حدود ۱۰ سال از رخدادهای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میگذرد. در آن حوادث حدود سه هزار تن از گوشه و کنار جهان در نیویورک، ویرجینیا و پنسیلوانیا جان باختند. آن رخدادها به دو جنگ در افغانستان و عراق منجر شد و سیاست خارجی ایالات متحده را به نحوی بنیادی تغییر داد.
انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده و انتخاب جرج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۴ و باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ کاملا تحت تأثیر «جنگ علیه تروریسم» در این کشور بودند و فضای اجتماعی و راهبردهای امنیتی این کشور پس از این رخدادها تحولی جدی یافت. حتی در فضای پس از بن لادن ملاحظات امنیتی برای عملیات تروریستی در واکنش به مرگ وی در ساعات اولیه پس از انتشار خبر در نظر گرفته شده است. آیا کشته شدن اسامه پایان یک دوره در تاریخ ایالات متحده و خاورمیانه را رقم میزند؟
رنجها و التیامها
کشته شدن اسامه از رنج بازماندگان رخدادهای ۱۱ سپتامبر نخواهد کاست اما مرحلهای کلیدی است در التیام یافتن کسانی که یک دهه با رنجهای ناشی از آن زیسته و هنوز امکان تکرار آن را به عیان احساس میکنند. به همین دلیل شور و اشتیاق در ساعات پایانی شب پس از اعلام خبر و سخنان کوتاه رئیس جمهور برخی شهرهای امریکا را فرا گرفت.
مردم امریکا با گوشت و پوست احساس کردهاند که اسامه و دیگر اسلامگرایان ضد غربی حتی در استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکربی و هستهای علیه دنیایی که مطابق اندیشه و باور آنها نیست ابایی ندارند. آنها فقط به نابودی میاندیشند و نه طرح خود به عنوان یک هویت در کنار دیگر هویات اجتماعی.
مرگ رهبر سازمان اسلامگرای القاعده این نکته را به اسلامگرایان همراه متذکر میشود که اقدامات آنها بدون پیامد نیست. اسلامگرایان شیعه و سنی کشتن انسانهای بیدفاع و مخالفان خود را جهاد علیه دشمن و رفع فتنه معرفی میکنند و برای گسترش طلبی و کسب قدرت سیاسی از همه ظرفیتهای دین در جوامع خود بهره میگیرند. آنها کمتر هزینهای برای اقدامات خود پرداختهاند. کشته شدن افرادی مثل اسامه این هزینه را در پیش چشمان کسانی که میخواهند این راه را دنبال کنند به روشنی قرار میدهد.
توطئهاندیشی و فرار از مسئولیت
توطئه اندیشان و تبلیغاتچیهای اسلامگرا بالاخص در جهان عرب و کشورهایی با اکثریت مسلمان رخدادهای ۱۱ سپتامبر را به رهبران ایالات متحده نسبت دادند به این دلیل واهی که پس از مرگ هزاران تن رهبران غربی توانستند به دو کشور در دنیای اسلام حمله کنند.
اراده نفی مسئولیت کشتار حدود سه هزار غیر نظامی که در میان آنها زنان و کودکان نیز به چشم میخورند انگیزه اصلی پناه آوردن به توطئهپردازی در میان اسلامگرایان سنی و شیعه بوده است. آخرین حلقه این توطئهاندیشان رئیس دولت جمهوری اسلامی، محمود احمدینژاد بود.
اسلامگرایان نظامیگرا در عین حال اعلام میکردهاند که اسامه مرده است و امریکاییها مرگ وی را اعلام نمیکنند تا به اشغال افغانستان ادامه دهند. اسامه بن لادن در یک گفتوگو که نوار ویدیویی آن موجود است به صراحت به گونهای سخن میگوید که خود حمله به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را طراحی کرده بود. همچنین مدارک روشن مداخله اعضای القاعده در عملیات ۱۱ سپتامبر در معرض دید عموم قرار گرفته است. آنها که این مدارک را ندیدهاند نمیخواهند چشمان خود را باز کنند.
پیروزی نمادین
اسامه در سالهای اخیر دیگر نقش و کارکرد عملیاتی نداشت اما مرگ وی بدون هیچگونه تلفات برای نیروهای امریکایی هم برای دولت و مردم امریکا یک پیروزی بزرگ به شمار میآید و هم عاملی مخرب برای روحیه شبکههای تروریستی است.
