روزنامه شرق در تیتر یک شماره دوشنبه خود نوشته است: «دومین برخورد خودسرها با نشستهای اصلاحطلبان اینبار به فاصله ده روز در یاسوج اتفاق افتاد؛ با دو مضروب و یک مجروح.»
روزنامه قانون در تیتر یک خود با عنوان «عبور از گوجه به چاقو» به استناد اظهارات شماری از دانشجویان و شاهدان عینی حمله به آذرمنصوری از جمله عارف یزدانی، دبیر تشکل فرهنگ و سیاست دانشگاه آزاد یاسوج، نوشته است که این حمله نشان از تنشی است که «وارد مرحله خطرناکی شده است.»
این روزنامه تاکید کرده است که «اتفاقات روز یکشنبه دانشگاه یاسوج نه تلاش برای حذف صدای مخالف که تلاشی برای حذف مخالفان بود.»
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، عضو فراکسیون رهروان ولایت مجلس نهم، نیز طی یادداشتی در روزنامه ایران ضمن تاکید بر «ضرورت برخورد قاطع با خودسرها»، نوشته است: اگر «طرفهای موافق و مخالف بخواهند به عبارتی به اجتهادهای کف خیابانی خود اقتدا کنند، باعث میشود که سنگ روی سنگ بند نشود.»
صادق زیباکلام نیز طی یادداشتی در روزنامه آرمان نوشته است: «آنچه ابعاد حمله به سخنرانی یک فعال سیاسی اصلاحطلب در دانشگاه یاسوج را جدی میکند این است که اینبارحمله به اجتماع قانونی با سلاح سرد صورت گرفته است» و بنابراین «تنها برهم زدن اجتماعات و سخنرانی و میتینگ سیاسی نبوده و تهدید جانی هم به این مقوله افزوده شده است.»
آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، درباره جزئیات لغو سخنرانی خود در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج و حمله تندروها با تاکید براینکه ««عدهای خودسر سخنرانی قانونی من را در دانشگاه آزاد یاسوج منحل کردند حتی این افراد اجازه هم ندادند تا قرآن تلاوت شود»، به روزنامه ابتکار گفته است: «این عده قصد داشتند من را با سلاح سرد مورد ضرب و شتم قرار دهند. اگر دانشجویان مانع نمیشدند، معلوم نبود چه اتفاقی برای من رخ میداد.»
روزنامه ابرار از افزایش دوباره قیمت دلار خبر داده و نوشته است: «روز یکشنبه قیمت دلار با افزایش ناگهانی به ۳۷۰۰ تومان رسید.»
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «سمفونی بدون زنان» نوشته است: «روزجمعه و درخلال یک برنامه بینالمللی که مربوط به رقابتهای کشتی باشگاههای جهان در ورزشگاه آزادی بود اجرای برنامه ارکستر سمفونیک تهران از سوی گروهی نامشخص لغوشد و آن هم تنها به یک دلیل؛ وجود نوازندگان زن در بدنه نوازندگان ارکستر سمفونیک.»
این روزنامه با تاکید براینکه «تغییر استانداردها طی دو سال گذشته و تغییر نحوه اجرای قوانین نشان از آن دارد که تلاش میشود تا بدبینی در این بخش نسبت به دولت افزایش یابد»، نوشته است: «در حالی که در یک دهه گذشته بالاترین میزان برگزاری کنسرتها مربوط به سالهای ۹۰ و ۹۱ بوده است، بیشترین میزان لغو کنسرتها بدون تردید مربوط به دو سال اخیر است.»
روزنامه اعتماد گزارشی دارد درباره سفر علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی در امور بینالملل به دمشق و دیدارش با بشار اسد. این روزنامه با طرح این پرسش که آیا «سفر به دمشق با پیامی تازه» همراه بوده، نوشته است: «ایران به کانونی برای رایزنیهای منطقهای در خصوص سوریه بدل شده است. هنوز ١٠ روز از حضور ولادیمیر پوتین، رییسجمهور جنجالی روسیه در تهران و دیداری دو ساعته با مقام معظم رهبری نگذشته است که مشاور رهبری در امور بینالملل راهی دمشق میشود و در دیداری دوگانه با بشار اسد، رییسجمهور سوریه گفتوگو میکند.»
