سراج الدین میردامادی، روزنامه نگار و فعال سیاسی، که از ناراحتی شدید جسمی در زندان اوین رنج می برد، روز دوشنبه از انتقال خود به بیمارستان با لباس زندان و دستبند امتناع کرد.
به گزارش کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران، سراج الدين ميردامادی، از وضعيت خوبی در بند هشتم زندان اوين برخوردار نيست و از بسياری از امکانات اوليه نيز محروم است.
سراج الدين ميردامادی که نزدیک به یک سال است در زندان به سر می برد، در مرداد ماه گذشته به دو اتهام تبليغ عليه نظام و اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنيت ملی به شش سال زندان محکوم شد.
صدرا میردامادی، برادر سراج الدین میردامادی در گفتوگو با رادیو فردا، درباره علت امتناع او از رفتن به بیمارستان میگوید:
صدرا میردامادی: آقای میردامادی از هفته گذشته بعد از آن کارشکنی و اذیت و آزاری که زندان اوین به وضعیت ایشان داشت و حدود چهار بار با لباس زندان و دستبند و توهین و تحقیر ایشان را بدون نتیجه به بیمارستان اعزام کردند و هر دفعه با یک اذیتی کارشکنی کردند، ایشان دیگر شرط کرد به مقامات دادستانی و اوین که دیگر مطلقاً با لباس زندان و دستبند به هیچ وجه ابه بیمارستان نمیرود. امروز هم دوباره خواستند ایشان را اعزام کنند اما ایشان نرفت و گفت که حقوق زندانیان سیاسی این است که بدون لباس زندانیهای معمولی و دستبند اعزام شوند و اینها رعایت نکردند و ایشان هم روی همان شرطش هست. کماکان هم گفته بود که اگر اتفاقی هم بیافتد من این درد ناشی از آن جراحت را تحمل میکنم ولی این تحقیر و خفت را زیر بارش نمیروم.
مشکل جسمی برادرتان سراج میردامادی که باید به بیمارستان مراجعه کنند و بستری شوند چیست؟
مشکل ایشان ترکشی است که از دوران دفاع مقدس از ناحیه نزدیک گردن یعنی بین کتف و ترقوه جاخوش کرده و این یک مقداری ایشان را دچار ناراحتی کرده است. خب قبل از زندان هم ایشان در مشهد و تهران پیش دکترهای متخصص رفته بود و آنها اعلام کرده بودند که اگراین ترکش موجب درد شود باید معاینه جدی و جراحی و خارج شود. الان هم ایشان بعضی شبها از درد این ترکش خوابش نمیبرد و با توجه به اینکه از حقوق اولیهاش که دست کم داشتن یک تخت است محروم است و همه مجرمین مالی و غیرمالی تخت به انها تعلق گرفته؛ یعنی به تعبیری سراج را در نوبت تخت گذاشتند اما با ازدحامی که وجود دارد و قولهایی که چند بار نماینده دادستان داده بود که تخت میدهیم با این وجود تخت هم ندارد و با این درد دارد میسازد. البته امکان اینکه این ترکش خطرناک هم بشود وجود دارد و ما از این جهت نگرانی داریم و این نگرانیمان را هم بارها به مقامات دادستانی اعلام کردیم.
برای درمان این مشکل جسمی برادرتان تصمیم دارید چه کار کنید؟ آیا این موضوع را به اطلاع مقامهای قضایی رساندید و آیا خیال دارید در این باره شکایت کنید؟
ما بارها این را گفتیم و حتی پزشکی قانونی خود زندان و جراح زندان این را تایید کردند و آنها دستور اعزام دادند. اینها به بیمارستان قلب اعزام میکنند که هیچ ربطی به ناراحتی ایشان ندارد که نشان میدهد ارادهای در مسئولان دادستانی و اوین وجود ندارد. از این جهت دست ما دیگر از همه جا کوتاه است و هرجا شده اعتراض و نامهمان و درخواستمان را نوشتیم. ایشان کجا میخواهد فرار کند؟ وقتی خودش آمده، خودش با پای خودش به این مملکت آمده و همه جلسات دادگاه و بازجوییها را شرکت کرده و با چشم باز به کشور برگشته، من نمیفهمم بیم فرار و این کارهایی که در مقابل مجرمان خطرناک میکنند چرا با ایشان که یک مومن جانباز جنگ و این سوابق درخشان به کشور را داشته، دارند انجام میدهند؟