سرانجام روز چهارشنبه هفته گذشته رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه لایحه اعطای مجوز به دولت این کشور برای مقابله نظامی با گروه خلافت اسلامی را تقدیم پارلمان ترکیه کرد و مجلس ترکیه این لایحه را تصویب کرد.
به موجب این مجوز نیروهای مسلح ترکیه از این پس میتوانند در صورت لزوم برای مقابله با این گروه وارد عراق و سوریه شوند. تصمیم ترکیه همزمان شد با تنگتر شدن حلقه محاصره این گروه بر گرد کوبانی شهر کردنشین شمال سوریه که هممرز با ترکیه است و تقریباً خالی از سکنه شدن این شهر و پناهنده شدن حدود ۱۶۰ هزار از اهالی کوبانی به ترکیه تا روز جمعه.
در حالی که در همین روز از احمد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه نقل شد که این کشور از سقوط کوبانی جلوگیری خواهد کرد. اما گزارشها حاکی است که مرزبانان ترکیه اجازه ورود به این کشور را به پناهجویان کرد و کوبانی ندادند. از سوی دیگر حزب کارگران کردستان ترکیه نگران آن است که نتیجه وضعیت جدید تضعیف کردهای کوبانی و ترکیه باشد.
همزمان جمهوری اسلامی ایران نگرانی خود را از تصمیم پارلمان ترکیه پنهان نکرد، مبادا که (به گفته محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران) وضع منطقه از این که هست بدتر شود.
پیامدهای ورود ترکیه در ائتلاف بینالمللی برای مقابله با گروه خلافت اسلامی چیست؟ این پرسش اصلی برنامه «دیدگاهها» است از سه میهمان برنامه این هفته: داود هرمیداس باوند، استاد ارشد روابط بینالملل دانشگاههای تهران، کامران متین استاد روابط بینالملل دانشگاه ساسکس بریتانیا و حسین آرین کارشناس نظامی در نیوکاسل بریتانیا.
آقای باوند، رای مثبت پارلمان ترکیه برای مقابله با گروه «خلافت اسلامی» در عراق و سوریه تا چه حد میتواند مهار این گروه را آسانتر کند؟
داود هرمیداس باوند: بدون تردید موضع دودلی اولیه ترکیه نسبت به داعش سئوالبرانگیز بود. ولی اینک یک همکاری دستهجمعی در راه است و ترکیه این را برای مبارزه علیه داعش یک فرصتی میداند که وارد جمع شود و به خصوص نقش محوری که قبلاً این کشور در سوریه داشت با نافرجامیهایی روبهرو شده بود؛ اینک فضای جدیدی به وجود آمده که ترکیه بازگشت میکند و معتقد است میتواند در شرایط موجود به دستاوردهایی نائل شود. البته آنچه که پارلمان ترکیه تصویب کرده اجازه داده که ترکیه از لحاظ نظامی وارد عمل شود در عراق و سوریه. و خب نگرانیهایی هم برای برخی از کشورها مثل ایران و احتمالاً روسیه به وجود آمده.
آقای متین، در حالی که کردهای سوریه در کوبانی زیر ضرب گروه «خلافت اسلامی» بودهاند، حزب کارگران کرد ترکیه (پ کا کا) نگران عملیات نظامی ترکیه در سوریه و عراق است. ریشه این نگرانی در کجاست؟
کامران متین: ریشهاش در این است که عملکرد دولت ترکیه در جریان جنگ داخلی سوریه در دو سه سال اخیر یک چیدمان مشخصی را به نظر میرسد دنبال کرد. یک، تضعیف و سرنگونی دولت آقای اسد، دولت و رژیم بشار اسد و دوم و به همان اهمیت تضعیف و پیشگیری از تشکیل مناطق خودمختار کردنشین در کردستان سوریه بوده.
در این دو سال گزارشهای متعددی بوده از کمک به گروههای اسلامی از جمله جبهه النصره و حتی حکومت اسلامی یا داعش سابق؛ به طوریکه اینها را ترغیب کردند به(حمله) این مناطق تحت کنترل کردها و بهخصوص کوبانی که از دو منطقه خودمختار دیگر جدا است و ارتباط زمینی بینشان نیست.