به نوشته این روزنامه علی اکبر ولایتی پس از دیدار با بشار اسد، گفته است: «پیروزیهای پیاپی ارتش سوریه و نیروهای مردمی در شمال و غرب سوریه به خصوص در حلب از یک سو و سفر ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه به تهران و ملاقات بسیار مهم و تاریخی با مقام معظم رهبری که نقطه عطفی در روابط ایران و روسیه بود و یکی از محورهای اصلی این دیدار سوریه بود، از دلایل سفر من به دمشق» است.
علی اکبر ولایتی با تاکید براینکه «هرکس علیه دولت قانونی سوریه اسلحه به دست گرفته، تروریست است»، گفته «اگر به سراغ داعش نرویم، داعش به سراغ ما در ایران خواهد آمد.»
روزنامه ایران تیتر یک خود را به حضور «۳۷۰ سرمایهگذار ایتالیایی در تهران» اختصاص داده و نوشته است: «روز یکشنبه همایش کم نظیری در برج میلاد برگزار شد. بیش از ۳۷۰ سرمایهگذار و تولیدکننده ایتالیایی آمده بودند تا در مورد همکاریهای مشترک خود با ایران به صورت شفاف مذاکره کنند. طی روز گذشته و امروز ۷۰۰ گفتوگو بین شرکتهای ایرانی و ایتالیایی انجام شد. کشوری که در سال ۲۰۱۱ حدود ۷ میلیارد یورو با ایران مبادله تجاری داشت به علت ایجاد تحریمها این رقم به ۱. ۵ میلیارد دلار رسیده است.»
روزنامه جهان صنعت ضمن انتشار گزارشی درباره «اتوبوس ایدز که در میادین تهران به مردم خدمات مشاوره ارائه میدهد»، نوشته است: کمپین اطلاعرسانی «من هم آزمایش اچآیوی میدهم» با هدف افزایش اطلاعرسانی در زمینه اچآیوی، کمک به شناسایی افراد اچآیوی مثبت جدید، انجام تست رایگان توسط کارشناسان آموزش دیده، اطلاعرسانی در خصوص درمان، معرفی مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری، معرفی باشگاههای مثبت فعال در زمینه اچآیوی، کاهش انگ و تبعیض نسبت به افراد مبتلا و جذب حمایت نسبت به افراد مبتلا با نیروهای متخصص و دورهدیده در زمینه مشاوره و آزمایش اچآیوی از هجدهم آبانماه در مناطق مختلف غرب تهران با اتوبوس ایدز فعالیت میکند.
روزنامه ایران در گزارشی از ادامه محاکمه بابک زنجانی از قول نماینده دادستان تهران نوشته است: «بابک زنجانی سلطان جعل است.»
مهدی بهلولی آموزگار و کتشگر صنفی، طی یادداشتی در روزنامه جهان صنعت نوشته است: «در آبانماه گذشته در ایران، چهار دانشآموز در چهار استان کشور دست به خودکشی زدند و متاسفانه هر چهار تن هم جان باختند. هر چهار نفر پسر بودند و خود را حلقآویز کردند اولی ۱۲ ساله در ۶ آبان در اشنویه آذربایجان غربی، دومی ۱۰ ساله در ۹ آبان در تهران، سومی ۱۴ ساله ۱۷ آبان در شهر رستمکلا مازندران و آخری ۱۶ ساله ۲۸ آبان در شهرستان زیرکوه خراسان جنوبی.»
این روزنامه تلاش کرده است طی این یادداشت چرایی و دلایل خودکشی کودکان و به ویژه دانش آموزان در ماههای اخیر را مورد بررسی قرار دهد.
