لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۸:۱۷

«دخالت، هراس و گل‌ به خودی خامنه‌ای»


رهبر جمهوری اسلامی همچنان می‌کوشد با استفاده از تریبون منحصربه‌فردی که در اختیار دارد، بر روند و نتیجهٔ انتخابات اثر گذارد. آیت‌الله خامنه‌ای در جدید‌ترین اظهارنظرش، به‌شکل آشکاری با تند‌ترین مواضع اردوگاه اصولگرایان همدلی نشان داده، و بار دیگر به شفاف‌سازی در مورد عمق نگاه اقتدارگرایانهٔ خود پرداخته است.

او با تاکید بر این نکته که «دشمن» در پی «ایجاد دوقطبی دروغین» در انتخابات است و از مجلس «دولتی» و «ضد‌دولتی» می‌گوید، تلاش کرد بار دیگر بدنهٔ اجتماعی حامی حکومت و شبکه‌های نظامی و شبه‌نظامی و امنیتی و ایدئولوژیک همسو با کانون مرکزی قدرت را برای تکوین مجلس مطلوب و مورد نظر خود، تهییج و بسیج کند.

وی در سخنان جدیدش تصریح کرده که «ملت، مجلس شجاع و متدینی می‌خواهد که مرعوب آمریکا نباشد؛ فریب ترفند دشمن را نخورد؛ به عزت و استقلال اهمیت دهد و مقابل طمع قدرت‌هایی که دستشان از ایران کوتاه شده و می‌خواهند برگردند بایستد؛ مجلسی که دولت را موظف به اقتصاد درون‌زا کند.» اشاره‌هایی که آشکارا جبههٔ حامیان دولت و اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان را هدف قرار داده است.

رأس هرم نظام سیاسی در اوج تکوین یک دوقطبی (علیه تندروهای اردوگاه اصول‌گرایی، و تلاش برای تحقق خیزشی اجتماعی به عزم جلوگیری از راه‌یابی چهره‌هایی چون جنتی و یزدی و مصباح به مجلس خبرگان رهبری) و در هراس از پیامدهای آن در دو انتخابات مجلس و خبرگان رهبری، در سخنی بس معنادار و واجد سوگیری، گفته است: «اگر دشمن با هدف ایجاد دودستگی در مردم، از فلان گروه یا فرد تعریف می‌کند، بی‌درنگ ابراز بیزاری و در مقابل او موضع‌گیری شود.»

اظهارنظری که با تند‌ترین تیتر‌ها و یادداشت‌ها و گزارش‌های روزنامه کیهان و نیز اظهارنظرهای بازیگران سیاسی اردوگاه اقتدارگرایی، در یک راستا و هم‌محتواست.

سخنان جدید آیت‌الله خامنه‌ای تنها چند روز پس از واکنش تند او نسبت به موج اجتماعی در حال شکل‌گیری علیه تندرو‌ها ابراز شده است؛ هفتهٔ پیش نیز او در ابراز عقیده‌ای جهت‌دار و تند، که بازتاب‌دهندهٔ ترس وی از نتیجهٔ دو انتخابات آتی بود، اظهار داشت: «رادیوی انگلیسی دارد به مردم تهران دستورالعمل می‌دهد به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید! معنای این چیست؟ اینکه ما عرض می‌کنیم در انتخابات، مردم با بصیرت، با آگاهی، با دانایی وارد بشوند، به‌خاطر این است؛ بدانند دشمن چه می‌خواهد؛ وقتی شما دانستی دشمن چه می‌خواهد، عکس او عمل می‌کنی؛ معلوم است... مسئله مهم است.»

رأس هرم نظام سیاسی به شکلی محسوس از عدم‌راهیابی نزدیک‌ترین منصوبان و همدلان خویش به مجلس خبرگان رهبری دچار تشویش شده؛ او اگر نتواند در همین مرحله (رقابت انتخاباتی) و به هر تمهید (از بسیج حامیان خود تا تبلیغ گسترده و پرحجم و هزینه به کمک سپاه و بسیج) به مطلوب خود برسد، ناگزیر از اقداماتی خواهد شد که ای‌بسا (همچون دخالت شورای نگهبان در نتیجه انتخابات مجلس ششم یا تقلب فاحش در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸)، بسیار پرهزینه‌تر باشد و مشروعیت و اقتدار دموکراتیک کانون مرکزی قدرت و شخص رهبری را بیش از پیش به پرسش کشد.

قابل اشاره است که مطابق قانون اساسی، و متکی بر اصل ۱۱۰ آن (وظایف و اختیارات رهبر جمهوری اسلامی)، آیت‌الله خامنه‌ای هیچ وظیفه و اختیار مستقیمی در تحقق انتخابات ندارد. هرچند که وی با حق برگزیدن شش فقیه شورای نگهبان، در عمل ـ و به‌گونه‌ای غیرمستقیم ـ در فیلتر کردن نامزدهای انتخابات نقشی موثر دارد.

