برنامه محيط زيست ملل متحد(UNEP) در گزارشی نسبت به پيامدهای خشک شدن درياچه اروميه هشدار داده است. ايجاد دهها سد، حفر دهها هزار چاه و همچنين خشکسالی را از دلايل روند خشک شدن درياچه اروميه برشمرده شده اند.
رادیو فردا در این زمینه با اسماعيل کهرم، استاد دانشگاه و کارشناس محيط زيست گفت و گو کرده و نظر وی را در خصوص عوامل اصلی خشک شدن تدريجی درياچه اروميه جويا شده است.
اسماعیل کهرم: آنچه در درياچه اروميه اتفاق افتاده، نتيجه عملياتی است که توسط انسان طراحی و اجرا شده است و اين عمليات نبايستی از روز اول اجرا می شد. از باب مثال، احداث ۳۶ بند سد بر روی رودخانه های مشروب کننده درياچه اروميه است.
درياچه اروميه حدود هفت ميليارد متر مکعب آب در سال دريافت می کرد که از اين هفت ميليارد حدود يک ميليارد متر مکعب آن را از طريق نزولاتی مانند باران و برف و تگرگ و غيره ، نيم ميليارد متر مکعب از طريق چشمه ها و آب های جاری سطحی و پنج و نيم ميليارد متر مکعب از طريق رودخانه ها تامين می شد.
اما ما با احداث سدهای متعدد ۳۶ گانه متاسفانه جلوی ورود پنج و نيم ميليارد متر مکعب آب را به اين درياچه گرفتيم.
مسئله ديگری که در اين ميان موثر بود اين بود که ما درگير خشکسالی های ممتد شديم. به طوری که در برخی از سالها ميزان دريافتی نزولات مان در ايران به طور متوسط از ۲۵۰ ميلی متر در سال به ۱۲۰ ميلی متر تقليل پيدا کرد. يعنی نصف ميزان سال های عادی ما آب دريافت کرديم.
از سوی ديگر بررسی عکس های فضايی صحبت از حدود ۶۰ هزار چاه می کند که برخی از اينها به طور عميق يا نيمه عميق تا پايين می رود و به سفره آب زيرزمينی می رسد که از اين تعداد حدود ۲۳ هزار حلقه چاه به طور غير مجاز احداث شده است. عين اين مسئله در تالاب پريشان هم تکرار شده است که در آنجا حدود هزار و ۴۰۰ حلقه چاه وجود دارد که نيمی از آن غير مجاز است.
بايستی عرض کنم که وسعت اين درياچه در روزهای خوش حدود پنج هزارکيلومتر مربع بوده و ميزان آبی که در آن بوده بالغ بر ۳۷ ميليارد متر مکعب بوده است ولی الان تقريبا چيزی از آن پهنه با عظمت آب ديگر وجود ندارد.
آقای دکتر کهرم، مسئولان در ايران وعده داده اند که راهکارهايی را برای احيای مجدد درياچه اروميه يا دستکم جلوگيری از خشک شدن بيشتر آن در دست اقدام دارند. چه راهکارهايی برای جلوگيری از خشک شدن بيشتر اين درياچه و احيای مجدد آن وجود دارد؟
ملاحظه کنيد. دو سال پيش هيات دولت اتفاقا در اروميه بود که تعدادی از مردم رفتند و علاقه شان را به حيات اين درياچه ابراز کردند. برای هر آذربايجانی در ايران وجود درياچه اروميه يک نعمت است.
اين درياچه در زمان فردوسی هم به نام «چی چست و چی چسته و زر و طلا» و غيره نامگذاری شده است. و هميشه وجود داشته است. آذری ها و همه ايرانی ها و ترک های ترکيه و عراقی ها از وجود اين درياچه استفاده می برده اند.
