در دو ماه اخير، دو اعتصاب بزرگ در دو مجتمع پتروشيمی ايران در تبريز و بندر امام و همچنين در شرکتهای پتروشيمی در منطقه ويژه ماهشهر صورت گرفت. در تبريز، ۱۸۰۰ کارگر قرارداد پيمانی و در بندر امام و ماهشهر بيش از دو هزار کارگر پيمانی دست از کار کشيدند.
خواست اين کارگران، حذف شرکتهای پيمانکاری و انعقاد قرارداد مستقيم با خود آنان بود. اين خواسته بر اساس مصوبه هيئت دولت در سال ۱۳۸۴ عنوان میشد که تاکنون اجرا نشده است.
در پی اين دو اعتصاب که چند روز طول کشيد، مسئولان قول دادند که خواست کارگران را برآورده کنند.
در مورد اعتصاب ۱۱ روزه کارگران مجتمع پتروشيمی بندر امام و شرکتهای پتروشيمی منطقه ويژه ماهشهر و پايان آن، راديوفردا با يکی از کارکنان شاغل در این منطقه گفتوگويی انجام داده است.
دليل اعتصاب در مجتمع پتروشيمی بندر امام و شرکتهای پتروشيمی منطقه ويژه ماهشهر چه بود؟
سالهاست که اين بحث تبعيض در ميان کارگران پيمانکاری و کارگران رسمی در منطقه ويژه ماهشهر وجود دارد و تبعيض بسيار زيادی بين اين نيروها حاکم است. در واقع امنيت شغلی و تمام امکانات رفاهی، آموزشی، و ورزشی که در ماهشهر وجود دارد، فقط برای رسمیهاست و کارگران پيمانکار به هيچ عنوان نمیتوانند از اين امکانات استفاده کنند. البته اگر بخواهند از اين امکانات استفاده کنند، میتوانند با هزينه بسيار بالا اين کار را بکنند.
به هر حال يک درد مشترک بين کارگران باعث شد اين بار با تفاهم و هماهنگی به دنبال خواسته خود باشند و بخواهند واسطهگری شرکتهای پيمانکار از بين برود و افراد به طور مستقيم با شرکت پتروشيمی قرارداد ببندند. کارگران روی اين خواسته خود پافشاری کردند، به طوری که خيلی از آنها شبها همراه با همسران و فرزندان خود پتو میآوردند و آنجا مینشستند تا به خواسته خود برسند.
البته بعد از اين دو ماه قول مديريت، ممکن است اتفاقات زيادی روی بدهد، چون اکنون کارگران به اين اميد که اوضاع درست میشود ساکت هستند و اگر اتفاقی نيفتد، دوباره اعتصاب شکل میگيرد.
برخورد مسئولين پتروشيمی در مدتی که کارگران در اعتصاب بودند، چگونه بود؟
برخورد مسئولان با هم تفاوت داشت. يعنی برخورد مسئولان پتروشيمی اميرکبير و بندر امام و شيميايی رازی يکسان نبود.
اکنون بيشتر با اين وعده که به خواستههايتان میرسيد، کارگران را ساکت کردهاند. آنها قول دادهاند که همه چيز درست میشود، ولی تا حالا که هيچ تغييری پيش نيامده است؛ نه حقوق کسی اضافه شده و نه کسی رسمی شده است و نه برای افراد امکاناتی قائل شدهاند. آنها فقط گفتهاند بعد از دو يا سه ماه به خواستههايتان میرسيد، ولی من فکر نمیکنم اين طور بشود و فقط در حد حرف است.
اما اين مسئله جزء مصوبه هيئت دولت است که در سال ۸۴ تصويب شد و وزارت نفت موظف است اين کار را انجام دهد.
بله، آقای احمدینژاد اين را تصويب کرد و در خيلی از شرکتها انجام شد، اما در منطقه ويژه ماهشهر، کماکان پيمانکار تامين نيروی انسانی فعاليت میکند و فقط رسمیها هستند که به طور مستقيم با آنها قرارداد بسته میشود.
مثلا تکينکو و رامکو، پيمانکارانی هستند که فقط جهت تامين نيروی انسانی فعاليت میکنند.
در ضمن مسئلهای که خيلی باعث ناراحتی افراد شده، اين است که اکثر رسمیها بومی اينجا نيستند و از تهران، قزوين، اردبيل، اصفهان و بقيه شهرها هستند. در حالی که بومیهای اينجا رسمی نيستند. رسمیهايی که از شهرهای ديگر میآيند، در شهرک شهيد چمران و جاهای ديگر بهترين امکانات را دارند و حقوقهای بسيار بالا میگيرند و تبعيض وحشتناکی بين اين دو نيرو وجود دارد.
شما به بحث استخدام نشدن نيروهای بومی اشاره کرديد. چرا نيروهای بومی را استخدام نمیکنند و اين موضوع بر روی وضعيت معيشتی مردم منطقه چه تاثيری دارد؟
اين مسئله بسيار موثر است و اينجا فقط غير بومیها را به کار میگيرند. اين مسئله باعث شده است که بيشتر کسانی که در ماهشهر هستند، از اينجا بروند يا به کارهای آزاد روی بياورند.
افرادی که از شهرهای ديگر به اينجا میآيند، اگر رسمی باشند که امکانات بسيار خوبی دارند، ولی اگر رسمی نباشند، از محيط اينجا بسيار ناراحت هستند، چون ماهشهر اصلا مثل يک شهر نيست. بيشتر شبيه تبعيدگاه است. معضلات زيادی اينجا وجود دارد.
به نظر من، اين مسئله سياسی است که بومیها را استخدام نمیکنند، چون نمیخواهند شهرهای مرزی جنوبی مانند آبادان و ماهشهر به رفاه برسند.