جنبههای فنی متعدد، یکی از دلایل طولانی شدن مذاکرات ایران و شش کشور قلمداد شده است. حدود ۱۰ سال پیش که ایران با سه کشور اروپایی گفتگو میکرد، برنامه هستهای ایران بسیار محدودتر از امروز بود. امروز نه تنها تعداد سانتریفوژهای فعال ایران حدود ۹ هزار دستگاه اعلام شده، بلکه تأسیساتی چون آب سنگین اراک و نطنز و همچنین تأسیسات زیرزمینی فردو بخشی از معادله محسوب میشوند.
برای دستیابی ایران و شش کشور به یک توافق جامع و نهایی، تحلیلگران راههای متعددی را به مذاکرهکنندگان پیشنهاد دادهاند. برخی بر این باورند که برنامه هستهای ایران باید به شدت محدود شود و یا نگاهی همانند اسرائیل و برخی قانونگذاران آمریکایی دارند که این برنامه باید به کل برچیده شود. گروه دیگری از ناظران، رویکرد میانهروتری به این موضوع دارند و معتقدند با ایجاد محدودیتهایی بر برنامه هستهای تهران، میتوان قدم در راه راستیآزمایی از آن کرد.
درباره آن دسته از جوانب فنی که این روزها چالشبرانگیزند و چشمانداز دستیابی به توافق جامع و نهایی رادیوفردا با رابرت آینهورن، تحلیلگر ارشد مؤسسه بروکینگز، گفتگو کرده است. آقای آینهورن پیشتر در دولت بیل کلینتون در امور خلع سلاح فعالیت کرده و مشاور ویژه دولت باراک اوباما در امور خلع سلاح و کنترل تسلیحات بوده است.
آقای آینهورن، پیش از آنکه به این روزهای پایانی مذاکرات بپردازیم، میخواهم نگاهی به یکسال گذشته بکنیم. ارزیابی شما از این یک سال، از زمانی که ایران و ۵+۱ سند اقدام مشترک را امضا کردند، چیست؟
به نظرم دو طرف در زمینه برخی مسائل سخت، به نوعی از خود انعطاف نشان داده و ابتکارهایی را برای رسیدن به راه حل ارائه کردهاند. اما برخی از مسائل کلیدی همچنان حل نشده باقی مانده است، خصوصاً موضوع دامنه غنیسازی اورانیوم در ایران و جدول زمانبندی رفع تحریمها. در این مورد هم فکر میکنم که ایران در زمینه کم کردن توان غنیسازیاش برای طول مدت توافق جامع، سرسختی نشان داده، و این به نظر می آید که مانع اصلی در این روند است.
در مسقط عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران گفت که اگرچه درباره همه چالشها با طرفین مذاکره انجام شده، اما مسئله کلیدی تحریمها بوده است. بعد از این صحبت، برخی تحلیلگران میگفتند که دلیل این اظهار نظر این است که در صورت شکست مذاکرات، ایران مسئول این شکست را طرف مقابل اعلام کند. نظر شما در این باره چیست؟ آیا تحریمها مهمترین موضوع چالشبرانگیز هستند؟
تحریمها آشکارا بسیار مهم هستند. رفع تحریمها اگر نگویم مهمترین اما یکی از مهمترین انگیزههای ایران برای مذاکره است. در نتیجه من متوجه میشوم که این موضوعی مهم برای آنهاست. اما به نظرم این مهم است که درباره نحوه رفع این تحریمها، واقعگرا باشیم.
رویکرد آمریکا این است که تحریمها در دو مرحله برطرف شوند. ابتدا آمریکا تحریمهای یکجانبه خود را به حال تعلیق درآورد، و پس از آنکه ایران نشان داد که بر تعهداتش پایبند است، دولت به کنگره برود، و خواستار رأی کنگره به رفع تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران شود. این به نظر من یک رویکرد عملی است.