حزب کارگران کردستان به عنوان حزب برادر اتحاد دموکراتیک که در کردستان سوریه فعال است هم استراتژی خودش را در ترکیه و هم در سوریه بخشهای یک پروژه بزرگتر میبینند. به این دلیل رهبران حزب کارگران کردستان در روزهای اخیر اعلام کردهاند که سرنوشت کوبانی یا این کانتونی که تحت حمله است و موضع حزب کارگران کردستان در مذاکرات صلح با دولت ترکیه کاملاً با هم گره خورده چرا که آنها هم نگران هستند که با حمایت یا حداقل با چشمپوشی دولت ترکیه از حملات داعش به این شهر در چندصدمتری مرز ترکیه این منطقه سقوط کند و موضع کردها هم در سوریه و هم در رابطه با مسئله کرد در ترکیه تضعیف شود.
ولی از آن مهمتر مقامات ترک اعلام کردند که آنها مایل هستند که یک منطقه حائل را در امتداد مرز خودشان هم در ارتباط با سوریه و حتی عراق تشکیل دهند. این منطقه حائل مناطق کردنشین را که تحت کنترل حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه هست شامل میشود. سوءظنی که کردها و به خصوص حزب کارگران کردستان دارند این است که حمله داعش و احتمال جنایاتی که ممکن است در آن منطقه رخ بدهد میتواند بهانهای باشد برای دولت و ارتش ترکیه که نه برای پیشگیری یا حمله به داعش بلکه برای برپا کردن آن منطقه حائل و از بین بردن آن تجربه خودگردانی که در آن مناطق هست استفاده شود. و موضع دولت ترکیه حداقل تا الان نشان از اراده مستحکم و مشخص در رابطه با داعش نشان نداده.
حتی در گزارشها آمده بود که آقای بایدن اعلام کرده که در یک گفتوگوی خصوصی آقای اردوغان گفته که بله ما اشتباه کردیم خیلی اجازه دادیم نفرات زیادی به داعش بپیوندند از طریق خاک ترکیه. که نوعی اذعان به حداقل مشکل اگر نه شکست سیاست قبلی دولت ترکیه بوده. ولی خب با توجه به این ائتلافی که شکل گرفته شاید دولت ترکیه میخواهد با یک تیر دو نشان بزند. هم مناطق کردنشین را تضعیف کند و هم در مذاکرات صلح جاری با حزب کارگران کردستان ترکیه دست بالا را پیدا کند و هم تحت شرایطی آن آن ولایت موس که ترکیه مدتها است ادعای ارضی بر آن دارد به شکل غیر رسمی به آن جامه عمل بپوشاند و آن منطقه حائل را که آنها عرض آن را بیست تا سی کیلومتر میخواهند بخش بزرگی از سوریه و کردستان عراق به نوعی تحت کنترل ارتش ترکیه دربیاید.
آقای آرین، صرف نظر از جنبههای سیاسی مسئله، ورود ترکیه در ائتلاف مقابله با گروه «خلافت اسلامی» تا چه حد بر موازنه قوای نظامی میان این گروه و مخالفانش میتواند تاثیر بگذارد؟
حسین آرین: در ابتدا باید بگویم که ترکیه سیاست منسجمی در قبال داعش یا خلافت اسلامی و سوریه نداشته. در یکی دو سال گذشته این کاملاً متغیر بوده با توجه به آن هدفهایی که ذکر شد در رابطه با پ کا کا در رابطه با دولت اسد. ولی از دید نظامی نمیتواند کارساز باشد با توجه به اینکه فقط نصف پارلمان ترکیه یعنی ۵۴ درصد با شروع عملیات نظامی موافقت کردند .
ترکیه حتی در مورد کوبانی که تحت محاصره است و کاملاً جدا است از دو کانتون دیگر کردها؛ یعنی کانتون جزیره و اپری، هیچ راه تنفسی ندارد غیر از این که بخواهد از ترکیه کمک بگیرد یا ترکیه اجازه دهد که پیکارجویان پ کا کا به کمک اینها بیایند. فعلاً ما چیزی از ترکیه ندیدیم. به ویژه این که ترکیه هیچ تمایلی ندارد که از نیروهای زمینی خودش استفاده کند.
