لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۵۲

یاداشت: جشنواره مطبوعات؛ جشن عروسی در غیبت عروس و داماد


نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های مطبوعات در اغلب کشورهای جهان با اقبال گسترده رسانه‌ها، مردم، مخاطبان و روزنامه‌نویسان مواجه شده و رسانه‌ها، که در سمت دادن و برانگیختن افکار عمومی نقشی کارساز دارند، نمایشگاه‌های مطبوعات را به رخدادی مهم بدل می‌کنند.


اما «پانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات و خبرگزاری‌ها»، که روز یک شنبه ۲۶ آبان ماه در مصلای تهران افتتاح شد و تا دوم آذر ادامه خواهد یافت، به رغم دو واژه پرمدعای «جشنواره» و «بین‌المللی» در عنوان پر طمطراق خود و به رغم ادعاهای بحث انگیز وزیر ارشاد در سخنرانی افتتاحیه این نمایشگاه، نه فقط با بی‌اعتنایی مردم، مخاطبان و روزنامه‌نویسان مستقل و حرفه‌ای ایران رو به رو شد که حتی توجه جدی رسانه‌ها و خبرگزاری‌های حکومتی را نیز جلب نکرد.



جمهوری اسلامی در سی سال گذشته کار خبری و رسانه‌ای و روزنامه‌نویسی ایران را با حذف روزنامه‌نگاری مستقل، به ژورنالیسم جناح‌های حکومتی تقلیل داده و حتی در این عرصه محدود نیز هر از چندی تیغ سانسور را بر گردن رسانه‌های جناح‌های حکومتی فرود می‌آورد

گزارش‌های خبری و تصویری خبرگزاری‌های دولتی و نیمه دولتی ایران از غیبت بازدیدکنندگان مردمی و روزنامه‌نویسان حرفه‌ای مستقل در نمایشگاه خبر دادند و خبرهای سه روز اول نمایشگاه، حتی در رسانه‌ها و خبرگزاری‌های طرفدار دولت، حداکثر در حاشیه مطرح و به دو خبر سخنرانی وزیر ارشاد و معاون او محدود شد.


جشنواره سانسور


دولت ایران در سی سال گذشته در میان دولت‌هایی که آزادی بیان و آزادی مطبوعات را پایمال کرده و از گردش آزاد خبر، اطلاعات و افکار متنوع در جامعه جلوگیری می‌کنند، همواره بر صدر جدول نشسته، در ردیف‌های اول جای داشته و لقب‌هایی چون «زندان بزرگ مطبوعات»، «دشمن بزرگ آزادی بیان» و... را کسب کرده است.


خبرگزاری‌ها، مطبوعات و رسانه‌ها، که گردش آزاد خبر، اطلاعات و افکار گوناگون را در جامعه بر عهده دارند، با «استقلال، عینیت و ناجانبداری سیاسی و مکتبی و توانایی‌های حرفه‌ای» تعریف می‌شوند اما جمهوری اسلامی در سی سال گذشته کار خبری و رسانه‌ای و روزنامه‌نویسی ایران را با حذف روزنامه‌نگاری مستقل، به ژورنالیسم جناح‌های حکومتی تقلیل داده و حتی در این عرصه محدود نیز هر از چندی تیغ سانسور را بر گردن رسانه‌های جناح‌های حکومتی فرود می‌آورد.


جمهوری اسلامی با مشروط کردن انتشار نشریه و تأسیس رسانه و خبرگزاری به کسب مجوز دولتی، که فقط برای وابستگان به جناح‌های حکومتی صادر می‌شود، با قانون مطبوعاتی که به استناد آن هر رسانه‌ای را می‌توان توقیف کرد، با نگاه امنیتی به فرهنگ، که نه فقط انتقاد که حتی ناجانبداری و استقلال از حکومت را تهاجم فرهنگی تلقی می‌کند، با بهره‌گیری از یارانه‌های دولتی برای تشدید سانسور و با سرکوب نهادهای امنیتی، قضایی و انتظامی که اهرم‌هایی چون زندان، شکنجه و تبعید تحمیلی را علیه روزنامه‌نگاران مستقل یا منتقد به کار می‌برند و...، نشریات و خبرگزاری‌ها را به نشریات و خبرگزاری‌های دولتی، نیمه دولتی و وابسته به جناح‌های حکومتی تقلیل داده است.


در چینین موقعیتی که حتی محتاط ترین نشریات و رسانه‌های حکومتی نیز از تیغ سانسور و توقیف در امان نیستند، برگزاری جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها را می‌توان به جشن عروسی تشبیه کرد که به رغم مرگ عروس و داماد، تنها برای حفظ سنت و تظاهر به شادمانی برپا می‌شود و همه میهمانان که از مرگ عروس و داماد با خبراند، برای آنان «عمر دراز و خوشبختی» آرزو می‌کنند تا سنت را رعایت کنند.


