با سازمان محیط زیست آشناست. هشت سال دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی را در این سازمان گذرانده. پستی و بلندیهای بسیار داشته، و ناظران و فعالان محیط زیست اگرچه دوران او را گاه با رنگ طلایی وصف میکنند اما خالی از نقد هم نمیبینندش.
او اولین زنی است که پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ وارد هیات دولت جمهوری اسلامی ایران شد. در هفت سال گذشته یکی از صندلیهای سبز شورای شهر پایتخت قسمتش شد و آنجا در شورا کمیته محیط زیست شورا را راه انداخت. کمیتهای که حالا قرار است به کمیسیون تبدیل شود. متولد سال ۱۳۳۹ است.
معصومه ابتکار، زنی که در خشکترین سالها، سال بد محیط زیست و به گفته گروهی از کارشناسان امر «بحرانیترین سالها»، مدیریت سازمان حفاظت از محیط زیست ایران را یک بار دیگر بر عهده میگیرد. پیش از هر چیز دیگر شاید بد نباشد نگاهی به ساختار سازمان حفاظت محیط زیست بیاندازیم. سازمانی که به معصومه ابتکار سپرده شده چه ساختاری دارد و چه محدودیتها و چه امکاناتی؟ ناصر کرمی، استاد دانشگاه و اقلیمشناس در تهران:
با همه محدودیتها و کمبودها خانم ابتکار هشت سال در سازمان محیط زیست مدیریت کرده. در هشت سال مدیریت خانم ابتکار بر سازمان حفاظت از محیط زیست ایران چه گذشت؟ کارنامه او را کارشناسان و ناظران و فعالان محیط زیست چگونه ارزیابی میکنند؟ آیا چیزی که به کار شرایط بحرانی امروز بیاید وجود دارد؟
سام خسروی فرد، روزنامهنگار و کارشناس محیطزیست است که در سالهای مدیریت خانم ابتکار هم در ایران فعال بوده:
سال ۱۳۵۰ بود که سازمان شکاربانی و نظارت بر صید به سازمان حفاظت از محیط زیست تغییر کرد. از آن زمان تا به حال این سازمان تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته. پرسش اینجاست که امروز سازمانی که قرار است حافظ یکی از مهمترین گنجینهها و داشتههای مردم ایران باشد، چه مشکلاتی دارد؟ از ناصر کرمی اقلیم شناس و کارشناس محیط زیست بشنویم:
از آقای کرمی میپرسم حالا در دولت جدید و با مدیریت جدید اولویتها چیست و چه مسایلی اهمیت حیاتی و فوری دارند؟
و راهکار عملی برای پرداختن به بحرانی در این سطح چه میتواند باشد؟
همزمان سام خسروی فرد دیگر کارشناس محیط زیست حاضر در این بحث از ضرورت به کارگیری دوباره کارشناسان خبرهای میگوید که همه از سازمان محیط زیست رو برگرداندهاند:
چشمهای نگران بحران زیست محیطی ایران به او دوخته شده. حالا دولت حسن روحانی از زنی که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ تا به حال همیشه در صحنه بوده خواسته تا یک بار دیگر به میدان بحرانزده محیط زیست ایران پا بگذارد.
او اولین زنی است که پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ وارد هیات دولت جمهوری اسلامی ایران شد. در هفت سال گذشته یکی از صندلیهای سبز شورای شهر پایتخت قسمتش شد و آنجا در شورا کمیته محیط زیست شورا را راه انداخت. کمیتهای که حالا قرار است به کمیسیون تبدیل شود. متولد سال ۱۳۳۹ است.
