وزارت نفت ایران دوشنبه اعلام کرد که قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین سوپر، نفت کوره و گاز مایع را افزایش داده است.
دولت همچنین واریز سهمیه بنزین (۶۰ لیتر در هر ماه) را برای خودروهای شخصی متوقف کرده و بدین ترتیب قیمت بنزین معمولی تکنرخی شد. دولت قیمت گاز بخش خانگی، تجاری و دولتی را هم روز سهشنبه ۱۵ درصد افزایش داد.
با این حساب قیمت بنزین معمولی از لیتری ۱۰۰ تومان در سال ۱۳۸۹، طی چند نوبت به ۱۰۰۰ تومان رسیده است که افزایشی ۱۰ برابری نشان میدهد. در مورد دیگر حاملهای انرژی نیز قیمتها افزایش یافته، اما نه به میزان رشد قیمت بنزین.
با این حال، هنوز قیمت حاملهای انرژی در کشور نسبت به قیمتهای جهانی اختلاف چشمگیر دارد، خصوصا به این خاطر که ارزش واحد پول ایران در مقابل دلار نسبت به سال ۱۳۸۹ به کمتر از یکسوم رسیده است.
برای ایرانیها که متوسط درآمدشان در مقایسه با ترکیه، اتحادیه اروپا و آمریکا بسیار نازل است و از طرفی با افت ارزش پول و تورم بالا مواجه هستند، افزایش قیمت حاملهای انرژی دردناک است، اما شواهد حاکی است که دولت چارهای جز افزایش قیمت ندارد.
برای نمونه تابستان سال گذشته علی باباجان معاون نخستوزیر ترکیه اعلام کرد که سرانه درآمدها در این کشور به ۱۹ هزار دلار در سال رسیده است که برابر ۶۰ درصد سرانه درآمدها در اروپا است.
این در حالی است که بنا به اعلام مرکز آمار ایران در همان تاریخ (۲۱ تیرماه) متوسط درآمد هر خانوار شهری (نه سرانه درآمد) در ایران به حدود ۲۰ میلیون تومان در سال رسیده است که با احتساب نرخ آزاد دلار به حدود ۶ هزار دلار میرسد.
با این حال هزینههای دولت ایران از بابت یارانه انرژی بسیار بالا است.
تابستان سال گذشته بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت، گفت که «هماکنون سالانه بیش از ۹۰ میلیارد دلار در کشور سوخت مصرف میشود که ۸۰ میلیارد دلار یارانه به آن تعلق میگیرد».
برای کشوری که تولید ناخالص ملی آن حدود ۴۰۰ میلیارد دلار است، این رقم به شدت بالاست.
حسين سجادی شنبه ٢ خردادماه اظهار داشت که قيمت گاز مصرفی در جهان ۱۲.۵ برابر بیشتر از ایران و قیمت برق ۷ برابر بیشتر از ایران است.
مصرف سرسامآور انرژی
بر اساس گزارشهای رسمی، بخش خانگی ایران سالانه ۹۱ میلیارد متر مکعب گاز و ۷۰ میلیارد کیلووات ساعت برق استفاده میکند. به عبارتی حدود ۴۰ درصد از کل گاز تولیدی ایران و یکسوم برق تولیدی کشور در منازل مصرف میشود. مصرف بنزین و گازوئیل ایران نیز طی سال گذشته روزانه به ترتیب بیش از ۶۹ میلیون و بیش از ۱۰۰ میلیون لیتر بوده است.
در مقام مقایسه، کل مصرف گاز ترکیه (۴۷.۵ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۱۴) حتی به نصف مصرف خانگی گاز ایران نیز نمیرسد.
بر اساس گزارشهای رسمی، مصرف انرژی در ایران طی سال گذشته حدود ۲ میلیارد بشکه معادل نفت خام شده است که یکچهارم آن بدون اینکه به دست مصرف کننده ای برسد، هدر میرود. بر اساس گزارش بانک جهانی مصرف انرژی در ۲.۵ برابر بیشتر از ترکیه است.
