اميد رضا مير صيافى، وبلاگ نويس ايرانى كه بهمن ماه گذشته براى سپرى كردن حكم دو سال و نيم حبس خود بازداشت شده بود روز چهارشنبه در زندان اوین درگذشت.
محمد على دادخواه، وكيل آقاى مير صيافى در گفت و گو با راديو فردا اعلام كرد كه بى توجهى مسئولان زندان اوين در رسيدگى به وضعيت ناراحتى قلبى موكل او منجر به فوت وى شده است.
وى گفت: «دكتر حسام فيروزى از زندان اوين با من تماس گرفت و گفت كه ضربان قلب میر صيافى منظم نمى زده است و او را به بيمارستان برده اند. چون خود آقاى فيروزى پزشك است به مسئولان زندان گفته كه به چه نحو به او رسيدگى كنند و توصيه كرده است كه آقاى مير صيافى را به بيمارستان لقمان ببرند.»
آقاى دادخواه افزود: «ولى مسئولان زندان به اين حرف دكتر فيروزى توجه نكردند و گفتند كه مير صيافى تمارض مى كند. آقاى فيروزى پاسخ مى دهد كه ضربان قلب وى كمتر از ۴۰ است و او نمى تواند تمارض كند. وى را از اتاق بيرون مى كنند. آقاى فيروزى گفته است كه من پزشك سازمان ملل هستم ولى او را بيرون مى كنند.»
اين وكيل دادگسترى اظهار داشت: «اين طورى كه آقاى دكتر فيروزى به من اطلاع داده است، به علت عدم توجه، اميدرضا ميرصيافى فوت كرده است. اين در هيچ نگرش انسانى قابل پذيرش نيست.»
اميد رضا مير صيافى، نويسنده وبلاگ «روزنگار» در سوم ارديبهشت ماه سال ۸۷ دستگير و پس از ۴۱ روز حبس به قيد وثيقه از زندان آزاد شد.
شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب در آبان ماه سال جارى، وى را به اتهام تبليغ عليه نظام به شش ماه حبس تعزيرى و به اتهام توهين به آيت الله خمينى و آيت الله خامنه اى به دو سال حبس تعزيرى محكوم كرد.
سازمان هاى بين المللى از جمله گزارشگران بدون مرز با صدور اطلاعيه هايى اين حكم را محكوم كرده و آن را بسيار سنگين دانستند.
محمد على دادخواه، وكيل اميد رضا مير صيافى به راديو فردا مى گويد كه دادگاه انقلاب حاضر نشد تا حكم موكل خود را به وى ابلاغ كند.
وى اظهار داشت: «كدام منطق، اصول، شرع و اخلاقى چنين مسئله اى را مى پذيرد؟ اگر وى توهين كرده است طبق قانون بايد در دو مرحله در دادگاه مورد رسيدگى قرار گيرد. طبق كدام قاعده، على رغم تبصره ماده ۴۲ قانون آيين دادرسى دادگاه هاى انقلاب كه مى گويد بايد حكم به وكيل ابلاغ شود، بدون ابلاغ آن به اجرا در مى آيد؟»
اين نخستين بار نيست كه يك زندانى سياسى در ايران در زمان حبس خود فوت مى كند. بر اساس گزارش هاى رسمى، طى سال هاى اخير حدود ۹ زندانى سياسى در زندان هاى ايران جان خود را از دست داده اند.
دو هفته پيش، امير حسين حشمت ساران، دبيركل جبهه اتحاد ملى ايران كه به ۱۶ سال حبس محكوم شده بود، در «بيمارستان رجايى» گوهردشت كرج فوت كرد.
پيشتر، اكبر محمدى از فعالان دانشجويى، زهرا كاظمى، روزنامه نگار ايرانى – كانادايى و ولى الله فيض مهدوى، فعال سياسى در زندان هاى ايران جان خود را از دست داده بودند.
آقاى دادخواه در باره علت تكرار چنين حوادثى در زندان هاى ايران مى گويد: «قاعدتا يك دستگاه رسالت مند نسبت به جان انسانى بايد بين حكم قضايى و انسان بيمار و تحت شرايط ويژه تمايز قائل شود. اگر قرار باشد كه هر كسى وظيفه خود را فراموش كند هيچ هنجارى پابر جا نمى ماند.»
وى اظهار داشت: «مگر آقاى آوايى (رئيس كل دادگسترى استان تهران) به عنوان ناظر نسبت به حقوق شهروندى نبايد در باره اين مسئله مسئوليت داشته باشد؟ آيا قانون، نوعى نيست يا اينجا با تبعيض اعمال مى شود؟»
اين وكيل دادگسترى مى گويد: «آيا نگرش حقوق بشرى با توجه به پيوستن ايران به كليت ميثاق مدنى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى كه همه مفاد اعلاميه جهانى حقوق بشر را پذيرفته است و بايد به عنوان حقوق شهروندى اجرا شود در خصوص يك جوانى كه توهين كرده است بايد ناديده گرفته شود؟»
آقاى دادخواه با اشاره به نامه نگارى هاى گسترده خود با رييس دادگاه، هيئت حقوق شهروندى، داديار ناظر اجراى احكام و معاضدت قضايى در باره وضعيت امير رضا مير صيافى گفت: «همه كسانى كه نسبت به اين موضوع تبعيض قائل شدند در قبال اين واقعه مسئول هستند.
