جامعهی جوان ایران، سرگرمیهای جمعی کم دارد. شادمانیهای بزرگ گروهی در ایران کمتر فرصت پیدا میکنند. شادیها اغلب خانگی است یا در جمع دوستان. شادی بزرگِ اجتماعی، در آزادی خیابانها کمتر اتفاق میافتد. راهپیماییها و تعزیهخوانیها و دسته و علمهای مذهبی البته جای خود را همیشه داشتهاند و هنوز هم دارند. ولی حتی مناسبتهای بزرگ و ملیای مثل راهیابیِ تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی هم اگرچه با شادمانیای اولیه همه جا جشن گرفته میشود؛ اما انگار فرصتی برای همه نیست.
دلایل اقتصادی، در رأس جدولِ دلایل ایستادهاند. سال ۲۰۱۴ میلادی، سال ۱۳۹۳ برای جامعهی ایرانی، سالِ حضور دوباره در میدان جام جهانی خواهد بود. این بیستمین دور از این اتفاق بزرگ جهانی است که البته تنها در ابعاد ورزشی خود مختصر نمیشود و در سراسر جهان اقتصاد و فرهنگ و جامعه و حتی هنر را هم در دامنهی تأثیر و نفوذ خود میآورد.
شهروندان عادی از همه جای جهان، هر چهار سال یک بار فرصت پیدا میکنند تا این شادیِ بزرگِ جهانی را تجربه کنند. جام جهانیای که در کشورهای اروپایی برگزار میشود البته راه را برای حضور شهروندان بیشتری باز میکند.
با این حال حتی برزیلِ دور هم آنقدر که برای شهروندان در ایران دور است، برای بقیهی جهان نیست. آنقدر که برای جوانان ایرانی ناممکن و گران و شبیه رویاست، برای جوانان در جغرافیاهای دیگر نیست.
در ایران چه خبر است؟ آقای رئوف، یکی از مدیران آژانسهای مسافرتی در تهران میگوید بازار مکارهای برای سفر به برزیل و حضور در جام جهانی راه افتاده است:
«در ایران همیشه در این مواقع بازار مکارهای راه میافتد و کسانی که نهتنها برگزارکننده حرفهای تورهای ورزشی نیستند که برگزارکننده تورهای عادی هم نیستند، این تورها را برگزارمیکنند و مردم را اسیر و سرگردان میکنند. یعنی الان آژانسها شروع به ثبتنام برای تور کردهاند، در حالی که هنوز بلیت مسابقات را تهیه نکردهاند و هنوز برای بلیت پرواز بین شهرهای محل برگزاری مسابقات که طولانی هم هست، فکر نکردهاند. نهایتاً هتل رزرو کردهاند و پرواز رفت و برگشت که در ایرلاینهای قطری و اماراتی رزرو کردهاند. ولی فکر ترانسفر اصلی در آنجا و بلیت مسابقات را هنوز نکردهاند که فکرد کنم عامل اصلی سردرگمی مردم در آنجا خواهد بود.»
او از قیمتهایی میگوید که متقاضیان این سفر باید برای پرداختش آماده باشند.
«قیمتهای مختلفی را اعلام کردهاند، از بیست و دو-سه میلیون تا چهل پنجاه میلیون، بر اساس درجهبندی هتل، از هتل دو ستاره تا هتل پنح ستاره.»
فروش بلیطهای جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل از مرداد ماه گذشته، آغاز شد. مردم از سراسر جهان به سایت فیفا مراجعه کردند و شانس خود را برای گرفتنِ بلیتهای مسابقات آزمودند. نزدیک به سه و نیم میلیون بلیت فقط در سایت رسمی فیفا فروخته شد. اما در ایران این راه به روی مردم بسته بود. کارت اعتباری ایرانیان را از قبل تحریمهای جهانی بیاعتبار کرده بود. پس فدراسیون فوتبال وارد میدان شد.
