چندی پیش خبرگزاری مهر از احتمال ریزش پل تاریخی گرگر بر روی سازههای آبی شوشتر خبر داد. حالا به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی بخشی از این پل به دلیل آنچه که تردد ماشین آلاتسنگین و ریزش باران عنوان شده، تخریب شده است.
با ریزش بخشهایی از این پل تاریخی، مجموعه سازههای آبی شوشتر که جزو میراث جهانی یونسکو نیز هست، در معرض آسیب جدی قرار گرفته است.
بیژن روحانی، کارشناس میراث فرهنگی مقیم لندن، به پرسشهای رادیو فردا در این مورد پاسخ داده است.
این مجموعه بزرگ از سال ۲۰۰۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. اما بلافاصله بعد از اینکه ثبت شد، در همان حدود دو سال پیش، مشکلی برای پل گرگر پیش آمد و آن طور که خبرگزاریهای ایران خبرش را منتشر کردند، بخشی از این پل فرو ریخت.
آن زمان علت این فرو ریختگی، مرمت نادرست اعلام شد. من به اخبار خبرگزاریهای داخل ایران استناد میکنم که گفتند که گویا از تعدادی از فارغالتحصیلات رشته مرمت که آگاهی و تجربه کاملی هم نداشته اند برای مرمت این پل استفاده شده بود و در نهایت بخشی از آن فرو ریخته بود.
از آن زمان تا کنون این پل دچار مشکل بوده و یک خط آن را بسته بودند و برای عبور و مرور فقط از یک طرف این پل استفاده می شده است.
ظاهراً تا به حال نتوانستهاند یک چاره اصولی و حفاظتی برای مرمت این پل به کار ببرند و اکنون دوباره اخباری منتشر شده است که نشان میدهد که بخش دیگری از این پل فرو ریخته است.
سؤال اینجاست که وقتی شما یک اثر تاریخی را در فهرست جهانی یونسکو به ثبت میرسانید، آیا فقط این کار را میکنید تا آمار آثار تاریخی ثبت شده در فهرست میراث جهانی را بالاتر ببرید و به جهان نشان بدهید که هر ساله ما داریم یک اثری را به ثبت میرسانیم؟
یا اینکه بعد از ثبت شدن یک اثر تاریخی در فهرست سازمان یونسکو، یک برنامه مدیریتی و از پیش اندیشیده شده برای حفظ آن اثر وجود دارد؟
وقتی که دو سال در مورد یک سازه ثبت شده در میراث جهانی، ایرادی وجود داشته باشد ما نمیتوانیم ادعا کنیم که باران آمد، سیل آمد و ما غافلگیر شدیم و بخشی از آن سازه فرو ریخت.
ثبت آثار تاریخی در فهرست میراث جهانی ممکن است که بتواند اعتباری برای ما در دنیا به وجود بیاورد. اما اگر به آن اثر توجهی نکنیم و تخریبی متوجه آن شود، بیاعتباری و صدمهای که از این راه میخوریم، قطعاً سنگینتر از آن اعتبار اولیه است.
بخش مهمی از این سازههای آبی در زمان ساسانیان ساخته شده است. اما شواهدی هم وجود دارد که بخشهایی از این سازهها، قدمت بیشتری دارند و حتی کسانی که در این مورد به طور تخصصی مطالعه کردهاند، از دوران هخامنشی هم نام میبرند.
اما اجزای مهمی از این سازهها در دوران ساسانیان شکل گرفته است. به عنوان مثال گفته میشود وقتی که شاهپور، امپراطور ساسانی توانست امپراطور رم را شکست بدهد، از بخشی از اسیران و نیرو و توان مهندسی آنان برای ساخت برخی از اجزای این سازههای آبی استفاده کرد.
نهر گرگر شاخهای است که از رودخانه کارون جدا می شود و در واقع یک نهر دستکند مصنوعی و حتی به اعتقاد برخی از کارشناسان بزرگترین نهر دستکند ایران است که در دوران ساسانی احداث شده ست.