دولت امریکا به مردم این کشور قول داده بود که در نهایت اسامه بن لادن را از میان خواهد برداشت. این دولت با انجام این وعده به مخالفان این کشور یاد آوری میکند که علی رغم مدعیات دشمنان این کشور مبنی بر افول قدرت دولت امریکا، این کشور هنوز قادر است به اهداف نظامی و امنیتیاش در منطقهای پر آشوب دست یابد. این رخداد بر منزلت و اقتدار ایالات متحده در افکار عمومی خواهد افزود.
کشته شدن اسامه به معنای پایان عملیات مسلحانه و تروریستی ضد امریکایی نخواهد بود اما مرگ یک رهبر اسطورهای اسلامگرایان که ضربهای جدی بر نمادهای قدرت نظامی و اقتصادی ایالات متحده وارد آورد در کنار افول این ایدئولوژی در جهان اسلام نوید دنیایی کمتر خشونتآمیز را میدهد. اسلامگرایان که در یک دوره خشونت را به امری مقدس تبدیل کرده بودند اکنون افکار عمومی کشورهای خود را علیه خشونت مشاهده میکنند.
عصری تازه
اگر مرگ اسامه بن لادن را در کنار جنبشهای دمکراسیخواه جهان عرب در سال ۲۰۱۱ بگذاریم نشانههای دورهای تازه را در کشورهایی با اکثریت مسلمان مشاهده میکنیم: اینکه دیگر نمیتوان قدرتهای جهانی و بالاخص ایالات متحده و سیاست خارجی آنها را مسئول مشکلات جوامع تلقی کرد و حرکتهای خشونت آمیز علیه قدرتهای جهانی و ملی در این عصر و زمانه راه حل مشکلات سیاسی و اقتصادی نیست.
کسانی که امروز در جنبشهای سیاسی جهان عرب حضور دارند با حرکت خود اعلام میکنند که استبداد و دیکتاتوری مانع اصلی توسعه و عدالت اجتماعی در جوامع خاورمیانه هستند و نه دشمنان فرضی و توهمی که اسلامگرایان برای رام کردن تودهها بر میسازند.
مخالفت با غرب یا قرار داشتن در محور ضد امریکایی دیگر نمیتواند جوانان سوری و ایرانی را در برابر استبداد و فساد و تبعیض خلع سلاح کند همچنانکه همپیمانی با قدرتهای خارجی نمیتواند به بقای رژیمهای مبارک و بن علی و صالح بینجامد. بزرگترین بازندگان جنبشهای غیر خشونتآمیز جهان عرب القاعده و حزبالله لبنان هستند.
نتایج این رخداد
مرگ بن لادن چهار پیامد مهم در بر خواهد داشت:
۱. این رخداد در آستانهٔ خروج بخشی از نیروهای ایالات متحده از افغانستان به نیروهای باقی مانده روحیهای تازه خواهد بخشید. طالبان شرایط دشوارتری در برابر نیروهای ناتو در افغانستان خواهد داشت. زنان و دختران افغان میتوانند طالبان را یک گام دورتر از سرکوب آنها مشاهده کنند.
۲. اوباما از دوره مبارزات تبلیغات انتخاباتی خویش بر خروج نیروهای امریکایی از عراق و تمرکز بر افغانستان تاکید داشته است. این مرگ نشانهای از موفقیت سیاست اوباما در این قلمرو بوده است و این امر موقعیت اوباما را در فضای سیاسی این کشور تقویت خواهد کرد. همچنین مرگ بن لادن موقعیت اوباما را در انتخابات آینده ریاست جمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۱۲ محکمتر خواهد ساخت.
۳. نیروهای ضد امریکایی در خاورمیانه از مخالفت خود با ایالات متحده نخواهند کاست اما کشته شدن اسامه هزینههای مبارزه مسلحانه را برای آنها روشنتر خواهد ساخت. این امر استخدام نیرو برای سازمانهای تروریستی را دشوارتر خواهد ساخت. و
۴. علی رغم انتقاداتی که در مورد کشتار برخی غیر نظامیان در کنار عناصر اسلامگرای مسلح در حملات هواپیماهای بدون سرنشین وجود دارد موفقیت این گونه حملات در وادار کردن اسامه به ترک مناطق کوهستانی و رو کردن به زندگی در مناطق شهری (حدود یک ساعت فاصله با اسلام آباد، که به کشتن وی منجر شد) باعث خواهد شد که این هواپیماها در عملیات نظامی ایالات متحده جایگاه خود را تقویت و تحکیم کنند.
