان به صورت فزايندهای بالا رفته و قيمت تا حدود ۶۰ درصد افزايش را تجربه میکند.»
به نوشته روزنامه تهران امروز، در آخرين روز فروردين ماه «دولت اقدام به حذف ارز مرجع روغن کرد» که همراه با «حذف ارز مرجع گوشت و برنج» در آخرين روزهای اسفند ۹۱ منجر به «گرانی قابل توجه اين کالاها و برخی کالاهای ديگر» شده است.
اين روزنامه يادآوری کرده که دولت در آخرين روزهای اسفند ۹۱ «ارز مرجع گوشت و برنج» را حذف کرد و با «حذف ارز مرجع روغن» به عنوان «آخرين کالای اساسی که ارز مرجع دريافت میکرد»، ديگر «هيچ کالای اساسی» در ايران از دولت «ارز مرجع دريافت نمیکند.»
روزنامه تهران امروز با تاکيد بر اينکه «ميوه که از ابتدای سال گران بود،همچنان هم با قيمت گران عرضه میشود و خبری از کاهش قيمت آن نيست»، و روز شنبه «عباس قبادی مديرعامل شرکت بازرگانی دولتی ايران نيز اعلام کرد که نان هم «قطعا گران میشود.»
روزنامه فرهيختگان هم ضمن انتشار خبر «افزايش ۶۰ درصدی قيمت گوشت»، دليل افزايش قيمت گوشت را «حذف ارز مرجع واردات گوشت» توصيف کرده است.
به نوشته اين روزنامه، «قيمت هر کيلوگرم ران گوسفندی که تا پيش از عيد ۲۲ هزار تومان بود، هم اکنون به ۳۶ هزار تومان و قيمت ران گوساله که تا پيش از عيد ۲۰ هزار تومان بود، هم اکنون به ۳۲ هزار تومان رسيده است.»
روزنامه مردمسالاری در گزارشی با تيتر «نان، روغن و گوشت در مدار گرانیهای مجدد»، ضمن با اشاره به «گرانی ۶۰ درصدی گوشت»، از قول قاسم فلاحتی دبير انجمن صنايع روغن نباتی «از افزايش ۴۰ درصدی قيمت روغن نباتی» خبر داده و نوشته که «با توجه به تغيير سياستهای دولت در تخصيص نرخ ارز مرجع برای واردات روغن خام از امروز شنبه اول ارديبهشت ماه واردات روغن خام صرفا با ارز مبادله ای صورت میگيرد.»
شهرام صدوقی در گزارش روزنامه مردمسالاری نوشته است: «اگرچه نمايندگان مردم در مجلس شورای اسلامی رای به اجرای فاز بعدی قانون هدفمندی ندادهاند اما دولت با اتکاء به مصوبات قبلی خود عملا به صورت چراغ خاموش در حال آزادسازی کامل قيمتها و اجرای مراحل بعدی هدفمندی يارانهها در کشور است.»
گزارش نويس روزنامه مردمسالاری با اشاره به «رشد نسبی قيمتها در سال ۹۱»، نوشته است: «از ابتدای سال تاکنون هم شاهد ادامه سريالی افزايش قيمتها در بسياری از کالاها بخصوص مواد خوراکی و پرمصرف مردم هستيم» و «چرخه معيوب گرانیها در سال جاری هم به کار خود ادامه خواهد داد.»
پيشنهاد يک زلزلهشناس برای «اعلام آماده باش زلزله» در ايران
روزنامههای جام جم و دنيای اقتصاد گزارشهايی درباره افزايش نگرانی و پرسشها درباره «زلزلههای زنجيرهای در ايران» را در تيترهای يک شماره اول ارديبهشت ماه منتشر کردهاند.
روزنامه دنيای اقتصاد با طرح اين پرسش که «پيام زلزله های اخير چيست؟» نوشته که وقوع پنج زمينلرزه نسبتا بزرگ بالای ۳ ريشتر در پنج استان ايران طی دو هفته، «نه فقط برای تهران که به گفته صاحبنظران، برای کل کشور حالت هشدار و آمادهباش را به وجود آورده است.»
علی بيت اللهی زلزلهشناس و استاد دانشگاه به روزنامه دنيای اقتصاد گفته است: «پوسته ايرانزمين هماکنون در دوره اوج تخليه انرژیهای لرزهای درونی قرار دارد که اين دوره از مرداد سال ۹۱ با زلزله ورزقان شروع شد» و «عقل اقتضا میکند در مناطقی خاص مثل تهران» برای زلزله «آمادهباشيم.»