مهدی رستمپور، روزنامهنگار و کارشناس ورزشی از تمهیداتی میگوید که معمولاً فدراسیونهای فوتبال برای سفرهایی از این دست اندیشیدهاند و اغلب هم بیبرنامه و ناموفق بودهاند:
«اگر به دورههای قبلی مسابقات جام جهانی که ایران به آنها صعود کرده، نگاه کنیم به سهولت متوجه میشویم که سیستم خاصی وجود ندارد. در هر دوره فدراسیونی که سر کار بوده، بنا بر ایدههای رئیس فدراسیون و میزان علاقهمندی او به مشارکت آن دسته از افرادی که میتوانند بیایند و از نزدیک تیم ملی را تشویق کنند، تمهیداتی اندیشیده شده. جام جهانی ۲۰۰۶ که آخرین جام جهانی بود که ایران به آن راه یافت، چقدر اتفاقات حاشیه ای رخ داد مبنی بر اینکه اختلاس شده، و مبالغی جابهجا شده. حتی حجتالاسلام علیپور که مسئول انجام این کار بود به خاطر ابهاماتی که وجود داشت، حکم جلبش از طرف دادگاه ویژه روحانیت صادر شد. خاطرمان هست که در سه مسابقهای که ایران انجام داد، جلوی در ورزشگاه افرادی بلیتهای بازی را میفروختند که چهرههایی آشنا بودند، حتی وابستگان به کادر فنی و مسئولین فدراسیون (چون میدانید که در یکی دو ساعت مانده به بازی قیمت بلیت سر به فلک میکشد و هستند بسیاری که بلیت خودشان را میفروشند). در حالی که بسیاری از ایرانیها از ماهها قبل اقدام کرده بودند و نتوانسته بودند به آن قیمت منطقی و معمولی که فیفا نرخگذاری کرده، بلیت بخرند. اما این بلیتها با قیمتهای نجومی توسط افراد وابسته به فدراسیون، کادر فنی و مسئولین، مقابل در ورزشگاه به فروش میرفت. مشخصاً این موضوع در بازی ایران و مکزیک خیلی سر و صدا کرد که تماشاچیان پر تعداد مکزیکی بلیتی که سهمیه ایران بود را از ایرانی وابسته به فدراسیون خریداری کردند و برای تشویق مکزیک داخل ورزشگاه رفتند که آن بازی هم ما باختیم.»
یا خیلی پولدارها به لحظات جهانی برزیل خواهند پیوست و یا نزدیکان و مدیران و کارمندانِ فدراسیون. این ترکیبی است که مهدی رستمپور برای مسافران ایرانی برزیلِ ۲۰۱۴ فرض میکند.
«این به سرعت تبدیل به تجارت شده. الان میبینید که بازیهای فوتبال در کشورمان به کمتعدادترین تماشاچی در نیمقرن اخیر تبدیل شده. یعنی علاقهمندان واقعی فوتبال به دلایل مختلف از جمله گرانی بلیت، و هزینههای سرسامآور، با توجه به وضعیت اقتصادی، این امکان را ندارند که به ورزشگاه بیایند و برگردند. پس چه کسی میتواند به جام جهانی برزیل برود و بازی تیم ملی را ببیند؟ اگر از ایران کسی برود، دو حالت بیشتر ندارد؛ یا خیلی پولدار است، یا اینکه از امکانات و تسهیلات به شدت ویژهای که فدراسیون فوتبال میدهد، استفاده میکند. الان هم ثبتنام برای آن آغاز شده، و کارکنان فدراسیون تخفیفی پنجاه درصدی دارند. و البته افرادی دیگر و مسئولینی که به طرق مختلف، میتوانند بلیتها را دریافت کنند، چون فدراسیون سهمیه دارد.»
اما آقای رئوف، از مدیران آژانسهای مسافرتی در تهران میگوید حتی در همین سطح هم برنامهریزی جدیای برای سفری به پیچیدگیِ سفر به برزیل نشده است. او میگوید تورها اغلب کار را ساده میگیرند و عموماً و غیرمسئولانه خدمات کافی به مشتریان خود نمیدهند.
