هدف از این سلسله نوشتهها بررسی نشست کمپ دیوید، انتظارات و خواستههای متقابل کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا، تضمینهای امنیتی به این کشورها، عوامل بیثباتی در منطقه، نتایج نشست و چالشهای پس از آن است. در بخش نخست همکاریهای امنیتی-نظامی آمریکا، فروش سلاحهای بیشتر و کارآمدتر و صادرات بیسابقه سلاح در زمان ریاست جمهوری اوباما به بحث گذاشته میشود.
باراک اوباما نشست کمپ دیوید را با این نیت برگزار کرد تا به سران ومقامهای کشورهای عرب خلیج فارس اطمینان خاطر دهد که آمریکا همچون گذشته نسبت به تامین امنیت کشورشان پایبند است و اینکه تفاهم هستهای با جمهوری اسلامی به مثابه دست شستن از آنها نیست.
او تصمیم برای برگزاری نشست سران کمپ دیوید را ماه گذشته و دقیقاً روزی اعلام کرد که ایران با کشور های گروه ۱+۵ در لوزان سوئیس به تفاهم هسته ای دست یافت. این نشست که ۲۳ و ۲۴ اردیبهشت با غیبت چهار تن از سران شش کشور عرب منطقه یعنی عربستان، امارات، بحرین و عمان، برگزار شد، نتوانست نگرانیهای جدی کشور های شورای همکاری خلیج فارس را از نفوذ رو به رشد ایران در خاورمیانه، پیامدهای احتمالی توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران و به طور اعم سیاست خاورمیانهای اوباما کاهش دهد.
نگاهی به گزارش رسانهها و اظهارات رهبران کشورهای عرب خلیج فارس و آمریکا نشان میدهد که با توجه به نگاههای متفاوت آنها به مسائل منطقهای، بخش عمدهای از خواستهها ی فزونخواهانه سران عرب از اوباما محقق نشده است. با این همه اوباما و میهمانان او در پایان نشست کمپ دیوید در یک کنفرانس خبری مشترک با ابراز رضایت از محتوای گفتوگو های دو روزه گفتند دو طرف منافع مشترکی در منطقه دارند و از این رو به همکاری با یکدیگر متعهد هستند.
پیمان نظامی مشابه ناتو ؟
تضمینهای نظامی و سیاسی بیشتر از اوباما از خواستههای کلیدی سران عرب بود از جمله موافقت با تشکیل یک سازمان نظامی مانند ناتو که حافظ امنیت کشورهای عربی در مقابل تهدیدهای خارجی بهویژه ایران باشد. این سران در توجیه این خواسته خود گفته اند جمهوری اسلامی ایران دشمن مشترک آمریکا و کشورهای شورای همکاری یعنی دوستان آمریکا است و به همین جهت این کشورها استحقاق آن را دارند که آمریکا از آنها دفاع کند. اوباما این درخواست کشورهای عربی را که گستراندن چتر اتمی آمریکا بر روی آنها را در برمیگرفت، نپذیرفت.
واقعیت این است که هیچ تقارن و تشابهی بین وضعیت موجود در سال ۱۹۴۹ که منجر به تشکیل ناتو شد و وضعیت جاری در خاورمیانه وجود ندارد. در آن زمان دشمن و مدعی اتحاد جماهیر شوروی بود و ایجاد ناتو از بسیاری جهات باعث شد تا جنگ تمامعیار دیگری در اروپا رخ ندهد و در عین حال با کمک به حفظ دموکراسی در اروپا، را ه برای ایجاد «اتحادیه اروپا» هموار شود.
به باور شماری از کارشناسان آمریکایی، با توجه به بیثباتی فزاینده در خاورمیانه، در حال حاضر آمریکا به دقت نمیداند که در این منطقه چه کشوری دوست واقعی است و چه کشوری دشمن. بیشتر کسانی که حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را آفریدند از عربستان سعودی بودند. حکومتهای موروثی کشورهای عرب خلیج فارس به درجات مختلف خود کامهاند و بزرگترین کشور شورای همکاری یعنی عربستان سعودی با صرف دلارهای نفتیاش حامی اصلی اسلام سلفی و مبلغ وهابیگری در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی است. عربستان در چند دهه گذشته همواره با آمریکا همکاری کرده است ولی این همکاری بیشتر به بده و بستانهای تجاری و معاملات بازرگانی شباهت داشته است تا دوستی. آمریکا و دیگر کشورهای غربی بخش عمدهای از نیازهای نفتی خود را از کشورهای عرب منطقه تامین کردهاند و در مقابل به آنها سلاح و تجهیزات فروختهاند ، گو اینکه روابط آمریکا و کشورهای عربی را نمیتوان به نفت و تسلیحات و مسائل مربوط به ایران خلاصه کرد.
تقویت همکاری نظامی-امنیتی
اوباما به سران و مقامهای عرب در نشست کمپ دیوید اطمینان خاطر داد که در زمینههای نظامی و امنیتی آنان را بیش از پیش یاری دهد از جمله در زمینههای ضدتروریستی، امنیت سایبری، امنیت دریایی و پدافند هوایی علیه موشکهای بالستیک و همچنین تسریع در فروش تسلیحات جدید و کارآمدتر. در این رابطه قرار است آمریکا شماری از متخصصان فروش تسلیحات خود را به کشورهای عربی منطقه اعزام کند تا با اولویتبندی تسلیحات تحویلی، نیازمندیهای این کشورها را در اسرع وقت برآورده کند.