اين زلزله شناس «درباره زمان خاتمه اين دوره اوج تخليه انرژی های لرزه ای» نيز گفته است: «به دليل آنکه امکان اندازهگيری تنش ذخيرهشده در پوسته زمين وجود ندارد، ممکن است با زلزلهها و پسلرزههای متعدد روزهای اخير در ايران، اين تنش کاملا رها شده باشد و ممکن است زلزلهها در کوتاهمدت در نقاط ديگر ادامهدار باشد.»
به نوشته روزنامه دنيای اقتصاد، علی بيت اللهی همچنين «به مسوولان پيشنهاد» کرد که «برای سهماه آينده در مناطقی خاص از ايران، حالت آمادهباش اعلام شود و حساسيت مسوولان استانی در اين مناطق به خرده لرزهها، افزايش پيدا کند.»
علی بيت اللهی با اشاره به اينکه « تهران هم شامل حالت کلی مطرح شده مربوط به تنش به وجود آمده در پوسته زمين است» به روزنامه دنيای اقتصاد گفته است: «با توجه به اطلاعات زيادی که درباره گسلهای تهران وجود دارد اين منطقه به شدت گسلخورده و دارای شکستگیهای فعال است» و «وقوع زلزله در تهران به خصوص تحت تاثير ناآرامیهای اخير خيلی دور از ذهن نيست.»
نوربخش ميرزايی، رييس مرکز لرزهنگاری موسسه ژئوفيزيک دانشگاه تهران اما به روزنامه دنيای اقتصاد گفته است: «در حال حاضر در دوره فعاليت نسبتا بالاتری در عوامل ايجادکننده زمينلرزه قرار داريم» اما «نوسان در زمينلرزهها و همچنين بزرگی زلزلهها قابل انتظار است و روند غيرطبيعی محسوب نمیشود.»
روزنامه جام جم نيز تيتر يک شماره اول ارديبهشت ماه را به وقوع زلزلههای پياپی در استانهای بوشهر، سيستان و بلوچستان، آذربايجان شرقی، فارس و اصفهان و «پرسشهايی درباره زلزلههای زنجيرهای اخير» اختصاص داده است.
مهدی زارع، معاون پژوهشی و فناوری پژوهشگاه زلزله با تاکيد بر اينکه «ترس مال آدمهای عاقل است»، به روزنامه جام جم گفته است: «صفحه زمين ساختی ايران بين صفحات زمين ساختی اوراسيا و عربی گير کرده است، و حرکت صفحه زمين ساختی عربی از جنوب به صفحه زمين ساختی ايران فشار میآورد» اما «از آنجا که صفحه زمين ساختی ايران به وسيله صفحه زمين ساختی اوراسيا در شمال تثبيت شده، نمیتواند حرکت کند و دچار لرزش میشود.»
اين روزنامه درباره اينکه آيا بايد «منتظر زلزله» ديگری هم بود، از قول مهدی زارع نوشته است: «در مناطقی که زلزله رخ داده است، همچنان امکان وقوع پس لرزه وجود دارد؛ به طوری که پس از وقوع زلزلههای با بزرگی ۷ ريشتر تا يک سال و زلزلههای با بزرگی ۶ ريشتر تا ۶ ماه، انتظار رخ دادن پس لرزه وجود دارد.»
معاون پژوهشی و فناوری پژوهشگاه زلزله ايران درباره «امکان زلزله در تهران» به روزنامه جام جم گفته است: «اين مناطق ربطی به گسلهايی که انرژی آزاد کرده است، ندارد و بنابر اين زلزلههای اخير امکان وقوع زلزله در آنها را بيشتر نکرده است، اما مردم سراسر ايران بايد هميشه آماده باشند، چون ايران بيش از ۱۰۰ گسل لرزه خيز دارد که هر کدام ممکن است دچار لرزش شود.»
دفاع وزير نفت از «ممنوعيت تحصيل زنان در دانشگاه صنعت نفت»
روزنامه مردمسالاری خبر داده که رستم قاسمی وزير نفت از منع تحصيل زنان در دانشگاه صنعت نفت حمايت کرده است. روزنامه رسالت نيز از قول ریيس بسيج جامعه زنان نوشته که «ايجاد دانشگاه تک جنسيتی بايد در اولويت دولت آينده قرار گيرد.»
به گزارش روزنامه مردمسالاری، رستم قاسمی وزير نفت روز شنبه سی و يک فروردين ماه در جريان نشست خبری در نمايشگاه نفت تهران «با دفاع از طرح ممنوعيت پذيرش زنان در دانشگاه صنعت نفت»، گفت که «تحصيل زنان در رشتههای عملياتی به صلاح آنان نيست.»