نقش این شش فقیه، به‌ویژه در انتخابات مجلس خبرگان رهبری برجسته می‌شود؛ چراکه تنها این شش نفر ـ و نه تمامی اعضای شورای نگهبان ـ صلاحیت داوطلبان ورود به مجلس خبرگان را ارزیابی و نهایی می‌کنند. روندی که در انتخابات پیش‌رو، منتهی به ردصلاحیت قریب به اتفاق نامزدهای غیرخودی و ناهمسو با هسته اصلی قدرت شد.

چند روز پیش، احمد جنتی بدون پرده‌پوشی اعلام کرد: «عده‌ای از شیاطین می‌گفتند ما باید عده‌ای را وارد مجلس خبرگان کنیم که درباره رهبری فکر کنند؛ اما شورای نگهبان تا آنجا که می‌توانست صلاحیت آنها را رد کرد.»

ردصلاحیت‌هایی که دبیر شورای نگهبان می‌گوید، نه فقط شامل فقهای حامی جنبش سبز (چون آیت‌الله دستغیب و آیت‌الله امجد) شد، بلکه گریبان روحانیان شناخته شده و اصلاح‌طلبی چون موسوی بجنوردی و انصاری و منتجب‌نیا، و فقهای مبرزی چون سروش محلاتی و غرویان را نیز گرفت؛ و در‌‌نهایت حتی مانع نامزدی سیدحسن خمینی شد.

مستقل از تأیید مکرر جنتی توسط رهبر جمهوری اسلامی، و امتیاز و اعتبار پیوسته‌ای که توسط رأس هرم نظام سیاسی متوجه دبیر شورای نگهبان می‌شود؛ دخالت آیت‌الله خامنه‌ای فرا‌تر از کارنامهٔ منتصبان و بازوهای وی در شورای نگهبان است. به‌عنوان نمونه، آیت‌الله خامنه‌ای پس از انتخابات پرمسئله و ابهام ۱۳۸۸ در سخنرانی مهم و مشهورش در نمازجمعه تهران (۲۹ خرداد ۸۸)، کوشید با اعلام نظر قاطع و داوری در مورد انتخابات، هر اعتراض و سئوالی را پایان‌یافته سازد.

وی اعلام کرد: «رقابت‌ها تمام شد. جمهوری اسلامی اهل خیانت در آراء مردم نیست. ساز و کارهای قانونی انتخابات در کشور ما اجازهٔ تقلب نمی‌دهد. این را هر کسی که دست‌اندرکار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصدیق می‌کند؛ آن هم در حد یازده میلیون تفاوت! یک وقت اختلافِ بین دو رأی، صد هزار است، پانصد هزار است، یک میلیون است، حالا ممکن است آدم بگوید یک جوری تقلب کردند، جابه جا کردند؛ اما یازده میلیون را چه جور می‌شود تقلب کرد!؟»

سوگیری‌های پرشمار آیت‌الله خامنه‌ای در مقاطع انتخاباتی (از ابراز تمایل وی و جمعیت‌های سیاسی همسو با رهبری به ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ تا حمایت محسوس و معنادار از احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸)، البته منجر به تشدید فضای دوقطبی در جامعه شده: یک‌طرف، لایه‌های اجتماعی ناراضی از حکومت (به‌ویژه طبقه متوسط فرهنگی و نخبگان سیاسی و اجتماعی و هنری)، و طرف دیگر هسته اصلی قدرت و نهادهای نظامی ـ امنیتی و ایدئولوژیک همراه.

در میانه‌ و متن این دوقطبی، معمولا بخش قابل اعتنایی از اقشار اجتماعی مردد به مشارکت در انتخابات، یا فاقد انگیزهٔ لازم برای حضور پای صندوق‌های رأی، متأثر از داغ شدن فضای رقابت و عمق یافتن شکاف و تشدید چالش، در سوی مقابل رهبر جمهوری اسلامی ایستاده‌اند.

از این زاویه، شاید بتوان صحبت‌های جدید آیت‌الله خامنه‌ای را افزون بر وجه مداخله‌گرایانهٔ آن ـ به‌سود اصول‌گرا‌ها و تندرو‌ها ـ و نیز آشکار شدن هراس شخص اول نظام از تکوین مجلسی متفاوت با مطلوب‌های وی یا ناکامی منصوبانی چون جنتی و یزدی و علم‌الهدی، نوعی «پاس» غیرعمدی وی برای «گل به دروازه خودی» ارزیابی و توصیف کرد.

......................................................................................................

نظر نویسنده بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.

XS
SM
MD
LG