چنانچه گفته می شود، کف این نهر را به منظور کنترل آب و برای اینکه جریان آب بیش از حد باعث گودی این نهر نشود، سنگفرش کردهاند و این شاخه از رودخانه وقتی از کارون جدا میشود وارد تونلهایی میشود و بعد از اینکه آسیابهای مشهور شوشتر را به گردش در آورد از دل صخرهها با فشار خیلی زیادی خارج میگردد.
این نهر علاوه بر کاربرد صنعتی خاصی که دارد، یعنی باعث گرداندن آسیابهای شوشتر میشود، در عین حال نیز وقتی با فشار از دل صخره خارج میشود یک منظره زیبا و منحصر به فردی را در شوشتر به وجود میآورد.
بر بالای این مجموعه نیز پل یا بند گرگر وجود دارد که بالای این آسیابها و آبشارها قرار گرفته است و این پل را به زمان صفویه نسبت میدهند.
در دشت خوزستان ایران که رودخانه کارون در آن جریان دارد همیشه استفاده و کنترل این رودخانه مهم که در حقیقت یکی از پرآبترین و بزرگترین رودخانههای ایران است، همواره مورد توجه انسانهایی بوده است که از دوران باستان در حوالی این رودخانه مهم زندگی میکردهاند.
اهمیت رودخانه کارون هنوز هم تا امروز هم حفظ شده است. چرا که این رودخانه کماکان هم مورد توجه انسان معاصر قرار دارد.
در دشت خوزستان و در حوالی شهر شوشتر یک مجموعه بزرگی از ساختارهای آبی از دوران باستان به تدریج ساخته شد و شکل گرفت و به تدریج پلها، سدها، بندها ،آسیاب ها و آبشارها به آن افزوده شد که همه اینها روی همه رفته مجموعه بزرگی را به وجود آوردند که کار کنترل و توزیع آب در دشت خوزستان را انجام میداد.
بنابر این این سازهها توانسته بودند که منطقه خوزستان را به عنوان قطب مهمی از نظر کشاورزی و حتی صنعتی تبدیل کنند. میتوانم بگویم که اهمیت این ساختارها در هماهنگی خاصی است که در این مجموعه به چشم میخورد.
با ریزش بخشهایی از این پل تاریخی، مجموعه سازههای آبی شوشتر که جزو میراث جهانی یونسکو نیز هست، در معرض آسیب جدی قرار گرفته است.
بیژن روحانی، کارشناس میراث فرهنگی مقیم لندن، به پرسشهای رادیو فردا در این مورد پاسخ داده است.
- آقای روحانی، دلایل تخریب پل گرگر چیست؟
این مجموعه بزرگ از سال ۲۰۰۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. اما بلافاصله بعد از اینکه ثبت شد، در همان حدود دو سال پیش، مشکلی برای پل گرگر پیش آمد و آن طور که خبرگزاریهای ایران خبرش را منتشر کردند، بخشی از این پل فرو ریخت.
آن زمان علت این فرو ریختگی، مرمت نادرست اعلام شد. من به اخبار خبرگزاریهای داخل ایران استناد میکنم که گفتند که گویا از تعدادی از فارغالتحصیلات رشته مرمت که آگاهی و تجربه کاملی هم نداشته اند برای مرمت این پل استفاده شده بود و در نهایت بخشی از آن فرو ریخته بود.
از آن زمان تا کنون این پل دچار مشکل بوده و یک خط آن را بسته بودند و برای عبور و مرور فقط از یک طرف این پل استفاده می شده است.
ظاهراً تا به حال نتوانستهاند یک چاره اصولی و حفاظتی برای مرمت این پل به کار ببرند و اکنون دوباره اخباری منتشر شده است که نشان میدهد که بخش دیگری از این پل فرو ریخته است.
سؤال اینجاست که وقتی شما یک اثر تاریخی را در فهرست جهانی یونسکو به ثبت میرسانید، آیا فقط این کار را میکنید تا آمار آثار تاریخی ثبت شده در فهرست میراث جهانی را بالاتر ببرید و به جهان نشان بدهید که هر ساله ما داریم یک اثری را به ثبت میرسانیم؟
یا اینکه بعد از ثبت شدن یک اثر تاریخی در فهرست سازمان یونسکو، یک برنامه مدیریتی و از پیش اندیشیده شده برای حفظ آن اثر وجود دارد؟
وقتی که دو سال در مورد یک سازه ثبت شده در میراث جهانی، ایرادی وجود داشته باشد ما نمیتوانیم ادعا کنیم که باران آمد، سیل آمد و ما غافلگیر شدیم و بخشی از آن سازه فرو ریخت.