اين روزنامه نوشته که رستم قاسمی در پاسخ به پرسش يکی از خبرنگاران درباره «دستور وزير نفت مبنی بر ممنوعيت ورود زنان برای تحصيل به دانشگاه صنعت نفت با وجود برخورداری آنان از رتبهها و امتيازات بالاتر نسبت به مردان»، گفت: «تحصيل زنان در رشتههای عملياتی همچون حفاری و فرآورش و امثال آن که نيازمند فعاليت در مناطق عملياتی و سايتها است، فايدهای ندارد و اين مشاغل مردانه است.»
وزير نفت در دولت محمود احمدی نژاد که از فرماندهان پيشين سپاه پاسداران است، همچنين «با دفاع از طرح ممنوعيت تحصيل زنان در دانشگاه صنعت نفت»، گفته است: «به صلاح خانمها نيست که در مناطق عملياتی و دريا بين ۵۰۰ مرد کار کنند، و بهتر است خانم ها در رشتههايی همچون مديريت و حسابداری يا حتی مهندسی صنايع تحصيل کنند.»
روزنامه مردمسالاری با اشاره به اينکه «تبعيض جنسيتی» و «ممنوعيت پذيرش دختران در برخی رشتههای دانشگاهی از زمان آغاز فعاليت دولت نهم» در سال ۸۴ اوج گرفت و «طی سالهای اخير با شدت بيشتری اجرا شده است»، از قول محمد جواد عاصمیپور قائم مقام سابق شرکت ملی نفت ايران نوشته که « ممنوعيت پذيرش دختران در دانشگاه صنعت نفت، تخلف است.»
به نوشته روزنامه مردمسالاری، محمد جواد عاصمیپور با تاکيد بر اينکه «سياست پذيرش صرفا دانشجوی مرد در دانشگاه صنعت نفت که يک بار امتحان شده و شکست خورده بود»، نوشته که پذيرش دانشجويان دختر و پسر در دانشگاه صنعت نفت «در دوره وزارت بيژن نامدار زنگنه احيا شد و آثار مثبتی در پی داشت» و «بيش از يک دهه در دانشگاه صنعت نفت دانشجويان دختر و پسر پذيرش میشدند» اما «از سال ۹۱ پذيرش دانشجوی دختر به دستور رستم قاسمی وزير نفت منتفی شد.»
روزنامه رسالت، وابسته به جناح حاکم، نيز در شماره يکشنبه خود از قول مينو اصلانی، ریيس بسيج جامعه زنان نوشته که بايد «راهاندازی دانشگاههای دختران اولويت دولت آينده باشد.»
به نوشته اين روزنامه، ریيس بسيج جامعه زنان همچنين از مصوبات و برنامههای دولت محمود احمدی نژاد از جمله «دورکاری زنان»، «افزايش جمعيت»، «قانون حمايت از خانواده»، «افزايش مرخصی زايمان مادران»، «تفکيک جنسيتی در دانشگاه ها» و «طرح عفاف و حجاب» به عنوان اقدامات خوب دولت نام برده و گفته که «توجه به موضوع عفاف و حجاب و اجرايی کردن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی که در سالهای اخير خوب شروع شد اما در ادامه کند شد حتما بايد در دولت آينده تقويت شود.»
از سال ۸۳ تا ۹۲؛ ويزيت پزشکان ۴۰۰ تا ۷۰۰ درصد افزايش يافته است
روزنامه شرق در شماره يکشنبه خود گزارشی تحقيقی درباره افزايش تعرفههای پزشکی در فاصله سالهای ۸۳ تا ۹۲ منتشر کرده و نوشته که در اين مدت «ويزيت پزشکان ۴۰۰ تا ۷۰۰ درصد افزايش يافته است.»
اين روزنامه با اشاره به «افزايش سرسامآور هزينههای درمانی»، نوشته است: تعرفههای درمانی پزشکان عمومی در بخش دولتی سال ۹۲ در مقايسه با تعرفههای درمانی پزشکان عمومی در سال ۱۳۸۳ معادل «۴۰۰ درصد» افزايش يافته است و «تعرفههای پزشکان عمومی در بخش خصوصی نيز در سال جاری در مقايسه با سال ۱۳۸۳» معادل «۷۰۰ درصد افزايش داشته است.»
روزنامه شرق يادآوری کرده که «در سال ۱۳۸۳ قيمت ويزيت پزشکان عمومی در بخش دولتی ۱۱۰۰ تومان بود که در سال جاری به ۵۵۰۰ تومان رسيده است» و همچنين در سال ۱۳۸۳ «ويزيت پزشکان عمومی در بخش خصوصی ۱۴۴۰ تومان بود که در سال جاری به ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان رسيده است.»
مه آفريد اميرخسروی به روايت همسرش
روزنامه قانون در شماره اول ارديبهشت ماه گفتوگويی دو صفحهای با «سارا خسروی» همسر مه آفريد اميرخسروی از متهمان اصلی پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی منتشر کرده است.
