آيتالله محمد موسوی خوئينیها، دبير مجمع روحانيون مبارز، در روزهای اخير مورد حملات و انتقادهای هواداران محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی ايران، قرار گرفته است.
در اين حملات از آقای موسوی خوئينیها، «عاليجناب خاکستری»، «مرد مرموز»، «پدر خوانده» و کسی که «ولايت مطلقه فقيه» را قبول نداشت، ياد شده است.
در اين ارتباط، حميدرضا ترقی، عضو ارشد حزب مؤتلفه اسلامی، گفت: با نگاهی به سوابق موسوی خوئينیها طی سه دهه گذشته میتوان دريافت که وی مديريت کودتای مخملی اخير را بر عهده داشته است.
او همچنين بدون ارائه اسناد و يا مدارک، آيتالله موسوی خوئينیها را به ايفای نقش در ترور آيتالله مطهری در سال ۱۳۵۸متهم کرد و افزود: «او هميشه در قامت يک عنصر پشت پرده در صدد ايجاد کودتا و يا آشوب در جامعه اسلامی ايران بوده است».
حميدرضا ترقی سپس محمد خاتمی، ميرحسين موسوی و مهدی کروبی را متهم کرد که از سوی آيتالله موسوی خوئينیها هدايت میشوند.
محمدحسين صفار هرندی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم، نيز آيتلله موسوی خوئينیها را «مخالف ولايت فقيه» معرفی کرد.
اين اتهامات با پاسخگويی مجمع روحانيون مبارز مواجه شد که در بيانيهای آنچه را که موج «تخريب و تهاجم وقيحانه» و همچنين «گستاخی» ناميد، محکوم کرد و خواستار برخورد قوه قضاييه با حملهکنندگان به آيتالله موسوی خوئينیها شد.
فرخ نگهدار، تحليلگر سياسی در لندن، در گفتوگو با رادیو فردا به ارزیابی حملات اخیر علیه این چهره تأثیرگذار در میان گروههای اصلاحطلب پرداخته است.
فرخ نگهدار: آقای موسوی خوئينیها از نزديکترين ياران آقای خمينی بود. آنقدر اعتماد آيتالله خمينی به او زياد بود که وقتی دانشجويان پيرو خط امام به رهبری موسوی خوئينیها به سفارت حمله کردند، حتی قبل از حمله، نيازی نديدند که در اين مورد به آقای خمينی مراجعه کنند و از آنان تکليف بخواهند. آنان رفتند و بعد هم آيتالله خمينی هم کارشان را مورد تأييد و پشتيبانی قرار داد.
آقای خوئينیها همچنين دادستان کل کشور بود. بعد از آن نيز همچنان از عناصر بسيار قابل اعتماد جناح چپ در نظام جمهوری اسلامی ايران به شمار میرفت. از سال ۱۳۸۴ هم به عنوان دبير مجمع روحانيون مبارز فعاليت میکند.
موقعيتی که آقای خوئينیها دارد، باعث میشود که جناح راست و عناصر افراطی، او را از اتهامات خود بینصيب نگذارند؛ اتهاماتی که از قديم هم درباره وی عنوان میشد.
من فقط به يک نمونه از اين اتهامات اشاره میکنم. در کتاب «شنود اشباح» که در سال ۱۳۸۱ منتشر شد، فصلی به نام «پاتريس لومومبا» هست که در آنجا شايعهای در مورد آقای خوئينیها نوشته شده است، مبنی بر اين که «آقای خوئينیها فارغالتحصيل دانشگاه پاتريس لومومبای مسکو بوده و در کشور روسيه درس خوانده است».
اگرچه نويسنده در زيرنويس مطلب اضافه کرده است که «البته بايد اين ادعا را خود آقای خوئينیها تأييد کند». اما اين اتهام اصلاً مبنای واقعی نداشته و بارها هم مورد تکذيب قرار گرفته است.
آقای خوئينیها در حال حاضر عضو اصلی مجمع روحانيون مبارز است و در هماهنگی طيف اصلاحطلب نقش بسيار مؤثری دارد.
من فکر میکنم علت اينکه در روزهای اخير آقای خوئينیها از تيغ تيز غضب و خشم و خشونت عناصر افراطی مصون نمانده، به اين دليل است که اين عناصر فکر میکنند به اندازه کافی درباره آقايان کروبی، موسوی، هاشمی و خاتمی صحبت کردهاند و حال بهتر است به او حمله کند که ظن آن میرود نقش مهمی در هماهنگی اصلاحطلبان ايفا میکند.
اين هم هست که صحبتهای آقای خوئينیها فوقالعاده مؤثر بوده و در بين نسل جوان هميشه اعتبار زيادی داشته است.
تمام اتهاماتی که عليه رهبران و چهرههای سرشناس اصلاحطلب يا معترض در جريانات اخير عنوان شد، بيشتر به تحبيب و تقويت موضع آنان در جامعه منجر شد. در اين مورد هم فکر نمیکنم استثنايی وجود داشته باشد.
در اين حملات از آقای موسوی خوئينیها، «عاليجناب خاکستری»، «مرد مرموز»، «پدر خوانده» و کسی که «ولايت مطلقه فقيه» را قبول نداشت، ياد شده است.
