یک خبرنگار زن روزنامه اسرائیلی یدیعوت آخرونوت که توانسته است به تازگی به ایران سفر کند، مشاهدات و خاطرات این سفر را جمعه ۱۴ فروردین در این روزنامه منتشر کرده است.
این خبرنگار خانم «اورلی آزولایی» نام دارد که از سالها پیش در واشینگتن زندگی میکند و از آمریکا به ایران رفته است.
گزارش خانم «آزولایی» با عنوان «یک زن اسرائیلی در سرزمین هزار آیتالله» منتشر شده است.
در همین حال، «اورلی آزولایی» در هیچ جای این گزارش نگفته است که با چه گذرنامه و با چه نامی به ایران سفر کرده است؛ از آنجا که خانم «آزولایی» یکی از مشهورترین خبرنگاران روزنامه یدیعوت آخرونوت است، این احتمال قوت میگیرد که او با یک گذرنامه غربی و زیر نام دیگری به ایران سفر کرده باشد.
او نوشته است همه تلاش خود را به کار برده تا احساسات ترس و هراس را از در «این سرزمین سانتریفیوژها و آب سنگین و کیک زرد» از مغزش براند اما «در نخستین شب در تنهایی خود در هتل زمانی که پرده را کنار زد، آیتالله خمینی در یک عکس بزرگ از دیوار کنار هتل به او خیره شده بود».
«اورلی آزولایی» نوشته است به مدت ۱۴ روز در ایران بوده است و در کنار تهران، از شیراز و بویژه تخت جمشید دیدار کرده و سپس به اصفهان رفته است.
خانم «آزولایی» از مزار «استر و مردخای» یکی از مهمترین اماکن مقدسه یهودیان جهان که درهمدان است، زیارت کرده است.
بنوشته خانم «آزولایی» او در سفر به اصفهان نیز به یکی از کنیسههای یهودیان شهر رفت و با آنها به عنوان یک گردشگر غربی لحظاتی سخن گفت بدون آنکه آنها بدانند که او یک خبرنگار اسرائیلی است.
خانم «آزولایی» نوشته است، شمار یهودیان باقی مانده در ایران بهشدت کم شده است و حتی کمتر از تعدادی است که تصورش میرود.
این خبرنگار نوشته است در هر جایی که رفته است، مردم مشتاق ایران را مشاهده کرده است که برای رسیدن ایران با قدرتهای جهانی به توافق هستهای، با هدف بهبود وضع اقتصاد ایران و رها شدن کشورشان از زیر بار فشار سنگین جهانی، اشتیاق زیادی نشان دادهاند.
این خبرنگار اسرائیلی نوشته است با هرکسی در ایران که هم صحبت شده، شنیده است که تحریمهایی که علیه ایران برقرار بوده است، تا چه حد اثرات سنگینی بر زندگی تکتک ایرانیان داشته است.
این تحریمها تا حد زیادی با فشارهای بنیامین نتانیاهو و دولت اسرائیل علیه ایران برقرار شده است.
خاطرات خانم «آزولایی» در روزی منتشر شده است که ساعاتی قبل از آن، اسرائیل در تلاشهای چند ساله خود برای جلوگیری ازدستیابی ایران و قدرتهای جهانی به یک توافق سیاسی، متحمل شکست شد چرا که توافق لوزان اعلام شد و باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا نیز آن را «توافقی تاریخی» نامید.
خبرنگار اسرائیلی، خانم «آزولایی» همچنین به رادیو اسرائیل گفت، یکی از خاطرات جالبش از این سفر، ناهاری بود که در یکی از رستورانهای محبوب مردم طبقه متوسط تهران داشت؛ در ضمن ناهار شماری از زنان که دوست یکدیگر بودند، تولد یکی از این حلقه دوستان را جشن گرفته و در حالی که گروه موسیقی مردان آواز میخواند، زنان حتی میرقصیدند و روسری خود را نیز کناری گذاشته و یا بر دوش انداخته بودند.
خانم «آزولایی» میگوید، زنان شاد از او خواستند به آنها ملحق شود و به او گفتند از اینکه مردان به آنها در اینجا «خدمت» میکنند، خوشحال هستند و حس میکنند که «انتقام» یک جامعه مردسالار را میگیرند.
این خبرنگار اسرائیلی نوشته است دقایقی که برای ترک ایران در فرودگاه در انتظار بود و باید از پست بازرسی گذرنامه عبور میکرد، بیشترین خطر را احساس کرد و شدیداً نگران بود که مبادا نیروهای اطلاعاتی ایران هویت او را کشف کرده و خواسته باشند که وی را در آخرین لحظات دستگیر کنند.
اما این دقایق نیز «با روی خوش کارمندان امنیتی باجه گذرنامه» سپری شد و او سوار بر هواپیما ایران را ترک کرد.
خانم «اورلی آزولایی» نوشته است، اما «چهره امیدوار و نگاه پرامید جوانان ایرانی» را به خاطر سپرده است که همگی از «رویای رفتن از ایران و زندگی خوش در آمریکا» و حتی «از دوستی با اسرائیل» با وی سخن گفتهاند.
در همین حال، گزارش این خبرنگار زن از سفر دو هفته ایاش به ایران، مملو از کلیشههای کسالت آور در مورد جامعه ایران است که شاید نشانگر عمق ناآگاهی او و احتمالا برخی دیگر از روزنامهنگاران و بخشی از افکار عمومی اسرائیل در مورد ایران امروز باشد.