سارا خسروی به اين روزنامه گفته که پس از بازداشت مه آفريد اميرخسروی، نهادهای امنيتی جمهوری اسلامی او را هم ۱۱ روز بازداشت کردهاند، از او درباره طلاهايش بازجويی کردهاند و حتی طلاهای عروسیاش در هجده سال پيش را از او گرفتهاند، و تمام اموال همسرش را هم توقيف کردهاند.
همسر مه آفريد اميرخسروی همچنين گفته که ماموران «آنها را از خانه خود بيرون کردهاند، خودروهایشان را توقيف کردهاند و اکنون تنها «يک پژوی ۲۰۶» به خانواده مه آفريد اميرخسروی دادهاند و «حقوق ماهانه ۲ ميليون و ۵۰۰ هزار تومانی» برايشان تعيين کردهاند.
بخش مفصلی از اين گفتوگو نيز به «فاش شدن ماجرای ازدواج دوم» مه آفريد اميرخسروی با منشیاش اختصاص يافته و سارا خسروی گفته که ماموران در حين بازداشت ۱۱ روزهاش و «ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺯﺟﻮییﻫﺎ »، او را از «ازدواج دوم مه آفريد» مطلع کردهاند.
سارا خسروی با تاکيد بر اينکه «همسر ﻣــﻦ ﺍﺻﻼ ﻳــﻚ ﺭيال ﺑﺪﻫـی ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺩﺍﺋــﻢ ﻛﺎﺭ میﻛﺮﺩ. ۳۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﻴﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺳﻌﻲ میﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﻮﺩ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ» به روزنامه قانون گفته است: «حتی پس از بازداشت مه آفريد اميرخسروی تصور نمیکردم که مشکل ﺧﻴﻠﻲ ﺟﺪی ﺑﺎﺷﺪ. ﻓﻜﺮ میﻛﺮﺩﻡ ﻳﻚ ﺳــﻮء ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺮﻳﻊ ﺣﻞ ﻣﻰﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﻭقتی ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻣﺎﻩ ﺑﺮﺍی ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﻳﺪﻡ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻨﺪ ﺁﻭﺭﺩﻧﺶ ﺧﻴلی ﺗﻌﺠﺐ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻗﻀﻴﻪ ﺣﺴــﺎبی ﺟﺪﻯ ﺍﺳﺖ» و «ﭘﺮﻭﻧﺪﻩای ﻛﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی ﺑﻮﺩ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺳﻴﺎسی ﺷﺪ.»
به نوشته روزنامه قانون، همسر مه آفريد اميرخسروی همچنين گفته که «من دو سال است کاملا از شوهرم جدا هستم. با درخواستم برای ملاقات خصوصی هم موافقت نکردهاند» و ملاقاتهای غيرخصوصی هم با حضور «چند مراقب» و «وقت ملاقات بسيار محدود» انجام میشود.
در گفتوگوی روزنامه قانون، سارا خسروی همچنين از «صدور حکم اعدام مه آفريد اميرخسروی» را خبری «شوک آور» توصيف کرده و درباره احتمال اجرای حکم اعدام مه آفريد اميرخسروی نيز گفته است: «من معتقدم بدون اينکه خدا بخواهد برگ از درخت نمیافتد. انگاراصلا میدانستم که چنين حکمی میدهند. بعضی مواقع فکر میکنم شايد اگر بميرد برايش بهتر باشد. به هر حال بايد ديد مشيت خدا چيست. خودش هم من و بچهها را آماده کرد. میگفت شما بايد به فکر خودتان باشيد. من خودم را به خدا سپردهام.»
روزنامههای جام جم و دنيای اقتصاد گزارشهايی درباره افزايش نگرانی و پرسشها درباره «زلزلههای زنجيرهای در ايران» را در تيترهای يک شماره اول ارديبهشت ماه منتشر کردهاند. روزنامه دنيای اقتصاد، علی بيتاللهی زلزلهشناس «به مسوولان پيشنهاد» کرده تا «برای سه ماه آينده در مناطقی خاص از ايران، آمادهباش اعلام شود.»
روزنامه مردمسالاری خبر داده که رستم قاسمی وزير نفت از منع تحصيل زنان در دانشگاه صنعت نفت حمايت کرده است. روزنامه رسالت نيز از قول ریيس بسيج جامعه زنان نوشته که «ايجاد دانشگاه تک جنسيتی بايد در اولويت دولت آينده قرار گيرد.»
روزنامه شرق در شماره يکشنبه خود گزارشی تحقيقی درباره افزايش تعرفههای پزشکی در فاصله سالهای ۸۳ تا ۹۲ منتشر کرده و نوشته که در اين مدت «ويزيت پزشکان ۴۰۰ تا ۷۰۰ درصد افزايش يافته است.»