آقای صفار هرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سخنرانی افتتاحیه خود در پانزدهمین نمایشگاه مطبوعات «مقایسه و بررسى شرایط دیروز و امروز مطبوعات» را «موجب افتخار و غرور هر ایرانى» دانست چرا که به گفته او «فضاى حاکم بر نشریات، فضایى توأم با آزادى و اطلاع ‌‌ رسانى به طور جامع‌الاطراف است».



وزیر ارشاد با چشم پوشی بر سانسور و خود سانسوری حاکم بر مطبوعات و محدود شدن مطبوعات به رسانه‌های حکومتی، که بی اعتمادی مخاطبان و تیراژ پایین را به دنبال می‌آورد، تیراژ پایین مطبوعات ایران را به «ذائقه مردم» نسبت داد که « با فرهنگ شفاهى بیشتر از فرهنگ کتبى آشنا» است

آقای صفار هرندی در اثبات مدعای خود اما فقط به آمار کمی استناد کرد و گفت «بیش از ۲ هزار نشریه در کشور منتشر مى‌شود»، «حداقل ۱۵۰ عنوان روزنامه به صورت سراسرى و بعضاً استانى و محلى در حال انتشار است».


«بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ عنوان نشریه، روزنامه و مجله در سراسر کشور براى فعالیت اعلام حضور کرده‌اند که از این تعداد حدود ۲ هزار و ۹۰۰ نشریه منتشر مى‌شوند»، «از افتخارات دولت نهم این است که یک هزار و ۶۰ عنوان نشریه در ۳ سال گذشته مجوز چاپ گرفته‌اند».


شاید برخی کمیت‌ها، در نقطه‌ای به کیفیت بدل شوند اما در دنیای مطبوعات، آمار کمی نشانه آزادی بیان نیست و افزایش نامناسب تعداد ناشران و نشریات در ایران را، که با تیراژ پایین کتاب و مطبوعات ناهمخوان است، نه آزادی گردش خبر، اطلاعات و افکار متنوع، که بدل شدن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به موسسه توزیع یارانه‌های دولتی توضیح می‌دهد.


آقای صفار هرندی نیز در سخنرانی خود پس از «افتخار» به افزایش تعداد نشریات گفت «اما تیراژ مطبوعات کشور بالا نیست».


وزیر ارشاد با چشم پوشی بر سانسور و خود سانسوری حاکم بر مطبوعات و محدود شدن مطبوعات به رسانه‌های حکومتی، که بی اعتمادی مخاطبان و تیراژ پایین را به دنبال می‌آورد، تیراژ پایین مطبوعات ایران را به «ذائقه مردم» نسبت داد که « با فرهنگ شفاهى بیشتر از فرهنگ کتبى آشنا» است.


چه کسانی هو می‌کنند؟


آقای صفار هرندی در باره آزادی مطبوعات در ایران گفت: « اگر کسى در شرایط حاضر ادعا کند که ما دچار شرایط اختناق و خاموشى هستیم قاعدتاً از سوى دیگران هو مى‌شود».


وزیر ارشاد در اثبات ادعای خود به انتقادهای گسترده مطبوعات از محمود احمدی‌نژاد اشاره کرد و با اشاره به سخنان آقایان هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، دو رئیس جمهور پیشین که در چند هفته اخیر از نبودن آزادی مطبوعات در دوران دولت نهم اظهار نگرانی کرده‌اند، گفت: «من از نگرانى برخى شخصیت‌ها درباره آزادى مطبوعات متعجبم، به یاد مى‌آورم آنان در دوران مسئولیت خود به خاطر یک انتقاد کاملاً عادى و معمولى چنان برآشفته، نگران و ناراحت مى‌شدند که کار به گریه و گریستن در مقابل تریبون‌هاى عمومى مى‌افتاد. من تعجب مى‌کنم کسانى با این سطح تحمل در دوران خود، چگونه از شرایط فعلى مطبوعات ابراز نگرانى مى‌کنند».


آقای وزیر ارشاد در سخنرانی افتتاحیه خود آرزو می‌کند که «دیگران» منتقدان سانسور مطبوعات در ایران را به سود دولت «هو» کنند اما «دیگران»، ــ افکار عمومی، مردم، مخاطبان و روزنامه نویسان حرفه ای ایران ــ با بی‌اعتنایی به جشنواره مطبوعات به تقلیل مطبوعات ایران به ژورنالیسم جناح‌های حکومتی پاسخ دادند.


XS
SM
MD
LG