خوشبختانه تمام اين موارد براى بررسى مفتوح است تا سيه روى شود هر كه در او غش باشد.»
محمد على دادخواه، وكيل آقاى مير صيافى در گفت و گو با راديو فردا اعلام كرد كه بى توجهى مسئولان زندان اوين در رسيدگى به وضعيت ناراحتى قلبى موكل او منجر به فوت وى شده است.
وى گفت: «دكتر حسام فيروزى از زندان اوين با من تماس گرفت و گفت كه ضربان قلب میر صيافى منظم نمى زده است و او را به بيمارستان برده اند. چون خود آقاى فيروزى پزشك است به مسئولان زندان گفته كه به چه نحو به او رسيدگى كنند و توصيه كرده است كه آقاى مير صيافى را به بيمارستان لقمان ببرند.»
آقاى دادخواه افزود: «ولى مسئولان زندان به اين حرف دكتر فيروزى توجه نكردند و گفتند كه مير صيافى تمارض مى كند. آقاى فيروزى پاسخ مى دهد كه ضربان قلب وى كمتر از ۴۰ است و او نمى تواند تمارض كند. وى را از اتاق بيرون مى كنند. آقاى فيروزى گفته است كه من پزشك سازمان ملل هستم ولى او را بيرون مى كنند.»
اين وكيل دادگسترى اظهار داشت: «اين طورى كه آقاى دكتر فيروزى به من اطلاع داده است، به علت عدم توجه، اميدرضا ميرصيافى فوت كرده است. اين در هيچ نگرش انسانى قابل پذيرش نيست.»
اميد رضا مير صيافى، نويسنده وبلاگ «روزنگار» در سوم ارديبهشت ماه سال ۸۷ دستگير و پس از ۴۱ روز حبس به قيد وثيقه از زندان آزاد شد.
«قاعدتا يك دستگاه رسالت مند نسبت به جان انسانى بايد بين حكم قضايى و انسان بيمار و تحت شرايط ويژه تمايز قائل شود. اگر قرار باشد كه هر كسى وظيفه خود را فراموش كند هيچ هنجارى پابر جا نمى ماند.»
محمد على دادخواه، وكيل امید رضا مير صيافى
سازمان هاى بين المللى از جمله گزارشگران بدون مرز با صدور اطلاعيه هايى اين حكم را محكوم كرده و آن را بسيار سنگين دانستند.
محمد على دادخواه، وكيل اميد رضا مير صيافى به راديو فردا مى گويد كه دادگاه انقلاب حاضر نشد تا حكم موكل خود را به وى ابلاغ كند.
وى اظهار داشت: «كدام منطق، اصول، شرع و اخلاقى چنين مسئله اى را مى پذيرد؟ اگر وى توهين كرده است طبق قانون بايد در دو مرحله در دادگاه مورد رسيدگى قرار گيرد. طبق كدام قاعده، على رغم تبصره ماده ۴۲ قانون آيين دادرسى دادگاه هاى انقلاب كه مى گويد بايد حكم به وكيل ابلاغ شود، بدون ابلاغ آن به اجرا در مى آيد؟»
اين نخستين بار نيست كه يك زندانى سياسى در ايران در زمان حبس خود فوت مى كند. بر اساس گزارش هاى رسمى، طى سال هاى اخير حدود ۹ زندانى سياسى در زندان هاى ايران جان خود را از دست داده اند.
دو هفته پيش، امير حسين حشمت ساران، دبيركل جبهه اتحاد ملى ايران كه به ۱۶ سال حبس محكوم شده بود، در «بيمارستان رجايى» گوهردشت كرج فوت كرد.
پيشتر، اكبر محمدى از فعالان دانشجويى، زهرا كاظمى، روزنامه نگار ايرانى – كانادايى و ولى الله فيض مهدوى، فعال سياسى در زندان هاى ايران جان خود را از دست داده بودند.
آقاى دادخواه در باره علت تكرار چنين حوادثى در زندان هاى ايران مى گويد: «قاعدتا يك دستگاه رسالت مند نسبت به جان انسانى بايد بين حكم قضايى و انسان بيمار و تحت شرايط ويژه تمايز قائل شود. اگر قرار باشد كه هر كسى وظيفه خود را فراموش كند هيچ هنجارى پابر جا نمى ماند.»
وى اظهار داشت: «مگر آقاى آوايى (رئيس كل دادگسترى استان تهران) به عنوان ناظر نسبت به حقوق شهروندى نبايد در باره اين مسئله مسئوليت داشته باشد؟ آيا قانون، نوعى نيست يا اينجا با تبعيض اعمال مى شود؟»
اين وكيل دادگسترى مى گويد: «آيا نگرش حقوق بشرى با توجه به پيوستن ايران به كليت ميثاق مدنى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى كه همه مفاد اعلاميه جهانى حقوق بشر را پذيرفته است و بايد به عنوان حقوق شهروندى اجرا شود در خصوص يك جوانى كه توهين كرده است بايد ناديده گرفته شود؟»
آقاى دادخواه با اشاره به نامه نگارى هاى گسترده خود با رييس دادگاه، هيئت حقوق شهروندى، داديار ناظر اجراى احكام و معاضدت قضايى در باره وضعيت امير رضا مير صيافى گفت: «همه كسانى كه نسبت به اين موضوع تبعيض قائل شدند در قبال اين واقعه مسئول هستند.
خوشبختانه تمام اين موارد براى بررسى مفتوح است تا سيه روى شود هر كه در او غش باشد.»