روزنامه قانون در شماره اول ارديبهشت ماه خود گفتوگويی دو صفحهای با «سارا خسروی» همسر مه آفريد اميرخسروی از متهمان اصلی پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی منتشر کرده است.
موج تازه گرانیها؛ گوشت ۶۰ درصد و روغن ۴۰ درصد گران شد
روزنامههای تهران امروز، فرهيختگان و مردمسالاری گزارش دادهاند که در پی حذف ارز مرجع همه کالاهای از سوی دولت «روغن ۴۰ درصد و گوشت ۶۰ درصد» گرانتر شده است و عباس قبادی مديرعامل شرکت بازرگانی دولتی ايران نيز روز شنبه اعلام کرد که نان هم «قطعا گران میشود.»
اين روزنامه با اشاره به اينکه در چند روز اخير «گوشت و روغن به دليل عدم تخصيص ارز مرجع، گرانی زودرس تا مرز ۶۰ درصد و ۴۰ درصد تجربه کردهاند»، تاکيد کرده که «قيمت گوشت ناگهان به صورت فزايندهای بالا رفته و قيمت تا حدود ۶۰ درصد افزايش را تجربه میکند.»
به نوشته روزنامه تهران امروز، در آخرين روز فروردين ماه «دولت اقدام به حذف ارز مرجع روغن کرد» که همراه با «حذف ارز مرجع گوشت و برنج» در آخرين روزهای اسفند ۹۱ منجر به «گرانی قابل توجه اين کالاها و برخی کالاهای ديگر» شده است.
اين روزنامه يادآوری کرده که دولت در آخرين روزهای اسفند ۹۱ «ارز مرجع گوشت و برنج» را حذف کرد و با «حذف ارز مرجع روغن» به عنوان «آخرين کالای اساسی که ارز مرجع دريافت میکرد»، ديگر «هيچ کالای اساسی» در ايران از دولت «ارز مرجع دريافت نمیکند.»
روزنامه تهران امروز با تاکيد بر اينکه «ميوه که از ابتدای سال گران بود،همچنان هم با قيمت گران عرضه میشود و خبری از کاهش قيمت آن نيست»، و روز شنبه «عباس قبادی مديرعامل شرکت بازرگانی دولتی ايران نيز اعلام کرد که نان هم «قطعا گران میشود.»
روزنامه فرهيختگان هم ضمن انتشار خبر «افزايش ۶۰ درصدی قيمت گوشت»، دليل افزايش قيمت گوشت را «حذف ارز مرجع واردات گوشت» توصيف کرده است.
به نوشته اين روزنامه، «قيمت هر کيلوگرم ران گوسفندی که تا پيش از عيد ۲۲ هزار تومان بود، هم اکنون به ۳۶ هزار تومان و قيمت ران گوساله که تا پيش از عيد ۲۰ هزار تومان بود، هم اکنون به ۳۲ هزار تومان رسيده است.»
روزنامه مردمسالاری در گزارشی با تيتر «نان، روغن و گوشت در مدار گرانیهای مجدد»، ضمن با اشاره به «گرانی ۶۰ درصدی گوشت»، از قول قاسم فلاحتی دبير انجمن صنايع روغن نباتی «از افزايش ۴۰ درصدی قيمت روغن نباتی» خبر داده و نوشته که «با توجه به تغيير سياستهای دولت در تخصيص نرخ ارز مرجع برای واردات روغن خام از امروز شنبه اول ارديبهشت ماه واردات روغن خام صرفا با ارز مبادله ای صورت میگيرد.»
شهرام صدوقی در گزارش روزنامه مردمسالاری نوشته است: «اگرچه نمايندگان مردم در مجلس شورای اسلامی رای به اجرای فاز بعدی قانون هدفمندی ندادهاند اما دولت با اتکاء به مصوبات قبلی خود عملا به صورت چراغ خاموش در حال آزادسازی کامل قيمتها و اجرای مراحل بعدی هدفمندی يارانهها در کشور است.»
گزارش نويس روزنامه مردمسالاری با اشاره به «رشد نسبی قيمتها در سال ۹۱»، نوشته است: «از ابتدای سال تاکنون هم شاهد ادامه سريالی افزايش قيمتها در بسياری از کالاها بخصوص مواد خوراکی و پرمصرف مردم هستيم» و «چرخه معيوب گرانیها در سال جاری هم به کار خود ادامه خواهد داد.»
پيشنهاد يک زلزلهشناس برای «اعلام آماده باش زلزله» در ايران
روزنامههای جام جم و دنيای اقتصاد گزارشهايی درباره افزايش نگرانی و پرسشها درباره «زلزلههای زنجيرهای در ايران» را در تيترهای يک شماره اول ارديبهشت ماه منتشر کردهاند.
