انتشار اسناد تازه ویکی لیکس پیرامون مواضع دولتهای عربی، بهخصوص ریاض، در قبال جمهوری اسلامی، علاوه بر افزایش خطر جنگ علیه ایران، به عنوان یک گزینه جدی، مناسبات تهران با کشورهای عرب منطقه را بر محور تازهای قرار خواهد داد.
اگرچه در محتوای نقطهنظرهای منتشر شده منتسب به رهبران کشورهای عربی، تقریباً هیچ نکته تازهای دیده نمیشود، در عین حال آشکار شدن این نقطهنظرها و نمایان شدن بلندی سقف خشونت و عمق تلخی موجود در آنها، امکان ادامه پردهپوشیهای دیپلماتیک در مناسبات تهران و پایتختهای عربی را بسیار دشوار خواهد ساخت.
تاکنون مناسبات تهران و ریاض از هر دو سو، دوستانه معرفی میشد، ضمن آنکه هر دو کشور به عمق اختلافات و شدت رقابت بیرحمانه مابین خود به خوبی واقف بودند.
ولی با استفاده از استتار سیاسی و پردهپوشی دیپلماتیک اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، به خود اجازه میداد که مناسبات شخصی خود را با ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی حفظ یا در آستانه سفر درمانی او به آمریکا، برای وی آرزوی سلامت و تندرستی کند.
بعد از انتشار اسناد تازه و آشکار شدن مواضع غیر قابل تردید رهبران سعودی در پشتیبانی از حمله نظامی علیه ایران، ادامه مناسبات خصوصی رهبران معتدل جمهوری اسلامی، به خصوص هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، با رهبران سعودی در خط توطئه برای ضعیف کردن حاکمیت کنونی سیاسی ایران قرار داده خواهد شد.
افزایش خطر جنگ
مقامهای آمریکایی با آگاهی از انتشار قریبالوقوع اسناد تازه، به نوبه خود سعی در خنثی ساختن عوارض آن داشتهاند. از جمله ماه گذشته رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا در سه نوبت طی سه هفته متوالی، بدون آنکه مورد پرسش قرار گرفته باشد، نقطهنظرهای شخصی خود را در مخالفت با حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران اعلام داشت.
در آن تاریخ علت و ضرورت اظهارنظرهایی از این دست که در هر حال سیاست رسمی واشنگتن دایر بر «حفظ تمامی گزینهها از جمله گزینه نظامی علیه ایران» را تضعیف میساخت، از سوی پارهای از ناظران منطقه مورد سؤال قرار گرفت و بدون پاسخ ماند.
یک ماه بعد و پس از انتشار اسناد تازه نشان داده شد که واشنگتن در یک اقدام پیشگیرانه در تلاش برای خنثی ساختن نگرانیهای ناشی از افزایش خطر جنگ در منطقه بعد از انتشار اسناد محرمانه بوده است.
با انتشار اسناد تازه ادامه پردهپوشی در مورد مواضع کشورهایی مانند امارات، بحرین و عربستان سعودی در قبال «ضرورت حمله نظامی علیه ایران» ممکن نیست. اینک حتی برای مردم عادی نیز آشکار شده که اظهارات دو ماه قبل یوسف العتیبه سفیر امارات در واشنگتن دایر بر ضرورت مبادرت به جنگ علیه ایران، نظر مشترک تمامی رهبران کشورهای عربی، به جز سوریه و لبنان، از منامه تا ریاض و از امان تا قاهره بوده است.
در درون حاکمیت عربستان نه تنها پادشاه کنونی که پادشاه و ولیعهد آینده نیز نسبت به حمایت از گزینه نظامی علیه ایران همنظرند. این گزینه را هیئت حاکمه عربستان از ۲۰۰۵ تاکنون در هر فرصتی با رهبران کاخ سفید در میان نهاده است.
نقش اسرائیل
اسناد تازه آشکار ساخت که تمایل رهبران کشورهای عربی برای استفاده از نیروی نظامی علیه ایران، به هیچ وجه کمتر از تمایل خفته اسرائیل در این زمینه نیست.
از این لحاظ چنانچه اسرائیل مدعی شود که ادامه سیاستهای «کجدار و مریز دولت اوباما در قبال تهران» با شرایط حفظ امنیت ملی آن کشور سازگار نیست، و در نتیجه حمله نظامی به ایران در دستور کار مستقیم دولت قرار گیرد، عربستان سعودی نه تنها مسیر هواپیماها و موشکهای اسرائیلی را مسدود نخواهد کرد که شاید با در اختیار قرار دادن پایگاههای هوایی شمال کشور، به انجام اقدامات نظامی اسرائیل مستقیماً بپیوندد.
