مشکلاتی که امروز میان دو دولت جمهوری اسلامی و عربستان سعودی وجود دارد، بسیار فراتر از حج است اما مشکلات حج ایرانیان را که در نهایت به نرفتن ایرانیان داخل کشور به حج سال ۱۳۹۵ انجامید میتوان با روشهایی غیر از حل مناقشات میان دو دولت کاهش داد. مهمترین روش «بینالمللی کردن اداره حج»، «سیاسی یا عبادی صرف کردن حج»، و «براندازی این یا آن دولت نیست»؛ مدنی کردن حج است.
اولین گام: انحلال بعثه و سازمان حج
اولین اقدام برای حل مشکل حج حجاج ایرانی انحلال بعثه رهبری و سازمان حج و زیارت است. دولت و حکومت باید پای خود را از این مراسم دینی بیرون کشند و آن را به نهادهای غیردولتی بسپارند. همچنین شهروندان باید آزاد باشند هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی (کاروان) به حج بروند بدون آن که نیازی به هماهنگی با حکومت داشته باشند.
دولت به سه دلیل در حج دخالت میکند: ۱) اسلامیسازی اقشاری از جامعه با فرستادن آنها به زیارت (مثل دانشجویان و هنرمندان) و توزیع رانت به اقشار نزدیک به خود با ارسال مجانی آنها به حج؛ ۲) مسلط کردن روحانیون بر همه مراحل اجرای مراسم حج؛ و ۳) پیگیری برنامههای سیاسی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی در منطقهی خاورمیانه با استفاده از اهرم حضور چند ده هزار نفری در عربستان سعودی. هیچ یک از اینها ربطی به حج ندارد.
هنگامی که حج از صورت یک برنامه دولتی بیرون آمد، نه تنها جلوی سوء استفاده دولتها از این گردهمایی گرفته خواهد شد بلکه دیگر دولت سعودی در برخورد با آن، مشکلاتی را که با حکومت جمهوری اسلامی دارد در مسائل حج دخالت نخواهد داد.
مباحثی مثل بینالمللی کردن اداره حج و زیارتگاههای مکه و مدینه که جمهوری اسلامی از آن سخن گفته در واقع آوردن نزاع میان دولتها به موضوع حج است. اگر دولت جمهوری اسلامی کاری به حج نداشته باشد اصولاً این گونه مسائل به حاشیه میرود. به همان ترتیبی که دولت در سفر ایرانیان به مشهد یا قم یا آنتالیا و پاتایا و دبی دخالت مستقیمی ندارد، در سفر آنان به مکه و مدینه و کربلا و نجف و دمشق هم نباید دخالتی داشته باشد.
سهیمه و نوبتبندی: آیا دولتی بودن را توجیه میکنند؟
در این شرایط سهمیه حجاج ایرانی همانند سهمیه حجاج دیگر کشورهایی که دولت آنها در حج دخالتی نمیکند عمل خواهد کرد. داشتن سهمیه برای انواعی از ویزا امری است عادی در میان کشورها و اختصاصی به حج ندارد. به عنوان مثال دولت امریکا برای بسیاری از کشورها در موضوع قرعهکشی کارت سبز یا مهاجرت سهمیه دارد. بسیاری از دولتها برای ویزای کار سهمیه دارند و برای اعمال آن نیازی به هماهنگی با دولت طرف مقابل نیست. بنابراین مسائل تکنیکی مثل سهمیه نمیتواند عامل و توجیهکننده دولتی کردن حج باشد.
در نوبت قرار گرفتن نیز نیازی به دخالت دولتی ندارد. نهادهای مدنی درگیر در این امر میتوانند خود سازوکاری برای نوبتبندی ایجاد کنند. همین امر موجب سازماندهی کاروانهای حج ایرانی در یک تشکیلات سراسری (مدنی و نه دولتی) خواهد شد که با توجه به میزان مسافر حج و سرمایه درگردش به یک سازمان قدرتمند غیردولتی تبدیل خواهد شد.
فراتر از همه این استدلالها، اصولاً حج در ایران به دلیل سهمیهها و نوبتبندی نبود که دولتی شد تا به همین دلایل دولتی شدن آن تداوم یابد.
حج: عبادی یا سیاسی
این دو دیدگاه رقیب در میان مسلمانان وجود دارد که گروهی حج را صرفاً امری عبادی و گروهی آن را عبادی و سیاسی میدانند. این تقابل با دخالت دولتها به جای به جریان انداختن گفتگو و برادری و تساهل در میان مسلمانان به خصومت و فرقهگرایی بیشتر دامن میزند.
اگر حکومت جمهوری اسلامی پایش را رسماً و واقعاً از موضوع حج بیرون بکشد، فعالیت سیاسی (نه ضرورتاً ضد امریکایی و ضد اسرائیلی) برای حجاجی که واقعاً به حج به عنوان یک گردهمایی عبادی و سیاسی نگاه میکنند هموارتر خواهد شد. حجاج ایرانی در ایام حج چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی (بدون ورودی دولت و نهادهای امنیتی و سیاسی و نظامی ایرانی) میتوانند با حجاج دیگر کشورها ارتباط برقرار کرده و با آنها مفاهمه و گفتوگو داشته باشند و دولت سعودی نمیتواند جلوی این کار را بگیرد.
دولت عربستان سعودی نمیتواند بر سر تک تک حجاج در مقیاس دو میلیونی شرطه بگذارد اما حتماً میتواند عوامل بعثه رهبری را کنترل کند و با استفاده از ابزارهای سیاست خارجی خود بر رفتار دولت جمهوری اسلامی در حج تأثیر بگذارد. هنگامی که پای یک دولت دیگر در میان است و آن دولت علاوه بر کتاب و نشریه و بسیج کننده و تبلیغاتچی سیاسی، مواد منفجره به عربستان در ایام حج میفرستد طبعاً هیچ دولتی نمیتواند این را تحمل کند، بالاخص دولتهای استبدادی در منطقه خاورمیانه که جمهوری اسلامی یکی از آنهاست.
اگر قرار بر سیاسی کردن حج باشد، صدها گروه اسلامگرای شیعه و سنی به دنبال طرح و برنامه مشخص خود هستند و جمهوری اسلامی و اهداف آن تنها برنامه سیاسی نخواهد بود. اگر اینها در فضایی صلحآمیز بدون دخالت دولتها در حج در کنار هم قرار گیرند برایند آنها دینی مداراجویانهتر و تکثرگراتر خواهد بود.
جریان آسانتر دعاوی حقوقی
به دلیل مشکلات دو دولت جمهوری اسلامی و عربستان سعودی در چالشهای منطقهای و اقلیتهای شیعه و سنی در دو کشور پیگیری حقوق شهروندان ایرانی که در حوادث گوناگون در کشور عربستان جان خود را از دست داده یا مجروح شدهاند متوقف شده است. اما اگر دولت پای خود را از این موضوعات کنار کشد و حج (تمتع و عمره) به صورت مدنی انجام شود، شهروندان ایرانی و وکلای آنها میتوانند از نهادهای برگزاری حج یا نهادهای دیگر (پیمانکاران، شهرداریها، پلیس) در عربستان سعودی به نهادهای بینالمللی شکایت کنند.
همچنین اگر دولت جمهوری اسلامی به تنش بیشتر با هدف براندازی رژیم سعودی (که خمینی و خامنهای هر دو از آن سخن گفتهاند) خاتمه دهد، کسانی در هر دو کشور هستند -هم در بخش عمومی و خصوصی و هم در نهادهای مدنی- که میتوانند مشکلات موجود در حج را با دیپلماسی کاهش دهند.