دولت حاکم سوريه اعلام کرده روز سوم ژوئن، ۱۳ خرداد، انتخابات ریاست جمهوری برگزار کند، آنهم در حالی که بشار اسد، رییس جمهوری فعلی این کشور، به عنوان کاندیدا در انتخابات حضور دارد. جمهوری اسلامی ايران حمايت قاطع خود را از انتخابات رياست جمهوری در سوريه اعلام کرده است.
به گزارش شبکه تلویزیونی «پرس تیوی»، علی اکبر ولايتی، مشاور سیاست خارجی رهبر جمهوری اسلامی ایران در ديدار خود با سفير سوريه در ايران گفته است: «آن دسته از افرادی که مخالف انتخابات رياست جمهوری در سوريه هستند، حاميان تروريسم در اين کشور هستند.»
انتخابات ریاست جمهوری در سوریه به رغم جنگ داخلی در این کشور قرار است انجام شود. در حالی که به گفته برخی کارشناسان سیاسی خاورمیانه، برگزاری انتخابات رياست جمهوری در سوريه در نقاطی از این کشور که درگیر جنگ داخلی است، ممکن نیست.
از سوی دیگر، حسن نصرالله، دبير کل حزب الله لبنان هم گفته بود بشار اسد با خطر جدی سرنگونی رو به رو نيست و مردم سوريه را به انتخاب دوباره بشار اسد تشويق کرده است. از دیدگاه دبیرکل حزبالله لبنان، انتخابات اين دوره تاييد مشروعيت دولت حاکم سوريه است. به احتمال زیاد، بشار اسد به عنوان پیروز قاطع انتخابات معرفی خواهد شد.
وابستگی روزافزون حزب الله به منافع رهبر ايران: همکاری ايدئولوژيک يا استراتژيک؟
موضع حزب الله لبنان در خصوص بحران سیاسی سوریه، نتيجه هم پيمانی حزب الله با رهبر جمهوری اسلامی ایران است. ادامه بحران سوريه باعث شده روابط اقتصادی و ژئو پلتيک حزب الله لبنان با سپاه قدس افزایش یابد. بايد اذعان کرد که گرچه حزب الله از نداشتن وابستگی نسبی برخوردار بوده و توانسته برخی از سياستهای خود در لبنان و منطقه را تنها با توجه به منافع خود و بدون نياز به کسب مجوز از آيت الله خامنه ای پيش ببرد، اما سياست های نظامی و سياسیاش تا حد قابل توجهی متاثر از منافع ايران است. رهبران ايران جنگ سوريه را تهديدی برای امنيت ملی ايران تلقی میکنند.
بیشتر سياستهای حزب الله لبنان از جمله ارائه تعاليم نظامی، تامين نيروی رزمنده و تکتير انداز به سوریه، به طور عمده در جهت منافع جمهوری اسلامی ايران بیش از این که در خدمت منافع لبنان باشد، کمک و ابزاری در خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران است.
چند عامل مهم در ورای اين سرسپردگی به منافع ايران وجود دارد. يکی از تصاورات نادرست رايج ميان نظريه پردازان، سياستمداران و تحليلگران اين است که همپيمانی ميان ايران و حزب الله لبنان، يک همپيمانی استراتژيک صرف است. حتی ايالات متحده و دستگاههای اطلاعاتیاش هم همکاری ایران و حزب الله لبنان را از جنس همپيمانی استراتژيک دانستهاند.
چنين رويکردی، ناتوان از در نظر گرفتن ارتباط و عوامل کليدی ميان حزبالله و رهبری ایران است. نکتهای که به اندازه همکاری استراتژيک حزب الله و رهبر ايران اهميت دارد، ديدگاه حزب الله نسبت به رهبری ايران و ايدئولوژی همگون ميان اين گروه و جمهوری اسلامی ايران است. سرسپردگی ايدئولوژيک حزبالله لبنان به آیتالله علیخامنهای نيز از باور اين گروه به تفکر شيعه ولايت فقيه ناشی میشود. در نتيجه، نه تنها رهبر ايران دارای «قدرتی الهی» نسبت به مردم خود است، که از ديد حزبالله يگانه رهبر اين گروه محسوب میشود. از همینرو، منافع لبنان و حزب الله و هويت حزب الله بهعنوان جنبش اجتماعی و سياسی قدرتمند نسبت به منافع سياسی، اقتصادی و استراتژيک رهبر ايران در جايگاه ثانويه قرار میگيرند.
