لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۲۸

قطب شمال و یک ایرانی پناهنده به «آخر دنیا»!


مجمع الجزاير سوالبارد، سرزمينی خشن و سرد، آخرين ايستگاه قبل از رسيدن به سرزمين پر از برف و يخبندان قطب شمال است که امروزه به پناهگاه مردمانی از ۳۰ کشور جهان بدل شده است.
مجمع الجزاير سوالبارد، سرزمينی خشن و سرد، آخرين ايستگاه قبل از رسيدن به سرزمين پر از برف و يخبندان قطب شمال است که امروزه به پناهگاه مردمانی از ۳۰ کشور جهان بدل شده است.

مجمع الجزاير سوالبارد، سرزمينی خشن و سرد، آخرين ايستگاه قبل از رسيدن به سرزمين پر از برف و يخبندان قطب شمال است که امروزه به پناهگاه مردمانی از ۳۰ کشور جهان بدل شده است.


اين مجمع الجزاير که متعلق به نروژ است، منطقه ای استراتژيک به شمار می رود که دارای ترکيبی از معدنچيان روسی و نروژی و پناهنده های رانده شده از دیگر نقاط دنیا و محققان بين المللی از جمله دانشمندان علاقه مند به گرم شدن زمين است.


لانيگيربين، مرکز اين منطقه سرد، ميزبان ۱۸۰۰ نفر است که در زمستان ها ميانگين دمای هوا ۱۲ درجه زير صفر است و آفتاب به مدت دو ماه به صورت کامل ناپديد می شود.



لانيگيربين، مرکز اين منطقه سرد، ميزبان ۱۸۰۰ نفر است که در زمستان ها ميانگين دمای هوا ۱۲ درجه زير صفر است و آفتاب به مدت دو ماه به صورت کامل ناپديد می شود.

اين شهر سابقا معدنی در ميان کوه های اطراف، کلبه های معدنچيان و زمين سنگلاخ کوچک جلوه می کند. خانه های چوبی رنگارنگ در کنار جاده به چشم می خورد، جايی که گوزن های قطب شمال در کنار آنها قدم می زنند و نور زمستانی فضا را روشن می کند.


در اين شهر، اقليت هايی به ويژه از تايلند زندگی می کنند که اولين نفر آنها زمانی به اين سرزمين قدم نهاد که با يک نروژی در تعطيلات تابستانی وی در تايلند آشنا شد. ديگران به دنبال دهان به دهان گشتن اين خبر از پی او راه افتادند.


يک زن تايلندی که در ميهمانخانه ای همزمان سه شغل آشپزی، خدمتکاری و ماساژ را بر عهده دارد می گويد: در ابتدا من خيلی سرمايی بودم و برای همين از سوالبارد خوشم نمی آمد ولی الان خيلی خوب است.


سوالبارد سياست بازی دارد و برای ورود به آن نه ويزا لازم است و نه اجازه اقامت. هر کسی می تواند تا هر زمان خواست در آنجا بماند مشروط به اينکه خودش بتواند امکان مالی اش را فراهم کند .


اما زندگی در این منطقه چندان هم ساده نیست. برخی از رومانيايی ها که همه چيز خود را به اميد آينده ای بهتر رها کرده بودند و به اين منطقه آمده بودند، بعد از اينکه نتوانستند کار و خانه ای برای اقامت پيداکنند ناچار شدند که بی پول به سرزمين خود برگردند، چرا که بدون دانستن زبان و يا مهارت خاصی پا نهادن در این منطقه، بیشتر به یک ماجراجویی نافرجام شبیه است.


اما آنچه که برای ايرانيان درباره اين منطقه جالب توجه است، حضور يک ايرانی ۴۸ ساله به نام کاظم آرياوند در مرکز سوالبارد است که به صورت پناهنده در آنجا زندگی می کند.


وی مدت پنج سال است که در لانيگيربين گير افتاده است و درخواست او برای پناهندگی در نروژ توسط دولت اين کشور رد شده و وی نمی تواند اين منطقه را ترک کند.


در صورتی که آقای آرياوند بخواهد وارد سرزمين اصلی نروژ شود با اين خطر رو به رو است که به ايران بازگردانده شود.



آنچه که برای ايرانيان درباره اين منطقه جالب توجه است، حضور يک ايرانی ۴۸ ساله به نام کاظم آرياوند در مرکز سوالبارد است که به صورت پناهنده در آنجا زندگی می کند. وی مدت پنج سال است که در لانيگيربين گير افتاده است و درخواست او برای پناهندگی در نروژ توسط دولت اين کشور رد شده و وی نمی تواند اين منطقه را ترک کند.

وی به خبرگزاری فرانسه می گويد: من پول زيادی پس انداز کرده ام ولی مشکل اين است که نمی دانم چگونه آن را خرج کنم.


اين شهروند ايرانی درآمد خود را از طريق کار در يک سوپر مارکت در روز و فروختن کباب در شب در يک کاميون قديمی متعلق به ارتش آمريکا پس انداز کرده است.


جدا از از چنين استثناهايی، در سوالبارد نه کسی متولد می شود و نه کسی می ميرد، چرا که در فقدان زيرساخت های بهداشتی و درمانی، زنان باردار و يا افراد مسن زمانی که نياز به مراقبت پزشکی دارند به سرزمين اصلی یعنی کشور نروژ اعزام می شوند.


يک مقام محلی می گويد که سال گذشته يک دختر به صورت نارس و سپس يک پسر بچه در اين منطقه متولد شدند که آنها نخستين بچه های تولد يافته در اينجا ظرف ۱۵ سال گذشته به شمار می روند.


تصادفات يا خودکشی ها در اين شهر در طول سال تنها يک يا دو بار رخ می دهد و به صورت خيلی نادر هلگسن، تنها کشيش اين منطقه، برای برگزاری مراسم ختم فراخوانده می شود.


هلگسن که جين پوشيده و موهای وی تا روی شانه هايش افتاده است می گويد: «من بيشتر وقت خود را صرف دعا برای حل مسئله گرمايش زمين و ملاقات با مردم می کنم.»


پيمان مربوط به سوالبارد که آن را در سال ۱۹۲۰ متعلق به نروژ دانسته است تضمين می کند که همه شهروندان کشورهای امضاء کننده آن حق تقسيم منابع آن را به صورت مساوی خواهند داشت.


به همين دليل معدنچيان اوکراينی و روسی در مناطق جنوبی اين مجمع الجزاير دل کوه را می شکافند تا زغال سنگ از آن استخراج کنند.


اما روسيه که حضوری استراتژيک در منطقه دارد در ماه های اخير ادعاهايی فراتر را بر منابع طبيعی قطب شمال دنبال می کند و در دوم آگوست سال جاری نيز پرچم خود را در اين منطقه برافراشت و عملا زنگ رقابت را به صدا درآورد.


XS
SM
MD
LG