بدون تردید طی کردن مسیر دو هزار و ۲۲۵ کیلومتری خاک اسرائیل تا مناطق مرکزی ایران بدون استفاده از کریدور هوایی عربستان سعودی امکانپذیر نیست و همراهی سعودیها با اسرائیل در تدارک یک حمله نظامی علیه ایران تنها از راه تغییر سیستم پدافند هوایی سعودیها و قبول هواپیماهای اسرائیلی به عنوان «خودی» میسر خواهد بود.
دولت احمدینژاد
انتشار اسناد تازه در مورد توصیه کشورهای عربی به تدارک حمله نظامی علیه ایران، استدلال طولانی مدت دولت کنونی تهران دایر بر امکانناپذیر بودن حمله نظامی علیه ایران را تا حدود زیادی تضعیف ساخته و کفه امکان بروز جنگ را سنگینتر از پیش میسازد.
در صورتی که تدارک و مبادرت به جنگ علیه ایران امکانناپذیر بود، کشورهای عربی منطقه که در خط مقدم جبهه قرار دارند و ممکن است هزینه سنگینی بابت آغاز جنگ بپردازند، حمله نظامی را قویاً توصیه نمیکردند.
از این لحاظ سیاستهای دولت کنونی و به خصوص نحوه پیگیری برنامههای اتمی آن نیز در داخل نظام سیاسی ایران ممکن است بار دیگر مورد بازبینی قرار گیرد.
با انتشار اسناد تازه، کارنامه دولت آقای احمدینژاد به دلیل عدم توفیق در جلب دوستی، همکاری و اطمینان خاطر کشورهای عربی و در نتیجه در خطر قرار دادن امنیت ملی ایران نمره مردودی گرفته است.
در اسناد تازه انتشار یافته، کشورهای عربی خطر دولت کنونی ایران را بزرگتر از خطر القاعده معرفی کردهاند. بعد از حمله ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ القاعده به نیویورک و واشنگتن، آمریکا دو کشور افغانستان و عراق را مورد حمله نظامی قرار داد و رژیمهای کابل و بغداد را ساقط ساخت.
اینک آشکار شده است که کشورهای عربی، ضمن حفظ مناسبات صوری با جمهوری اسلامی، از سال ۲۰۰۵ تاکنون به دنبال تکرار برنامهای مشابه علیه تهران بودهاند.
اگرچه در محتوای نقطهنظرهای منتشر شده منتسب به رهبران کشورهای عربی، تقریباً هیچ نکته تازهای دیده نمیشود، در عین حال آشکار شدن این نقطهنظرها و نمایان شدن بلندی سقف خشونت و عمق تلخی موجود در آنها، امکان ادامه پردهپوشیهای دیپلماتیک در مناسبات تهران و پایتختهای عربی را بسیار دشوار خواهد ساخت.
مقامهای آمریکایی با آگاهی از انتشار قریبالوقوع اسناد تازه، به نوبه خود سعی در خنثی ساختن عوارض آن داشتهاند
افشاگریهای تازه بیتردید سیاست داخلی ایران را نیز بیتأثیر نخواهد گذاشت. از یک سو موقعیت دولت احمدینژاد که شخصاً هدف انتقادهای گزنده رهبران کشورهای عربی قرار گرفته، با اعتراض اصولگرایان مخالف دولت مواجه خواهد شد، و از سوی دیگر جبهه اعتدالگرایان منتقد حاکمیت جاری سیاسی نیز ممکن است به پرداختن هزینههای تازه مجبور شوند.تاکنون مناسبات تهران و ریاض از هر دو سو، دوستانه معرفی میشد، ضمن آنکه هر دو کشور به عمق اختلافات و شدت رقابت بیرحمانه مابین خود به خوبی واقف بودند.
ولی با استفاده از استتار سیاسی و پردهپوشی دیپلماتیک اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، به خود اجازه میداد که مناسبات شخصی خود را با ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی حفظ یا در آستانه سفر درمانی او به آمریکا، برای وی آرزوی سلامت و تندرستی کند.
بعد از انتشار اسناد تازه و آشکار شدن مواضع غیر قابل تردید رهبران سعودی در پشتیبانی از حمله نظامی علیه ایران، ادامه مناسبات خصوصی رهبران معتدل جمهوری اسلامی، به خصوص هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، با رهبران سعودی در خط توطئه برای ضعیف کردن حاکمیت کنونی سیاسی ایران قرار داده خواهد شد.
افزایش خطر جنگ
مقامهای آمریکایی با آگاهی از انتشار قریبالوقوع اسناد تازه، به نوبه خود سعی در خنثی ساختن عوارض آن داشتهاند. از جمله ماه گذشته رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا در سه نوبت طی سه هفته متوالی، بدون آنکه مورد پرسش قرار گرفته باشد، نقطهنظرهای شخصی خود را در مخالفت با حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران اعلام داشت.
