کلن به تازگی در آستانه نوروز میزبان اپرایی بود. به همت محمود خوشنام، موسیقیشناس و سردبیر مجله رودکی در سالهای پیش از انقلاب.
یادوارهای زیر عنوان «شب هزار و دوم، شب اپرای ایرانی» که به یاد اولین و ثمین باغچهبان، از هنرمندان پیشکسوت اپرای ایران و از جمله با هنرمندی پری ثمر، خواننده اپرای شهر فرانکفورت و افسانه صادقی، خواننده سوپرانو در آلمان، برگزار شد.
در این برنامه با اجرای آفریدههای موسیقیدانان پیشرو ایران، امینالله حسین، حسین ناصحی و حسین دهلوی، از اولین و ثمین باغچهبان دو هنرمند پیش کسوت اپرای ایران تجلیل به عمل آمد.
پری ثمر، خواننده اپرای شهر فرانکفورت، افسانه صادقی، خواننده سوپرانو و آروین مه فال، دیگر خواننده ایرانی در این شب اپرای ایرانی شرکت داشتند. پویان آزاده، پیانیست جوان ایرانی هم این هنرمندان را همراهی میکرد.
محمود خوشنام در آغاز این برنامه با اشاره به آثار برجستهای که از هنرمندان پیشگام و پیشرو ایرانی در گسترده اپرا و باله بر جای مانده، ابراز تأسف کرد که در سه دهه اخیر به این دو هنر در ایران بیتوجهی شده است.
آقای خوشنام درباره این شب اپرای ایرانی بیشتر گفته است:
یادوارهای است به خاطر آقای باغچهبان. همچنبن تکههایی از آهنگسازان و همکاران ایشان مثل آقای دهلوی، آقای ناصحی و امینالله حسین را اضافه کردیم. همه اینها در یک خط کار میکردند.
در خط موسیقی پیشرو. واژه پیشرو به این معناست که چند گامی از سنت پایش را بیرون گذاشته. از تکنیک بینالمللی استفاده کرده برای عرضه کار. عرضه کارش یک شکل جهانی دارد یک شکل جهانفهم. به این دلیل میگوییم پیشرو. من این نامگذاری را کردهام.
بله. ما کوشیدیم که دوستانی را که اهل اپرا هستند و اهل موسیقی پیشرو و نزدیک ما هستند مثل خانم ثمر که در فرانکفورت زندگی میکند و خانم صادقی، اینها را استفاده کنیم ازشان در عین حال کسانی را که دستمان نمیرسد از طریق صدا و ضبط و فیلم دربارهشان صحبت کنیم.
قصد من بر این است که یک چیزهای بکری که در این سی و دو سالی که جمهوری اسلامی در ایران هست و کمتر به آن پرداخته شده، اینها را از بوته فراموشی دربیاوریم و یک مقدار به اینها بپردازیم. تقاضای من این است که توجهی بکنند دوستانی که به فرهنگ ایران علاقه دارند که هنرمندانی که پرورده شده بودند در سالهای قبل از انقلاب در رشتههای خاص اینها را از یاد نبریم و بدانیم که چنین چیزهایی قبلاً در ایران وجود داشته.
تا آنجا که میتوانیم اینها را معرفی کنیم. یک چیز دیگر که میشود دربارهاش صحبت کرد، موسیقی باله است. هفت هشت تا آهنگساز ما قبل از انقلاب کار باله کردهاند. موسیقی باله نوشتهاند. اگر بتوانیم اینها را نمونههایی ازشان بدهیم، یاد آنها را زنده کردیم.
*****
خانم پری ثمر که چندی است سرگرم تدریس و همچنین کارگردانی اپراست، از اجراهای خود در شب هزار و دوم، شب اپرای ایرانی در شهر کلن آلمان این طور میگوید:
بیشتر خیلی بیشتر... این اپرا را خیلی خواندهام. البته این یک سؤالی است که از من میکنند. من فقط کارمن را نخواندهام. صد و خوردهای اپراهای مختلف از آهنگسازان مختلف از مدرن تا کلاسیک خواندهام. موتسارت، وردی. ولی همه شاید فکر کنند من فقط کارمن را خواندهام. در واقع معروف بودم به خواننده روسینیخوان. چون نتهای تند روسینی را که میگویند کلراتور خیلی خبره بودم در این نتها و اپراهایی که از روسینی که تقریباً همه آنهایی که برای صدای متزو سوپرانو است من روی صحنه خواندهام.
