فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها این روزها آغاز شده. با تأخیر و بعد از فراز و فرود بسیار و بحث و گفتوگوی فراوان. در هفته گذشته دولت از مردم خواست تا برای ثبت نام برای دریافت یارانه نقدی اقدام کنند. دولت اما در کنار این درخواست از هفتهها پیش خواسته دیگری را هم پیوسته طرح و تبلیغ کرد.
در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران و در پلاکاردها و بیلبوردهای سطح شهر، همه جا و به هزار زبان دولت از شهروندان خواست اگرواقعاً نیاز اقتصادی ندارند از دریافت یارانه انصراف دهند. حتی گوشیهای تلفن همراه شهروندان در امان نماند. شهروندان اس ام اس هایی دریافت کردند که از آنها میخواست حالا که نیاز ندارند، یارانه نگیرند و به این ترتیب اجازه دهند یارانه به آن گروه از شهروندان برسد که حقیقتاً نیازمندند یا در فقر اقتصادی به کار میبرند.
با این حال به نظر میرسد بخش کوچکی از شهروندان با محتوای این اس ام اس ها و تبلیغات موافقاند. ثبت نام دهم فروردین ماه کلید خورد و با وجود اختلال در سیستمهای اینترنتی هر روز فعالانه ادامه پیدا کرد. شما چطور؟ آیا ممکن است به عنوان یک شهروند از دریافت یارانه انصراف دهید و فرصت دریافت یارانه را به دهکهای اقتصادی ضعیفتر بدهید؟ این صدای یک شهروند تهرانی است:
«دریافت میکنم. چون اصلاً قیمت چیزها... دخل و خرج نمیخواند. این حقوق که میدهند با خارج از کشور فرق میکند اینجا. حقوق یک کارگر نهایت ۵۰۰ یا ۶۰۰ تومن است. این ۳۰۰ تومن را مثلاً یک خانواده سه چهار نفری یا ۴۰۰ تومن... خیلی به کارشان میآید در یک ماه. خیلی به دردشان میخورد. حقوق یک کارگر باید مثلاً دو میلیون باشد... اگر دو میلیون دربیاورد خب دویست سیصد تومن به کار کسی نمیآید... میتوانند انصراف بدهند. ولی میبینم اجاره خانه و نمیدانم قیمتهای سر به فلک کشیده به کارم میآید. باید بگیرم. نگیرم ضرر کردم.»
از این شهروند میپرسم اگر فرض کنیم که درآمد کافی برای اداره زندگی خود داشته باشد چه؟ آیا در آن صورت بازهم برای دریافت یارانه نقدی از دولت اقدام خواهد کرد؟
احمد علوی اقتصاددان که در مطالعات توسعه نیز تخصص دارد میگوید وقتی سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به دولت کاهش پیدا کند شهروندان کمتر حاضر به فداکاری برای یکدیگر میشوند:
شهروند دیگری که این هفته به مجله جامعه پیوسته میگوید یارانه حق شهروندان است. چرا که پیش از اختصاص آن تمام قیمتها را افزایش دادند و در نتیجه راهی جز در یافت یارانه پیش پای شهروندان نیست:
از شهروند دیگری که در سن بازنشستگی است میپرسم آیا اگر شرایطش را داشته باشد ممکن است از دریافت یارانه انصراف دهد؟ او از گرانی میگوید:
احمد علوی اقتصاددان و استاد دانشگاه تحلیل میکند:
دریافت یارانه یا انصراف از دریافت یارانه تنها موضوعی اقتصادی نیست. به میزان مسئولیتپذیری شهروندی ما هم مربوط است و مسئولیتپذیری شهروندی به میزان مسئولیتپذیری دولت و اعتماد و احساس امنیت عمومی و اجتماعی مربوط است.
در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران و در پلاکاردها و بیلبوردهای سطح شهر، همه جا و به هزار زبان دولت از شهروندان خواست اگرواقعاً نیاز اقتصادی ندارند از دریافت یارانه انصراف دهند. حتی گوشیهای تلفن همراه شهروندان در امان نماند. شهروندان اس ام اس هایی دریافت کردند که از آنها میخواست حالا که نیاز ندارند، یارانه نگیرند و به این ترتیب اجازه دهند یارانه به آن گروه از شهروندان برسد که حقیقتاً نیازمندند یا در فقر اقتصادی به کار میبرند.
با این حال به نظر میرسد بخش کوچکی از شهروندان با محتوای این اس ام اس ها و تبلیغات موافقاند. ثبت نام دهم فروردین ماه کلید خورد و با وجود اختلال در سیستمهای اینترنتی هر روز فعالانه ادامه پیدا کرد. شما چطور؟ آیا ممکن است به عنوان یک شهروند از دریافت یارانه انصراف دهید و فرصت دریافت یارانه را به دهکهای اقتصادی ضعیفتر بدهید؟ این صدای یک شهروند تهرانی است:
«دریافت میکنم. چون اصلاً قیمت چیزها... دخل و خرج نمیخواند. این حقوق که میدهند با خارج از کشور فرق میکند اینجا. حقوق یک کارگر نهایت ۵۰۰ یا ۶۰۰ تومن است. این ۳۰۰ تومن را مثلاً یک خانواده سه چهار نفری یا ۴۰۰ تومن... خیلی به کارشان میآید در یک ماه. خیلی به دردشان میخورد. حقوق یک کارگر باید مثلاً دو میلیون باشد... اگر دو میلیون دربیاورد خب دویست سیصد تومن به کار کسی نمیآید... میتوانند انصراف بدهند. ولی میبینم اجاره خانه و نمیدانم قیمتهای سر به فلک کشیده به کارم میآید. باید بگیرم. نگیرم ضرر کردم.»