روزنامه دنيای اقتصاد با طرح اين پرسش که «پيام زلزله های اخير چيست؟» نوشته که وقوع پنج زمينلرزه نسبتا بزرگ بالای ۳ ريشتر در پنج استان ايران طی دو هفته، «نه فقط برای تهران که به گفته صاحبنظران، برای کل کشور حالت هشدار و آمادهباش را به وجود آورده است.»
علی بيت اللهی زلزلهشناس و استاد دانشگاه به روزنامه دنيای اقتصاد گفته است: «پوسته ايرانزمين هماکنون در دوره اوج تخليه انرژیهای لرزهای درونی قرار دارد که اين دوره از مرداد سال ۹۱ با زلزله ورزقان شروع شد» و «عقل اقتضا میکند در مناطقی خاص مثل تهران» برای زلزله «آمادهباشيم.»
اين زلزله شناس «درباره زمان خاتمه اين دوره اوج تخليه انرژی های لرزه ای» نيز گفته است: «به دليل آنکه امکان اندازهگيری تنش ذخيرهشده در پوسته زمين وجود ندارد، ممکن است با زلزلهها و پسلرزههای متعدد روزهای اخير در ايران، اين تنش کاملا رها شده باشد و ممکن است زلزلهها در کوتاهمدت در نقاط ديگر ادامهدار باشد.»
به نوشته روزنامه دنيای اقتصاد، علی بيت اللهی همچنين «به مسوولان پيشنهاد» کرد که «برای سهماه آينده در مناطقی خاص از ايران، حالت آمادهباش اعلام شود و حساسيت مسوولان استانی در اين مناطق به خرده لرزهها، افزايش پيدا کند.»
علی بيت اللهی با اشاره به اينکه « تهران هم شامل حالت کلی مطرح شده مربوط به تنش به وجود آمده در پوسته زمين است» به روزنامه دنيای اقتصاد گفته است: «با توجه به اطلاعات زيادی که درباره گسلهای تهران وجود دارد اين منطقه به شدت گسلخورده و دارای شکستگیهای فعال است» و «وقوع زلزله در تهران به خصوص تحت تاثير ناآرامیهای اخير خيلی دور از ذهن نيست.»
نوربخش ميرزايی، رييس مرکز لرزهنگاری موسسه ژئوفيزيک دانشگاه تهران اما به روزنامه دنيای اقتصاد گفته است: «در حال حاضر در دوره فعاليت نسبتا بالاتری در عوامل ايجادکننده زمينلرزه قرار داريم» اما «نوسان در زمينلرزهها و همچنين بزرگی زلزلهها قابل انتظار است و روند غيرطبيعی محسوب نمیشود.»
روزنامه جام جم نيز تيتر يک شماره اول ارديبهشت ماه را به وقوع زلزلههای پياپی در استانهای بوشهر، سيستان و بلوچستان، آذربايجان شرقی، فارس و اصفهان و «پرسشهايی درباره زلزلههای زنجيرهای اخير» اختصاص داده است.
مهدی زارع، معاون پژوهشی و فناوری پژوهشگاه زلزله با تاکيد بر اينکه «ترس مال آدمهای عاقل است»، به روزنامه جام جم گفته است: «صفحه زمين ساختی ايران بين صفحات زمين ساختی اوراسيا و عربی گير کرده است، و حرکت صفحه زمين ساختی عربی از جنوب به صفحه زمين ساختی ايران فشار میآورد» اما «از آنجا که صفحه زمين ساختی ايران به وسيله صفحه زمين ساختی اوراسيا در شمال تثبيت شده، نمیتواند حرکت کند و دچار لرزش میشود.»
اين روزنامه درباره اينکه آيا بايد «منتظر زلزله» ديگری هم بود، از قول مهدی زارع نوشته است: «در مناطقی که زلزله رخ داده است، همچنان امکان وقوع پس لرزه وجود دارد؛ به طوری که پس از وقوع زلزلههای با بزرگی ۷ ريشتر تا يک سال و زلزلههای با بزرگی ۶ ريشتر تا ۶ ماه، انتظار رخ دادن پس لرزه وجود دارد.»
معاون پژوهشی و فناوری پژوهشگاه زلزله ايران درباره «امکان زلزله در تهران» به روزنامه جام جم گفته است: «اين مناطق ربطی به گسلهايی که انرژی آزاد کرده است، ندارد و بنابر اين زلزلههای اخير امکان وقوع زلزله در آنها را بيشتر نکرده است، اما مردم سراسر ايران بايد هميشه آماده باشند، چون ايران بيش از ۱۰۰ گسل لرزه خيز دارد که هر کدام ممکن است دچار لرزش شود.»
