لحن تند روحانی با مخالفان مذاکرات هستهای میتواند حاشیههای زیادی را ایجاد کند. هم میتواند دست روحانی را برای ادامه مذاکرات برای به نتیجه رسیدن باز کند. باید دید که کدام اتفاق محتملتر است.
با این وصف شکافتن ابعادی از شرایط مذاکرات هستهای همچنان مهم است. به نظر میرسد گفتوگو دو طرفه در آمریکا تا حدی مفید بوده است. اما مهمتر برآوردهای دو طرف از یکدیگر است.
آمریکا: گزارشهای طرف غربی بر این منوال است که ایران در شرایط اقتصادی بدی است. برای نمونه وندی شرمن معاون وزارت خارجه و دیوید کوهن معاون خزانهداری آمریکا در کمیته فرعی سنا حاضر شدند و در مورد وضع اقتصادی ایران و اثر تحریمها گزارش مفصلی ارائه کردند.
همچنین آمریکا باور دارد که راهی را که ایران آمده بازگشت از آن اماکنپذیر نیست در نتیجه آمریکا تلاش میکند که از ایران امتیاز بگیرد.
در گزارش و تحلیلهای مقامات آمریکایی میتوان ملاحظه کرد که ایشان تحریمها بر ایران را فلجکننده میدانند که در حال حاضر به ثمر نشسته است در نتیجه برخی از مقامات در آمریکا شرایط را مناسب برای گرفتن امتیاز بیشتر میدانند.
وضع اقتصادی ایران. این نوع تحلیل را جناح راست آمریکایی در هر دو حزب بیشتر تقویت میکند تا با حداکثرخواهی مذاکرات به بنبست برسد. این سیاست مورد حمایت اسرائیل هم است.
اما این همه ماجرا نیست همچنانکه در مصاحبه اخیر برژنیسکی با مجله فارین افریز هم انعکاس یافته مشکلات آمریکا در جهان و به خصوص منطقه خاورمیانه پرهزینه و فراوان است؛ آمریکا به شریک جهانی و هم منطقهای نیاز دارد و حتی به شریک موقت.
به نظر برژنیسکی در منطقه خاورمیانه، آمریکا روی ایران و ترکیه و اسرائیل به عنوان دولتهای باثبات میتواند حساب کند. بخشی اصلی سیاست دولتی آمریکا به این تحلیل باور دارد مطابق آن عمل میکند. ولی این بخش تحت فشار قرار دارد تا به ایران امتیازی ندهد.
در نتیجه در میان دولت از یک سو با بخش زیادی از مجلس نمایندگان و سنا در آمریکا کشمشکی در جریان دارد که رفتار طرف مقابل یعنی ایران هم میتواند به غلبه این کشمکش به نفع یک جریان در آمریکا یاری برساند.
اما دولت آمریکا به توافقی حتی نیمبند به ایران نیاز دارد ولی مخالفان دولت این توافق را نمیخواهند. به دلیل همین نیاز آمریکا در منطقه به نقش ایران است که با وجود رفتار ناهماهنگ هیات ایرانی که نماینده دولت ایران است با حکومت که نظامیان دست بالا را در آن دارند باز دولت آمریکا با ادامه مذاکرات هستهای موافقت کرد.
ایران: در ایران دولت به توافق جامعه با آمریکا نیاز دارد؛ این نیاز نگاه راهبردی دولت روحانی و بروکراتها است که به تعامل و نقش در بازار جهانی باور دارند. مطابق این نگاه توافق هستهای آغاز راه تنشزادیی با غرب است که میباید مرحله به مرحله انجام بگیرد. دولت روحانی و بروکراتها در ایران هم به شکل تاکتیکی و هم به میزان راهبردی به تنشزادیی با غرب نیاز دارد.
حتی بسته اقتصادی اخیر روحانی هم به توافق نیمبند با غرب نیاز دارد. دولتی که بودجهاش نفتی است رونق اقتصادیاش هم به فروش نفت و گاز وابسته است؛ اظهارت اخیر وزیر نفت موید این دیدگاه است که دولت به راحتسازی روابط اقتصادی نیاز دارد که این راحتسازی به کم شدن فشارهای سیاسی غرب نیازمند است.
