«موسيقى جنگ» عنوان اين برنامه نگاه تازه است كه همزمان با برگزارى مراسم سالگرد آزادى خرمشهر تهيه شده است.
با وقوع انقلاب اسلامى در ايران و در پيامد جنگ هشت ساله ايران و عراق موسيقى نوحه كه تا آن زمان در مراسم عزادارى شيعيان به كار گرفته مى شد، كاربرد تازه اى يافت و در موسيقى جنگ براى تهييج سربازان در جبهه هاى جنگ به كار گرفته شد.
در كنار نوحه ها، موسیقیدانان و خواننده هایی چون محمد رضا لطفی، حسین علیزاده، محمدرضا شجريان، شهرام ناظری و حسام الدین سراج دست به آثار متفاوتی در زمینه موسیقی حماسی و جنگ زدند که بیشتر در پیوند با موسیقی سنتی معنی و مفهوم می یافت.
يك سرى از اين آثار به صورت سرودهای انقلابی درآمد. اين ژانر دارای تم های مشترکی بود که از حس ناسيوناليسم ایرانی تا رویکردهای مذهبی را در فضای جنگی و انقلابی آن روز ایران بازتاب می داد.
چكاوك يغمايى، نوازنده، كه در سال ۱۳۷۵ به عنوان پايان نامه دانشجويى و با راهنمايى كامبيز روشن روان، آهنگساز مشهور ايرانى تحقيقى را درباره موسيقى جنگ انجام داده بود، درباره انگيزه هاى اين كار مى گويد:
چکاوک یغمایی: در تمام كتاب هايى كه گشتم بحثى درباره موسيقى جنگ نداشتيم. به جز نوحه ها بخشى از موسيقى به نام مارش هم در اين ميان بود.
چطور شد موسيقى جنگ به طرف نوحه سرايى و نوحه خوانى كشيده شد؟
كلا درباره موسيقى هاى جنگ و موسيقى هاى حماسى، مى شود گفت ضعف داريم چون سازهاى ما حماسى نيستند. ارتش را هم بخواهيم حساب كنيم با وجود آمدن سازهاى غربى هرگز روى آنها كار نشد. همان مارشى كه براى دوره هاى پيروزى مى نواختند، مربوط به دوران قبل از انقلاب بود. از جهت اينكه چرا نوحه اين قدر مورد توجه قرار گرفت به دليل اينكه اكثر جوانها از طرف بسيج و سپاه بودند و نوحه احتياج به ساز ندارد.
چطور نوحه اين قدر تاثير گذار بود؟
ما اصولا از دل سوختن بيشتر تحريك مى شويم. تا اينكه به ما بگويند شما قدرتمند هستيد حالا بياييد برويد اين كار را انجام دهيد. مردم ما بيشتر با كلمات ميانه دارند و نه با موسيقى.
ما بچه هاى دوران جنگ هنوز وقتى آن موسيقى ها را مى شنويم، ياد دوران مان مى افتيم. يك موسيقى بود كه آقاى فيروز برنجيان كار كرده بود به زبان تركى بود. اين سرود سرودى بود كه كاملا توى ذهن ها مانده.
سرود خلبانان؟
بله. خلبانان. هر وقت كه اين پخش مى شد احساس مى كرديم كه الان مرز احتياج به نيرو دارد. وقتى جنگ تمام شد تمام اين ها را حذف كرديم. به همين دليل موسيقى نظامى يا مارش كلا از ذهن مردم بيرون رفت. مسئولان هم زياد به فكر نيستند چون به خاطر اينكه جنگى نيست. اگر بخواهند اين ها را ادامه دهند ممكن است اذهان عمومى دچار مشكل شود.
چكاوك يغمايى معتقد است كار تربيت نوازنده هاى ويژه براى گروه هاى موسيقى نظامى جدى گرفته نشده است.