دخالت روز افزون حزبالله در بحران سوريه و نقش آن در تقويت بعد مذهبی جنگ به هيچ وجه در جهت منافع لبنان نيست. درگيری حزب الله در جنگ سوريه نمیبايست فقط به همپيمانی استراتژيک ايران و حزب الله تعبير شود، که بايد همپيمانی «ايدئولوژيک، الهی و مقدس» دانسته شود.
بلوک مقاومت حزب الله، سوريه، ايران
از ديد رهبران ايران و حزب الله، مسئله مهم در سوريه تنها در قدرت نگاه داشتن يک فرد نيست. گرچه ايران و حزب الله به دليل حمايتهای قابل توجه سياسی، مشورتی، اطلاعاتی و مالی از بشار اسد، حاميان اصلی وی به حساب میآیند، اما دليل اين حمايت چندان آشکار نيست.
يکی از قدرتمندترين پيمانها در خاورميانه که بهعنوان بلوک مقاومت حزب الله، ايران و سوريه شناخته میشود، حاصل سه دهه سرمايهگذاری استراتژيک، ژئوپلتيک و اقتصادی با رهبری ايران (و يا دقيقتر، رهبری ايران، سپاه پاسداران، نيروهای سپاه قدس و وزارت اطلاعات) است و هر نوع دخالت سياسی، نظامی، مشورتی و اقتصادی درسوريه، و نيز حمايت ايران و حزب الله از اسد متاثر از ميل به حفظ اين سرمايه گذاری طولانی مدت و گسترده است.
حفظ اين بلوک مقاومت ورای منافع تنها يک بازيگر منفرد است. از اينجا روشن میشود چرا مقامات ايران جنگ در سوريه را تهديدی برای منافع ملی ايران میدانند. زمانی که ايران پديدهای منطقهای را تهديدی برای امنيت ملی خود تلقی کند، حزب الله لبنان چارهای جز اين ندارد که در جهت منافع ايران، رهبر ايران و سپاه پاسداران قدم بر دارد هرچند اين کار در خلاف جهت منافع لبنان باشد. علی خامنهای و سپاه پاسداران که مستقيما زير نظر وی عمل میکند و خود را قدرت اصلی شيعی و انقلابی میدانند، فرمان اين بلوک مقاومت را در دست دارند.
________
نظرات مطرح شده در این نوشته، بازتاب دیدگاههای رادیو فردا نیست.
به گزارش شبکه تلویزیونی «پرس تیوی»، علی اکبر ولايتی، مشاور سیاست خارجی رهبر جمهوری اسلامی ایران در ديدار خود با سفير سوريه در ايران گفته است: «آن دسته از افرادی که مخالف انتخابات رياست جمهوری در سوريه هستند، حاميان تروريسم در اين کشور هستند.»
انتخابات ریاست جمهوری در سوریه به رغم جنگ داخلی در این کشور قرار است انجام شود. در حالی که به گفته برخی کارشناسان سیاسی خاورمیانه، برگزاری انتخابات رياست جمهوری در سوريه در نقاطی از این کشور که درگیر جنگ داخلی است، ممکن نیست.
از سوی دیگر، حسن نصرالله، دبير کل حزب الله لبنان هم گفته بود بشار اسد با خطر جدی سرنگونی رو به رو نيست و مردم سوريه را به انتخاب دوباره بشار اسد تشويق کرده است. از دیدگاه دبیرکل حزبالله لبنان، انتخابات اين دوره تاييد مشروعيت دولت حاکم سوريه است. به احتمال زیاد، بشار اسد به عنوان پیروز قاطع انتخابات معرفی خواهد شد.
وابستگی روزافزون حزب الله به منافع رهبر ايران: همکاری ايدئولوژيک يا استراتژيک؟
موضع حزب الله لبنان در خصوص بحران سیاسی سوریه، نتيجه هم پيمانی حزب الله با رهبر جمهوری اسلامی ایران است. ادامه بحران سوريه باعث شده روابط اقتصادی و ژئو پلتيک حزب الله لبنان با سپاه قدس افزایش یابد. بايد اذعان کرد که گرچه حزب الله از نداشتن وابستگی نسبی برخوردار بوده و توانسته برخی از سياستهای خود در لبنان و منطقه را تنها با توجه به منافع خود و بدون نياز به کسب مجوز از آيت الله خامنه ای پيش ببرد، اما سياست های نظامی و سياسیاش تا حد قابل توجهی متاثر از منافع ايران است. رهبران ايران جنگ سوريه را تهديدی برای امنيت ملی ايران تلقی میکنند.