معصومه ابتکار، زنی که در خشکترین سالها، سال بد محیط زیست و به گفته گروهی از کارشناسان امر «بحرانیترین سالها»، مدیریت سازمان حفاظت از محیط زیست ایران را یک بار دیگر بر عهده میگیرد. پیش از هر چیز دیگر شاید بد نباشد نگاهی به ساختار سازمان حفاظت محیط زیست بیاندازیم. سازمانی که به معصومه ابتکار سپرده شده چه ساختاری دارد و چه محدودیتها و چه امکاناتی؟ ناصر کرمی، استاد دانشگاه و اقلیمشناس در تهران:
«ساختاری که تحت عنوان سازمان حفاظت محیط زیست تعریف میشود در ایران قدری با بقیه جهان متفاوت است. عمدتاً سازمان حفاظت محیط زیست در ایران متولی مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی و مصنوعی تحت عنوان مناطق چهارگانه گفته میشود که ۱۰ درصد مساحت کشور را در بر میگیرد. بیش از ۸۰ درصد مساحت مناطق طبیعی کشور، گستره کشور، تحت عنوان اراضی طبیعی یا ملی تلقی میشود مثلاً شامل جنگلها با آن تأثیر مهم اکولوژیک در کشور یا سواحل، بیابانها، مراتع، کوهستانها در ایران تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست نیست. تحت مدیریت جاهای دیگر مانند وزارت کشاورزی یا سازمان شیلات یا سازمان جنگلها و مراتع.»
با همه محدودیتها و کمبودها خانم ابتکار هشت سال در سازمان محیط زیست مدیریت کرده. در هشت سال مدیریت خانم ابتکار بر سازمان حفاظت از محیط زیست ایران چه گذشت؟ کارنامه او را کارشناسان و ناظران و فعالان محیط زیست چگونه ارزیابی میکنند؟ آیا چیزی که به کار شرایط بحرانی امروز بیاید وجود دارد؟
سام خسروی فرد، روزنامهنگار و کارشناس محیطزیست است که در سالهای مدیریت خانم ابتکار هم در ایران فعال بوده:
«خانم ابتکار کارهای البته درخشانی در دوره خودش انجام داد. و البته در همان کارهای درخشان نقاط ضعف بزرگی را هم میبینیم. به عنوان مثال توجه به ارزیابی زیست محیطی در زمان خانم ابتکار خیلی زیاد شد. ارزیابی زیست محیطی یعنی اینکه گزارشی تهیه شود از صنایع یا فعالیتهای عمرانی صنعتی که آیا برای محیط زیست این کار ضرر دارد یا ندارد. فیالنفسه این موضوع بسیار هم عالی است. اما در اجرا میبینیم که بعد از دوره خانم ابتکار بیش از ۶۰۰ گزارش ارزیابی از سازمان محیط زیست مجوز گرفته بودند. یعنی ۶۰۰ فعالیت عمرانی صنعتی و پروژههای بزرگ موافقت سازمان محیط زیست را کسب کرده بودند. و خب مثلاً سؤال اینجاست که آیا هیچکدام از این پروژهها اشکالاتی درش نبود؟
کار دیگری که کردند مشارکت مردمی بود، افزایش تشکلهای زیست محیطی در زمان خانم ابتکار به طرز بیسابقهای شکل گرفت. بیش از ۳۰۰ تشکل زیست محیطی در زمان ایشان تأسیس شد. مجوز فعالیت گرفت. اما واقعاً سؤال اینجاست که به غیر از یک تعداد محدودی بقیه چه کردند؟ آیا همچنان وجود دارند و یا چه نفع اثرگذاری برای محیط زیستمان داشتند؟
در زمان خانم ابتکار تعداد مناطق حفاظت شده افزایش پیدا کرد. گرچه رؤسای بعد از ایشان هم این کار را پیگیری کردند و به شدت تعداد مناطق حفاظت شده را روی کاغذ افزایش دادند، اما میبینیم که نه تعداد محیطبانها افزایش پیدا کرد نه تسهیلات و نه امکاناتی که بتوانند از مناطق حفاظت شده به درستی حفاظت کنند. در زمان خانم ابتکار استخدام محیطبانها خب مجوز گرفت. اما باید محیطبانها با مدرک دیپلم جذب سازمان میشدند. بسیاری از این افراد علاقهای شاید به کارشان نداشتند و فقط برای اینکه جایی باشد برای استخدام جذب شده بودند. در حالی که بسیاری هستند افراد بدون مدرک دیپلم که واقعاً عاشق کار محیطبانی هستند.