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، از تشییع پیکر هفت تن از اعضای کشتهشده سپاه و بسیج سیستان و بلوچستان در حلب سوریه خبر داده و نوشته است در میان کشتهشدگان سه تن به اسامی «سلمان برجسته، مراد عبداللهی و عمر مازهی» اهل سنت بودند.
عبور گروهای فشار «از گوجه به چاقو»
روزنامه شرق در تیتر یک شماره دوشنبه خود نوشته است: «دومین برخورد خودسرها با نشستهای اصلاحطلبان اینبار به فاصله ده روز در یاسوج اتفاق افتاد؛ با دو مضروب و یک مجروح.»
مرجان توحیدی در گزارش روزنامه شرق ضمن اشاره به اینکه «ده روز پیش بود که در قرچک ورامین، دلواپسان با هدایت نماینده عضو جبهه پایداری این شهر، به سخنران نشست اصلاحطلبان یعنی موسوی لاری حمله کرده و عمامه از سر او انداختند»، درباره حمله آذر منصوری از چهرههای اصلاحطلب در دانشگاه آزاد یاسوج نوشته است: «اینبار یک نشست دانشگاهی با هجوم دانشجوهای دلواپس لغو شد و سه نفر هم در پی این هجوم مصدوم شدند که یکی از آنها در بیمارستان بستری است.»
روزنامه قانون در تیتر یک خود با عنوان «عبور از گوجه به چاقو» به استناد اظهارات شماری از دانشجویان و شاهدان عینی حمله به آذرمنصوری از جمله عارف یزدانی، دبیر تشکل فرهنگ و سیاست دانشگاه آزاد یاسوج، نوشته است که این حمله نشان از تنشی است که «وارد مرحله خطرناکی شده است.»
این روزنامه آغاز دور تازه این حملات را حمله به علی مطهری در شیراز و تهدید و شعار علیه اکبر هاشمی رفسنجانی در دانشگاه امیرکبیر تهران ذکر کرده و نوشته است: در اسفند سال ۹۳ و در جریان سفر علی مطهری به شیراز برای سخنرانی در دانشگاه این شهر حملات «از همان فرودگاه» آغاز شد و «تاکسی حامل مطهری از فرودگاه راه کلانتری را در پی گرفت و مهاجمان حتی تا کلانتری وی را تعقیب کردند و این بار دیگر فقط لنگه کفش، گوجه و شعار نبود. آجر بود که میزبان آنان شد» و مهاجمان «آن قدر پشت گرمی داشتند که این حملات را تا داخل کلانتری ادامه دادند» تا جایی که تا علی مطهری بعدها گفت که «آنان به قصد کشتن به وی حمله میکردند.»
روزنامه قانون همچنین به حمله هفته گذشته به سخنرانی عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دوره اصلاحات در قرچک ورامین اشاره کرده و سپس از قول عارف یزدانی دبیر تشکل فرهنگ و سیاست دانشگاه آزاد یاسوج درباره چگونگی حمله تندروها به آذر منصوری نوشته است: «روز چهارشنبه مجوز این برنامه صادر شد. شب گذشته نیز فرماندار شهر آقای محمدکاظم نظری تاکید کرد که این برنامه برگزار شود. مسئول حراست دانشگاه آزاد هم در جلسه بود»، صبح یکشنبه هم «خانم آذر منصوری را به هتل آوردیم برای صبحانه که به ما خبر رسید اجازه ورود به اعضای تشکل را به سالن نمیدهند. پس از ورود به سالن یک دفعه از سه طرف سالن شروع به حمله کردند و ما ایشان را اسکورت کردیم و به یک اتاق بردیم و حتی میخواستند در اتاق را بشکنند.»