«برزیل جایی است که اگر بخواهند تورها را زمینی جابهجا کنند، مشکلات خاص خود را دارد. خود سایتهای مسافرتی هم سفرهای زمینی در برزیل را ایمن نمیدانند، چون خطرات خاص خودش را دارد و جادهها هم به لحاظ کیفیت ایمن نیست.»
او میگوید فدراسیون فوتبال هم در نهایت بلیتهای خود را تنها به یک آژانس خاص خواهد داد و معلوم نیست سایر آژانسها که بلیتی هم در اختیار ندارند چه خواهند کرد؟
«فدراسیون فوتبال اعلام کرده که هنوز به هیچ آژانسی بلیت مسابقات را نداده است، چون هنوز توسط فیفا بین فدراسیونها توزیع نشده است. فدراسیون یک سهمیه مشخص را اعلام کرده که میخواهد این سهمیه محدود را به آژانسی بدهد که به فدراسیون فوتبال ایران کمکهای مالی میکند. در ثبتنامهای اینترنتی هم چهار بلیت سهمیه هر ثبت نام اینترنتی است که اگر کسی در ایران کردیتکارد داشته باشد و اگر در آن ثبت نام قبول شود، برایش ارسال میشود. یعنی وضعیت بلیت هنوز خیلی پیچیده و مبهم است. در جام جهانی قبلی که ایران حضور داشت یعنی ۲۰۰۶ آلمان، من خودم حاضر بودم ولی آلمان کشوری است که مثل برزیل خیلی پهناور نیست و امکانات راهآهن و هوایی خیلی قوی داشت و جابهجایی مسافر حتی با اتوبوس و ماشین هم سختی نداشت. برزیل معضلات خاص خودش را دارد، به علیت پهناوری کشور و بافت جمعیتی که نگرانی خاص خودش را دارد. این است که به نظر من فدراسیون باید خیلی زودتر بیاید و وارد مسئله شود و تکلیف این آژانسها را مشخص کند. فکر میکنم نیاز باشد در سه شهری که ایران بازی دارد، فدراسیون برای ساماندهی وضعیت مسافران ایرانی فکری بکند. چون خواهیم دید که آنجا ایرانیان دچار گرفتاریهای خاص خودشان خواهند شد، چون نه به زبان مسلط هستند، مشکل سرقت مدارک خواهند داشت، جا ندارند. به نظرم باید یک ساماندهی از طریق سفارت و فدراسیون در آنجا صورت گیرد.»
مهدی رستمپور، جام جهانی فوتبال برزیل را گرانترین جام جهانی تاریخ فوتبال میداند و میگوید همین سبب میشود علاقهمندان واقعی در ایران نتوانند حتی فکر این سفر را هم بکنند:
«این گرانترین جام جهانی تاریخ فوتبال است، برای ایرانها آن سر دنیاست و خیلی گران است و همین الان اگر قیمت پروازها را چک کنید، و از چند ماه جلوتر رزرو کنید، سر به فلک میکشد. این جام جهانی را فقط یک گروه خاص میتوانند دنبال کنند و برای یک علاقهمند واقعی که پروتمند نباشد اصلاً مقدور نیست. تورهایی که نگاه میکنیم و تبلیغاتی که گذاشتند هم قیمتهای بسیار سنگین و تسهیلات بسیار سادهای دارد، از قبیل سیمکارت، پیراهن تیم ملی! ولی قیمتهای دلاری خیلی سنگین فقط برای سه بازی تیم ملی ایران.»
با این حال آقای رئوف، مدیر یکی از آژانسهای مسافرتی تهران یک گروه دیگر را هم به مسافرانِ احتمالی برزیل در تیرماه ۱۳۹۳ اضافه میکند؛ خوششانسها:
«این روزها باب شده که تمام شرکتها و بانکها جایزههاشان شده قرعهکشی جام جهانی و سفر به جام جهانی. شاید شاید تعداد محدودی هم از مسافران خوششانسی که در این قرعهکشیها برنده میشوند، بتوانند شامل این گروه باشند.»
جام جهانی فوتبال، روزهای گرم و پرحرارتی پیش روی شهروندان جهان بزرگ میگذارد. در ایران اما همچنان، جامعهی جوان سرگرمیهای جمعی کم دارد.