تنها در فاصله یک هفته از تروریستی دانستن حزبالله توسط شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب دیگر سازمان عربی نیز به اجماع آراء حزبالله لبنان را در فهرست سازمانهای تروریستی درج کرد. از میان ۲۲ کشور عضو اتحادیه عرب، تنها دو کشور لبنان و عراق با اعلام حق تحفظ از دادن رأی مشابه امتناع کردند.
بیتردید چنین اقدامی از ناحیه دو سازمان و نهاد عربی ضربه حیثیتی بزرگی برای حزبالله لبنان در جهان عرب و همچنین ضربهای به جمهوری اسلامی حامی اصلی آن تلقی میشود.
روشن است که با درج حزبالله در فهرست سازمانهای تروریستی، از این پس هرگونه عضو پذیری، تبلیغات و فعالیت نهادهای مالی-پولی و شرکتهای وابسته به حزبالله لبنان در گسترهای به وسعت جهان عرب خلاف قوانین ضد تروریستی قلمداد خواهد شد. این در حالی است که اگر قرار باشد این تعداد کشورهای پرتعداد عربی قوانین ضد تروریستی خود را علیه حزبالله به اجرا در آورند، میتوانند کشور لبنان زادگاه حزبالله را نیز تحت فشار قرار دهند. مثلا این فرض متصور است که بانکهای پرتعداد کشورهای عربی، بانکهای لبنانی را تحت فشار دهند تا در صورت همکاری بانکی با حزبالله، از همکاری با آنان محروم خواهند شد.
تصور اینکه مثلا نهادهای مالی- پولی و شرکتهای وابسته به حزبالله در گسترهای به وسعت جهان عرب و از آن بدتر حتی در کشور لبنان دچار مضیقه گردند، خود گویای فشاری است که قرار است با چنین مصوبهای بر حزبالله تحمیل شود.
آواری بزرگتر برای حزبالله در راه است
تا پیش از یک هفته قبل که شورای همکاری و اینک اتحادیه عرب، حزبالله را در فهرست سازمانهای تروریستی گنجانده باشند، این سازمان توسط آمریکا، کانادا، استرالیا و اتحادیه اروپا در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داشت. بعدتر عربستان اولین کشور عربی بود که حزبالله را در فهرست سازمانهای تروریستی گنجاند.
موفقیت عربستان در همسو کردن شورای همکاری و اتحادیه عرب برای تروریستی قلمداد کردن حزبالله پس از آن رخ داد که حزبالله، حضور موثری در جنگ داخلی سوریه به نفع دولت بشار اسد برعهده گرفت. تدریجا شکافی که بین هواداران و مخالفان بشار اسد در سوریه رخ داد به یکیک کشورهای عربی نیز سرایت کرد. کشورهای عربی که مخالف اسد بودند، مخالف حزبالله نیز شدند همچنان که کشورهای عربی مخالف جمهوری اسلامی نیز مخالف بازوی نظامی ایران (یعنی حزبالله) نیز هستند.
مروری در اخبار کشورهای عربی کافی است تا دانسته شود هر از چندگاه برخی کشور عربی به ویژه در حوزه خلیج فارس خبر از کشف و خنثی کردن هستههای تروریستی وابسته به حزبالله و سپاه پاسداران میدهند. تنها در ماه ژانویه بحرین و کویت مدعی شدند که هر یک هستههای تروریستی وابسته به سپاه و حزبالله را کشف و خنثی ساختهاند همچنان که دولت یمن نیز مدعی ارتباط تنگاتنگ حزبالله و حوثیها شده است.
بدین ترتیب، اینک حزبالله بیش و پیش از آنکه زیر حملات تبلیغاتی از سوی اسرائیل قرار گیرد، زیر ضرب کشورهای عربی قرار گرفته است. گزاف نیست اگر بگوییم حزبالله افزون بر جبهه اسرائیل، اینک جبههای به فراخی کشورهای عربی در برابر خود دارد. اگر مقابله و مقاومت حزبالله در برابر اسرائیل برایش مشروعیتزا بود، مقابله این جریان سیاسی با کشورهای «برادر عرب» قطعاً برایش مشکلزا خواهد شد چراکه اینک نه امریکا، کانادا، استرالیا و اتحادیه اروپا بلکه «برادران عرب» هستند که حزبالله را در شمار سازمانهای تروریستی در کنار داعش و القاعده گنجاندهاند.
