چندين گروه مدافع حقوق بشر سوری، از جامعه بين المللی خواستند تا به کمک شهر کوبانی در سوريه بشتابند. در همين حال درگيری ها در کوبانی ادامه دارد و برخی گزارشها حاکی از به عقب رانده شدن نيروهای « خلافت اسلامی » از کوبانی است. در همين حال اعتراضات به وضعيت کوبانی در ايران و بسياری ديگر از کشورها ادامه دارد.
اعتراضاتی که در ترکيه دستکم ۱۲ کشته هم برجا گذاشته است. در روز سه شنبه اما، يک مقام آمريکايی که نامش فاش نشده، گفت سقوط کوبانی «نزديک است» اما هدف اصلی آمريکا نجات شهرهای سوريه در درگيریها نيست بلکه تضعيف زيرساختهای «داعش» و کاستن از توان عملياتی اين گروه در عراق هدف اصلی واشينگتن را تشکيل میدهد.
در این مورد رادیو فردا با «چنگيز گونای» تحليلگر موسسه امور بين الملل در وين گفت وگو کرده است.
يک مقام آمريکايی روز سه شنبه در حالی از احتمال سقوط کوبانی سخن گفت که تاکيد کرد هدف آمريکا تضعيف پايه های « خلافت اسلامی » است و کوبانی مسئله استراتژيکی برای آمريکا نيست. و اولويت اصلی حضور داعش در عراق است. ارزيابی شما از اين گفته ها چيست؟
به نظر من بيشتر از يک هدف استراتژيک، کوبانی به يک مسئله نمادين تبديل شده است. از منظر « خلافت اسلامی » برای آ»که منطقه کاملا تحت کنترل خود داشته باشد، که از شمال سوريه آغاز شود و به داخل عراق برسد، کوبانی يک نقطه کوچک است، اما نمادين است چرا که شهری بزرگ است و جمعيتی عموما کرد دارد، و از همين رو برای کردها هم تبديل به نماد شده است. همچنين در رسانه های بين المللی هم تبديل به سمبلی برای مبارزه با « خلافت اسلامی » شده است.
حملات هوايی عليه مواضع داعش در کوبانی و اطراف آن، حدود دو روز پيش آغاز شد اگرچه که نبرد در اين شهر هفته هاست که در جريان است. اين حملات را چگونه ارزيابی می کنيد؟
خب به نظر می آيد که ابتدا اين حملات تاثير آنچنانی نداشت اما به نظر می آيد حملاتی که از روز گذشته انجام شده، تاثيرگذار بوده است. برخی گزارشها حاکی از عقب نشينی بخشی از نيروهای خلافت اسلامی يا داعش و همچنين چالشهای آنها در نبردهای خيابانی است. به نظرم اين گروه تا زمان رسيدن به اطراف کوبانی موفق عمل کرده بود. اما نبرد خيابانی نوعی ديگر از مبارزه است. پيش از ورود به شهر آنها به دليل در اختيار داشتن تانک و ساير تجهيزات سنگين موفق بودند، اما در نبرد خيابانی احتياج به تاکتيک ها متفاوتی است. اما در کل خلافت اسلامی در مقايسه با مبارزان کرد کوبانی ، در موقعيت بهتری قرار دارد.
چند کيلومتر آنطرف تر از کوبانی، تانک ها و ارتش ترکيه مستقر هستند اما همچنان اقدامی نظامی در مبارزه با خلافت اسلامی انجام ندادند. به نظرتان در ذهن رهبران ترکيه چه می گذرد؟ آنها چگونه می خواهند با اين بحران در مرزهايشان روبرو شوند؟
ترکيه بارها گفته که به تنهايی اقدام نخواهد کرد. در نتيجه کسی نبايد توقع داشته باشد که ترکيه در خاک سوريه ارتش پياده کند. در همين حال برای دولت اين کشور، توجيه کردن ورود نظامی به درگيری در کوبانی برای افکار عمومی ترکيه بسيار سخت است. در جامعه ترکيه شاهد يک نوع بی ميلی به ورود بيشتر و بيشتر به اين مناقشه می بينيم ، مناقشه ای که تاثيرات زيادی هم در خود ترکيه داشته است.