در آن جلساتی که هيات دولت در اروميه تشکيل داد چهار راه حل پيشنهاد شد؛ يکی تامين آب از حوزه های ديگری مثل دريای مازندران و رودخانه ارس و زاب، دومی بهبود روش های کشاورزی به طوری که از آب پشت سدها کمتر برای کشاورزی استفاده شود.
در طول ۲۰ سال گذشته ميزان زمين های زير کشتی که از آب درياچه اروميه بهره برداری می کردند از حدود ۳۵۰ هزار هکتار به ۷۰۰ هزار هکتار افزايش پيدا کرد و در نتيجه در پی اين فرايند نياز به آب هم بيشتر شد.
سومين پيشنهاد هم بارور کردن ابرها بود که در سطح بسيار کوچک و به طور تجربی و آزمايشگاهی عملی است، ولی اينکه اين کار بتواند درياچه ای مانند درياچه اروميه را احيا کند، راهکار مناسبی نيست.
راهکار ديگری اين بود که از منابع آبی پشت سدها استفاده شود. مثلا دولت دستور داد که وزارت نيرو بيست و هفت دهم ميليارد متر مکعب آب در اختيار درياچه اروميه بگذارد از آب پشت سدها.
اگر ما بررسی کنيم انتقال آب از حوزه های مختلف از نظر تکنيکی و از بابت هزينه بسيار بسيار مشکل خواهد بود. ميزان آب دهی رودخانه زاب حدود ۶۰۰ ميليون متر مکعب است، کجا کفاف دهد اين باده ها به مستی ما؟
وقتی که درياچه اروميه در سال هفت ميليارد متر مکعب آب لازم دارد، ۶۰۰ ميليون متر مکعب رقمی نيست.
مسئله ديگر اين است که طبق قوانين بين المللی اگر ما تا ارديبهشت ماه آينده اقدام به بهره برداری از رودخانه زاب نکنيم، ديگر نمی توانيم اين کار را بکنيم چرا که اين رودخانه در ايران منشا می گيرد و به عراق می رود و اين بخشی از مقررات بين المللی است.
بنابر اين تنها راهی که می ماند اين است که بياييم و از آب پشت سدها از هر سد چيزی حدود ۲۰ درصد را در اختيار درياچه اروميه قرار بدهيم.
اين تنها راه عملی است، مشروط بر اينکه وزارت نيرو به جای اينکه آب را بفروشد و پول دربياورد به درياچه اروميه به چشم يک واحد بسيار مهم اقتصادی، کشاوری و زيست محيطی نگاه کند و سهم آب اين درياچه را از پشت سدها بپردازد.
با توجه به اقدامات و طرح هايی که در دستور کار دولت برای جلوگيری از خشک شدن بيش از پيش درياچه اروميه هست، هم اينکه وضعيت اين درياچه را شما چگونه می بينيد؟
وضع درياچه اروميه بسيار وخيم است. طبق يک قانون فيزيکی هر چقدر که ميزان آب يک درياچه کاهش پيدا کند، طبعا فضای عمومی درياچه زودتر گرم خواهد شد و تبخير نيز سريعتر خواهد شد. يعنی به زودی با فرا رسيدن بهار و تابستان، با کمال تاسف ميزان درجه حرارت به حدی خواهد بود که حجم بسيار بالايی از آب درياچه اروميه تبخير خواهد شد و در آن صورت ما به آب بيشتری برای نجات اين درياچه نيازمند خواهيم شد.
تعداد جزاير درياچه اروميه روزی روزگاری ۱۰۲ جزيره بود، الان بسياری از اين جزاير محو شده اند، به خصوص جزاير پايينی مثل دوقوزلر و جزاير نه گانه به کلی به خشکی پيوسته اند.
يعنی اصلا قيافه و شکل زيست محيطی و حجم و وسعت آب اين درياچه متاسفانه تغيير شکل پيدا کرده و اين درياچه مثل درياچه آرال به سوی مرگ پيش می رود.