دولت روحانی در طولانی شدن مذاکرات دچار ناکامی یا کندی شدید در تحقق وعدههای اقتصادی خود میشود.
در عوض راست افراطی در ایران تلاش میکند که مذاکرات به معنی خارج شدن از فشار باشد؛ در این راه حمایت رهبر نظام را هم دارد. رهبری نظام اعلام کرد که به مذاکرات خوشبین نیست. اما بعد تلاش کرد که با مواضع تاخیری مذاکرات را طولانیتر کند. این رفتار صدای راست افراطی در ایران را بلندتر کرده است.
اما محاسبات رهبری نظام و به طور کلی حکومت با دولت روحانی و نظرات هاشمی و بروکراتهای دولتی متفاوت است. حکومت ایران به تنش مدیریت شده با غرب نیاز دارد و به آن افتخار میکند این روش با راهبرد بروکراتها تفاوت اصولی دارد که توجه به این تقاوت نظر نشان میدهد که دولت و حکومت در مذاکرات با غرب دو سویه و متفاوت عمل میکنند. دولت خواستار توافق است و حکومت زمان میخواهد تا از زیر فشار تحریمها خارج شود و نفسی بکشد تا باز به نقشی منطقهای خود عمل کند.
با این وصف این همه ماجرا نیست؛ حکومت ایران هم در زمینههایی به درستی به غرب بدبین است در نتیجه توجیه خود را برای رفتار نادرست خود تدارک میبیند.
اما مهم امکان مانوری است که میتواند مذاکرات را با مشکل جدی روبرو کند. محاسبه رهبری نظام و هم حکومت این است که با توجه به مشکلات آمریکا باید امتیاز کمتری داد چراکه آمریکا در منطقه مدام مشکل تاکتیکی دارد و امکان مانور ما در همین مشکلات آمریکا و غرب است. صدام حسین و طالبان و داعش مشکلات کمی نبوده و نیستند . آمریکا برای مقابله با این جریانها به ایران نیاز داشته و دارد. پس میتوان به خاطر همین نیازهای آمریکا امتیاز گرفت.
این نکات غلط نیستند اما مشکل در میزان محاسبه مشکلات آمریکا و جناحبندیهای حکومت و دولت و کنگره آمریکا است. که اگر میزان محاسبه غلط باشد ممکن است که مذاکرات با بنبست راهبردی مواجه شود. باید دید که رهبری نظام میتواند در این محاسبه حکومت را از زیر فشار بیرون آورد.
در اینجاست که تلاقی منافع دولت و جامعه و حکومت ایران و هم حکومت آمریکا به هم میرسند. اما بعد از مدتی دوباره از هم دور میشوند. برای استفاده از این تلاقی دولت روحانی زمان دارد اما این زمان طولانی نیست.
به نظر میرسد ارائه گزارش مفصل به مردم و جامعه به لزوم رابطه اصولی با غرب برای رونق فضای کسب کار میباید صریحتر با مردم بیان شود. تا خود فشار زیادی به حکومت آورد. در عین حال به دولت آمریکا هم باید روشن گفته شود که ایران مصر یا عربستان نیست پس خواستهها باید معقول باشد تا عملی شود؛ چراکه بحران در ایران، بحران در منطقه است وسیاستمداران ایران را نباید در انتخاب مرگ و زندگی قرار داد. این دو عمل داخلی و خارجی را همزمان روحانی با حمایت شخصیتهای مدنی و سیاسی و سازمانهای و نهادهای طرفدار مذاکره سازننده با غرب باید انجام دهد. حمایت از دولت روحانی در مذاکرات هستهای میتواند قدمی به جلو برای تحرک بیشتر جامعه مدنی باشد.
به نظر می رسد که روحانی به جای عصبانی شدن که به دلیل نرمش وی و سوءاستفاده راست افراطی است، میتواند با گفتوگو با مردم وبیان موانع رونق فضای کسبوکار قدرتمندتر در رابطه با حکومت عمل کند. با حمایت مردم در مذاکرات نیرومندتر وارد شود.
..............................................................................................................................
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.