هم اکنون ما شاهد درگيری بين معترضان و نيروهای امنيتی در برخی شهرهای ترکيه هستيم. خب طبيعتا از سوی کردهای ترکيه فشار بيشتری برای ورود به اين مناقشه و کمک به مردم کوبانی ديده می شود. آنها می خواهند ترکيه حداقل اجازه رفتن مبارزان کرد از اين کشور به کوبانی را بدهد. اما به نظرم رويکرد جامعه بين المللی به اين مسئله کمی رياکارانه است. چرا که می خواهند از ترکيه وارد مناقشه ای شود که هيچکس نمی خواهد درگير آن شود و تا کنون متحدان غربی و اروپايی ترکيه به صورت مستقيم درگير بحران سوريه نشده اند يا بی ميل بودند. به هر حال می توانم بگويم که خوشحالم که در جای رهبران ترکيه در اين روزها نيستم.
مشکلات حکومت ترکيه با کردها در خود اين کشور را تا چه تاثيرگذار در بی ميلی اين کشور به ورود به مناقشه می بينيد؟
مسلما اين موضوع تاثير گذار است. آنچه ترکيه هم اکنون با آن روبروست نتيجه مشکلات حل نشده با کردهاست. اما در همین حال فکر می کنم، اين وضعيت همچنين نتيجه يک سياست خارجی فعال است که هميشه هم بر مبنای درک درست نبوده است. ترکيه بسيار سريع جانب طرف معترضان و شورشيان مخالف اسد را در مناقشه سوريه گرفت. و بيشتر و بيشتر درگير اين بحران شد. سوريه همسايه ترکيه است و بحران اين سالها در اين کشور، نه تنها به مرزهای ترکيه رسيده بلکه به اين کشور نيز سرازير شده است.
بله اين مثلا يکی از مسايل تعداد بسيار بالای پناهجويان سوری در اين کشور است. اما با آمدن « خلافت اسلامی » تا مرزهای ترکيه، خطر نفوذ اين افراطگرايی به ترکيه هم وجود دارد. آيا اقدام پيشگيرانه در اين زمينه بهتر نيست؟
حتما همينطور است. به نظرم ترکيه مجبور به اقدام خواهد شد. و اين رويکرد که ترکيه می گويد تا زمانيکه يک استراتژی کلی برای سوريه و حکومت اسد تعيين نشود، وارد اين بحران نخواهد شد، رويکردی است که تغيير خواهد کرد و ترکيه از اين موضع کوتاه خواهد آمد. در عين حال فکر می کنم که يک کارزار رسانه ای هم از سوی رسانه های بين المللی به راه افتاده درباره اينکه دولت ترکيه به صورت غيرمستقيم از داعش حمايت کرده است. من نمی توانم اين موضوع را شخصا تاييد بکنم ،خود دولت می گويد اين کار را نکرده است. اما اگر هم اين کار را کرده باشد، به نظرم مستقيما کمک به خلافت اسلامی نبوده، و اين جامعه بين المللی – مشخصا اروپا - بوده که به روی خود نياورده که ستيزه جويان از مرز ترکيه، برای ورود به سوريه استفاده می کنند.
به نظرم کمی طول کشيد تا کشورها متوجه تاثير بحران سوريه در منطقه و فرای آن در اروپا شدند. فکر ميکنم که متهم کردن دولت ترکيه آسانترين کار است. اين بخشی از درک اشتباه از وضعيت بود که در آغاز نه تنها ترک ها بلکه سايرين هم فکر کردند که حکومت بشار اسد خيلی زود سقوط می کند و از همين رو به صورت غير مستقيم از مخالفان او حمايت کردند.