رادیو فردا در این زمینه با اسماعيل کهرم، استاد دانشگاه و کارشناس محيط زيست گفت و گو کرده و نظر وی را در خصوص عوامل اصلی خشک شدن تدريجی درياچه اروميه جويا شده است.
اسماعیل کهرم: آنچه در درياچه اروميه اتفاق افتاده، نتيجه عملياتی است که توسط انسان طراحی و اجرا شده است و اين عمليات نبايستی از روز اول اجرا می شد. از باب مثال، احداث ۳۶ بند سد بر روی رودخانه های مشروب کننده درياچه اروميه است.
درياچه اروميه حدود هفت ميليارد متر مکعب آب در سال دريافت می کرد که از اين هفت ميليارد حدود يک ميليارد متر مکعب آن را از طريق نزولاتی مانند باران و برف و تگرگ و غيره ، نيم ميليارد متر مکعب از طريق چشمه ها و آب های جاری سطحی و پنج و نيم ميليارد متر مکعب از طريق رودخانه ها تامين می شد.
اما ما با احداث سدهای متعدد ۳۶ گانه متاسفانه جلوی ورود پنج و نيم ميليارد متر مکعب آب را به اين درياچه گرفتيم.
وسعت درياچه ارومیه در روزهای خوش حدود پنج هزارکيلومتر مربع بود و ميزان آبی که در آن بود بالغ بر ۳۷ ميليارد متر مکعب بوده است ولی الان تقريبا چيزی از آن پهنه با عظمت آب ديگر وجود ندارد.اسماعيل کهرم، استاد دانشگاه و کارشناس محيط زيست
مسئله ديگری که در اين ميان موثر بود اين بود که ما درگير خشکسالی های ممتد شديم. به طوری که در برخی از سالها ميزان دريافتی نزولات مان در ايران به طور متوسط از ۲۵۰ ميلی متر در سال به ۱۲۰ ميلی متر تقليل پيدا کرد. يعنی نصف ميزان سال های عادی ما آب دريافت کرديم.
از سوی ديگر بررسی عکس های فضايی صحبت از حدود ۶۰ هزار چاه می کند که برخی از اينها به طور عميق يا نيمه عميق تا پايين می رود و به سفره آب زيرزمينی می رسد که از اين تعداد حدود ۲۳ هزار حلقه چاه به طور غير مجاز احداث شده است. عين اين مسئله در تالاب پريشان هم تکرار شده است که در آنجا حدود هزار و ۴۰۰ حلقه چاه وجود دارد که نيمی از آن غير مجاز است.
بايستی عرض کنم که وسعت اين درياچه در روزهای خوش حدود پنج هزارکيلومتر مربع بوده و ميزان آبی که در آن بوده بالغ بر ۳۷ ميليارد متر مکعب بوده است ولی الان تقريبا چيزی از آن پهنه با عظمت آب ديگر وجود ندارد.
آقای دکتر کهرم، مسئولان در ايران وعده داده اند که راهکارهايی را برای احيای مجدد درياچه اروميه يا دستکم جلوگيری از خشک شدن بيشتر آن در دست اقدام دارند. چه راهکارهايی برای جلوگيری از خشک شدن بيشتر اين درياچه و احيای مجدد آن وجود دارد؟
ملاحظه کنيد. دو سال پيش هيات دولت اتفاقا در اروميه بود که تعدادی از مردم رفتند و علاقه شان را به حيات اين درياچه ابراز کردند. برای هر آذربايجانی در ايران وجود درياچه اروميه يک نعمت است.
اين درياچه در زمان فردوسی هم به نام «چی چست و چی چسته و زر و طلا» و غيره نامگذاری شده است. و هميشه وجود داشته است. آذری ها و همه ايرانی ها و ترک های ترکيه و عراقی ها از وجود اين درياچه استفاده می برده اند.