دفاع وزير نفت از «ممنوعيت تحصيل زنان در دانشگاه صنعت نفت»
روزنامه مردمسالاری خبر داده که رستم قاسمی وزير نفت از منع تحصيل زنان در دانشگاه صنعت نفت حمايت کرده است. روزنامه رسالت نيز از قول ریيس بسيج جامعه زنان نوشته که «ايجاد دانشگاه تک جنسيتی بايد در اولويت دولت آينده قرار گيرد.»
به گزارش روزنامه مردمسالاری، رستم قاسمی وزير نفت روز شنبه سی و يک فروردين ماه در جريان نشست خبری در نمايشگاه نفت تهران «با دفاع از طرح ممنوعيت پذيرش زنان در دانشگاه صنعت نفت»، گفت که «تحصيل زنان در رشتههای عملياتی به صلاح آنان نيست.»
اين روزنامه نوشته که رستم قاسمی در پاسخ به پرسش يکی از خبرنگاران درباره «دستور وزير نفت مبنی بر ممنوعيت ورود زنان برای تحصيل به دانشگاه صنعت نفت با وجود برخورداری آنان از رتبهها و امتيازات بالاتر نسبت به مردان»، گفت: «تحصيل زنان در رشتههای عملياتی همچون حفاری و فرآورش و امثال آن که نيازمند فعاليت در مناطق عملياتی و سايتها است، فايدهای ندارد و اين مشاغل مردانه است.»
وزير نفت در دولت محمود احمدی نژاد که از فرماندهان پيشين سپاه پاسداران است، همچنين «با دفاع از طرح ممنوعيت تحصيل زنان در دانشگاه صنعت نفت»، گفته است: «به صلاح خانمها نيست که در مناطق عملياتی و دريا بين ۵۰۰ مرد کار کنند، و بهتر است خانم ها در رشتههايی همچون مديريت و حسابداری يا حتی مهندسی صنايع تحصيل کنند.»
روزنامه مردمسالاری با اشاره به اينکه «تبعيض جنسيتی» و «ممنوعيت پذيرش دختران در برخی رشتههای دانشگاهی از زمان آغاز فعاليت دولت نهم» در سال ۸۴ اوج گرفت و «طی سالهای اخير با شدت بيشتری اجرا شده است»، از قول محمد جواد عاصمیپور قائم مقام سابق شرکت ملی نفت ايران نوشته که « ممنوعيت پذيرش دختران در دانشگاه صنعت نفت، تخلف است.»
به نوشته روزنامه مردمسالاری، محمد جواد عاصمیپور با تاکيد بر اينکه «سياست پذيرش صرفا دانشجوی مرد در دانشگاه صنعت نفت که يک بار امتحان شده و شکست خورده بود»، نوشته که پذيرش دانشجويان دختر و پسر در دانشگاه صنعت نفت «در دوره وزارت بيژن نامدار زنگنه احيا شد و آثار مثبتی در پی داشت» و «بيش از يک دهه در دانشگاه صنعت نفت دانشجويان دختر و پسر پذيرش میشدند» اما «از سال ۹۱ پذيرش دانشجوی دختر به دستور رستم قاسمی وزير نفت منتفی شد.»
روزنامه رسالت، وابسته به جناح حاکم، نيز در شماره يکشنبه خود از قول مينو اصلانی، ریيس بسيج جامعه زنان نوشته که بايد «راهاندازی دانشگاههای دختران اولويت دولت آينده باشد.»
به نوشته اين روزنامه، ریيس بسيج جامعه زنان همچنين از مصوبات و برنامههای دولت محمود احمدی نژاد از جمله «دورکاری زنان»، «افزايش جمعيت»، «قانون حمايت از خانواده»، «افزايش مرخصی زايمان مادران»، «تفکيک جنسيتی در دانشگاه ها» و «طرح عفاف و حجاب» به عنوان اقدامات خوب دولت نام برده و گفته که «توجه به موضوع عفاف و حجاب و اجرايی کردن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی که در سالهای اخير خوب شروع شد اما در ادامه کند شد حتما بايد در دولت آينده تقويت شود.»
از سال ۸۳ تا ۹۲؛ ويزيت پزشکان ۴۰۰ تا ۷۰۰ درصد افزايش يافته است
روزنامه شرق در شماره يکشنبه خود گزارشی تحقيقی درباره افزايش تعرفههای پزشکی در فاصله سالهای ۸۳ تا ۹۲ منتشر کرده و نوشته که در اين مدت «ويزيت پزشکان ۴۰۰ تا ۷۰۰ درصد افزايش يافته است.»