اگر دولت آمریکا از همان ابتدا به کنگره برود، و خواستار رفع تحریمها به صورت دائمی شود، کنگره با آن موافقت نخواهد کرد. کنگره خواهد گفت که ما ابتدا میخواهیم ایران سابقهای از پایبندی به تعهداتش بر جا بگذارد. در مراحل ابتدایی احتمالاً ایران به نگرانیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای پیشین هستهایاش پاسخ نداده است، و پیش از آنکه ایران این کار را بکند و آژانس را راضی بکند، به نظرم غیرقابل تصور است که کنگره به رفع همه تحریمها رأی مثبت دهد.
در نتیجه به نظرم رویکرد دو مرحلهای که آمریکا برای رفع تحریمها ارائه کرده، روند عاقلانهای است. به نظرم راه دیگری برای توافق وجود ندارد.
پیش از آنکه به موضوعات فنی بپردازیم، شما به موضوع کنگره اشاره کردید و فضای واشنگتن را به خوبی میشناسید. به نظرتان انتخابات اخیر میان دورهای و جمهوریخواه شدن مجالس قانونگذاری، چه تأثیری در این روزها بر روند مذاکرات دارد؟
ما میدانیم که تعداد قابل توجهی از سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان، انتقادهای زیادی را به این مذاکرات داشتهاند و این انتقادها توسط تعداد زیادی از آنها ادامه هم خواهد داشت. و میدانید که از آغاز ماه ژانویه، در سال جدید میلادی، جمهوری خواهان کنترل کنگره را به دست میگیرند، در نتیجه این موضوع چالشهایی را ایجاد خواهد کرد. اما من فکر نمیکنم این موضوع مانعی برای دستیابی و اجرای یک توافق باشد.
به نظرم دولت آمریکا در پی یک توافق مناسب است، و اگر ببیند شرایطی که میخواهد فراهم شده، توافق را نهایی میکند. و اگر دولت فکر کند که نهایی کردن توافق در راستای منافع آمریکاست، کنگره راهی برای مانع شدن ندارد. در ماه ژانویه، که اکثریت کنگره جمهوریخواه میشود، نمایندگان میتوانند کار را سخت بکنند، اما نمیتوانند توافق را مسدود کنند خصوصاً که دولت راههای خود را دارد و اگر توافق بر مبنای تعلیق اولیه تحریمها باشد، قوه مجریه بدون رفتن به کنگره میتواند این تعلیق را اجرایی کند.
به هر حال تاکتیکهایی وجود دارد که سنا یا مجلس نمایندگان بتواند مزاحم دولت شود، مثل جلسات بررسی موضوع یا رأی به قانونهای جدید، اما رئیسجمهوری هم اجازه وتو دارد، و کنگره هم باید رأی بیش از دو سوم نمایندگان هر دو مجلس را داشته باشد که وتو را رد کند و این کار سختی خواهد بود.
به مسائل فنی یک توافق احتمالی برگردیم. بازه زمانی توافق موضوع دیگری بوده که چالشبرانگیز خوانده شده است. در مورد کشورهای دیگر این زمان متفاوت بوده است. مثلاً در پرونده آفریقای جنوبی ۷ سال طول کشید تا آژانس صلحآمیز بودن این برنامه را تأیید کرد. به نظرتان در مورد ایران، عدد واقعگرایانه چند سال است؟
به نظرم طول مدت توافق، نباید بستگی به زمانی داشته باشد که آژانس نتیجه قطعی در زمینه ماهیت برنامه هستهای ایران و پایبندی به تعهداتش را اعلام میکند. این موضوع تنها یکی از فاکتورهاست. موضوع این است که بین جامعه بینالمللی و ایران میزان اعتماد بسیار کم است.
ایران در گذشته فعالیتهایی داشته، در کنار بخش احتمالاً نظامیاش، به نقض تعهداتش بر اساس پادمان اشاره میکنم که شورای امنیت سازمان ملل متحد و شورای حکام آژانس هم بر آن صحه گذاشتهاند. در نتیجه ایران باید این اعتماد را بار دیگر جلب کند و این اتفاق یکشبه نمیافتد و به زمان نیاز دارد.
