لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ تهران ۲۳:۴۶

کشمکش‌های تهران و ریاض و بازار جهانی نفت


جهش قیمت‌ها در بازار جهانی نفت دیری نپایید و بهای این کالا دوباره در سراشیب افتاد. کشمکش میان ایران و عربستان سعودی بر سر عرضه نفت، یکی از مهم‌ترین عواملی است که امید تولیدکنندگان «طلای سیاه» را بار دیگر مبدل به یاس کرد. عوامل دیگری نیز در ایجاد این حرکت زیگزاگی موثر افتاده‌اند.

در نشستی که فوریه گذشته (بهمن ماه) در دوحه برگزار شد، کشور‌های عربستان سعودی، روسیه، ونزوئلا و قطر تصمیم گرفتند تولید خود را در سطح ماه ژانویه ۲۰۱۶ «فریز» یا تثبیت کنند، با این هدف که سقوط بهای نفت متوقف شود و حتی زمینه افزایش دوباره آن فراهم آید. این توافق چهارجانبه به دو دلیل اهمیت داشت. نخست آنکه بعد از شروع سقوط آزاد بهای نفت از نیمه سال ۲۰۱۴، این نخستین بار بود که کشور‌های تولیدکننده این کالا تصمیم گرفتند برای تولیدشان سقف قایل شوند تا بلکه بازار مهار شود. دلیل دوم همکاری سه عضو سازمان «اوپک» بود با روسیه، قدرت بسیار مهم نفتی که در این سازمان حضور ندارد. به بیان دیگر توافق بر سر تاثیرگذاری بر بازار از محدوده «اوپک» فرا‌تر رفت و به «غیر اوپک» گسترش یافت. این رویداد به‌خودی‌خود از زایش فصلی تازه در «دیپلماسی نفتی بین‌المللی» خبر می‌داد.

در پی نشست دوحه، تلاش برای گسترش دامنه توافق چهارجانبه ادامه یافت و سر انجام قرار شد نشست دیگری بیست و نهم فروردین ماه (هفده آوریل) با شرکت دوازده کشور عضو «اوپک» و سه کشور غیر عضو این سازمان (روسیه، عمان و بحرین) در پایتخت قطر برگزار شود.

با توجه به این ابتکار‌ها، این فکر در بازار‌ها قوت گرفت که قدرت‌های نفتی (به ویژه دو غول روسیه و عربستان سعودی) دیگر نمی‌خواهند دست روی دست بگذارند و منفعلانه ناظر سقوط بازار نفت باشند. این یکی از عوامل جان گرفتن بهای نفت بود که در فاصله نیمه ژانویه تا نیمه مارس با یک جهش ۴۴ درصدی از بشکه‌ای ۲۹ دلار به بشکه‌ای ۴۲ دلار افزایش یافت. البته عوامل دیگری نیز در این جهش تاثیر داشتند، به ویژه وقفه‌هایی که در تولید نفت عراق و نیجریه پیش آمد.

دل بستن به افزایش بهای نفت، دستکم تا پایان سال جاری میلادی، چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که وقتی بهای نفت به زیر هر بشکه ۳۰ دلار کاهش یافت، شماری از میدان‌های نفت غیرمتعارف یا «شیل» در آمریکا فعالیت خود را متوقف کردند. همین میدان‌ها، با افزایش دوباره بهای نفت، فعالیت خود را دوباره از سر خواهند گرفت و عرضه را بیشتر خواهند کرد. این پدیده نیز، همچون «شمشیر داموکلس» بر بازار جهانی نفت سنگینی می‌کند.

ولی محاسبات اولیه بر سر نشست آتی دوحه دیری نپایید و معامله‌گران به این نتیجه رسیدند که کشور‌های عضو و غیرعضو «اوپک» در وضعیتی نیستند که بتوانند در رکود حاکم بر بازار جهانی نفت تغییر مهمی به‌وجود آورند. همین تغییر محاسبه باعث شد که بهای نفت برنت دریای شمال بار دیگر در سرازیری افتاد و دوشنبه چهارم آوریل به هر بشکه سی و هشت دلار کاهش یافت.

تغییر محاسبات بازار و کاهش دوباره بهای نفت از دو عامل مهم منشا می‌گیرد:
اول) عامل نخست سطح بسیار بالای عرضه نفت است. در نشست ماه فوریه در دوحه، همانطور که گفته شد، چهار کشور تولیدکننده تصمیم گرفتند تولید خود را در سطح ماه ژانویه ۲۰۱۶ «فریز» یا تثبیت کنند. نشست آتی تولیدکنندگان نفت در دوحه نیز، که هفده آوریل برگزار خواهد شد، در بهترین حالت به احتمال قوی «فریز» را در‌‌ همان سطح پیشین خواهد پذیرفت.

«فریز» نفت در این سطح به جایی نمی‌رسد، به این دلیل که بازار در شرایط کنونی از مازاد تولید رنج می‌برد و این سرچشمه اصلی رکود است. سقف رسمی تولید دوازده عضو «اوپک» ۳۰ میلیون بشکه در روز است، حال آنکه اعضای این سازمان ۳۳ میلیون بشکه در روز نفت تولید می‌کنند. روسیه هم، که برای تنظیم بازار نفت به اعضای «اوپک» ملحق شده، برای نخستین بار در سی سال گذشته تولیدش را تا مرز ۱۱ میلیون بشکه در روز بالا برده است. در حال حاضر عرضه نفت یک و نیم تا دو میلیون بشکه در روز بیشتر از تقاضا است و اگر قرار باشد تولید نفت در سطح کنونی «فریز» شود، انتظار اوجگیری دوباره بهای آن بیهوده خواهد بود.

