گزارشهای رسیده از تهران، حاکی از انتقال محسن امينزاده، معاون سابق وزير امور خارجه و فعال سياسی اصلاحطلب، به بيمارستان قلب تهران است. پيشتر وی از زندان اوين به بخش سی سی يو در بيمارستان مدرس منتقل شده بود.
آقای امينزاده همراه با تعدادی ديگر از زندانيان سياسی در زندانهای اوين و رجايی شهر دست به اعتصاب غذا زده بود و این اعتصاب غذا به رغم درخواستهای داخلی و خارجی برای پایان دادن به آن همچنان ادامه دارد.
اعتصاب غذای این زندانیان سیاسی در اعتراض به مرگ هاله سحابی و هدی صابر از روز شنبه هفته گذشته در زندان اوين آغاز شد، پس از آن شش زندانی سیاسی در زندان رجايیشهر، از روز پنجشنبه به آن پیوستند.
در این میان آقای امینزاده که در مرخصی به سر میبرد، پس از آنکه در روزهای اخیر با زندان فراخوانده شد، به جمع اعتصابکنندگان پیوست.
مهناز اصغرزاده، همسر محسن امينزاده، در همین ارتباط به پرسشهای رادیو فردا پاسخ داده است.
- خانم اصغرزاده، آخرین اطلاعاتتان در مورد وضعیت آقای امینزاده چیست؟
صبح روز شنبه يک فرد ناشناس با من تماس گرفت و خبر داد آقای امينزاده را به بخش سی سی يو در بيمارستان مدرس بردهاند. من به اين بيمارستان مراجعه کردم و ديدم او بستری شده است. البته متأسفانه آن زمان نتوانستم از نزديک او را ملاقات کنم، چون مأمورها اجازه نمیدادند.
شنبه شب هم او را به بخش سی سی يو بيمارستان قلب تهران منتقل کردند.
- وضعيت جسمی آقای امين زاده چگونه بوده که منجر به انتقال او به بيمارستان شده است؟
او قبل از اين که اعتصاب غذا کند، مشکل کليوی و فشار خون بالا داشت و به خاطر همين ناراحتی به مرخصی آمده بود. من هفتهها تلاش کردم تا او برای معالجه اين مشکلات که در زندان هم تشديد شده بود، مرخصی بگيرد.
متأسفانه بعد از اينکه آقای امينزاده در مراسم ترحيم مرحوم صابر شرکت کرد، به زندان فراخوانده شد و معالجه او ناقص ماند. در زندان هم چون بقيه اعتصاب غذا کرده بودند او هم به بقيه ملحق شد و اين مسئله بيماريش را تشديد کرد.
همين اعتصاب غذای چند روزه شرايط جسمی او را وخيم کرده است، به طوری که جمعه شب پيش از انتقال به بيمارستان، در بهداری زندان بستری شده بود.
- با توجه به اعتصاب غذای شماری از زندانيان سياسی در زندانهای اوين و رجايی شهر که همسرتان هم در جمع آنها بوده است، چه خواستهای از مقامهای قوه قضاييه داريد؟
در واقع، خواسته اعتصاب کننده ها اين است که به موضوع مرگ دلخراش آقای صابر در زندان و مرگ خانم هاله سحابی رسيدگی کنند. اين موضوع تمام زندانيان و همين طور افرادی که بيرون از زندان هستند را متأثر کرده است، ولی اين زندانيان چون ماهها با آقای صابر زندگی و سختی های زندان را با هم تحمل کرده بودند، اين موضوع برايشان خيلی سخت است.
کمترين توقعی که اين زندانيان دارند اين است که به موضوع رسيدگی شود و مسببين اين حوادث شناسايی و مجازات شوند.
متأسفانه زندانيان سياسی ماههاست از حقوق انسانی خود محروم هستند. حق تماس تلفنی با خانواده، ملاقات حضوری و استفاده از مرخصی منظم از خواستهای اين زندانيان است و اين بديهی ترين حقی است که هر انسانی بايد از آن برخوردار باشد. اين زندانيان چون نتوانستند به خواستهای خود برسند دست به اعتصاب غذا زدهاند.
من اميدوارم مقامات قضايی و مسئولان زندان به اين موضوع رسيدگی کنند.
من مسئول همه اين مشکلات را کسانی میدانم که به نامه هايی که ما نوشتيم و تقاضاهای ما در اين دو سال هيچ توجهی نکردند.
مسئول اصلی تمام اين قضايا همين کسانی هستند که در هر مسئوليتی به اين موضوع توجه نکردند و کار را به اينجا رساندند.