در آن جلساتی که هيات دولت در اروميه تشکيل داد چهار راه حل پيشنهاد شد؛ يکی تامين آب از حوزه های ديگری مثل دريای مازندران و رودخانه ارس و زاب، دومی بهبود روش های کشاورزی به طوری که از آب پشت سدها کمتر برای کشاورزی استفاده شود.
در طول ۲۰ سال گذشته ميزان زمين های زير کشتی که از آب درياچه اروميه بهره برداری می کردند از حدود ۳۵۰ هزار هکتار به ۷۰۰ هزار هکتار افزايش پيدا کرد و در نتيجه در پی اين فرايند نياز به آب هم بيشتر شد.
سومين پيشنهاد هم بارور کردن ابرها بود که در سطح بسيار کوچک و به طور تجربی و آزمايشگاهی عملی است، ولی اينکه اين کار بتواند درياچه ای مانند درياچه اروميه را احيا کند، راهکار مناسبی نيست.
راهکار ديگری اين بود که از منابع آبی پشت سدها استفاده شود. مثلا دولت دستور داد که وزارت نيرو بيست و هفت دهم ميليارد متر مکعب آب در اختيار درياچه اروميه بگذارد از آب پشت سدها.
اگر ما بررسی کنيم انتقال آب از حوزه های مختلف از نظر تکنيکی و از بابت هزينه بسيار بسيار مشکل خواهد بود. ميزان آب دهی رودخانه زاب حدود ۶۰۰ ميليون متر مکعب است، کجا کفاف دهد اين باده ها به مستی ما؟
وقتی که درياچه اروميه در سال هفت ميليارد متر مکعب آب لازم دارد، ۶۰۰ ميليون متر مکعب رقمی نيست.
مسئله ديگر اين است که طبق قوانين بين المللی اگر ما تا ارديبهشت ماه آينده اقدام به بهره برداری از رودخانه زاب نکنيم، ديگر نمی توانيم اين کار را بکنيم چرا که اين رودخانه در ايران منشا می گيرد و به عراق می رود و اين بخشی از مقررات بين المللی است.
بنابر اين تنها راهی که می ماند اين است که بياييم و از آب پشت سدها از هر سد چيزی حدود ۲۰ درصد را در اختيار درياچه اروميه قرار بدهيم.
اين تنها راه عملی است، مشروط بر اينکه وزارت نيرو به جای اينکه آب را بفروشد و پول دربياورد به درياچه اروميه به چشم يک واحد بسيار مهم اقتصادی، کشاوری و زيست محيطی نگاه کند و سهم آب اين درياچه را از پشت سدها بپردازد.
با توجه به اقدامات و طرح هايی که در دستور کار دولت برای جلوگيری از خشک شدن بيش از پيش درياچه اروميه هست، هم اينکه وضعيت اين درياچه را شما چگونه می بينيد؟
وضع درياچه اروميه بسيار وخيم است. طبق يک قانون فيزيکی هر چقدر که ميزان آب يک درياچه کاهش پيدا کند، طبعا فضای عمومی درياچه زودتر گرم خواهد شد و تبخير نيز سريعتر خواهد شد. يعنی به زودی با فرا رسيدن بهار و تابستان، با کمال تاسف ميزان درجه حرارت به حدی خواهد بود که حجم بسيار بالايی از آب درياچه اروميه تبخير خواهد شد و در آن صورت ما به آب بيشتری برای نجات اين درياچه نيازمند خواهيم شد.
تعداد جزاير درياچه اروميه روزی روزگاری ۱۰۲ جزيره بود، الان بسياری از اين جزاير محو شده اند، به خصوص جزاير پايينی مثل دوقوزلر و جزاير نه گانه به کلی به خشکی پيوسته اند.
يعنی اصلا قيافه و شکل زيست محيطی و حجم و وسعت آب اين درياچه متاسفانه تغيير شکل پيدا کرده و اين درياچه مثل درياچه آرال به سوی مرگ پيش می رود.