-------------------------------------------------------------------------------------
*نظرات طرح شده در این مطلب، الزاماً دیدگاههای رادیو فردا نیست
انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده و انتخاب جرج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۴ و باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ کاملا تحت تأثیر «جنگ علیه تروریسم» در این کشور بودند و فضای اجتماعی و راهبردهای امنیتی این کشور پس از این رخدادها تحولی جدی یافت. حتی در فضای پس از بن لادن ملاحظات امنیتی برای عملیات تروریستی در واکنش به مرگ وی در ساعات اولیه پس از انتشار خبر در نظر گرفته شده است. آیا کشته شدن اسامه پایان یک دوره در تاریخ ایالات متحده و خاورمیانه را رقم میزند؟
رنجها و التیامها
کشته شدن اسامه از رنج بازماندگان رخدادهای ۱۱ سپتامبر نخواهد کاست اما مرحلهای کلیدی است در التیام یافتن کسانی که یک دهه با رنجهای ناشی از آن زیسته و هنوز امکان تکرار آن را به عیان احساس میکنند. به همین دلیل شور و اشتیاق در ساعات پایانی شب پس از اعلام خبر و سخنان کوتاه رئیس جمهور برخی شهرهای امریکا را فرا گرفت.
مردم امریکا با گوشت و پوست احساس کردهاند که اسامه و دیگر اسلامگرایان ضد غربی حتی در استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکربی و هستهای علیه دنیایی که مطابق اندیشه و باور آنها نیست ابایی ندارند. آنها فقط به نابودی میاندیشند و نه طرح خود به عنوان یک هویت در کنار دیگر هویات اجتماعی.
مرگ رهبر سازمان اسلامگرای القاعده این نکته را به اسلامگرایان همراه متذکر میشود که اقدامات آنها بدون پیامد نیست. اسلامگرایان شیعه و سنی کشتن انسانهای بیدفاع و مخالفان خود را جهاد علیه دشمن و رفع فتنه معرفی میکنند و برای گسترش طلبی و کسب قدرت سیاسی از همه ظرفیتهای دین در جوامع خود بهره میگیرند. آنها کمتر هزینهای برای اقدامات خود پرداختهاند. کشته شدن افرادی مثل اسامه این هزینه را در پیش چشمان کسانی که میخواهند این راه را دنبال کنند به روشنی قرار میدهد.
توطئهاندیشی و فرار از مسئولیت
توطئه اندیشان و تبلیغاتچیهای اسلامگرا بالاخص در جهان عرب و کشورهایی با اکثریت مسلمان رخدادهای ۱۱ سپتامبر را به رهبران ایالات متحده نسبت دادند به این دلیل واهی که پس از مرگ هزاران تن رهبران غربی توانستند به دو کشور در دنیای اسلام حمله کنند.
اراده نفی مسئولیت کشتار حدود سه هزار غیر نظامی که در میان آنها زنان و کودکان نیز به چشم میخورند انگیزه اصلی پناه آوردن به توطئهپردازی در میان اسلامگرایان سنی و شیعه بوده است. آخرین حلقه این توطئهاندیشان رئیس دولت جمهوری اسلامی، محمود احمدینژاد بود.
اسلامگرایان نظامیگرا در عین حال اعلام میکردهاند که اسامه مرده است و امریکاییها مرگ وی را اعلام نمیکنند تا به اشغال افغانستان ادامه دهند. اسامه بن لادن در یک گفتوگو که نوار ویدیویی آن موجود است به صراحت به گونهای سخن میگوید که خود حمله به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را طراحی کرده بود. همچنین مدارک روشن مداخله اعضای القاعده در عملیات ۱۱ سپتامبر در معرض دید عموم قرار گرفته است. آنها که این مدارک را ندیدهاند نمیخواهند چشمان خود را باز کنند.
پیروزی نمادین
اسامه در سالهای اخیر دیگر نقش و کارکرد عملیاتی نداشت اما مرگ وی بدون هیچگونه تلفات برای نیروهای امریکایی هم برای دولت و مردم امریکا یک پیروزی بزرگ به شمار میآید و هم عاملی مخرب برای روحیه شبکههای تروریستی است.