برای اینکه اجرای خوبی داشتم. در این رل. طبیعی بازی میکنم. کولی خیلی طبیعی. صدایم هم برایش ساخته شده. برای این رل. هفت کارگردانی مختلف تا به حال خواندهام کارمن را. در آلمان، فرانسه، ژاپن از توکیو تا شهرهای مختلف خواندهام.
(میخندند) خواهش میکنم...
البته من وقتی که برای اولین بار در مونیخ اپرای آرایشگر شهر سویل را خواندم، توی روزنامهها نوشتند بلبل ایرانی.
(میخندند)
آنجا اول آن بود و بعد کارمن آمد.
نه!
من الان بیشتر کارگردانی میکنم که از جمله چند اپرا بوده و اپرت که کارگردانی کردهام... تدریس خیلی میکنم. فکر میکنم که همین کافی است. بعضی وقتها هم میخوانم. چون من چهل سال است که روی صحنه بودهام و بس است!
*****
دومین خواننده شب اپرای ایرانی خانم افسانه صادقی، هنرمند جوان ساکن شهر دورتموند آلمان است که درباره حال و هوای برنامه خود به ما می گوید:
آن زمان ندای صلح و آزادی ترانهای بود که اجرا کردم. ترانه دادخواست ترانهای است که تقدیم به همه مادرانی شده که فرزندانشان را از دست داده اند به خاطر دگراندیشی.
یک صدایی بوده از آن فریاد یک مادر که به کرات به خصوص متأسفانه این را در سال گذشته تجربه کردیم و این سالهایی که پشت سر گذاشتیم که بتوانیم فقط صدایی باشیم به خصوص به عنوان یک هنرمند بازتابی از این رنجها را بگوییم و پیام امید و شادی و حرکت داشته باشد نه فقط ناله و حسرت و عزا و آه و من امیدم اینست که بتوانم با ترانههایم پیام آور شادی و امید و حرکت باشم.
*****
در شب اپرای ایرانی دیگر خواننده آقای آروین مهفال هم شرکت داشت.
آروین مهفال: امشب یک قطعهای هست که ساخته استاد حنانه به اسم به یاد فردوسی. این آهنگ در مایه دشتی است. میخوانم. یک قطعه دیگر هم هست مال اپرایی از ژرژ بیزه. آنکه در مایه دشتی است شعرش هم مال فردوسی است و اینطور شروع میشود که بناهای آباد گردد خراب/ ز باران و از تابش آفتاب.
یادوارهای زیر عنوان «شب هزار و دوم، شب اپرای ایرانی» که به یاد اولین و ثمین باغچهبان، از هنرمندان پیشکسوت اپرای ایران و از جمله با هنرمندی پری ثمر، خواننده اپرای شهر فرانکفورت و افسانه صادقی، خواننده سوپرانو در آلمان، برگزار شد.
در این برنامه با اجرای آفریدههای موسیقیدانان پیشرو ایران، امینالله حسین، حسین ناصحی و حسین دهلوی، از اولین و ثمین باغچهبان دو هنرمند پیش کسوت اپرای ایران تجلیل به عمل آمد.
پری ثمر، خواننده اپرای شهر فرانکفورت، افسانه صادقی، خواننده سوپرانو و آروین مه فال، دیگر خواننده ایرانی در این شب اپرای ایرانی شرکت داشتند. پویان آزاده، پیانیست جوان ایرانی هم این هنرمندان را همراهی میکرد.
محمود خوشنام در آغاز این برنامه با اشاره به آثار برجستهای که از هنرمندان پیشگام و پیشرو ایرانی در گسترده اپرا و باله بر جای مانده، ابراز تأسف کرد که در سه دهه اخیر به این دو هنر در ایران بیتوجهی شده است.
