در مونیخ آلمان، نمایشگاهی دایر شده در گالری کارین زاکس که این نام را بر پیشانی دارد: «مرا میکشد یا مرا نمیکشد».
یادآور فالی که عاشقان در غرب با گلبرگهای گل میگیرند، اما با مضمونی کاملاً متفاوت. این مضمون که آیا او عاشق من است یا عاشق من نیست. به این ترتیب که با کندن گلبرگ اول، دلباختهای که میخواهد راز نهان دل دلدار را بداند میگوید عاشق من است و با کندن گلبرگ دوم میگوید عاشق من نیست و این زنجیره همینطور یک در میان تا کندن گلبرگ آخر ادامه مییابد.
اگر کندن گلبرگ آخر همزمان شود با گفتن عاشق من است، دلباخته پیام را به فال نیک میگیرد و اگر فال با همزمانی کندن گلبرگ آخر و جمله عاشق من نیست، پایان یابد، غم به دل دلباخته راه مییابد.
پرستو فروهر، هنرمند ایرانی مقیم آلمان و دختر داریوش و پروانه فروهر، قربانیان قتلهای سیاسی زنجیرهای پاییز ۷۷ میهمان پیک فرهنگ است تا درباره کارهایش در این تازهترین نمایشگاه آثارش در مونیخ بگوید.
بله. شاید این بازتاب شرایط تلخ کنونی به عنوان یک ایرانی باشد که جان و امنیت انسانها به تصمیم طرف متجاوزی بستگی دارد که اسلحهاش را به دست گرفته و میتواند بکشد یا نکشد. زندگی مثل یک قمار مثل یک بازی که تنها بیمنطقی و خشونت طرف مقابل و روند آن را تعیین میکند، شده و این شاید یک نیم نگاهی به این وجه تلخ از زندگی ما ایرانیها داشته باشد. در شرایط کنونی.
این مجموعه کلکسیون پروانهها بخش اصلی نمایشگاه را تشکیل میدهد. مجموعهای است که من طی ماههای گذشته در چندین نمایشگاه نشان دادم. در این مجموعه مثل بسیاری از کارهای من بیننده در نگاه اول شاید با تصویر زیبا و پر نقش و نگار و پر از قرینگی و توازن رو به رو میشود.
پروانههایی که بالهایشان گشاده است و جذاب به نظر میرسند. اما وقتی که بیننده به تصویر نزدیک میشود و دقت میکند در نگاه دوم درون بالهای این پروانه انباشتهای از فیگورهای انسانی را میبیند که در تنگنا قرار گرفتهاند. هر کدام از این پروانهها نمادی از یک واقعه یا مکان واقعی است که محتوا و بار سنگین سیاسی دارد.
پروانه خاوران، پروانه اوین، پروانه کهریزک، پروانه یکم آذر... انتخاب پروانه خوب برای من مسلماً نام بسیار عزیز مادرم است ولی در عین حال مفهوم گستردهتری هم دارد. پروانه موجودی است که حضورش مثل یک جرقه کوتاه زیبایی است. سرشار از شاعرانگی و در عین حال بسیار فرار و شکننده.
شاید مثل تمامی مفاهیم زیبا در سرزمین ما که طعمه خشونت میشوند و زیر ضربههای مختلف از پا در میآیند و به طور دائم تبدیل به خاطره میشوند.
خاطرههایی که هم زیبا هستند برای این که نشان دهنده استقامت انسانی برای دستیابی به زیبایی هستند و در عین حال قربانی خشونتند. این همزمانی و تقابل مفاهیم متضاد، زیبا و خشن چیزی است که من در کارم دنبال میکنم و سعی میکنم توی این سری هم به نوعی بیننده را با آن روبهرو کنم.
بله. مسلم است. یکی از این پروانهها، تنها پروانهای که در واقع غمگین نیست، پروانه زمانهای روزهای سبز است که پر از نوارهای سبز است. پر از دستهای به علامت پیروزی بالا کشیده است و خاطره دوران پرشکوه به پاخاستن مردم در خیابانهای تهران و شهرهای دیگر ایران را به یاد میآورد. برای بازپسگیری حقوق خودشان.
مسلم است که حضور انسان هم زیبا و هم تلخ میتواند باشد. این دقیقاً همزمانیاش است که برای من مهم است. حتی در پروانه خاوران که مجموعهای از اجساد روی هم تلنبار شده انسانی است، آن هم یادآور نه تنها تلخی این جایگاه خاوران است بلکه یادآور استقامت انسانی برای دستیابی به آزادی هم هست. پس هم زیباست و هم تلخ.
*****
مرا میکشد یا مرا نمیکشد. نمایشگاه آثار پرستو فروهر برای شش هفته تا هفتم ماه مه برابر ۱۷ اردیبهشت در گالری کارین زاکس مونیخ دایر است.
یادآور فالی که عاشقان در غرب با گلبرگهای گل میگیرند، اما با مضمونی کاملاً متفاوت. این مضمون که آیا او عاشق من است یا عاشق من نیست. به این ترتیب که با کندن گلبرگ اول، دلباختهای که میخواهد راز نهان دل دلدار را بداند میگوید عاشق من است و با کندن گلبرگ دوم میگوید عاشق من نیست و این زنجیره همینطور یک در میان تا کندن گلبرگ آخر ادامه مییابد.
