لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۲۳:۱۸

انتخابات و جامعه ایرانی؛ آن که گفت آری، آن که گفت نه


جمعه، بیست و نهم اردیبهشت ماه و انتخاباتی دیگر. انتخابات ریاست جمهوری همزمان با انتخابات شوراهای شهر در سراسر کشور. حالا یک بار دیگر شهروندان به مشارکت سیاسی دعوت می‌شوند تا تکلیف کرسی رئیس‌جمهور ایران را برای یک دوره چهارساله دیگر روشن کنند؛ دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری.

ثبت‌نام نامزدها از بیست و دوم فروردین ماه آغاز شد و همزمان گمانه‌زنی‌های شهروندان هم.

خیلی‌ها بدبین‌اند. بدبین‌ها می‌گویند مردم هیچ چیز را تعیین نمی‌کنند. تصمیم‌ها همه از بالا و در آن جای دیگر گرفته شده و انتخابات و صندوق‌های رأی هم یک بازی بزرگ در سطح ملی است.

خیلی‌ها خوش‌بین‌اند. خوش‌بین‌ها می‌گویند این جامعه و شهر و کشور ماست. از آن سهم داریم و سهم‌مان را هم باید در قبالش ادا کنیم. آنها می‌گویند مردم به عنوان شهروند در فرآیند چرخش قدرت نقش دارند و همه اینها بر زندگی جامعه ایرانی اثر می‌گذارد.

کسانی هم اما بی‌تفاوت‌اند. آنها می‌گویند نه هیچ وقت رأی داده‌اند، نه خواهند داد. بعضی‌ها می‌گویند کارهای مهم‌تر از فکر کردن به انتخابات دارند. کارهایی مثل تأمین هزینه‌های کمرشکن زندگی زیر خط فقر و درگیری با تورم.

انتخابات و جامعه ایرانی؛ آن که گفت آری، آن که گفت نه
please wait

No media source currently available

0:00 0:09:59 0:00
لینک مستقیم

این هفته در مجله جامعه به میان شهر رفته‌ایم تا از حال و هوای انتخابات میان شهروندان بشنویم.

مردمی که هر روز در خیابان‌های شلوغ و پرترافیک تهران در رفت و آمدند درباره انتخابات پیش رو چه فکری می کنند و چه رویکردی دارند؟

آیا در انتخابات شرکت می‌کنند؟

«نه! والا این همه شرکت کردیم و قول‌هایی دادند و عمل نکردند، چه فایده دارد؟ خودشان اینجا اولش قول می‌دهند، بعد که می‌روند پشت ریاست میز می‌نشینند، از شورا، از نماینده مجلس، رئیس‌جمهور هر کدام باشند هر کدام قول می‌دهند، عمل نمی‌کنند چه فایده دارد؟ چرا! مثلاً احمدی‌نژاد باشد چرا! حداقل با آدم‌های ضعیف تا حالا بوده کمک کرده. تا آنجایی که یادم است آره. به او آن سری قبل هم رأی دادم چرا دروغ بگویم.»

کمی دورتر تعدادی از دانشجویان دور هم ایستاده‌اند. آنها چطور؟ در انتخابات شرکت می‌کنند؟

بعضی‌هاشان می‌گویند آری و بعضی می‌گویند نه. همه با هم حرف می‌زنند و تصمیم همدیگر را زیر سؤال می‌برند:

«- بله با اقتدار! حتماً! والا آیتم‌ها را باید بعداً در نظر بگیرم. نمی‌دانم هنوز، راجع‌شان تحقیق نکردم ولی شاید آقای احمدی‌نژاد. شاید.

- واقعاً؟ دروغ می‌گویی!

- فکر کنم از نظر اقتصادی و اینها آن سالی که ایشان رئیس‌جمهور بودند بهتر بودند وضع‌مان، ولی از نظر آزادی و اینها خب آقای روحانی باز بهتر بودند.

- منم همین‌طور. کلاً که هیچ‌کدام‌شان فعلاً کار خاصی نکردند هر کی کاندید شده کلاً کار خاصی زیاد انجام نداده یعنی روز به روز دارد بدتر می‌شود. از نظر اقتصادی که خیلی وضعیت، یعنی بهتر نشده وضع جامعه. مثلاً ما هر کی می‌آید بدتر می‌شود حالا فعلاً اصلاً نمی‌دانم رأی باید داد یا به کی داد را هنوز فکر نکرده‌ام.