زمان لازم است تا ایران به تعهداتش بر مبنای پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی عمل کند. به نظرم حدود ۱۵ سال طول میکشد که محدودیتهایی اعمال شود، مثلاً در زمینه غنیسازی و اقدامات نظارتی خاص. به نظرم اما این مهم است که اشاره کنم که این ۱۵ سال، به برنامه غیرنظامی هستهای ایران ضربهای نخواهد زد. در طول این زمان ایران غنیسازی خواهد کرد اما در سطحی پایینتر. اما این سطح برای سوخترسانی به تعدادی از راکتورهای تحقیقاتیاش کافی خواهد بود.
در این بازه زمانی ایران همچنین میتواند برای تأمین سوخت نیروگاه بوشهر، از روسیه سوخت وارد کند. قرارداد این واردات در سال ۲۰۲۱ منقضی میشود اما روسها تمایل دارند که آن را تمدید کنند. بدین ترتیب ایران میتواند در بوشهر برق تولید کند که برای احتیاج مردم ایران است و این کار هم اقتصادی و هم امن خواهد بود. و در این ۱۵ سال ایران خود را قربانی نخواهد کرد. پس از آن اگر بخواهد میتواند برنامهاش را توسعه دهد و در داخل سوخت تولید کند.
وقتی درباره فعالیتهای گذشته صحبت کردید، از بخش نظامی گذشتیم و میخواهم به آن برگردم. حل کردن این موضوع اگرچه بین ایران و آژانس است، اما تأثیر مستقیم در مذاکرات با ۵+۱ دارد. دو راه حل در این زمینه مطرح شده، یکی اینکه آژانس پیش از آنکه پاسخ همه سؤالات در این زمینه را نگرفته، تأیید نهایی را اعلام نکند، و رویکرد دوم این است که به جای کند و کاش در همه جزئیات گذشته، به امروز بپردازد، و سعی در نظارت دقیق در وضعیت کنونی این برنامه داشته باشد. نظر شما در این باره چیست؟
اول اینکه ایران باید بسیار بیشتر از آنچه تا کنون انجام داده، در این زمینه همکاری کند. آشکار است که آژانس در زمینه سؤالاتش درباره فعالیتهای گذشته، همچنان راضی نیست. در عین حال باید بگویم که از لحاظ عملی به نظرم آژانس امکان این را ندارد که همه اطلاعات مرتبط با فعالیتهای گذشته ایران را دریافت کند.
بر اساس اطلاعاتی که من شخصاً دیدم، معتقدم که ایران درگذشته در زمینه تحقیق، آزمایش و به دست آوردن تجهیزاتِ مرتبط با تولید سلاح هستهای اقدام کرده است. فکر نمیکنم ایران آمادگی داشته باشد که به این موضوع اعتراف کند، برای این کشور خصوصاً با توجه به فتوای رهبر ایران در این زمینه، اعتراف به این موضوع کار سختی است. در نتیجه من انتظار ندارم که آژانس به همه پاسخها دست یابد.
اما این بسیار مهم است که ایران در این زمینه همکاری کند و خیلی مهم است که اجازه دسترسی به برخی اماکن را بدهد که ظن انجام این اقدامات میرود و از همه اینها مهمتر اینکه ایران اجازه دسترسی به برخی از دانشمندان هستهای را بدهد که گمان میرود در زمینه این اقدامات گذشته فعال بودهاند. و این اجازه دسترسی نه برای یکبار بلکه آژانس باید اجازه صحبت مداوم با این افراد را داشته باشد. این مهمترین وسیله اعتمادسازی خواهد بود که نشان دهد ایران به این اقدامات ادامه نمیدهد و در آینده نخواهد داد.
