کشتار و حمام خونی که گروههای اسلامگرا در پاریس به راه انداختند بسیاری را شگفتزده کرد. در این عملیات بیش از ۱۲۰ نفر از مردم پاریس در بیرون یک استادیوم، یک رستوران و یک سالن کنسرت کشته شدند. اما اگر به تاریخ این گونه بربریتها نه در چند دههٔ اخیر بلکه در یکی دو سال اخیر نگاه کنیم چندان شگفتزده نخواهیم شد. در چند دههٔ اخیر از حیث کشتار و ترور هیچ ایدئولوژیای به گرد پای اسلامگرایی نمیرسد.
عملیات تروریستی اسلامگرایان در کشورهای غربی با حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در ایالات متحده، ۱۱ مارس ۲۰۰۴ در خط آهن اسپانیا و ۷ ژوییهٔ ۲۰۰۵ در متروی لندن (به عنوان پر تلفاتترین این گونه حملات) نه آغاز و نه متوقف شد. از آن به بعد دهها مورد موفق و ناموفق از عملیات بمبگذاری و قتل و کشتار جمعی در عرصهٔ عمومی کشورهای غربی و هزاران عملیات در کشورهای خاورمیانه رخ داده است. به عنوان نمونه تنها در یک ماه ۱۵ دسامبر ۲۰۱۴ تا ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵ بیش از پانصد نفر در سراسر عالم توسط اسلامگرایان کشته شدند.
شوق به کشتار
در هفتم ژانویهٔ ۲۰۱۵ سه اسلامگرای فرانسوی به دفتر نشریهٔ فکاهی چارلی ابدو حمله کرده و ده عضو تحریریهٔ این نشریه و دو پلیس را کشتند و گریختند. آنها به هنگام کشتار قربانیان خود ندای اللهاکبر سر میدادند و در حال فرار هم گفتند که دارند انتقام توهین به پیامبر اسلام را میگیرند. در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۴ یک اسلامگرای جهادی به ساختمان پارلمان کانادا حمله کرد و اسلامگرای دیگر یکی از نگهبانان بنای یادبود این کشور را کشت. در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۴ یک اسلامگرا دهها نفر را در یک کافه در سیدنی استرالیا گروگان گرفت که به کشته شدن دو گروگان و مجروح شدن شماری از آنها و پلیس منجر شد. در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۲ شهروند ۲۵ ساله کانادایی که به گروههای اسلامی گرویده بود، دو سرباز کانادایی را در محوطه پارکینگی در «کبِک» زیر گرفت و یکی از آنها را کشت. در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۳ دو برادر اسلامگرا در خط پایان ماراتن بوستون بمبگذاری کرده و ۵ نفر را کشته و حدود ۲۰۰ نفر را زخمی کردند. حملات تروریستی اسلامگرایان در کشورهای غربی بدون وقفه در چند دههٔ گذشته جریان داشته است: در دهههای هشتاد و نود اسلامگرایان شیعه دست بالاتر را در ترور داشتند و در دهههای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ اسلامگرایان سنی.
کشتار مسلمانان
گروههای اسلامگرا فقط غیر مسلمانان را نمیکشند. آنها در کشتن مسلمانان نیز دستی گشاده دارند. نتایج یک تحقیق توسط مرکز بینالمللی مطالعات افراطگرایی و بیبیسی نشان میدهد که گروههای جهادی اسلامگرا تنها در ماه نوامبر ۲۰۱۴، ۵۰۴۲ نفر را در سراسر دنیا کشتهاند. اکثر این قربانیان غیرنظامی و مسلمان بودهاند: ۱۷۷۰ نفر از آنها در عراق، ۷۸۶ نفر در نیجریه، ۷۸۲ نفر در افغانستان و ۶۹۳ نفر در سوریه. براساس این تحقیق، در ماه نوامبر روزانه بهطور متوسط ۱۶۸نفر قربانی جنایات گروههای جهادی شدهاند. بر اساس این تحقیق، حدود ۶۰ درصد این قتلها توسط داعش و بوکوحرام انجام شده و ۸۰ درصد جنایتها در کشورهای عراق، نیجریه، افغانستان و سوریه رخ دادهاست. داعش با بیش از ۲۲۰۶ قتل، بوکوحرام با ۸۰۱ و طالبان با ۷۲۰ مورد آدمکشی، سه گروه پیشرو هستند. القاعده شبه جزیره عربستان، الشباب، جبهه النصره، تحریک طالبان پاکستان و جماعت الاحرار، به ترتیب در ردههای بعدی این آمار قرار دارند. ۲۰۹۳ قربانی گروههای جهادی اسلامگرا در ماه نوامبر ۲۰۱۴، غیر نظامی و ۱۷۲۳ نفر هم نظامی بودند. ۱۴۷ مامور پلیس و ۸۴ مقام رسمی نیز در میان آمار ۵۰۴۲ نفره بودهاند.