«ممد نبودی»
در بخش ديگرى از برنامه به سراغ دو جوان به نام هاى آزاد و آرمان اصلانى مى رويم كه گروهى به نام «كافران بى نام» دارند. آن دو بر اساس ترانه «ممد نبودى» كه نوحه اى بود توسط كويتى پور خوانده شده بود، يك ترانه رپ ساخته اند.
اصل اين ترانه برای محمد جهان آرا يكى از فرماندهان سپاه ساخته شده كه در روزهای اشغال خرمشهر در يك سانحه هوايى كشته شد.
چه شد كه شما اين ترانه را درست كرديد؟
آزاد اصلانى: اواخر جنگ در ايران را به صورت خيلى تار يادم است ولى اين آهنگ آهنگى بود كه هر سال توى صدا و سيما به مناسبت آزادى خرمشهر اين آهنگ را مى گذاشتند و نواى جذابى به نظر من دارد.
با اينكه بيش از ۱۶ سال است از ايران خارج شده ايم. قبل از اينكه كار را شروع كنم اطلاعاتى در مورد خود محمد جهان آرا جمع كردم.
آرمان اصلانى: يك چيزى كه جالب است به نظر من يك نوايى است كه آشنا است و كمك مى كند كه آدم بتواند صحبتى را كه دارد به گوش افراد برساند.
اين ترانه منعكس كننده نگاه شما به جنگ است. يك حالتى است كه شايد بعضى ها فكر كنند به شوخى گرفتيد يا مسخره مى كنيد آن دوران جنگ را. آيا اين طور است يا نه؟
به نظر من اين سوء تفاهم است. ما اصلا حرف مان در مورد مسائل جنگ و اينها نبوده. در شعر هم درست است كاملا موضوع موضوعى است كه مسائل را به تمسخر گرفتيم. ولى چيزهايى كه ما آنها را در اين ترانه مسخره مى كنيم، جنگ نيست.
شعر و آهنگ اين ترانه كار اين گروه است. به گفته اين دو هنرمند هدف اين ترانه محمد نيست، بلكه قصد آن نوعى انتقاد اجتماعى است.
با وقوع انقلاب اسلامى در ايران و در پيامد جنگ هشت ساله ايران و عراق موسيقى نوحه كه تا آن زمان در مراسم عزادارى شيعيان به كار گرفته مى شد، كاربرد تازه اى يافت و در موسيقى جنگ براى تهييج سربازان در جبهه هاى جنگ به كار گرفته شد.
در كنار نوحه ها، موسیقیدانان و خواننده هایی چون محمد رضا لطفی، حسین علیزاده، محمدرضا شجريان، شهرام ناظری و حسام الدین سراج دست به آثار متفاوتی در زمینه موسیقی حماسی و جنگ زدند که بیشتر در پیوند با موسیقی سنتی معنی و مفهوم می یافت.
يك سرى از اين آثار به صورت سرودهای انقلابی درآمد. اين ژانر دارای تم های مشترکی بود که از حس ناسيوناليسم ایرانی تا رویکردهای مذهبی را در فضای جنگی و انقلابی آن روز ایران بازتاب می داد.
چكاوك يغمايى، نوازنده، كه در سال ۱۳۷۵ به عنوان پايان نامه دانشجويى و با راهنمايى كامبيز روشن روان، آهنگساز مشهور ايرانى تحقيقى را درباره موسيقى جنگ انجام داده بود، درباره انگيزه هاى اين كار مى گويد:
چکاوک یغمایی: در تمام كتاب هايى كه گشتم بحثى درباره موسيقى جنگ نداشتيم. به جز نوحه ها بخشى از موسيقى به نام مارش هم در اين ميان بود.