- من هم همین نظر دوستان را دارم. فکر می‌کنم هر کی می‌آید بدتر می‌شود که بهتر نمی‌شود این اوضاع به نظر من. اگر آقای احمدی‌نژاد کاندید بشود حتماً هم رأی می‌دهم به‌شان. چون به نظرم وضع اقتصادی‌مان آن موقع‌ها خیلی بهتر بود تا الان.

- ایشون نظر مخالف ما را دارند.

- من هنوز تحقیق نکردم ولی امکانش زیاد است به آقای روحانی رأی بدهم.

- اشتباه می‌کنی.

- بر عکس است دوستان، احساس می‌کنم وضعیت بهتر شده است.

- منم که هنوز درباره کسی مثلاً زیاد نشنیدم. تا آقای روحانی و احمدی‌نژاد هست، اگر بین این دو نفر باشد من به آقای روحانی رأی می‌دهم. من به خاطر اینکه خودم نمی‌دانم ولی خب احساس می‌کنم داشتش روابط با خارج از ایران اصلاً بهتر پیش می‌رفت. آن زمان انگار مثلاً همه‌اش یک حالت جنگ بود. الان، نه اینکه جنگ بشود ها! همه مثلاً با هم مشکل داشتند. الان یک مدت بهتر شده بود من احساس می کنم ولی خب البته با خانواده قطعاً مشورت می‌کنیم. بعدا رأی می‌دهیم. ولی اگر باشد به آقای روحانی رأی می‌دهم.»

برای بسیاری فصل انتخابات فصل تازه شدن گلایه‌های شهروندی‌شان است. بیکارها، آسیب‌دیدگان اجتماعی، جوانان، زنان که مطالباتشان را از این دولت به آن دولت بر دوش می‌کشند، بازنشستگان و گروه‌های آسیب‌پذیرتر که بعضی‌شان به ما می‌گویند هیچ دولتی تا به حال کاری برای آنها نکرده:

«کل ریاست‌جمهوری‌های که قبل بودند نتوانستند خواسته‌هایی که من داشتم برآورده کنند. هیچ کدام‌شان برای من فرقی نمی‌کنند. اختیارات ریاست جمهوری یک طوری است که کار مهم نمی‌توانند انجام بدهند.»

یا این شهروند بیکار:

«الان من خودم بیکارم. از سال گذشته، از یک سال گذشته تا الان، الان هم که دیگه ماه اول که تمام شد بیکارم. کار پیدا نکردم. آنجا هم که کار می‌کردم ۱۰ سال سابقه بیمه داشتم. هر جا هم رفتم بیمه بیکاری ندادند. گفتند پروژه کار کردی پروژه‌ها تعلق نمی‌گیرد. گفتم آقا چرا؟ بیمه‌ام را رد نکردند. گفتند چرا رد کردند. پولش را نریختند؟ گفتند چرا ریختند. هر کاری می‌گویند مشکلی نیست، فقط پروژه بوده و به پروژه تعلق نمی‌گیرد. این هم عدالت کشورمان است.»

وزارت کشور می‌گوید حدود ۵۵ میلیون نفر واجد شرایط شرکت در انتخابات هستند. حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر هم برای اولین بار می‌توانند در این انتخابات رأی بدهند.

اما بیشتر شهروندان از عملی نشدن وعده‌های انتخاباتی در انتخابات‌های گذشته می‌گویند و می‌گویند که به همین دلیل حاضر به شرکت در انتخاباتی دیگر نیستند.

«عمل نکردن به گفته‌هایشان. آن چیزی که گفتند هیچ کدامش نشد. با توقف روند اقتصادی جامعه نمی‌توانند بگویند که تورم آمده پایین. الان هیچ نشاطی تو بازار ما نیستش. تو هیچ کدام از قسمت‌ها، به نظرم. کار هم که قبلاً نبود الان هم نیست. ما الان همه دانشجو بیکار. هیچ امیدی نیست بین بچه‌ها. من به شخصه نه، با اینکه به ایشان رأی داده بودم ولی دوباره نه رأی نمی‌دهم.»

خیلی از واجدان شرایط اطلاعات کافی برای رأی دادن ندارند. خیلی از آنها اگر هم بخواهند رأی بدهند، می‌گویند نمی‌دانند به چه کسی؟

نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران ۲۰ روز فرصت دارند تا تبلیغات انتخاباتی کنند. بر اساس قانون انتخابات، تبلیغات تا پایان روز ۲۷ اردیبهشت ادامه خواهد داشت و ۲۴ ساعت پیش از آغاز رأی‌گیری ممنوع می‌شود.