اين روزنامه با اشاره به «افزايش سرسامآور هزينههای درمانی»، نوشته است: تعرفههای درمانی پزشکان عمومی در بخش دولتی سال ۹۲ در مقايسه با تعرفههای درمانی پزشکان عمومی در سال ۱۳۸۳ معادل «۴۰۰ درصد» افزايش يافته است و «تعرفههای پزشکان عمومی در بخش خصوصی نيز در سال جاری در مقايسه با سال ۱۳۸۳» معادل «۷۰۰ درصد افزايش داشته است.»
روزنامه شرق يادآوری کرده که «در سال ۱۳۸۳ قيمت ويزيت پزشکان عمومی در بخش دولتی ۱۱۰۰ تومان بود که در سال جاری به ۵۵۰۰ تومان رسيده است» و همچنين در سال ۱۳۸۳ «ويزيت پزشکان عمومی در بخش خصوصی ۱۴۴۰ تومان بود که در سال جاری به ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان رسيده است.»
مه آفريد اميرخسروی به روايت همسرش
روزنامه قانون در شماره اول ارديبهشت ماه گفتوگويی دو صفحهای با «سارا خسروی» همسر مه آفريد اميرخسروی از متهمان اصلی پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی منتشر کرده است.
سارا خسروی به اين روزنامه گفته که پس از بازداشت مه آفريد اميرخسروی، نهادهای امنيتی جمهوری اسلامی او را هم ۱۱ روز بازداشت کردهاند، از او درباره طلاهايش بازجويی کردهاند و حتی طلاهای عروسیاش در هجده سال پيش را از او گرفتهاند، و تمام اموال همسرش را هم توقيف کردهاند.
همسر مه آفريد اميرخسروی همچنين گفته که ماموران «آنها را از خانه خود بيرون کردهاند، خودروهایشان را توقيف کردهاند و اکنون تنها «يک پژوی ۲۰۶» به خانواده مه آفريد اميرخسروی دادهاند و «حقوق ماهانه ۲ ميليون و ۵۰۰ هزار تومانی» برايشان تعيين کردهاند.
بخش مفصلی از اين گفتوگو نيز به «فاش شدن ماجرای ازدواج دوم» مه آفريد اميرخسروی با منشیاش اختصاص يافته و سارا خسروی گفته که ماموران در حين بازداشت ۱۱ روزهاش و «ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺯﺟﻮییﻫﺎ »، او را از «ازدواج دوم مه آفريد» مطلع کردهاند.
سارا خسروی با تاکيد بر اينکه «همسر ﻣــﻦ ﺍﺻﻼ ﻳــﻚ ﺭيال ﺑﺪﻫـی ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺩﺍﺋــﻢ ﻛﺎﺭ میﻛﺮﺩ. ۳۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﻴﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺳﻌﻲ میﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﻮﺩ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ» به روزنامه قانون گفته است: «حتی پس از بازداشت مه آفريد اميرخسروی تصور نمیکردم که مشکل ﺧﻴﻠﻲ ﺟﺪی ﺑﺎﺷﺪ. ﻓﻜﺮ میﻛﺮﺩﻡ ﻳﻚ ﺳــﻮء ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺮﻳﻊ ﺣﻞ ﻣﻰﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﻭقتی ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻣﺎﻩ ﺑﺮﺍی ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﻳﺪﻡ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻨﺪ ﺁﻭﺭﺩﻧﺶ ﺧﻴلی ﺗﻌﺠﺐ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻗﻀﻴﻪ ﺣﺴــﺎبی ﺟﺪﻯ ﺍﺳﺖ» و «ﭘﺮﻭﻧﺪﻩای ﻛﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی ﺑﻮﺩ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺳﻴﺎسی ﺷﺪ.»
به نوشته روزنامه قانون، همسر مه آفريد اميرخسروی همچنين گفته که «من دو سال است کاملا از شوهرم جدا هستم. با درخواستم برای ملاقات خصوصی هم موافقت نکردهاند» و ملاقاتهای غيرخصوصی هم با حضور «چند مراقب» و «وقت ملاقات بسيار محدود» انجام میشود.
در گفتوگوی روزنامه قانون، سارا خسروی همچنين از «صدور حکم اعدام مه آفريد اميرخسروی» را خبری «شوک آور» توصيف کرده و درباره احتمال اجرای حکم اعدام مه آفريد اميرخسروی نيز گفته است: «من معتقدم بدون اينکه خدا بخواهد برگ از درخت نمیافتد. انگاراصلا میدانستم که چنين حکمی میدهند. بعضی مواقع فکر میکنم شايد اگر بميرد برايش بهتر باشد. به هر حال بايد ديد مشيت خدا چيست. خودش هم من و بچهها را آماده کرد. میگفت شما بايد به فکر خودتان باشيد. من خودم را به خدا سپردهام.»