پس از آن حسن روحانی یادآور شد که اخلاق زیربنای فرهنگ و آموزش است و باید حقوق مردم رعایت شود.
او گفت که دادگاه باید تخلفات مردم را بررسی کند اما قبل از مشخص شدن موضوع در دادگاه آقای قالیباف در یک مناظره به وزیر آموزش و پرورش اتهام میزند.
او گفت که «دوستان آقای قالیباف» در شیراز مانع سخنرانی علی مطهری شدند و در چنین جامعهای شرایط شکوفایی آموزشی فراهم نیست.
او انتقاد کرد که حتی از پخش دعای ماه رمضان یک هنرمند [محمدرضا شجریان] ممانعت میشوند.
مصطفی هاشمی طبا، هم ابتدا از نامزدها خواست در چارچوپ موضوع صحبت کنند، و سپس مشکلات آموزش در ایران را مرتبط به عدم اجرای اسناد مرتبط در این زمینه ارزیابی کرد.
او همچنین گفت که اعضای هیئت علمی دانشگاهها صرفاً باید بر کار پژوهش و آموزش تمرکز کنند و نباید چنین باشد که آنها شغلهای دوم داشته باشند.
اسحاق جهانگیری هم سؤال مرتبط با آموزش پرورش را مهم ارزیابی کرد، و گفت علاوه بر تحولات آموزشی باید به معیشت فرهنگیان هم توجه کرد.
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری، تأکید کرد که دانشگاهها باید فضای پرنشاط داشته باشند و نه امنیتی.
او سپس به موضوع «محموله قاچاق» اشاره کرد، و از وزیر آموزش و پرورش و دخترش در این پرونده دفاع کرد. آقای جهانگیری گفت که ارزش این محموله ۲۰۰ میلیون تومان بوده و کاملاً قانونی و از طریق کمرگ وارد شده است.
در ادامه ابراهیم رئیسی از رکود رشد علمی کشور انتقاد کرد و گفت که تحریم علمی بیش از تحریم اقتصادی بر کشور اثر گذاشته است.
او به موضوع صندوق فرهنگیان اشاره کرد و از «به یغما رفتن» داراییهای فرهنگیان در این صندوق انتقاد کرد.
آقای رئیسی گفت که آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور مستقر باید پاسخگوی این موارد و پاسخگوی بیکاری یک میلیون دانشجو باشد.
در پاسخ به این مباحث، آقای قالیباف بار دیگر از «ویژهخواری و دولت چهار درصدی» انتقاد کرد و گفت که بیشتر مشکلات مربوط به قاچاق کالا و ارز و واردات بیربط است.
او بار دیگر اصرار کرد که وزیر آموزش و پرورش از ایتالیا واردات لباس داشته و گفت که آیا دیگر مردم هم میتوانند مانند دختر وزیر در صورت بیکار بودن اقدام به واردات کنند.
او گفت برای جامعه فرهنگی شرمآور است که با این وضع فرهنگیان و دانشآموزان، وزیر آموزش و پرورش دست به واردات کالا بزند.
آقای قالیباف به موضوعات «حقوقهای نجومی» هم اشاره کرد و انتقاد کرد، کسی که حقوق چند ده میلیونی میگیرد «ذخیره انقلاب» توصیف میشود و وزیری که دست به واردات میزند، «مظلوم» خوانده میشود.
پس از آن نوبت به مصطفی میرسلیم رسید و پرسشی که با او مطرح شد، در مورد پذیرش دیدگاههای مخالف، و نقدپذیری بود.
آقای میرسلیم گفت که دولت نمیتواند موفق باشد مگر آنکه انتقاد اقلیت، احزاب مخالف، سازمانهای مردمنهاد، و تشکلهای علمی و هنری را بپذیرد.
او گفت که انتقادپذیری در دولت یازدهم کم بود و منتقدان، «غیرانسان»، «تخریبگر»، «تندرو»، «بیشناسنامه» و «کمسواد» توصیف شدهاند.
آقای میرسلیم گفت این تعبیرات امکان انتقاد سازنده را از منتقدان میگیرد.
آقای میرسلیم افزود که چرا دولت از انتقادهای سازندهای که مطرح میشود، استفاده نمیکند.
او به تجربه دولت محمد خاتمی اشاره کرد که پیشنهاد ارائه شده از سوی یک مرکز دانشگاهی را پذیرفته و اجرا کرده است، و مدعی شد که این تنها مورد انتقادپذیری بوده است.
در پاسخ به این مباحث حسن روحانی گفت که در کشور ما برخی افکار به رسمیت شناخته نمیشوند و امکان داده نمیشود هم احزاب حضوری و حقوقی مساوی داشته باشند.
او به عدم وجود حقوق مساوی برای اقوام و اقلیتها اشاره کرد و گفت انتصاب یک فرماندار زن از اهل سنتها، به دو دسته انتقاد در مورد زن بودن و اهل سنت بودن او دامن زده است.
آقای روحانی همچنین بر اهمیت حقوق شهروندی و عزم خود برای پیگیری آن در دولت آینده تأکید کرد.
در ادامه مصطفی هاشمی طبا گفت که بزرگترین تخریبها علیه دولت یازدهم صورت گرفته است، اما در عین حال گفت که بزرگ شدن هزینههای دولت، باعث شده دولت نتواند به بخشی از انتقادها توجه کند.