دوم) عامل بسیار مهم دیگری که بهای نفت را بار دیگر در سراشیب قرار داد، کشمکش تهران و ریاض است. وزارت نفت، شرکت ایران در نشست هفدهم آوریل در دوحه را منتفی نمی‌داند، ولی در‌‌ همان حال تکرار می‌کند که به هیچوجه قصد ندارد تولید خود را در سطح ماه ژانویه «فریز» کند. بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت ایران می‌گوید که «اگر وقت کند» حتما در نشست هفدهم آوریل دوحه شرکت خواهد کرد. آقای زنگنه توافق چهار جانبه ماه فوریه میان کشورهای عضو و غیر عضو «اوپک» را در راستای «فریز» تولید نفت گامی مثبت تلقی می‌کند، ولی دلیلی نمی‌بیند که ایران به این توافق ملحق بشود. او و همکارانش تاکید می‌کنند که در دوران تحریم، دیگر کشور‌های تولیدکننده نفت، با استفاده از موقعیت، سهم صادراتی ایران را به سود خود تصاحب کرده‌اند. در این شرایط اگر ایران تولیدش را در سطح ماه ژانویه و یا حتی در سطح کنونی «فریز» کند، عملا از دست رفتن سهمیه‌اش را رسمیت خواهد بخشید. موضع رسمی ایران آن است که تا پایان سال جاری میلادی تولیدش را تا چهار میلیون بشکه در روز بالا ببرد و بازار‌های سنتی خود را دوباره به دست آورد.

موضعگیری تهران با واکنش شدید ریاض روبرو شد. در گفت‌وگویی با «بلومبرگ»، محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان سعودی هشدار داد که کشورش تنها به شرطی حاضر خواهد شد تولیدش را «فریز» کند که دیگر کشور‌های تولید کننده و به ویژه ایران در این اقدام شریک بشوند.

در این شرایط، دل بستن به افزایش بهای نفت، دستکم تا پایان سال جاری میلادی، چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که وقتی بهای نفت به زیر هر بشکه ۳۰ دلار کاهش یافت، شماری از میدان‌های نفت غیرمتعارف یا «شیل» در آمریکا فعالیت خود را متوقف کردند. همین میدان‌ها، با افزایش دوباره بهای نفت، فعالیت خود را دوباره از سر خواهند گرفت و عرضه را بیشتر خواهند کرد. این پدیده نیز، همچون «شمشیر داموکلس» بر بازار جهانی نفت سنگینی می‌کند.
با توجه به مجموعه این عوامل، بعید به نظر می‌رسد که بهای نفت تا پایان سال ۲۰۱۶ از محدوده هر بشکه سی تا چهل و پنج دلار بالا‌تر برود.

کشمکش تهران و ریاض بر سر آینده بازار نفت، که با تنش‌های موجود میان دو پایتخت بر سر مسایل استراتژیک در منطقه خاورمیانه و نیز درگیری‌های مذهبی میان آنها روابط تنگاتنگ دارد، به احتمال فراوان طی یک دوران طولانی ادامه خواهد یافت.
داده‌های منتشر شده از سوی ایران و منابع بین‌المللی نشان می‌دهد که در پی آغاز فرایند رفع تحریم‌ها، تولید و صادرات نفتی ایران رو به افزایش گذاشته، البته با آهنگی کند‌تر از آنچه انتظار می‌رفت. بر پایه آخرین داده‌های موجود، سطح تولید نفت خام در ایران در حال حاضر به سه میلیون و دویست هزار بشکه در روز می‌رسد که سیصد تا چهار صد هزار بشکه در روز بیشتر از سال گذشته است. در‌‌ همان حال منابع گوناگون سطح صادرات نفتی ایران را دو میلیون بشکه در روز اعلام می‌کنند. در پی لغو تحریم‌ها، ایران به گونه‌ای محسوس صادراتش را به هند و کره جنوبی افزایش داده و به فرانسه و اسپانیا نیز نفت صادر می‌کند.

با توجه به اینکه حدود یک میلیون و هشتصد هزار بشکه در روز برای مصرف داخلی روانه پالایشگاه‌های داخلی می‌شود، از مقدار نفت تولیدی تنها یک میلیون و چهار صد هزار بشکه در روز برای صدور باقی می‌ماند. در این صورت صدور دو میلیون بشکه نفت از سوی ایران چگونه امکان‌پذیر است؟ پاسخ این است که بخشی از صادرات نه از تولید، بلکه از مقدار نفتی که طی دوران تحریم در انبار‌ها ذخیره شده بود، برداشت می‌شود. از سوی دیگر وزارت نفت ایران میعانات گازی را نیز در زمره صادرات نفتی محاسبه می‌کند، حال آنکه گمرک ایران این میعانات را صادرات غیر نفتی جا می‌زند. حاصل آنکه در حال حاضر تولید نفت ایران سه میلیون و دویست هزار بشکه و صادرات نفتی آن دو میلیون بشکه در روز است.

بر پایه ارزیابی شماری از کار‌شناسان مستقل ایرانی و منابع بین‌المللی، بعید به نظر می‌رسد ایران در سال جاری بتواند تولیدش را از سه میلیون و پانصد هزار بشکه در روز بالا‌تر ببرد. گذار ایران از مرز چهار میلیون بشکه در روز و به ویژه دستیابی کشور به تولید پنج میلیون بشکه در روز، که هدف تعیین شده برای میان مدت است، به جذب حجم قابل ملاحظه‌ای سرمایه‌گذاری خارجی نیاز دارد.

XS
SM
MD
LG