ایران میگوید موضوع منافع ملی دلیل عدم صدور این مجوز است. در کنار اینکه میگوید حفظ جان دانشمندان دلیل این است که هویت آنها را فاش نمیکند، میگوید دسترسی به برخی اماکن به این دلیل مشکلزاست که این اماکن با برنامههای دفاعی ایران در ارتباط است که میتواند امنیت ملی را به خطر بیاندازد. به نظر شما در صورت دسترسی نداشتن، مانع نتیجهگیری نهایی درباره برنامه هستهای ایران خواهد شد؟
به نظرم موضوع دسترسی ندادن به اماکن نظامی درست نیست. من در زمانی که آمریکا با شوروی سابق و سپس روسیه در زمینه محدودیت تسلیحات مذاکره میکرد شرکت داشتم. آمریکا و روسیه موفق شدند توافقی برای راستیآزمایی کنند که به ما اجازه ورود به تأسیسات نظامی میداد بدون آنکه اطلاعات حساس که به این توافق ربط نداشت فاش شود.
به طور مثال بر اساس این توافق آمریکا و روسیه میتوانستند از طرف مقابل بخواهند که کلاهکهای موشکهایشان را برای شمارش جدا کنند. برای این منظور راهکاری که در نظر گرفته شد این بود که خیلی ساده، بر روی کلاهکها پارچهای کتانی کشیده شد، که طرف مقابل نتواند به دقت از فناوری این کلاهکها آگاه شود. اما همچنان راستیآزمایی عملی شد.
من نمیگویم که در زمینه ایران، اقدامات چنین مداخلهگرایانه باید انجام شود، اما در تاریخچه مذاکرات در زمینه تسلیحات، نمونههای فراوان اینچنینی پیدا میشود که چگونگی دسترسی مدیریت شده به تأسیسات میتواند بدون فاش شدن اطلاعات غیرمرتبط به توافق، انجام شود. در نتیجه به نظرم این اشتباه است که ایرانیها میگویند تأسیسات نظامی، غیرقابل دسترسی هستند.
آقای آینهورن، به عنوان سؤال آخر، میخواهم درباره ضربالعجل سوم آذر از شما بپرسم. در حالی به این مهلت نزدیک میشویم، که اصلاً مشخص نیست نتیجه کار چیست. شما چه پیشبینیای برای این روز میکنید؟
من فکر نمیکنم تا روز سوم آذر دستیابی به یک توافق جامع ممکن باشد. ما خیلی به روز سوم آذر نزدیک هستیم و نمیدانیم که در گفتگوهای مسقط چه گذشته است. اما به نظرم مشخص است که پیشرفت قابل توجهی نکردهاند. باید دید در روزهای آینده چه میشود.
من امیدوارم که مذاکرهکنندگان به نوعی توافق بر سر پارامترهای کلیدی یک توافق جامع دست یابند. اما نمیتوانم تصور کنم که زمان کافی برای دستیابی به یک توافق همهجانبه وجود داشته باشد. امکان این وجود دارد که طرفین گفتگوها را برای زمان کمی تمدید کنند. مهمترین موضوع برای من این است که آیا پیش از توافق برای تمدید گفتگوها بر سر موضوعات کلیدی طرفین در زمینه برخی موضوعات مهم توافق میکنند یا خیر.
در نتیجه شما به هیچ عنوان به شکست مذاکرات فکر نمیکنید...
در تئوری این امکان وجود دارد که روز سوم آذر یا یکی دو روز پیش از آن طرفین اعلام کنند که نتوانستهاند فاصله نظرها را کم کنند و تصمیم به پایان مذاکرات گرفتهاند. اما من فکر نمیکنم این اتفاق بیافتد. به نظرم طرفین حقیقتاً به دنبال دستیابی به یک راه حل هستند. اما تا اینجای کار راه حلی که درباره آن مذاکره کردند به اندازه کافی پاسخگو نبوده و اختلافات را کم نکرده اما هیچکس نمیخواهد در این مرحله میز مذاکره را ترک کند. ممکن است من اشتباه کنم اما امکان پایان مذاکرات در روز سوم آذر وجود ندارد.