بنابراین از نظر نظامی نقشی را که به عهده خواهد گرفت چیزی شبیه آمریکا خواهد بود. یعنی بمباران یا کوبیدن مواضع خلافت اسلامی با توپخانه که تا حالا هیچ نشانهای از آن ندیدیم و آن ضعف اصلی به طور کلی در عملیات علیه خلافت اسلامی چه از جانب ترکیه و چه از جانب دیگر کشورها باقی میماند و آن استفاده از نیروی زمینی و یگانهای زمینی است که میتواند تعیینکننده این مبارزه باشد.
آقای باوند، بعد از تصمیم پارلمان ترکیه در دادن مجوز عملیات نظامی در عراق و سوریه، محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در گفتوگوی تلفنی با مولود چاووش اوغلو همتای ترک خود نگرانی ایران را از احتمال بدتر شدن اوضاع منطقه در صورت آن چه «غیرمسئولانه عمل کردن کشورهای منطقه» توصیف کرد در ارتباط با مهار گروه «خلافت اسلامی» در میان گذاشت. که شما هم به آن اشاره کردید. همینطور به نگرانی روسیه. با توجه به اینکه ترکیه مخالف حکومت بشار اسد است و ایران متحد استراتژیک این حکومت است، چگونه ممکن است ورود ترکیه در نبرد با گروه «خلافت اسلامی» به اصطکاک میان ایران و ترکیه دامن نزند؟
مسئله این است که اگر ترکیه غیر از عملیات هوایی بخواهد وارد عملیات زمینی شود که بدون تردید فراتر از داعش یا خلافت اسلامی میرود. به خصوص این که ترکیه خواهان ایجاد مناطق ممنوعه است. یعنی در حقیقت فعالیتهای سوریه را عقیم میکند. بنابراین این احتمال وجود دارد هم عربستان و هم ترکیه مایل باشند از این فرصت استفاده شود فراتر از داعش این مبارزات به نحوی سوی سوریه کشیده شود و موجب سقوط دولت بشار اسد شود.
بنابراین برای ایران و روسیه و به خصوص برای ایران تحقق چنین فرآیندی قابل قبول نمیتواند باشد. چون ایران همانطور که میدانید رابطه نزدیکی با سوریه داشته و کمکهایی هم کرده. البته ممکن است در یک مقطعی برکناری شخص بشار اسد برسد به مرحلهای که چارچوب موجود حفظ شود و یک حکومت ائتلافی برقرار شود و شخص بشار اسد کنار برود. ولی در شرایط موجود همانطور که اشاره شد ترکیه با ورود داوطلبانه پ کا کا مخالف است. من فکر میکنم اگر اینها وارد خاک سوریه شوند برای دفاع از کوبانی خب عملاً شهروندان ترکیه هستند و ترکیه مجبور میشود کشیده شود به دفاع از شهروندان خود. عملاً وارد نوعی عملیات نظامی شود.
نکته دوم عبارت از این است که اگر اجازه بدهد پ کا کا وارد عمل شود یک سابقه ایجاد میشود که بین کردهای عراق و سوریه و ترکیه یک نوع همبستگی دوفاکتو که در شرایط خاصی به کمک یکدیگر بشتابند. این سابقه احتمالاً زمینهساز میشود برای یک نوع ادعای برقرار یک نوع کنفدراسیون. بنابراین من فکر میکنم ترکیه بیش از این که نگرانیاش اجازه دادن به این است که ممکن است خودش درگیر عملیات نظامی بشود؛ شاید در این مقطع زمانی ترکیه مایل نباشد علیه داعش وارد عملیات زمینی شود؛ لااقل در این مقطع. شاید در آینده این مورد نظرش باشد.
آقای متین، ورود ترکیه در اقدام هماهنگ بینالمللی علیه گروه خلافت اسلامی در چه صورت میتواند هم سبب شود کردهای سوریه از کوبانی در برابر گروه «خلافت اسلامی» بتوانند دفاع کنند و هم کردهای ترکیه راضی شوند؟ با توجه به مشکلاتی که گفتید بین حزب کارگران کردستان ترکیه و نگرانیها از عملیات دولت ترکیه در این زمینه.