ثبت آثار تاریخی در فهرست میراث جهانی ممکن است که بتواند اعتباری برای ما در دنیا به وجود بیاورد. اما اگر به آن اثر توجهی نکنیم و تخریبی متوجه آن شود، بیاعتباری و صدمهای که از این راه میخوریم، قطعاً سنگینتر از آن اعتبار اولیه است.
- برخی از کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند که قدمت این سازه های آبی به دوران هخامنشیان میرسد. برخی دیگر بر این باورند که زمان ساخت آنها به دوران ساسانیان برمیگردد. به اعتقاد شما قدمت این سازههای آبی به چه دورانی برمیگردد؟
بخش مهمی از این سازههای آبی در زمان ساسانیان ساخته شده است. اما شواهدی هم وجود دارد که بخشهایی از این سازهها، قدمت بیشتری دارند و حتی کسانی که در این مورد به طور تخصصی مطالعه کردهاند، از دوران هخامنشی هم نام میبرند.
اما اجزای مهمی از این سازهها در دوران ساسانیان شکل گرفته است. به عنوان مثال گفته میشود وقتی که شاهپور، امپراطور ساسانی توانست امپراطور رم را شکست بدهد، از بخشی از اسیران و نیرو و توان مهندسی آنان برای ساخت برخی از اجزای این سازههای آبی استفاده کرد.
نهر گرگر شاخهای است که از رودخانه کارون جدا می شود و در واقع یک نهر دستکند مصنوعی و حتی به اعتقاد برخی از کارشناسان بزرگترین نهر دستکند ایران است که در دوران ساسانی احداث شده ست.
چنانچه گفته می شود، کف این نهر را به منظور کنترل آب و برای اینکه جریان آب بیش از حد باعث گودی این نهر نشود، سنگفرش کردهاند و این شاخه از رودخانه وقتی از کارون جدا میشود وارد تونلهایی میشود و بعد از اینکه آسیابهای مشهور شوشتر را به گردش در آورد از دل صخرهها با فشار خیلی زیادی خارج میگردد.
این نهر علاوه بر کاربرد صنعتی خاصی که دارد، یعنی باعث گرداندن آسیابهای شوشتر میشود، در عین حال نیز وقتی با فشار از دل صخره خارج میشود یک منظره زیبا و منحصر به فردی را در شوشتر به وجود میآورد.
بر بالای این مجموعه نیز پل یا بند گرگر وجود دارد که بالای این آسیابها و آبشارها قرار گرفته است و این پل را به زمان صفویه نسبت میدهند.
- آقای روحانی، سازههای آبی شوشتر به لحاظ معماری و به لحاظ ساخت و ساز، چه اهمیتی مابین آثار باستانی ایران دارد؟
در دشت خوزستان ایران که رودخانه کارون در آن جریان دارد همیشه استفاده و کنترل این رودخانه مهم که در حقیقت یکی از پرآبترین و بزرگترین رودخانههای ایران است، همواره مورد توجه انسانهایی بوده است که از دوران باستان در حوالی این رودخانه مهم زندگی میکردهاند.
اهمیت رودخانه کارون هنوز هم تا امروز هم حفظ شده است. چرا که این رودخانه کماکان هم مورد توجه انسان معاصر قرار دارد.
در دشت خوزستان و در حوالی شهر شوشتر یک مجموعه بزرگی از ساختارهای آبی از دوران باستان به تدریج ساخته شد و شکل گرفت و به تدریج پلها، سدها، بندها ،آسیاب ها و آبشارها به آن افزوده شد که همه اینها روی همه رفته مجموعه بزرگی را به وجود آوردند که کار کنترل و توزیع آب در دشت خوزستان را انجام میداد.
بنابر این این سازهها توانسته بودند که منطقه خوزستان را به عنوان قطب مهمی از نظر کشاورزی و حتی صنعتی تبدیل کنند. میتوانم بگویم که اهمیت این ساختارها در هماهنگی خاصی است که در این مجموعه به چشم میخورد.