از این شهروند میپرسم اگر فرض کنیم که درآمد کافی برای اداره زندگی خود داشته باشد چه؟ آیا در آن صورت بازهم برای دریافت یارانه نقدی از دولت اقدام خواهد کرد؟
«بازهم میگیرم. آره. باز هم میگیرم. چون میدانم این پولی که میدهند به مردم محروم نمیرسد. آنقدر میخورند. آنقدر دزد زیاد است که این پول به دست محرومهای واقعی نمیرسد. اگر مطمئن بودم، از دولت راضی بودم، از جمهوری اسلامی راضی بودم، مطمئن بودم دست آدم اصلی میرسد میکشیدم کنار. نمیگرفتم. وضعم اگر متوسط هم بود باز هم میکشیدم کنار.»
احمد علوی اقتصاددان که در مطالعات توسعه نیز تخصص دارد میگوید وقتی سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به دولت کاهش پیدا کند شهروندان کمتر حاضر به فداکاری برای یکدیگر میشوند:
«تحقیقات نه تنها در مورد ایران بلکه در عرصه بینالمللی هم وجود دارد که آن جا که سرمایه اجتماعی کاهش پیدا میکند... منظور از سرمایه اجتماعی همان اعتماد مردم به دولت است... آنجاست که مردم حاضر نیستند با طیب خاطر فداکاری کنند یا فرضاً امکانات خودشان را در اختیار دولت بگذارند. در چنین جوامعی که سرمایه اعتماد پایین است فرار مالیاتی هم زیاد است. ما در کشورهایی که معمولاً درجه بالایی از دموکراسی، شفافیت و پاسخگویی وجود دارد این فرهنگ را بیشتر مشاهده میکنیم که مردم حاضرند مالیات بدهند، حاضرند با سخاوت امکانات خودشان را در اختیار نهادهای دولتی و عمومی بگذارند و در نتیجه خودداری کنند فرضاً در این مورد از گرفتن...»
شهروند دیگری که این هفته به مجله جامعه پیوسته میگوید یارانه حق شهروندان است. چرا که پیش از اختصاص آن تمام قیمتها را افزایش دادند و در نتیجه راهی جز در یافت یارانه پیش پای شهروندان نیست:
«این حق ماست. باید بگیریم. سوبسیدها همه حذف شده به خاطر یارانه. حالا هم قیمتها رفته بالا و بعد حالا میگویند نگیرید. نه. من اگر احتیاج هم نداشته باشم میگیرم حتماً. به خاطر اینکه قیمتها را خیلی تاخیر دادند. به اضافه اینکه ما بهداشتمان وضعش خیلی خراب است. شما فرض کنید مثلاً ۷۰ درصد مخارج را باید خود بیمار بدهد. کجای دنیا بیمه این جوری است. باید حداقل میگفتند نگیرید ما بهداشت را رایگان میکنیم. این کار را هم نمیکنند. از جیبمان میرود.»
از شهروند دیگری که در سن بازنشستگی است میپرسم آیا اگر شرایطش را داشته باشد ممکن است از دریافت یارانه انصراف دهد؟ او از گرانی میگوید:
«نه خیر. یعنی نداریم. زندگی مان نمیگذرد. ما بازنشسته بدون حقوق ایم. زندگی مان نمیگذرد و نمیدانم با آژانس و این ور و آن ور با بدبختی کار میکنم. گدایی گشنگی. چه جوری ما انصراف بدهیم؟ گازوییل میخریدم لیتری ۸۰ تومان. الان گازوییل میخرم لیتری ۳۶۰ تومن. حالا هم که تبدیل به گاز شده که دیگر واویلا. دیروز رفتم مایع ظرف شویی شش تومنی خریدم ۱۳ هزار تومن. مثلاً وایتکس که دیگر خوردنی نیست. وایتکس دو تومنی شده شش تومن. توالت شور ۸ تومن شده ۱۴ هزار تومن. به خدا دو کیلو سبزی دیروز مهمان داشتیم خریدیم ۲۰ هزار تومن. اصلاً باورتان نمیشود شما. اصلاً وقتی سبزی را داد به من گفت ده هزار تومن من ماندم. دیگر رویم نشد پس بدهم. بعد چه جوری مردم انصراف بدهند؟ آره آقایان وکیل وکلا بله... ماهی فلان قدر ۲۰ میلیون... ده جا کار میکنند. ما که کار نمیکنیم چه جوری انصراف بدهیم؟»
احمد علوی اقتصاددان و استاد دانشگاه تحلیل میکند:
«در جایی که امنیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی کم است خانوار به عنوان یک واحد اقتصادی که معمولاً کارکردش مصرف است ترجیح میدهد که انبارداری کند. برای اینکه خودش را بیمه کند در مقابل تحولات غیرپیشبینی آینده و نگرانیهایی که دارد. برای جلوگیری از این نوع رفتار که یک نوع رفتار اقتصادی اجتماعی و همچنین سیاسی است میبایست نهادهای اجتماعی به گونهای سازماندهی شوند که اعتماد بالا برود. امنیت افزایش پیدا کند. آن موقع است که این میل به انبارداری کاهش پیدا میکند. مثل کشورهای پیشرفته که در آنجا این شبکه حمایت اجتماعی که وجود دارد مردم اساساً ذخایر پولی مالی کمتری دارند یا فرضاً در این موارد هم کمتر میل به ذخیره دارند.»
دریافت یارانه یا انصراف از دریافت یارانه تنها موضوعی اقتصادی نیست. به میزان مسئولیتپذیری شهروندی ما هم مربوط است و مسئولیتپذیری شهروندی به میزان مسئولیتپذیری دولت و اعتماد و احساس امنیت عمومی و اجتماعی مربوط است.