آقای خوشنام درباره این شب اپرای ایرانی بیشتر گفته است:
«چندی است که در فکر این بودیم که مراسمی برای خانم و آقای باغچهبان بگیریم. برای اینکه آقای باغچهبان سه سال پیش فوت کرد و خانم باغچهبان هم در سال گذشته فوت کردند. واقعاً موسیقی پیشرو مدیون این دو نفر است. اپرا به خصوص مدیون خانم باغچهبان است. فکر کرده بودیم برنامهای برای این دو بگذاریم. گفتیم این را گسترش بدهیم و برای موسیقی پیشرو و اپرا به طور کلی صحبت کنیم و نگاه ویژهای داشته باشیم روی ثمین و اولین باغچهبان. یک صدایی از خانم باغچهبان داریم به نام درخت سرو که یکی از بهترین آثار آقای باغچهبان است که خوانده و بعد یک گفتوگویی هم از طرف سازمان بی بی سی داشتم سه سال پیش با آقای باغچهبان قبل از فوتش در استانبول. آن فیلم را هم یک تکهاش را میخواهیم با هم ببینیم. گفتوگویی است که من با آقای باغچهبان به همراهی خانم باغچهبان در استانبول با ایشان داشتم.»
- در واقع امشب شب یادواره است؟
یادوارهای است به خاطر آقای باغچهبان. همچنبن تکههایی از آهنگسازان و همکاران ایشان مثل آقای دهلوی، آقای ناصحی و امینالله حسین را اضافه کردیم. همه اینها در یک خط کار میکردند.
در خط موسیقی پیشرو. واژه پیشرو به این معناست که چند گامی از سنت پایش را بیرون گذاشته. از تکنیک بینالمللی استفاده کرده برای عرضه کار. عرضه کارش یک شکل جهانی دارد یک شکل جهانفهم. به این دلیل میگوییم پیشرو. من این نامگذاری را کردهام.
- آقای دکتر خوشنام، پرسش بعدی من راجع به هنرمندانی است که امشب با شما همکاری دارند.
بله. ما کوشیدیم که دوستانی را که اهل اپرا هستند و اهل موسیقی پیشرو و نزدیک ما هستند مثل خانم ثمر که در فرانکفورت زندگی میکند و خانم صادقی، اینها را استفاده کنیم ازشان در عین حال کسانی را که دستمان نمیرسد از طریق صدا و ضبط و فیلم دربارهشان صحبت کنیم.
قصد من بر این است که یک چیزهای بکری که در این سی و دو سالی که جمهوری اسلامی در ایران هست و کمتر به آن پرداخته شده، اینها را از بوته فراموشی دربیاوریم و یک مقدار به اینها بپردازیم. تقاضای من این است که توجهی بکنند دوستانی که به فرهنگ ایران علاقه دارند که هنرمندانی که پرورده شده بودند در سالهای قبل از انقلاب در رشتههای خاص اینها را از یاد نبریم و بدانیم که چنین چیزهایی قبلاً در ایران وجود داشته.
تا آنجا که میتوانیم اینها را معرفی کنیم. یک چیز دیگر که میشود دربارهاش صحبت کرد، موسیقی باله است. هفت هشت تا آهنگساز ما قبل از انقلاب کار باله کردهاند. موسیقی باله نوشتهاند. اگر بتوانیم اینها را نمونههایی ازشان بدهیم، یاد آنها را زنده کردیم.
*****
خانم پری ثمر که چندی است سرگرم تدریس و همچنین کارگردانی اپراست، از اجراهای خود در شب هزار و دوم، شب اپرای ایرانی در شهر کلن آلمان این طور میگوید:
«خوشحالم که میتوانم دو قطعه از اپرایی که آقای حسین دهلوی که سالهای سال دوست داشتند این اپرا روی صحنه بیاید و متأسفانه هنوز نشده، دو قطعه ای که خیلی دوست داشتند من بخوانم، روی نوار هم ضبط شده، امشب میخوانم و به یادشان هستم. طبق معمول از من همیشه میخواهند که کارمن را بخوانم و آن هم جزوش است. اپرای ایرانی نیست ولی دیگر مجبورم که چیزی که دوست دارند بشنوند را بخوانم.»
- بیش از ۲۵۰ بار گویا این برنامه را...