در آن تاریخ علت و ضرورت اظهارنظرهایی از این دست که در هر حال سیاست رسمی واشنگتن دایر بر «حفظ تمامی گزینهها از جمله گزینه نظامی علیه ایران» را تضعیف میساخت، از سوی پارهای از ناظران منطقه مورد سؤال قرار گرفت و بدون پاسخ ماند.
یک ماه بعد و پس از انتشار اسناد تازه نشان داده شد که واشنگتن در یک اقدام پیشگیرانه در تلاش برای خنثی ساختن نگرانیهای ناشی از افزایش خطر جنگ در منطقه بعد از انتشار اسناد محرمانه بوده است.
با انتشار اسناد تازه ادامه پردهپوشی در مورد مواضع کشورهایی مانند امارات، بحرین و عربستان سعودی در قبال «ضرورت حمله نظامی علیه ایران» ممکن نیست. اینک حتی برای مردم عادی نیز آشکار شده که اظهارات دو ماه قبل یوسف العتیبه سفیر امارات در واشنگتن دایر بر ضرورت مبادرت به جنگ علیه ایران، نظر مشترک تمامی رهبران کشورهای عربی، به جز سوریه و لبنان، از منامه تا ریاض و از امان تا قاهره بوده است.
در درون حاکمیت عربستان نه تنها پادشاه کنونی که پادشاه و ولیعهد آینده نیز نسبت به حمایت از گزینه نظامی علیه ایران همنظرند. این گزینه را هیئت حاکمه عربستان از ۲۰۰۵ تاکنون در هر فرصتی با رهبران کاخ سفید در میان نهاده است.
نقش اسرائیل
اسناد تازه آشکار ساخت که تمایل رهبران کشورهای عربی برای استفاده از نیروی نظامی علیه ایران، به هیچ وجه کمتر از تمایل خفته اسرائیل در این زمینه نیست.
از این لحاظ چنانچه اسرائیل مدعی شود که ادامه سیاستهای «کجدار و مریز دولت اوباما در قبال تهران» با شرایط حفظ امنیت ملی آن کشور سازگار نیست، و در نتیجه حمله نظامی به ایران در دستور کار مستقیم دولت قرار گیرد، عربستان سعودی نه تنها مسیر هواپیماها و موشکهای اسرائیلی را مسدود نخواهد کرد که شاید با در اختیار قرار دادن پایگاههای هوایی شمال کشور، به انجام اقدامات نظامی اسرائیل مستقیماً بپیوندد.
بدون تردید طی کردن مسیر دو هزار و ۲۲۵ کیلومتری خاک اسرائیل تا مناطق مرکزی ایران بدون استفاده از کریدور هوایی عربستان سعودی امکانپذیر نیست و همراهی سعودیها با اسرائیل در تدارک یک حمله نظامی علیه ایران تنها از راه تغییر سیستم پدافند هوایی سعودیها و قبول هواپیماهای اسرائیلی به عنوان «خودی» میسر خواهد بود.
دولت احمدینژاد
انتشار اسناد تازه در مورد توصیه کشورهای عربی به تدارک حمله نظامی علیه ایران، استدلال طولانی مدت دولت کنونی تهران دایر بر امکانناپذیر بودن حمله نظامی علیه ایران را تا حدود زیادی تضعیف ساخته و کفه امکان بروز جنگ را سنگینتر از پیش میسازد.
در صورتی که تدارک و مبادرت به جنگ علیه ایران امکانناپذیر بود، کشورهای عربی منطقه که در خط مقدم جبهه قرار دارند و ممکن است هزینه سنگینی بابت آغاز جنگ بپردازند، حمله نظامی را قویاً توصیه نمیکردند.
از این لحاظ سیاستهای دولت کنونی و به خصوص نحوه پیگیری برنامههای اتمی آن نیز در داخل نظام سیاسی ایران ممکن است بار دیگر مورد بازبینی قرار گیرد.
با انتشار اسناد تازه، کارنامه دولت آقای احمدینژاد به دلیل عدم توفیق در جلب دوستی، همکاری و اطمینان خاطر کشورهای عربی و در نتیجه در خطر قرار دادن امنیت ملی ایران نمره مردودی گرفته است.
در اسناد تازه انتشار یافته، کشورهای عربی خطر دولت کنونی ایران را بزرگتر از خطر القاعده معرفی کردهاند. بعد از حمله ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ القاعده به نیویورک و واشنگتن، آمریکا دو کشور افغانستان و عراق را مورد حمله نظامی قرار داد و رژیمهای کابل و بغداد را ساقط ساخت.
اینک آشکار شده است که کشورهای عربی، ضمن حفظ مناسبات صوری با جمهوری اسلامی، از سال ۲۰۰۵ تاکنون به دنبال تکرار برنامهای مشابه علیه تهران بودهاند.