مصرف انرژیهای فسیلی ایران در سال ۲۰۱۰ حدود ۱.۶ میلیارد بشکه معادل نفت خام بود و انتظار میرود طی سالهای آینده مصرف انرژی کشور با نرخ ۵.۵ درصدی افزایش یابد.
بهرهوری پایین و مصرف بالا
قیمت پایین انرژی در ایران، باعث پایین بودن بهرهوری و بالا بودن شدت مصرف انرژی شده است. برای نمونه بیش از ۸۰ درصد برق کشور از نیروگاههای حرارتی تولید میشود که راندمان آنها بهطور متوسط تنها ۳۷ درصد است. از طرفی بنا به آمار رسمی، حدود ۱۴ درصد از برق تولیدی کشور بدون اینکه به دست مصرف کننده برسد، در مسیر انتقال هدر می رود.
بنا به آمار سالانه سازمان بهرهوری انرژی ايران، شدت انرژی در کشور طی سال ۹۱ حدود یک و نیم برابر بیشتر از متوسط جهانی بوده است. این سازمان آمارهای جدید را تاکنون ارائه نکرده است، اما اسفند ماه سال گذشته وزير نيروی ايران اعلام کرد که شدت مصرف انرژی در ايران چهار برابر متوسط جهانی است.
شدت مصرف انرژی عبارتست از مقدار انرژی لازم برای توليد مقدار معينی خدمات يا کالا. اين شاخص بهصورت سالانه از تقسيم مقدار انرژی مصرفی به توليد ناخالص داخلی به دست می آيد.
با مقایسه آمارهای بانک جهانی از تولید ناخالص داخلی ایران و مصرف انرژی کشور از دهه ۸۰ میلادی، رشد مصرف انرژی کشور به مراتب بیشتر از رشد تولید ناخالص داخلی بوده است.
برای نمونه در اوایل انقلاب حجم مصرف انرژی ۲۰۰ میلیون بشکه معادل نفت خام و تولید ناخالص داخلی ۹۰ میلیارد دلار بود. این در حالی است که مصرف انرژی ایران در سال ۲۰۱۱ به ۱۶۰۰ میلیون بشکه معادل نفت خام و تولید ناخالص داخلی به ۵۲۸ میلیارد دلار رسید.
بهخاطر تحریمهای غرب، تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته به حدود ۴۰۶ میلیارد دلار سقوط کرد، در حالی که مصرف انرژی کشور به بالای ۲۰۰۰ میلیون بشکه معادل نفت خام اوج گرفت. به عبارتی شدت انرژی کشور به شدت اوج گرفت.
تولید گازهای گلخانهای
هزینه مصرف سرسامآور انرژی ایران که سهم خود دولت نیز دست کمی از مردم ندارد، نه تنها زیانهای مستقیم، بلکه هزینههای گزاف غیرمستقیم نیز دارد.
برای نمونه ایران، به رغم تولید ناخالص داخلی بسیار اندک، هفتمین کشور تولیدکننده گازهای گلخانه ای در دنیا است.
بر اساس آخرین گزارش بانک جهانی، ایران در سال ۲۰۱۲ حدود ۶۰۰ میلیون تن دی اکسید کربن تولید کرده است.
آمارهای داخلی ایران نیز موید گزارش بانک جهانی است.
بر اساس گزارش سازمان بهرهوری انرژی ایران، سهم بخش خانگی از تولید دی اکسید کربن طی همان سال بیش از ۱۲۷ میلیون تن و سهم بخش حمل و نقل ۱۳۰ میلیون تن بوده است. البته سهم نیروگاههای برقی ایران نیز بیش از ۱۷۴ میلیون تن معادل ۳۲ درصد از کل تولید دی اکسید کربن کشور بوده است.
در این میان، بر اساس برآورد سازمان بهداشت جهانی ، میزان زیانهای ناشی از آلودگی هوا در ایران سالانه حدود ۱۶ میلیارد دلار است.
فعلا دولت ایران تصمیم دارد که با صرف ۱۹۲ میلیارد دلار طی ۱۵ سال، شدت مصرف انرژی در کشور را تا ۵۰ درصد کاهش دهد و از این طریق ۱۰۶۵ میلیارد دلار صرفه جویی کند.