به نظر من اساساً دولت ترکیه خیلی خوشحال خواهد شد از سقوط کوبانی. به نظر من این فرض واقعی است. ولی بر فرض غیرواقعی که بگوییم ترکیه مایل هست کمک کند ولی محظوراتی را که آقای باوند گفتند دارد، به جای اینکه اجازه دهد شهروندان کرد ترکیه وارد شوند و در نتیجه مسئولیت به قول آقای باوند برای دولت ترکیه ایجاد شود، خب ترکیه میتواند برای کردهای کوبانی سلاحهای نیمه سنگین بدهد.
یعنی یکی از درخواستهایی که مرتب از سوی نیروهای کرد میشود این است که نیروهای داعش با توجه به تسخیر موصل و به دست آوردن تانک و نفربرهای زرهی و سنگین از جمله توپخانه و غیره، فشار بسیار زیادی بر مدافعین این شهر آوردند. رسیدن سلاحهای کمی سنگینتر یا سلاحهایی که بتواند در مقابل این سلاحها مقاومت کند نه مسئولیت انسانی ایجاب میکند نه نیروی زمینی درگیر است. فقط نوعی کریدور تسلیحاتی ایجاد میشود. حتی میشود ترکیه خودش این کار را نکند. میشود این سلاحها را از طریق هوا به آنها از طریق هواپیماهای نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا فرستاد. یعنی راههای متفاوتی هست که به دفاع این شهر میتوان کمک کرد بدون این که یک سری ریسکها یا مسئولیتهای مشخصی که ترکیه نخواهد به آنها تن در دهد از آن استفاده کرد.
ولی واقعیت این است که دولت ترکیه نمیخواهد کمک کند. یعنی به نظر من میشود محاسبات دولت ترکیه را در دو سناریو قرار داد. یکی این که در آستانه سقوط شهر وارد شود تحت عنوان بشردوستانه و به آن شکل نیروهای خودش را در آن منطقه کانتون کرد مستقر کند و میشود سابقه برای بقیه مناطق مرزی ترکیه با سوریه. یا اینکه آن منطقه حائل را که تشکیل دادند به نظر من میتواند زمینه را برای آن استراتژی که ناظر هست بر تمرکز بر سقوط دولت اسد تقویت کند. چون فرض کنید دولت ترکیه تحت هر عنوانی یا دخالت بشردوستانه یا دخالت فعال علیه داعش وارد خاک سوریه شود، یک عضو پیمان ناتو در خاک سوریه هست. این با مخالفت سوریه مواجه خواهد شد همچنان که همین الان دولت سوریه هشدار داده. در حالت اینکه یک درگیری احتمالی بین نیروهایی که وارد خاک سوریه شدند و دولت سوریه تحت هر شکلی رخ بدهد، ناتو مسئولیت خواهد داشت که وارد دفاع شود از دولت ترکیه.
در آن حالت شاید این سناریو میتواند به وقوع بپیوندد. که همزمان که داعش را نیروهای ائتلاف دارند میکوبند زمینه برای کوبیدن نیروی هوایی سوریه حداقل فراهم شود و تحت آن شرایط نیروهای به اصطلاح غربیها معتدلتر اپوزیسیون دولت اسد مثلاً ارتش آزاد سوریه یا دیگران بتوانند دولت اسد را سرنگون کنند. یعنی یک تیر و دو نشان بزنند. هم داعش را از بین ببرند و یا محدود کنند به مناطق کویری مرکز سوریه و بقیه سوریه تحت کنترل نیروهای حامی غرب و ترکیه باشد و هم این که مسئله تجربه خودگردانی و خودمختاری کردها را هم به پایان برسانند و آن خطری را که ترکیه متوجه خودش میداند از بین ببرند.