بسط تنفر و خشونت مذهبی
موتور حرکت جریان اسلامگرایی تنفر و دشمنی است که هر روز در رسانهها و تبلیغات اسلامگرایان تولید و توزیع میشود. از این حیث تفاوتی میان اسلامگرایان شیعه و سنی نیست. جوادی آملی با انتقاد از برخوردهای دوگانه غرب در موضوعاتی مانند حقوق بشر و مبارزه با تروریسم میگوید: «غرب یک باغ وحش منظم است وگرنه غربیها با این همه پیشرفت علمی اگر مریخ را هم فتح کنند در آنجا جنگ جهانی به راه خواهند انداخت.» (تابناک ۹ دی ۱۳۹۳) جنگطلب و وحشی معرفی کردن غربیان با هدف انسانیتزدایی از شهروندان غربی و مهدورالدم قرار دادن آنها انجام میشود. کسی که پای سخن روحانیونی مثل جوادی آملی بنشیند و به حرف آنها باور داشته باشد آمادگی لازم را برای کشتن شهروندان غربی پیدا میکند.
علی خامنهای نزدیک به همین مضمون را بارها گفته است: «غربىها، یعنى بخصوص نژادهاى اروپایى، نژادهاى وحشىاند؛ اینها ظاهرشان اتو کشیده و کراواتزده و ادکلن زده و اینهایند امّا همان باطن وحشىگرىاى که در تاریخ وجود داشته هنوز هم در اینها هست؛ راحت آدم میکشند، خونسرد جنایت میکنند؛ بنابراین کتک زدن زن در داخل خانه به وسیلهى آنها و بعد به وسیله آمریکاییها، بُعدى ندارد.» (سایت رسمی خامنهای، سخنرانی با زنان، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲) شبیه به همین سخنان از رهبران گروههای اسلامگرای سنی شنیده شده است. پیروان خمینی و خامنهای و رهبران طالبان و بوکوحرام و داعش تحت تاثیر همین گونه تعالیم ابایی از کشتن شهروندان غربی و غیر غربی نداشتهاند.
مغزشویی
اسلامگرایان میدانند که به نیروی تازه نفس نیاز دارند و به همین دلیل در حوزهٔ آموزش و پرورش سرمایهگذاری کردهاند. معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش میگوید: «وجود ۲۰ هزار روحانی در سطح مدارس از جمله کارهای خوبی به شمار میرود که در راستای اقامه نماز برای دانش آموزان انجام شده است.» (مهر ۹ دی ۱۳۹۳) گروه طالبان در افغانستان از همین طریق هزاران نیرو تربیت کرده است. همهٔ اعضای دیوانسالاری مذهبی در این برنامهها مدام تنفر و دشمنی و خشونت را به نسل تازه میآموزند. برخی از کسانی که در برابر این القائات قرار میگیرند از خواب بیدار میشوند اما این فرایند بیداریگاه بسیار طولانی است. عملیات تروریستی علاوه بر ارعاب کارکرد جذب نیرو نیز دارد.
پایگاه اجتماعی
بر خلاف سخنان و مواضع مقامات غربی که اسلامگرایان را مسلمان نمیدانند آنها در میان بخشی از جمعیت جوامع خود دارای پایگاه اجتماعی هستند. درست به همین دلیل است که هرگاه فرصت یافتهاند به سرعت توانستهاند قدرت کسب کنند. سرعت به قدرت رسیدن اسلامگرایان شیعه در ایران و اسلامگرایان سنی در افغانستان و خلافت اسلامی (شام و عراق) و سرعت و گسترهٔ گسترش بوکوحرام حاکی از همین موضوع است. حتی اگر بعد از یک دوره بخشی از هواداران اینها متوجه اشتباه خود شوند این امر تاثیری در گسترش جنبشهای آنان و خساراتی که وارد میکنند ندارد. همین سرعت گسترش است که اسلامگرایان را به نیرویی بسیار خطرناک تبدیل کرده است. آنها سیاست زمین سوخته را دنبال میکنند و وقتی قدرت را به دست میگیرند تا میتوانند تنوعات مذهبی و فرهنگی و اجتماعی و نهادهای مدرن را نابود میکنند. ساختن این نهادها و شکلگیری این تنوعات قرنها وقت لازم دارد.
................................................................................................
نظر نویسنده الزاما دیدگاه رادیو فردا نیست.