کار مثبت دیگری که در دوره خانم ابتکار شد، ورود پروژههای بینالمللی و سازمانهای بینالمللی بود به ایران. اما خب باز اگر مقیاس را یک خورده با یک ذره بین دقیقتری اندازهگیری کنیم و جلو برویم میبینیم که این پروژههای بینالمللی هم دستاوردهای مندرج در سندشان را هیچکدام نداشتند.
کمیته آلودگی هوا در زمان خانم ابتکار به صورت خیلی جدی جلساتش تشکیل میشد. اقداماتی هم انجام دادند. کارهای مثبتی هم انجام شد اما باز شاید به این دلیل که شالوده و اساس این کاردرست گذاشته نشد، بعد از رفتن ایشان تمام این کمیته از کار افتاد، جلساتش تعطیل شد.»
کار دیگری که کردند مشارکت مردمی بود، افزایش تشکلهای زیست محیطی در زمان خانم ابتکار به طرز بیسابقهای شکل گرفت. بیش از ۳۰۰ تشکل زیست محیطی در زمان ایشان تأسیس شد. مجوز فعالیت گرفت. اما واقعاً سؤال اینجاست که به غیر از یک تعداد محدودی بقیه چه کردند؟ آیا همچنان وجود دارند و یا چه نفع اثرگذاری برای محیط زیستمان داشتند؟
در زمان خانم ابتکار تعداد مناطق حفاظت شده افزایش پیدا کرد. گرچه رؤسای بعد از ایشان هم این کار را پیگیری کردند و به شدت تعداد مناطق حفاظت شده را روی کاغذ افزایش دادند، اما میبینیم که نه تعداد محیطبانها افزایش پیدا کرد نه تسهیلات و نه امکاناتی که بتوانند از مناطق حفاظت شده به درستی حفاظت کنند. در زمان خانم ابتکار استخدام محیطبانها خب مجوز گرفت. اما باید محیطبانها با مدرک دیپلم جذب سازمان میشدند. بسیاری از این افراد علاقهای شاید به کارشان نداشتند و فقط برای اینکه جایی باشد برای استخدام جذب شده بودند. در حالی که بسیاری هستند افراد بدون مدرک دیپلم که واقعاً عاشق کار محیطبانی هستند.
کار مثبت دیگری که در دوره خانم ابتکار شد، ورود پروژههای بینالمللی و سازمانهای بینالمللی بود به ایران. اما خب باز اگر مقیاس را یک خورده با یک ذره بین دقیقتری اندازهگیری کنیم و جلو برویم میبینیم که این پروژههای بینالمللی هم دستاوردهای مندرج در سندشان را هیچکدام نداشتند.
کمیته آلودگی هوا در زمان خانم ابتکار به صورت خیلی جدی جلساتش تشکیل میشد. اقداماتی هم انجام دادند. کارهای مثبتی هم انجام شد اما باز شاید به این دلیل که شالوده و اساس این کاردرست گذاشته نشد، بعد از رفتن ایشان تمام این کمیته از کار افتاد، جلساتش تعطیل شد.»
سال ۱۳۵۰ بود که سازمان شکاربانی و نظارت بر صید به سازمان حفاظت از محیط زیست تغییر کرد. از آن زمان تا به حال این سازمان تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته. پرسش اینجاست که امروز سازمانی که قرار است حافظ یکی از مهمترین گنجینهها و داشتههای مردم ایران باشد، چه مشکلاتی دارد؟ از ناصر کرمی اقلیم شناس و کارشناس محیط زیست بشنویم:
«سازمان حفاظت محیط زیست کنونی از نظر سختافزاری و نرمافزاری خیلی مشکل دارد. سختافزاری این است که هنوز متأسفانه تعداد پاسگاههای محیطبانی یک پنجم استاندارد جهانی است. تعداد محیطبانها یک سوم استاندارد جهانی است. این بحث حفاظت و مراقبت را خب خیلی دشوار کرده. از آن بدتر اینکه پدیده تخریب و تصرف... اینکه نهادهایی میآیند اراضی را تغییر کاربری میدهند. به راحتی وزارت راه میآید توی پارکهای ملی جاده میسازد. جاده تعریض میکند. وزارت نفت کار دیگر میکند. سازمان نمیتواند از آن جایگاه قانونی خودش که بخشی از نهاد ریاست جمهوری است و بالاتر از وزارتخانهها است استفاده کند.»