بیشتر خیلی بیشتر... این اپرا را خیلی خواندهام. البته این یک سؤالی است که از من میکنند. من فقط کارمن را نخواندهام. صد و خوردهای اپراهای مختلف از آهنگسازان مختلف از مدرن تا کلاسیک خواندهام. موتسارت، وردی. ولی همه شاید فکر کنند من فقط کارمن را خواندهام. در واقع معروف بودم به خواننده روسینیخوان. چون نتهای تند روسینی را که میگویند کلراتور خیلی خبره بودم در این نتها و اپراهایی که از روسینی که تقریباً همه آنهایی که برای صدای متزو سوپرانو است من روی صحنه خواندهام.
- شما اشاره کردید به نقش کارمن. چطور شما را برای این نقش انتخاب میکردند؟
برای اینکه اجرای خوبی داشتم. در این رل. طبیعی بازی میکنم. کولی خیلی طبیعی. صدایم هم برایش ساخته شده. برای این رل. هفت کارگردانی مختلف تا به حال خواندهام کارمن را. در آلمان، فرانسه، ژاپن از توکیو تا شهرهای مختلف خواندهام.
- نام پری ثمر با «کارمن» مساوی است...
(میخندند) خواهش میکنم...
- نه جدی میگویم این را همه میگویند. روزنامههای آلمان وقتی اسم شما میآید و با شما صحبت دارند و یا کاری شما در اپرا انجام میدهید، وقتی به نام شما میرسند همیشه پری ثمر را مساوی کارمن میدانند.
البته من وقتی که برای اولین بار در مونیخ اپرای آرایشگر شهر سویل را خواندم، توی روزنامهها نوشتند بلبل ایرانی.
(میخندند)
- این را نمیدانستم.
آنجا اول آن بود و بعد کارمن آمد.
- ولی کارمن ایرانی تا حالا نگفتهاند؟
نه!
- از برنامه امشب گفتید. الان چه میکنید خانم ثمر؟
من الان بیشتر کارگردانی میکنم که از جمله چند اپرا بوده و اپرت که کارگردانی کردهام... تدریس خیلی میکنم. فکر میکنم که همین کافی است. بعضی وقتها هم میخوانم. چون من چهل سال است که روی صحنه بودهام و بس است!
*****
دومین خواننده شب اپرای ایرانی خانم افسانه صادقی، هنرمند جوان ساکن شهر دورتموند آلمان است که درباره حال و هوای برنامه خود به ما می گوید:
«یک قطعه از کار وردی را اجرا میکنم و یک قطعه کاراوغلو حاجی بیگاف. دو قطعه از کارهای سی دی رز سپیدم را هم انتخاب کردهام سالهای سخت و کلاغ سپید که هر دوی آن مضمون شرایط امروز ما هستند که یکی پیام امید را میدهد و دیگری سخن از سالهای سختی است که در پیش داشتیم و همچنان در پیش رو داریم به امید اینکه هرچه زودتر به رهایی و آزادی برسیم و کمتر این سختیها و رنجها...»
- خانم صادقی، ترانهای هم به خاطر ندا خواندید و ترانههایی از این دست دارید.
آن زمان ندای صلح و آزادی ترانهای بود که اجرا کردم. ترانه دادخواست ترانهای است که تقدیم به همه مادرانی شده که فرزندانشان را از دست داده اند به خاطر دگراندیشی.
یک صدایی بوده از آن فریاد یک مادر که به کرات به خصوص متأسفانه این را در سال گذشته تجربه کردیم و این سالهایی که پشت سر گذاشتیم که بتوانیم فقط صدایی باشیم به خصوص به عنوان یک هنرمند بازتابی از این رنجها را بگوییم و پیام امید و شادی و حرکت داشته باشد نه فقط ناله و حسرت و عزا و آه و من امیدم اینست که بتوانم با ترانههایم پیام آور شادی و امید و حرکت باشم.
*****
در شب اپرای ایرانی دیگر خواننده آقای آروین مهفال هم شرکت داشت.
آروین مهفال: امشب یک قطعهای هست که ساخته استاد حنانه به اسم به یاد فردوسی. این آهنگ در مایه دشتی است. میخوانم. یک قطعه دیگر هم هست مال اپرایی از ژرژ بیزه. آنکه در مایه دشتی است شعرش هم مال فردوسی است و اینطور شروع میشود که بناهای آباد گردد خراب/ ز باران و از تابش آفتاب.