چطور شد موسيقى جنگ به طرف نوحه سرايى و نوحه خوانى كشيده شد؟
كلا درباره موسيقى هاى جنگ و موسيقى هاى حماسى، مى شود گفت ضعف داريم چون سازهاى ما حماسى نيستند. ارتش را هم بخواهيم حساب كنيم با وجود آمدن سازهاى غربى هرگز روى آنها كار نشد. همان مارشى كه براى دوره هاى پيروزى مى نواختند، مربوط به دوران قبل از انقلاب بود. از جهت اينكه چرا نوحه اين قدر مورد توجه قرار گرفت به دليل اينكه اكثر جوانها از طرف بسيج و سپاه بودند و نوحه احتياج به ساز ندارد.
چطور نوحه اين قدر تاثير گذار بود؟
ما اصولا از دل سوختن بيشتر تحريك مى شويم. تا اينكه به ما بگويند شما قدرتمند هستيد حالا بياييد برويد اين كار را انجام دهيد. مردم ما بيشتر با كلمات ميانه دارند و نه با موسيقى.
ما بچه هاى دوران جنگ هنوز وقتى آن موسيقى ها را مى شنويم، ياد دوران مان مى افتيم. يك موسيقى بود كه آقاى فيروز برنجيان كار كرده بود به زبان تركى بود. اين سرود سرودى بود كه كاملا توى ذهن ها مانده.
سرود خلبانان؟
بله. خلبانان. هر وقت كه اين پخش مى شد احساس مى كرديم كه الان مرز احتياج به نيرو دارد. وقتى جنگ تمام شد تمام اين ها را حذف كرديم. به همين دليل موسيقى نظامى يا مارش كلا از ذهن مردم بيرون رفت. مسئولان هم زياد به فكر نيستند چون به خاطر اينكه جنگى نيست. اگر بخواهند اين ها را ادامه دهند ممكن است اذهان عمومى دچار مشكل شود.
چكاوك يغمايى معتقد است كار تربيت نوازنده هاى ويژه براى گروه هاى موسيقى نظامى جدى گرفته نشده است.
«ممد نبودی»
در بخش ديگرى از برنامه به سراغ دو جوان به نام هاى آزاد و آرمان اصلانى مى رويم كه گروهى به نام «كافران بى نام» دارند. آن دو بر اساس ترانه «ممد نبودى» كه نوحه اى بود توسط كويتى پور خوانده شده بود، يك ترانه رپ ساخته اند.
اصل اين ترانه برای محمد جهان آرا يكى از فرماندهان سپاه ساخته شده كه در روزهای اشغال خرمشهر در يك سانحه هوايى كشته شد.
چه شد كه شما اين ترانه را درست كرديد؟
آزاد اصلانى: اواخر جنگ در ايران را به صورت خيلى تار يادم است ولى اين آهنگ آهنگى بود كه هر سال توى صدا و سيما به مناسبت آزادى خرمشهر اين آهنگ را مى گذاشتند و نواى جذابى به نظر من دارد.
با اينكه بيش از ۱۶ سال است از ايران خارج شده ايم. قبل از اينكه كار را شروع كنم اطلاعاتى در مورد خود محمد جهان آرا جمع كردم.
آرمان اصلانى: يك چيزى كه جالب است به نظر من يك نوايى است كه آشنا است و كمك مى كند كه آدم بتواند صحبتى را كه دارد به گوش افراد برساند.
اين ترانه منعكس كننده نگاه شما به جنگ است. يك حالتى است كه شايد بعضى ها فكر كنند به شوخى گرفتيد يا مسخره مى كنيد آن دوران جنگ را. آيا اين طور است يا نه؟
به نظر من اين سوء تفاهم است. ما اصلا حرف مان در مورد مسائل جنگ و اينها نبوده. در شعر هم درست است كاملا موضوع موضوعى است كه مسائل را به تمسخر گرفتيم. ولى چيزهايى كه ما آنها را در اين ترانه مسخره مى كنيم، جنگ نيست.
شعر و آهنگ اين ترانه كار اين گروه است. به گفته اين دو هنرمند هدف اين ترانه محمد نيست، بلكه قصد آن نوعى انتقاد اجتماعى است.