آندرانیک آساطوریان، از آهنگسازان پیشکسوت موسیقی پاپ ایران، روز یکشنبه سوم اسفند ۱۳۹۳ در سن ۷۳ سالگی بر اثر اابتلا به سرطان در لس آنجلس درگذشت. او سازنده موسیقی و تنظیم کننده بسیاری از ترانههای مشهور موسیقی پاپ ایرانی است. آهنگهای نفس با صدای گوگوش و جشن دلتنگی با صدای داریوش از کارهای او در زمینه آهنگسازی است.
تنظیمهای درخشانی مانند همصدا با صدای گوگوش و شقایق با صدای داریوش هم از کارهای مثالزدنی او در عرصه تنظیم موسیقی به شمار می رود.
آقای آندرانیک از اوایل دهه ۹۰ میلادی به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست.
عارف خواننده موسیقی پاپ ایران با گریزی به سال های گذشته از همکاریاش با آندرانیک میگوید:
عارف: من از اولی که کارم را شروع کردم آندو با من بود. توی ایران عزیزمان که بودیم سه چهار سال قبل از انقلاب، من به آمریکا دعوت شدم و با آندو رفتیم. آندو هم شش نفر ارکستر آماده کرد که خیلی جالب است که آقای داوود بهبودی هم جزو این گروه بود که با ما آمد.
رفتیم و بسیار برنامهمان موفق بود. چون که آندو فقط به صورت نوازندگی و این جوری با من کار نمیکرد. او آرانژمان میکرد و هارمونیها را مینوشت و یک جورهایی کار بیشتر از یک کار ساده به گوش میرسید. از آمریکا که برگشتیم برایمان یک موفقیت بزرگی بود.
آن چیزی که در کارنامه شما به چشم میخورد، آندو در همکاریهایی که با شما داشته بیشتر در مقام تنظیم کننده است و کارهایی که برایتان ساخته شاید کمتر از کارهایی است که تنظیم کرده.
یک تنظیم کننده بایستی سواد آکادمیک داشته باشد که آندو این طور بود. اکثراً به کار تنظیم اشتغال داشت تا آهنگسازی. ولی بعدها شروع کرد به آهنگسازی و یکی از کارهای جالب ما شعر زیبای آقای شهیار قنبری به اسم نازک بود آهنگش را آندو برایم ساخت.
یک شعر زیبای دیگر هم از خانم لیلا کسری( هدیه)، «مرد قبیله» بود که آن را هم آندو برایم ساخت.
وقتی نگاه میکنید به عنوان یک تنظیمکننده به آندرانیک، (شما با تنظیم کنندههای دیگر هم کار کردید)، ویژگیهای کار با آندو چطور بود؟
او میگفت صدای خوب آن است که درست و صحیح و سالم از حنجره دربیاید. نه اینکه مثلاً تودماغیاش کنی یا پشت گلو بیاندازی. و همیشه هم به من پیشنهاد میکرد که چه کار کنم و چه جوری بخوانم. یعنی توی کار تکنیک خوانندگی وارد بود. خودش هم اواخر شروع کرد به خواندن. ولی صدای خودش یک مقداری صدای ظریف و نرم و گرم بود.
تنظیم کنندههای دیگر مثلاً آقای منوچهر چشمآذر هم با من کار میکردند. ناصر چشمآذر هم همینطور. آقای واروژان خدا بیامرز خیلی کارها را با ایشان کردم ولی آندو یک چیز دیگری بود. آندو کارهایش بوی موسیقی جاز سیاهپوستهای آمریکا را میداد. سازبادیهایی که مینوشت، فاصلههایی که مینوشت هیچ ربطی به تنظیمکنندههای دیگر نداشت.
اما یک مقدار که برگردیم به این سمت، خب آندرانیک در این سالهای اخیر کمتر فعالیت میکرد و برخی اعتقاد دارند که جذب فعالیتهای سیاسی شدنش باعث شد که یک مقدار خودش فاصله بگیرد از جامعه هنری لسآنجلس و لسآنجلس هم از او دور شود.
آندو نمیدانم، اصلاً آدم سیاسی نبود که بخواهد عقیده سیاسیاش این باشد. ولی با این گروه دوست داشت کار کند و کار کرد. من هیچوقت یادم نمیرود وقتی آنجا مسئولیت موسیقی آن تشکیلات را به عهده گرفت خودش را در حد استادهای بزرگ موسیقی توی رادیو ایران و آنجاها حس میکرد. به اتفاق آقای عماد رام دستور میدادند و کنترل میکردند. البته من یک دوره کوتاهی بودم و بعد هم آمدم بیرون از این مسائل برای اینکه عقیده شخصی من آن نیست که آنجا انجام میشد.
آندو تا زمانی که کار تنظیمش را انجام میداد حتی آمریکا هم که آمده بود موفق بود. بیشتر کارهای فرید زلاند که آهنگهای موفقی بوده، از نظر نقطه نظر خوانندگی، تمامش را برای تنظیم به آندرانیک داده بود. شعر اردلان و آهنگ از فرید، تنظیم آندرانیک. ولی از نظر خوانندگی سوای تنظیمش باید بررسی کرد که ببینیم اصلاً کجا ایستاده و چه کار میکرد.