از آقای کرمی میپرسم حالا در دولت جدید و با مدیریت جدید اولویتها چیست و چه مسایلی اهمیت حیاتی و فوری دارند؟
«قطعاً موضوع خشکسالی. ما تا دو سال پیش کشور دوم در فهرست کشورهای رو در رو با فرسایش خاک بودیم. از دو سال پیش شدیم کشور اول. یعنی ما کشوری هستیم که رده اول فرسایش خاک در دنیا هستیم. ما در همه این ۵۰ سال گذشته همیشه در میان ۱۰ کشور اول رو در رو با پدیده "بیابانزایی" بودیم. یعنی روز به روز بر مساحت بیابانهای ما افزوده شده. از مساحت اراضی مرغوب اراضی کشاورزی، جنگلها و مراتع ما کاسته شده. "بیابانتر" شدیم. الان ما دوباره با یک پدیده جدیدی روبهرو شدیم به نام خشکسالی دورانی. خشکسالی دورانی اغلب چشمانداز را تغییر میدهد. خشکسالی که ممکن است دو دهه یا سه دهه طول بکشد. این، چشمانداز را کلاً تغییر میدهد. جایی که در همه تاریخ میخوانید که جنگل بوده در بقیه تاریخ دیگر جنگل نیست. ناصر خسرو میگوید از هفت فرسخ مانده به کرمان جنگل شروع میشد. یعنی از شعاع ۴۰ کیلومتری کرمان هفتصد هشتصد سال پیش جنگل بوده که این به نظر من نه فقط اولویت محیط زیست ایران بلکه اولویت دولت ایران و مردم ایران، اولویت همه زندگی ما باید باشد.»
و راهکار عملی برای پرداختن به بحرانی در این سطح چه میتواند باشد؟
«یک جایی در دولت حاکمیت باید این را به صورت خیلی ستادی و ضربتی پیگیری کند. فعلاً در مرحله اول شاید لازم باشد ما یک مشاور بینالمللی بگیریم که به صورت دقیق به ما بگوید که اصلاً مدل نوسانات علمی در دهههای آینده ما چیست؟ چقدر داریم خشکتر میشویم؟ چقدر داریم گرمتر میشویم؟ کجاها بیشتر متاثر میشود از این ماجرا و کجاها کمتر؟ و راهها چیست؟»
همزمان سام خسروی فرد دیگر کارشناس محیط زیست حاضر در این بحث از ضرورت به کارگیری دوباره کارشناسان خبرهای میگوید که همه از سازمان محیط زیست رو برگرداندهاند:
«خانم ابتکار زمانی که وارد سازمان محیط زیست شدند شرایطی به وجود آمد که کارشناسان قدیمی و خبره که بیش از ۲۰ سال شاید سابقه داشتند تعدادی شان مجبور شدند سازمان را ترک کنند. فکر میکنم یکی از کارهایی که ایشان میتواند بکند در وهله اول جلب نظر این چهرههای مبرز و کارآزموده در حوزه محیط زیست است که با کمک اینها بتوانند قدمی از قدم بردارند. نکته دیگر راهاندازی مجدد شورای عالی حفاظت از محیط زیست است. خانم ابتکار باید مقابل طرحهای ویرانگری که به اسم بهبود وضعیت مثلاً دریاچه ارومیه است، بایستد. با همکاری سازمان برنامه آن طرح معطل مانده از سال ۱۳۵۴ به سامان برسد و به اجرا در بیاید. طرحی به نام آمایش سرزمین. شاید بتواند از این بحران به وجود آمده در حوزه محیط زیست اندکی کاسته شود.»
چشمهای نگران بحران زیست محیطی ایران به او دوخته شده. حالا دولت حسن روحانی از زنی که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ تا به حال همیشه در صحنه بوده خواسته تا یک بار دیگر به میدان بحرانزده محیط زیست ایران پا بگذارد.