تصور کنید داعش ادعای مبارزه با اسرائیل را داشته باشد. آیا سازمانی که توسط کشورها و نهادها و دستگاه تبلیغاتی عربی سازمانی تروریستی قلمداد شده، میتواند به صرف مبارزه با اسرائیل برای خود مشروعیت بتراشد؟ عینا این فرض اینک در مورد حزبالله صادق است.
این وضعیت بر حزبالله حتی دشوارتر از داعش است هنگامی در نظر آوریم که کشورهای عربی علاوه بر انگ تروریستی بودن، انگ مزدوری برای جمهوری اسلامی را هم بر حزبالله زدهاند.
مروری بر دستگاه تبلیغات پرهیاهوی رسانههای عربی نشان میدهد که آنان حزبالله را امتداد جمهوری اسلامی و جمهوری اسلامی را امتداد دولت صفوی میدانند که با توسل به گسترش شیعه به دنبال اعمال هژمونی خود بر منطقه است. کشورهای عربی از یاد نمیبرند که دولت صفوی با برگزیدن مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران، به نهصد سال حکومت سنی ایران خاتمه داد. آنان جمهوری اسلامی و حزبالله لبنان را امتداد تاریخی حکومت صفوی میدانند که به دنبال گسترش هژمونی ایرانی از طریق توسل به مذهب شیعه است.
در این میان، حزبالله هر آنچه ادعای مقابله و مقاومت در برابر اسرائیل داشته باشد برای کشورهای عربی فاقد ارزش خواهد بود چه رسد به اینکه اینک انگ تروریستی نیز بر آن زده شده باشد.
برای درک جریان رسانهای که علیه حزبالله به راه خواهد افتاد، کافی است به اظهارات حسن نصرالله توجه شود که عربستان را همسو با اسرائیل از عوامل «فتنهانگیز» در لبنان دانست و گفت: «طرح عربستان در منطقه فتنهانگیزی است و این طرح اسرائیل نیز هست».
در ارزیابی این فتنه، نصرالله تا آنجا بدگمان است که گفته: «برخی از گروههای لبنانی هستند که امیدوارند عملیات طوفان قاطعیت (عملیان نظامی عربستان علیه حوثیها) مانند یمن در لبنان هم تکرار شود.»
با این همه، آواری که تا اینجا بر سر حزبالله ویران شده به همین مقدار بسنده نمیشود. آوار بزرگتری در راه است: تروریستی قلمداد کردن حزب الله توسط بزرگترین نهاد اسلامی یعنی سازمان همکاری اسلامی.
با نفوذی که عربستان در شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی برای خود رقم زده، قابل پیشبینی است که پس از این اقدام، گام بعدی ریاض این است که تروریستی قلمداد کردن حزبالله لبنان را به سازمان همکاری اسلامی نیز برده و رأی این نهاد را نیز کسب کند.
تصور اینکه حزبالله لبنان در گسترهای به پهنای جهان اسلام با ۵۷ عضو به عنوان سازمان تروریستی و در کنار سازمانهایی مثل القاعده و داعش گنجانده شود، حقیقتاً آوار بزرگی برای حزبالله و جمهوری اسلامی خواهد بود.
دقیقا این الگوی رفتاری را ریاض در محکوم کردن رژیم بشار اسد و جنایتکار دانستن آن در شورای همکاری، اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی و مجمع عمومی به کار بسته بود و به طور موفقیتآمیز نیز نتایج دلخواه خود را نیز کسب کرده بود. روزنامه لبنانی النهار به نقل از ریاض قهوجی، مدیر مرکز خاورمیانه و خلیج فارس برای مطالعات نظامی، گفته بود که محکومیت حزبالله در شورای همکاری به عنوان یک سازمان تروریستی، آغاز یک حمله هماهنگ شده است که در اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی نیز تکرار خواهد شد.
با این حساب باید انتظار داشت که به زودی عربستان، تروریستی قلمداد کردن حزبالله را به سازمان همکاری اسلامی کشانده و به ظن قوی با رأی اکثریت بتواند نتیجه دلخواه را کسب کند. گرچه دور از واقع نیست که عینا همین اقدام را عربستان به مجمع عمومی سازمان ملل برده و رأی دلخواه خود را از مجمع عمومی نیز کسب کند همچنان که در جنایتکار دانستن دولت بشار اسد، شورای همکاری، اتحادیه عرب، سازمان همکاری و مجمع عمومی به پیشنهاد عربستان دولت اسد را محکوم کردند.
......................................................................................................
نظر نویسنده بیانگر دیدگاه رادیو فردا نیست.