در اين ارتباط، حميدرضا ترقی، عضو ارشد حزب مؤتلفه اسلامی، گفت: با نگاهی به سوابق موسوی خوئينیها طی سه دهه گذشته میتوان دريافت که وی مديريت کودتای مخملی اخير را بر عهده داشته است.
او همچنين بدون ارائه اسناد و يا مدارک، آيتالله موسوی خوئينیها را به ايفای نقش در ترور آيتالله مطهری در سال ۱۳۵۸متهم کرد و افزود: «او هميشه در قامت يک عنصر پشت پرده در صدد ايجاد کودتا و يا آشوب در جامعه اسلامی ايران بوده است».
حميدرضا ترقی سپس محمد خاتمی، ميرحسين موسوی و مهدی کروبی را متهم کرد که از سوی آيتالله موسوی خوئينیها هدايت میشوند.
محمدحسين صفار هرندی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم، نيز آيتلله موسوی خوئينیها را «مخالف ولايت فقيه» معرفی کرد.
اين اتهامات با پاسخگويی مجمع روحانيون مبارز مواجه شد که در بيانيهای آنچه را که موج «تخريب و تهاجم وقيحانه» و همچنين «گستاخی» ناميد، محکوم کرد و خواستار برخورد قوه قضاييه با حملهکنندگان به آيتالله موسوی خوئينیها شد.
فرخ نگهدار، تحليلگر سياسی در لندن، در گفتوگو با رادیو فردا به ارزیابی حملات اخیر علیه این چهره تأثیرگذار در میان گروههای اصلاحطلب پرداخته است.
- رادیو فردا: آقای نگهدار، نقش آيتالله موسوی خوئينیها را در فضای سياسی ايران چگونه ارزیابی میکنید؟
فرخ نگهدار: آقای موسوی خوئينیها از نزديکترين ياران آقای خمينی بود. آنقدر اعتماد آيتالله خمينی به او زياد بود که وقتی دانشجويان پيرو خط امام به رهبری موسوی خوئينیها به سفارت حمله کردند، حتی قبل از حمله، نيازی نديدند که در اين مورد به آقای خمينی مراجعه کنند و از آنان تکليف بخواهند. آنان رفتند و بعد هم آيتالله خمينی هم کارشان را مورد تأييد و پشتيبانی قرار داد.
آقای خوئينیها همچنين دادستان کل کشور بود. بعد از آن نيز همچنان از عناصر بسيار قابل اعتماد جناح چپ در نظام جمهوری اسلامی ايران به شمار میرفت. از سال ۱۳۸۴ هم به عنوان دبير مجمع روحانيون مبارز فعاليت میکند.
موقعيتی که آقای خوئينیها دارد، باعث میشود که جناح راست و عناصر افراطی، او را از اتهامات خود بینصيب نگذارند؛ اتهاماتی که از قديم هم درباره وی عنوان میشد.
من فقط به يک نمونه از اين اتهامات اشاره میکنم. در کتاب «شنود اشباح» که در سال ۱۳۸۱ منتشر شد، فصلی به نام «پاتريس لومومبا» هست که در آنجا شايعهای در مورد آقای خوئينیها نوشته شده است، مبنی بر اين که «آقای خوئينیها فارغالتحصيل دانشگاه پاتريس لومومبای مسکو بوده و در کشور روسيه درس خوانده است».
اگرچه نويسنده در زيرنويس مطلب اضافه کرده است که «البته بايد اين ادعا را خود آقای خوئينیها تأييد کند». اما اين اتهام اصلاً مبنای واقعی نداشته و بارها هم مورد تکذيب قرار گرفته است.
- فکر میکنيد هدف از اين حملات به آقای خوئينیها چيست؟ در روزهای گذشته حملات مکرری به آقای موسوی، خاتمی، کروبی و رفسنجانی صورت گرفته است. اگر چه در هفتههای قبل هم اسمی از آقای خوئينیها برده میشد، اما اينکه سهم او در اين حملات برجستهتر شده و در جريان حوادث مربوط به اصلاحطلبان مورد حمله جدی قرار گرفته است، چه ريشههايی دارد؟
آقای خوئينیها در حال حاضر عضو اصلی مجمع روحانيون مبارز است و در هماهنگی طيف اصلاحطلب نقش بسيار مؤثری دارد.
من فکر میکنم علت اينکه در روزهای اخير آقای خوئينیها از تيغ تيز غضب و خشم و خشونت عناصر افراطی مصون نمانده، به اين دليل است که اين عناصر فکر میکنند به اندازه کافی درباره آقايان کروبی، موسوی، هاشمی و خاتمی صحبت کردهاند و حال بهتر است به او حمله کند که ظن آن میرود نقش مهمی در هماهنگی اصلاحطلبان ايفا میکند.
اين هم هست که صحبتهای آقای خوئينیها فوقالعاده مؤثر بوده و در بين نسل جوان هميشه اعتبار زيادی داشته است.
- فکر میکنيد اتهاماتی که عليه آقای موسوی خوئينی ها وارد شده است، چه پيامدهايی به دنبال داشته باشد؟
تمام اتهاماتی که عليه رهبران و چهرههای سرشناس اصلاحطلب يا معترض در جريانات اخير عنوان شد، بيشتر به تحبيب و تقويت موضع آنان در جامعه منجر شد. در اين مورد هم فکر نمیکنم استثنايی وجود داشته باشد.