اگر کندن گلبرگ آخر همزمان شود با گفتن عاشق من است، دلباخته پیام را به فال نیک میگیرد و اگر فال با همزمانی کندن گلبرگ آخر و جمله عاشق من نیست، پایان یابد، غم به دل دلباخته راه مییابد.
پرستو فروهر، هنرمند ایرانی مقیم آلمان و دختر داریوش و پروانه فروهر، قربانیان قتلهای سیاسی زنجیرهای پاییز ۷۷ میهمان پیک فرهنگ است تا درباره کارهایش در این تازهترین نمایشگاه آثارش در مونیخ بگوید.
- خانم فروهر، از نام نمایشگاه شروع کنیم و وجه تسمیهاش. من را میکشد یا نمیکشد.
بله. شاید این بازتاب شرایط تلخ کنونی به عنوان یک ایرانی باشد که جان و امنیت انسانها به تصمیم طرف متجاوزی بستگی دارد که اسلحهاش را به دست گرفته و میتواند بکشد یا نکشد. زندگی مثل یک قمار مثل یک بازی که تنها بیمنطقی و خشونت طرف مقابل و روند آن را تعیین میکند، شده و این شاید یک نیم نگاهی به این وجه تلخ از زندگی ما ایرانیها داشته باشد. در شرایط کنونی.
- روی پوستر آگهی نمایشگاه هفت تیری هست که اگر دقت کنیم میبینیم از اندامهای به هم تنیده آدمها ساخته شده. همین حالت در بخشی از نقاشیها دیده میشود یا طرحهایی که کلیت هر یک نمایانگر یک پروانه است ولی باز از اجزایی تشکیل میشود که اندامهای انسانها هستند.
این مجموعه کلکسیون پروانهها بخش اصلی نمایشگاه را تشکیل میدهد. مجموعهای است که من طی ماههای گذشته در چندین نمایشگاه نشان دادم. در این مجموعه مثل بسیاری از کارهای من بیننده در نگاه اول شاید با تصویر زیبا و پر نقش و نگار و پر از قرینگی و توازن رو به رو میشود.
پروانههایی که بالهایشان گشاده است و جذاب به نظر میرسند. اما وقتی که بیننده به تصویر نزدیک میشود و دقت میکند در نگاه دوم درون بالهای این پروانه انباشتهای از فیگورهای انسانی را میبیند که در تنگنا قرار گرفتهاند. هر کدام از این پروانهها نمادی از یک واقعه یا مکان واقعی است که محتوا و بار سنگین سیاسی دارد.
پروانه خاوران، پروانه اوین، پروانه کهریزک، پروانه یکم آذر... انتخاب پروانه خوب برای من مسلماً نام بسیار عزیز مادرم است ولی در عین حال مفهوم گستردهتری هم دارد. پروانه موجودی است که حضورش مثل یک جرقه کوتاه زیبایی است. سرشار از شاعرانگی و در عین حال بسیار فرار و شکننده.
شاید مثل تمامی مفاهیم زیبا در سرزمین ما که طعمه خشونت میشوند و زیر ضربههای مختلف از پا در میآیند و به طور دائم تبدیل به خاطره میشوند.
خاطرههایی که هم زیبا هستند برای این که نشان دهنده استقامت انسانی برای دستیابی به زیبایی هستند و در عین حال قربانی خشونتند. این همزمانی و تقابل مفاهیم متضاد، زیبا و خشن چیزی است که من در کارم دنبال میکنم و سعی میکنم توی این سری هم به نوعی بیننده را با آن روبهرو کنم.
- این هماهنگی که پروانهها را تشکیل میدهد، بنا بر اینکه اندامهای انسان هستند، اگر اندامهای انسانها جور دیگری تشکیل شوند آیا ساختار این غم و اندوهی که شما میگویید ممکن است عوض شود به واسطهاش؟
بله. مسلم است. یکی از این پروانهها، تنها پروانهای که در واقع غمگین نیست، پروانه زمانهای روزهای سبز است که پر از نوارهای سبز است. پر از دستهای به علامت پیروزی بالا کشیده است و خاطره دوران پرشکوه به پاخاستن مردم در خیابانهای تهران و شهرهای دیگر ایران را به یاد میآورد. برای بازپسگیری حقوق خودشان.
مسلم است که حضور انسان هم زیبا و هم تلخ میتواند باشد. این دقیقاً همزمانیاش است که برای من مهم است. حتی در پروانه خاوران که مجموعهای از اجساد روی هم تلنبار شده انسانی است، آن هم یادآور نه تنها تلخی این جایگاه خاوران است بلکه یادآور استقامت انسانی برای دستیابی به آزادی هم هست. پس هم زیباست و هم تلخ.
*****
مرا میکشد یا مرا نمیکشد. نمایشگاه آثار پرستو فروهر برای شش هفته تا هفتم ماه مه برابر ۱۷ اردیبهشت در گالری کارین زاکس مونیخ دایر است.