دولت امریکا به مردم این کشور قول داده بود که در نهایت اسامه بن لادن را از میان خواهد برداشت. این دولت با انجام این وعده به مخالفان این کشور یاد آوری میکند که علی رغم مدعیات دشمنان این کشور مبنی بر افول قدرت دولت امریکا، این کشور هنوز قادر است به اهداف نظامی و امنیتیاش در منطقهای پر آشوب دست یابد. این رخداد بر منزلت و اقتدار ایالات متحده در افکار عمومی خواهد افزود.
کشته شدن اسامه به معنای پایان عملیات مسلحانه و تروریستی ضد امریکایی نخواهد بود اما مرگ یک رهبر اسطورهای اسلامگرایان که ضربهای جدی بر نمادهای قدرت نظامی و اقتصادی ایالات متحده وارد آورد در کنار افول این ایدئولوژی در جهان اسلام نوید دنیایی کمتر خشونتآمیز را میدهد. اسلامگرایان که در یک دوره خشونت را به امری مقدس تبدیل کرده بودند اکنون افکار عمومی کشورهای خود را علیه خشونت مشاهده میکنند.
عصری تازه
اگر مرگ اسامه بن لادن را در کنار جنبشهای دمکراسیخواه جهان عرب در سال ۲۰۱۱ بگذاریم نشانههای دورهای تازه را در کشورهایی با اکثریت مسلمان مشاهده میکنیم: اینکه دیگر نمیتوان قدرتهای جهانی و بالاخص ایالات متحده و سیاست خارجی آنها را مسئول مشکلات جوامع تلقی کرد و حرکتهای خشونت آمیز علیه قدرتهای جهانی و ملی در این عصر و زمانه راه حل مشکلات سیاسی و اقتصادی نیست.
کسانی که امروز در جنبشهای سیاسی جهان عرب حضور دارند با حرکت خود اعلام میکنند که استبداد و دیکتاتوری مانع اصلی توسعه و عدالت اجتماعی در جوامع خاورمیانه هستند و نه دشمنان فرضی و توهمی که اسلامگرایان برای رام کردن تودهها بر میسازند.
مخالفت با غرب یا قرار داشتن در محور ضد امریکایی دیگر نمیتواند جوانان سوری و ایرانی را در برابر استبداد و فساد و تبعیض خلع سلاح کند همچنانکه همپیمانی با قدرتهای خارجی نمیتواند به بقای رژیمهای مبارک و بن علی و صالح بینجامد. بزرگترین بازندگان جنبشهای غیر خشونتآمیز جهان عرب القاعده و حزبالله لبنان هستند.
نتایج این رخداد
مرگ بن لادن چهار پیامد مهم در بر خواهد داشت:
۱. این رخداد در آستانهٔ خروج بخشی از نیروهای ایالات متحده از افغانستان به نیروهای باقی مانده روحیهای تازه خواهد بخشید. طالبان شرایط دشوارتری در برابر نیروهای ناتو در افغانستان خواهد داشت. زنان و دختران افغان میتوانند طالبان را یک گام دورتر از سرکوب آنها مشاهده کنند.
۲. اوباما از دوره مبارزات تبلیغات انتخاباتی خویش بر خروج نیروهای امریکایی از عراق و تمرکز بر افغانستان تاکید داشته است. این مرگ نشانهای از موفقیت سیاست اوباما در این قلمرو بوده است و این امر موقعیت اوباما را در فضای سیاسی این کشور تقویت خواهد کرد. همچنین مرگ بن لادن موقعیت اوباما را در انتخابات آینده ریاست جمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۱۲ محکمتر خواهد ساخت.
۳. نیروهای ضد امریکایی در خاورمیانه از مخالفت خود با ایالات متحده نخواهند کاست اما کشته شدن اسامه هزینههای مبارزه مسلحانه را برای آنها روشنتر خواهد ساخت. این امر استخدام نیرو برای سازمانهای تروریستی را دشوارتر خواهد ساخت. و
۴. علی رغم انتقاداتی که در مورد کشتار برخی غیر نظامیان در کنار عناصر اسلامگرای مسلح در حملات هواپیماهای بدون سرنشین وجود دارد موفقیت این گونه حملات در وادار کردن اسامه به ترک مناطق کوهستانی و رو کردن به زندگی در مناطق شهری (حدود یک ساعت فاصله با اسلام آباد، که به کشتن وی منجر شد) باعث خواهد شد که این هواپیماها در عملیات نظامی ایالات متحده جایگاه خود را تقویت و تحکیم کنند.
-------------------------------------------------------------------------------------
*نظرات طرح شده در این مطلب، الزاماً دیدگاههای رادیو فردا نیست