آقای آرین، گزارشهایی که از مناطق مجاور گروه خلافت اسلامی در عراق و هم از مناطق استقرار این گروه در سوریه در نزدیکی کوبانی میرسد حاکی از این است که بمباران هوایی گروه «خلافت اسلامی» سبب پسرفت مداوم این گروه نمیشود و این گروه مدام خودش را تجدید قوا کرده که باعث نگرانی اهالی کوبانی شده تا حدی که حلقه محاصره دور کوبانی در هفته گذشته تنگتر و تنگتر شده. کوبانی را باید از دست رفته تلقی کرد یا با ورود ترکیه به نبرد با گروه خلافت اسلامی اوضاع میتواند متحول شود؟
اگر ترکیه اقدام عاجلی به عمل نیاورد میشود کوبانی را از دست رفته تلقی کرد. چون باید نیروی زمینی و یگانهای زمینی را وارد عمل کنید. همینطور که تا حالا در عرض چند هفته گذشته با توجه به شروع عملیات هوایی آمریکا در عراق هم این را دیدیم. حملات هوایی مفید هست، میتواند بازدارنده باشد، میتواند خطوط مواصلاتی خلافت اسلامی را قطع کند، انبارهای دپوی آن را از بین ببرد و خیلی کارهای دیگر میتواند انجام دهد. ولی در نهایت این تعیینکننده نیست. آنچه که تعیین کننده است و آمریکاییها هم به این اذعان دارند و متعهدانه هم این است که بایستی نیروی زمینی وارد عمل شود.
اگر برای کوبانی کاری باید انجام گیرد یا بایستی خود ترکیه وارد عمل شود یا اینکه باید اجازه دهد و راه را باز کند برای کسانی که از خاک ترکیه یعنی پ کا کا کمک کنند به کوبانی یا سلاح و تجهیزات در اختیارشان بگذارد. ولی شواهد نشان میدهد که ترکیه در این وضعیت نیست و نمیخواهد دست به چنین اقدام وسیعی بزند و تا به حال همینطور که خیلی محتاطانه رفتار کرده میخواهد این کار را ادامه دهد.
در عراق هم وضع به همین صورت است. یعنی آمریکاییها بمباران را انجام میدهند، کار را میکنند ولی آن پیشرفتی را که بایستی ارتش عراق و نیروی زمینی آن داشته باشد به خاطر مشکلات عدیده که در خود ارتش عراق هست نمیتوانند کار را انجام دهند و بنابراین حالت سکون اختیار شده. و هیچ نشانهای برای نمونه در خود عراق برای آزادسازی موصل وجود ندارد. در مقایسه پیشمرگههای کرد در این رابطه خیلی خوب عمل کردند. یعنی هر وقت آمریکا عملیات هوایی انجام داده، پیشرفتهایی که کردند و کارهای مفیدی انجام دادند. در مورد کوبانی هیچکدام از این هماهنگیها و برنامهریزیها و یا نشانههایی در این مورد وجود ندارد و وضع بسیار به باور من در مورد کوبانی بحرانی است اگر اقدام آجلی از سوی آمریکا و ترکیه انجام نگیرد.
آقای باوند، در ماه اخیر شماری از صاحبنظران آمریکایی از جمله هنری کیسینجر مشاور ارشد سیاستگذاری خارجی آمریکا در دورههای مختلف و گراهام فولر مقام ارشد سابق سی آی ای هر یک با لحنی گفتهاند در شرایط فعلی بهتر است با هماهنگی با دولت اسد به مهار گروه «خلافت اسلامی» پرداخت. این امکان وجود دارد؟ یعنی اینکه دولت سوریه را، دولت اسد را، بازی بدهند در مقابله با گروه خلافت اسلامی تا اینکه بخواهند هم با این جنگ کنند و هم با آن.
بله. فرض بفرمایید اگر داعش بخواهد پیروز شود، یعنی تجربه وقایع کشورهای عربی نشان داده که جانشین نظامی که بخواهد برقرار شود نه تنها نظامی که دموکراتیک نیست بلکه یک نظام رادیکال افراطی و بنیادگرایی است که مشکلات منطقه را بیشتر افزایش خواهد داد. از طرفی هم مخالفان اسد که ظاهراً گروه معتدلی هستند بین آنها هم وحدت نظری وجود ندارد. بنابراین مجموع رویدادها سبب شده که فکر کنند اگر بخواهند رژیم اسد از بین برود خب آلترناتیو آن مشخص نیست، کاملاً روشن نیست که بر مبنای چه ارزشهایی میخواهد حکومت بکند.