در این زمان کوتاه شهروندانی که دوست دارند رأی بدهند هم فرصت دارند تا اطلاعات لازم را درباره هر نامزد به دست بیاورند. هنوز خیلی‌ها می‌گویند به اندازه کافی درباره نامزدها نمی‌دانند.

«دلم می خواهد شرکت کنم، منتها اطلاعات زیادی ندارم در مورد کاندیداها. نمی‌دانم احساس می‌کنم در این چهار سال اخیر مثلاً اتفاق‌هایی که افتاده از نظر ملی فکر می‌کنم خوب بوده. فکر می‌کنم به نظرم اتفاقاتی که افتاده، آدم حسن‌نیت‌شان را بیشتر احساس می‌کند.»

بعضی دیگر هم منتظر مناظره‌های انتخاباتی هستند که در دوره‌های پیشین اغلب بازار انتخابات را حسابی گرم کرده‌اند:

«نه من منتظرم که ببینم مناظره‌ها چه می‌شود و کی چه حرفی برای گفتن دارد. چون واقعیتش آقای احمدی‌نژاد هم هشت سال فرصت داشته. ایشون هم فرصت خودشان را داشتند قبلاً. یعنی اگر کسی بخواهد کاری بکند همان موقع می‌کرد. باز هم دنبال گزینه‌های بعدی می‌گردم که ببینم چه می‌شود.»

مخالفان حسن روحانی می‌گویند او به اندازه کافی نیرومند نبوده است:

«سی و پنج سال سنم است و تو این سی و پنج سال، در هیچ ریاست جمهوری ندیدم که با مردم باشند. همیشه حزبی کار کرده‌اند. خودشانند. مثلاً دوره آقای احمدی‌نژاد یک چیزهایش خوب بود یک چیزهایش بد بود. در عین اینکه مردمی بود، دلش واسه مردم می‌سوخت ولی حالا اسم بیاوریم آقای روحانی اصلاً آمد چهار سال کاری نکرد. هیچ کاری نکرد. هیچ کاری نتوانست بکند. چون قدرت تصمیم‌گیری‌اش خیلی پایین بود. هر رئیس‌جمهوری، نه هر رئیس‌جمهوری، هر مقام بالایی باید قدرت تصمیم‌گیری‌اش آن قدر بالا باشد که بتوانند برای یک ممکلتی مثل ایران تصمیم بگیرد. بعضی‌ها می‌ترسند نمی‌توانند تصمیم بگیرند. آدم ترسو در خانواده خودش هم باشد نمی‌تواند خانواده خودش را هم اداره کند حالا چه برسد یک مملکتی مثل ایران را.»

ولی گروه دیگری دولت یازدهم را موفق ارزیابی می‌کنند و می‌خواهند دوباره به حسن روحانی رأی بدهند:

«ما اگر قرار باشد رأی بدهیم به آقای روحانی رأی می‌دهیم. اگر قرار باشد رأی بدهیم. نسبت به کسانی دیگری که کاندید شدند به نظر من صلاحیت بیشتری دارند برای این شغل.»

در زمان کوتاهی که تا روز برگزاری انتخابات باقی مانده، خیلی‌ها از تحریم انتخابات حرف می‌زنند. بعضی می‌گویند نامزد شایسته‌ای میان نامزدهای این دوره از انتخابات نیست. با این حال کسانی هم هستند که رأی دادن را برای جلوگیری از آنچه بدتر شدن اوضاع در جامعه ایرانی می‌خوانند، لازم می‌دانند.

کسانی مثل این دانشجوی جوان که می‌گوید صد در صد در انتخابات شرکت می‌کند:

«صد در صد. به خاطر اینکه اگر شرکت نکنم و انتخاب نکنم یعنی آقای روحانی را، یک سری‌های دیگر می‌آیند؛ ترجیحاً با طرف اصلاح‌طلب باشم بهتر است».

باید منتظر ماند و دید که ۲۹ اردیبهشت امسال کدام نامزد از چه گروه و جناحی و مهم‌تر از همه با چه قول و وعده‌های اجتماعی و اقتصادی به عنوان رئیس دولت دوازدهم در ایران انتخاب خواهد شد؟

XS
SM
MD
LG