پیش از نشست کمپ دیوید ، عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، در مورد تسریع انتقال سلاحهای جدید به کشورهای شورای همکاری گفت تا به حال ما سلاحهای پیشرفته قابل توجهی از آمریکا دریافت کردهایم ولی اگر آمریکا رتبه کشورهای شورای همکاری را به «مهمترین همپیمانان غیر ناتو» ارتقا دهد، روند انتقال سلاحها سرعت بیشتری خواهد گرفت.
فروش سلاحهای بیشتر
تمایل آمریکا به فروش سلاحهای بیشتر به کشورهای شورای همکاری با علاقه این کشورها به تقویت بنیه نظامیشان همخوانی دارد. در رابطه با پدافند هوایی ، عربستان ، کویت و امارات خواهان آنند که سامانههای پاتریوت خود را با نوع جدید آن موسوم به "پک - ۳ " تقویت کنند. امارات قرار است سامانه دفاع موشکی ارتفاع بالا را موسوم به «تاد» را از آمریکا دریافت کند و قطر نیز در حال انعقاد یک قرار داد تسلیحاتی به ارزش ۶.۵ میلیارد دلار است و عربستان سعودی نیز تمایل دارد با صرف هزینه چند میلیارد دلاری ناوگان شرقی خود را در خلیج فارس تقویت کند.
در سه سال گذشته، اضافه بر فروش سامانههای پدافند هوایی، دولت آمریکا دهها میلیون دلار سلاحهای پدافندی و آفندی به کشور های شورای همکاری فروخته است، از جمله هواپیماهای سوخت رسان نوع «کی سی ۱۳۰» به عربستان سعودی به ارزش ۶.۷ میلیاردر دلار، مهمات و بمبهای سنگر شکن به عربستان و امارات به ترتیب به ارزش ۶.۸ و ۴ میلیارد دلار، رادار های هشدار دهنده و هلی کوپتر های آپاچی به قطر به ارزش ۱.۲و ۳ میلیارد دلار، ۳۰ ناوچه و قایق گشتی به عربستان سعودی به ارزش ۱.۳ میلیارد دلار. فهرست طولانی فروش تسلیحات آمریکا به کشور های عرب منطقه هواپیماهای اف -۱۶ و اف-۱۸ و همچنین انواع موشکهای زمین به هوا و هوا به هوا را نیز شامل میشود.
اوباما، «مرد سال فروش سلاح»
در واقع فروش تسلیحات به کشورهای خارجی در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما کمسابقه بوده است. به گفته ویلیام هارتونگ، مدیر پروژه تسلیحات و امنیت در «مرکزسیاست بینالمللی» ، اندیشکده غیر انتفاعی در واشینگتن، قراردادها و فروش تسلیحات به کشور های خارجی در عرض پنج سال از ریاست جمهوری اوباما، بیش از ۱۶۹ میلیارد دلار بوده است که این رقم با احتساب تورم نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار بیشتر از ارزش تسلیحاتی است که جورج بوش در مدت هشت سال ریاست جمهوری اش به کشور های خارجی فروخت. ویلیام هارتونگ تاکید میکند که فروش و انتقال تسلیحات به خارج در زمان ریاست جمهوری اوباما از زمان جنگ جهانی دوم سابقه نداشته است و او گوی سبقت را از روسای جمهور سابق ربوده است. روزنامه واشینگتن تایمز در آوریل سال ۲۰۱۲ باراک اوباما را به عنوان «مرد سال فروش سلاح» معرفی کرد.
سیر صعودی فروش سلاح در زمان ریاست جمهوری اوباما ناشی از دو عامل است، یکی اقتصادی و دیگری سیاسی. از نظر سیاسی فروش بیسابقه سلاح و تجهیزات به کشورهای خارج بیشباهت به زمان ریاست جمهوری ریچاد نیکسون در اوائل دهه ۷۰ میلادی نیست که در واکنش به نتایج تکاندهنده جنگ ویتنام و بیزاری عمومی در آمریکا از جنگ و درگیری صورت گرفت. ریچارد نیکسون در سال ۱۹۶۹ اعلام کرد که آمریکا سلاح و تجهیزات همپیماناش را به هر میزان که مورد نیازشان باشد تامین خواهد کرد تا از درگیر شدن در جنگ دیگری شبیه ویتنام دوری کند. اوباما هم با توجه پیامدهای بسیار نامطلوب جنگ آمریکا درعراق و افغانستان، همان سیاستی را دنبال میکند که ریچاد نیکسون به آن روی آورده بود.
از دید اقتصادی، فروش سلاح به کشورهای خارجی را میتوان از جهاتی به بحران مالی ۲۰۰۸ در جهان پیوند داد. بیشک اوباما به دنبال اشتغالآفرینی در آمریکا است و تلاش دارد با فروش سلاحهای بیشتر خطوط تولید کارخانههای تسلیحاتی را باز نگه دارد. در این رابطه اوباما با فروش سلاحهای گوناگون به کشورهای شورای همکاری از تعطیل شدن برخی از خطوط تولیدی شرکتهای عمده تسلیحاتی مانند بوئینگ، لاکهید مارتین ، ریتییون، جنرال الکتریک، هوافضای آی تی تی و یونایتد تکنولوژی برای مدت قابل توجهی جلوگیری کرده است. جدا از این شرکتها، شرکتهای وابسته و زیر مجموعههای آنها نیز از فروش سلاحها بهره بردهاند.