به همین دلیل برخیها به این نتیجه رسیدند که در بهار عرب آن دموکراسی که در پی آن بودند تحقق پیدا نکرده بلکه به عکس از یک حکومت نظامی به یک حکومت نظامی دیگر منتقل شده یا پریشانحالی و تشتت و نابسامانی مثل لیبی است. یا اگر قرار است امثال گروه النصره و داعش بخواهند به نحوی از انحاء پیروز شوند، خب فرآیند آن نگرانکننده است.
همانطور که اشاره کردم به نظر من تنها راهی که قابل قبول باشد احتمالاً این است که ساختار موجود دولت سوریه، چارچوبش پایدار بماند با آن گروههای معتدل که ائتلاف برقرار شود و احتمالاً در یک شرایط آینده شخص بشار اسد به نحوی کنار گذاشته شود. ولی اگر بخواهد نظام آن متلاشی شود و یک آلترناتیو مشخص و روشنی وجود ندارد که بتواند جانشین شود... حتی گروههای معتدل هم باید اتحادشان موقتی باشد. یعنی یک وحدت نظر استراتژیک ندارند. بنابراین این نگرانی هست که اگر قرار است سقوط کند حکومت جانشینش دو چندان بیشتر نگرانکننده است. به همین دلیل است که برخیها پیشنهاد میکنند مسئله را معطوف به داعش و النصره کنند و مسئله سوریه را در یک شرایط دیگری ساماندهی شود که قابل قبول بنماید.
آقای متین، خیلی کوتاه نظر شما در این باره چیست؟
به نظر من مسیری که آقای باوند ترسیم کردند در شرایط موجود منطقی به نظر میرسد. اما واقعیت این است که سیاست آمریکا کاملاً تحت تاثیر و نفوذ همپیمانان عرب منطقهای آن هست. عربستان و قطر به خصوص. و اینها تحت شرایطی که لبه تیز این ائتلاف در مقابل اسد کند نشده باشد حاضر بودند یا حاضر شدند که به ائتلاف ضد داعش بپیوندند. مشکل آمریکا این است که اگر هم بخواهد، که به نظر من واضح نیست که بخواهند، ولی اگر بخواهند اسد را به شکلی را بازی دهند و دولت سوریه را به عنوان بخشی از این ائتلاف ضد داعش بسیج کنند بلافاصله ائتلاف فعلی از هم خواهد پاشید. هم به دلیل این که عربستان و قطر حضورشان را محدود یا قطع خواهند کرد و ترکیه هم احتمالاً تمایلی به هیچ سناریویی که منتهی به باقی ماندن اسد یا حزب بعث به یک شکلی از اشکال باشد، نیست. یعنی به این دلیل پراگماتیسم سیاسی که حکم میکند به نوعی اسد یا رژیمش در این مقطع حداقل بخشی از حل مسئله داعش باشند متاسفانه محذوف است از استراتژی فعلی دولت آمریکا و ائتلافی که تشکیل دادند.
آقای آرین، با نظر کوتاه شما در مورد همین سئوال پایان میدهیم.
این یک مسئلهای است که به هر حال آمریکا با آن روبهرو است. یعنی ایجاد یک نوع تعادل برای از بین بردن داعش و در واقع شکست آن. برای این که از بین نمیشود برد آن را. همینطور تقویت گروههای مخالف اسد در عین حال که نخواهد به خود اسد کمک کند. هماهنگیهایی بین آمریکا و رژیم اسد وجود دارد. مثلاً در رابطه با بمباران هوایی. یعنی به رژیم اسد اطلاع میدهند که ما میخواهیم این بمباران هوایی را انجام دهیم. بنابراین سامانههای پدافند هوایی شما در این منطقه خاص مواظب این باشید که ما را هدف قرار ندهند. اینها مسئله را بسیار پیچیده میکند و همینطور کار گروههایی را که ممکن است با آمریکا موافقت کنند که هدف آمریکا این است که این گروههای مخالف را تقویت کند که جلوی اسد بایستند. این بسیار پیچیده است و هنوز من فکر نمیکنم تصمیم قاطع یا روشنی از سوی آمریکا گرفته شده.