بیشتر سياستهای حزب الله لبنان از جمله ارائه تعاليم نظامی، تامين نيروی رزمنده و تکتير انداز به سوریه، به طور عمده در جهت منافع جمهوری اسلامی ايران بیش از این که در خدمت منافع لبنان باشد، کمک و ابزاری در خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران است.
چند عامل مهم در ورای اين سرسپردگی به منافع ايران وجود دارد. يکی از تصاورات نادرست رايج ميان نظريه پردازان، سياستمداران و تحليلگران اين است که همپيمانی ميان ايران و حزب الله لبنان، يک همپيمانی استراتژيک صرف است. حتی ايالات متحده و دستگاههای اطلاعاتیاش هم همکاری ایران و حزب الله لبنان را از جنس همپيمانی استراتژيک دانستهاند.
چنين رويکردی، ناتوان از در نظر گرفتن ارتباط و عوامل کليدی ميان حزبالله و رهبری ایران است. نکتهای که به اندازه همکاری استراتژيک حزب الله و رهبر ايران اهميت دارد، ديدگاه حزب الله نسبت به رهبری ايران و ايدئولوژی همگون ميان اين گروه و جمهوری اسلامی ايران است. سرسپردگی ايدئولوژيک حزبالله لبنان به آیتالله علیخامنهای نيز از باور اين گروه به تفکر شيعه ولايت فقيه ناشی میشود. در نتيجه، نه تنها رهبر ايران دارای «قدرتی الهی» نسبت به مردم خود است، که از ديد حزبالله يگانه رهبر اين گروه محسوب میشود. از همینرو، منافع لبنان و حزب الله و هويت حزب الله بهعنوان جنبش اجتماعی و سياسی قدرتمند نسبت به منافع سياسی، اقتصادی و استراتژيک رهبر ايران در جايگاه ثانويه قرار میگيرند.
دخالت روز افزون حزبالله در بحران سوريه و نقش آن در تقويت بعد مذهبی جنگ به هيچ وجه در جهت منافع لبنان نيست. درگيری حزب الله در جنگ سوريه نمیبايست فقط به همپيمانی استراتژيک ايران و حزب الله تعبير شود، که بايد همپيمانی «ايدئولوژيک، الهی و مقدس» دانسته شود.
بلوک مقاومت حزب الله، سوريه، ايران
از ديد رهبران ايران و حزب الله، مسئله مهم در سوريه تنها در قدرت نگاه داشتن يک فرد نيست. گرچه ايران و حزب الله به دليل حمايتهای قابل توجه سياسی، مشورتی، اطلاعاتی و مالی از بشار اسد، حاميان اصلی وی به حساب میآیند، اما دليل اين حمايت چندان آشکار نيست.
يکی از قدرتمندترين پيمانها در خاورميانه که بهعنوان بلوک مقاومت حزب الله، ايران و سوريه شناخته میشود، حاصل سه دهه سرمايهگذاری استراتژيک، ژئوپلتيک و اقتصادی با رهبری ايران (و يا دقيقتر، رهبری ايران، سپاه پاسداران، نيروهای سپاه قدس و وزارت اطلاعات) است و هر نوع دخالت سياسی، نظامی، مشورتی و اقتصادی درسوريه، و نيز حمايت ايران و حزب الله از اسد متاثر از ميل به حفظ اين سرمايه گذاری طولانی مدت و گسترده است.
حفظ اين بلوک مقاومت ورای منافع تنها يک بازيگر منفرد است. از اينجا روشن میشود چرا مقامات ايران جنگ در سوريه را تهديدی برای منافع ملی ايران میدانند. زمانی که ايران پديدهای منطقهای را تهديدی برای امنيت ملی خود تلقی کند، حزب الله لبنان چارهای جز اين ندارد که در جهت منافع ايران، رهبر ايران و سپاه پاسداران قدم بر دارد هرچند اين کار در خلاف جهت منافع لبنان باشد. علی خامنهای و سپاه پاسداران که مستقيما زير نظر وی عمل میکند و خود را قدرت اصلی شيعی و انقلابی میدانند، فرمان اين بلوک مقاومت را در دست دارند.
________
نظرات مطرح شده در این نوشته، بازتاب دیدگاههای رادیو فردا نیست.