این روزنامه از قول عارف یزدانی نوشته است: «حتی وقتی آذر منصوری سوار ماشین شد به ماشین ایشان حمله کردند و در این درگیریها سه نفر از دانشجویان آسیب دیدند، دو نفر از آقایان و یک نفر از خانمها. که به گفته این خانم یکی از دانشجویان با مشت به صورت ایشان زده است و در حال حاضر بیمارستان است» و همچنین «یکی دیگر از دانشجویان هم با چاقو ضربه خورده و ظاهرا وقتی یک خانمی با چاقو به خانم منصوری حمله کرده بود این دانشجو خود را حامل قرار داده بود.»
روزنامه قانون با تاکید براینکه «اتفاقات دانشگاه یاسوج حالا زنگ خطری جدی را به صدا در آورده»، نوشته است: «سخنران یک مراسم در دانشگاه یا سالن یا نهادی خاص، هیچ ندارد غیر از کلمات. سخنران با دست خالی و نهایت چند برگه و کلماتی که افکارش را شکل میدهد راهی محل سخنرانی میشود و چرا این سخنان حتی اگر اشتباه هستند باید این قدر ترسناک باشد که با آجر و لنگه کفش و حال چاقو به آنان حمله کنند.»
روزنامه قانون از مسئولان قضایی و دولتی پرسیده است که «آیا زمان آن نرسیده تا برای این روند برنامه مشخصی طراحی کنند؟ و آیا نباید با مسببان این آشفتگیها به گونهای برخورد شود که جرات ادامه نداشتهباشند؟ «این روزنامه تاکید کرده است که «آنچه در حال وقوع است اکنون از بریدن صدای مخالف عبور کرده است. اتفاقات روز یک شنبه دانشگاه یاسوج نه تلاش برای حذف صدای مخالف که تلاشی برای حذف مخالفان بود.»
این روزنامه نوشته است: «برخورد قاطع با خودسرها و حمایت کامل از مجوزهایی که شورای تامین استانها صادر میکند از وظایف وزارت کشور است و اکنون این وزارتخانه باید یک بار برای همیشه در برابر این گونه انتقادات وارد رفتار عملی شود.»
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، عضو فراکسیون رهروان ولایت مجلس نهم، نیز طی یادداشتی در روزنامه ایران ضمن تاکید بر «ضرورت برخورد قاطع با خودسرها»، نوشته است: «در روزهای اخیر متأسفانه شاهد برهم زدن سخنرانیها و تجمعات قانونی گروههای سیاسی هستیم. بدون شک اگر بیقانونیها و قانونشکنیها و اقدامات فراقانونی استمرار یابند، علاوه بر تزریق خشونت به جامعه، سبب زیر سؤال رفتن سلامت و امنیت روانی جامعه میشوند. این اقدامات بویژه در آستانه انتخابات میتواند امنیت روانی انتخابات را به مخاطره بیندازد و از اکنون یک فضای زور، وحشت و ارعاب را به جامعه تسری دهد.»
یادداشتنویس روزنامه ایران با بیان اینکه اگر «طرفهای موافق و مخالف بخواهند به عبارتی به اجتهادهای کف خیابانی خود اقتدا کنند، باعث میشود که سنگ روی سنگ بند نشود»، نوشته است: «اینکه پس از درگیریهای ورامین حالا شاهد نوع دیگری از درگیری در یاسوج هستیم، نشان از آن دارد که در صورت نداشتن تدبیر و برخورد لازم با این رویدادها فردا در جای دیگری اتفاق شدیدتر و بدتری رخ خواهد داد.»
این نماینده همچنین نوشته است: «روزهایی که اغلب کشورهای اطراف ایران را ناامنی و تحرکات تروریستی متلاطم ساخته و با وجود این ناامنیها ایران در ذیل سایه رهبری هوشمندانه خود در آرامش بهسر میبرد، چرا باید برخی در تلاش برای برهم زدن آرامش باشند» و «اگر این قاطعیت بروز و ظهور نیابد، شک نکنید بزودی اخباری از سایر نقاط کشور خواهیم داشت که زیبنده کشور و نظام اسلامی ما که رهبری دارد نیست.»
صادق زیباکلام نیز طی یادداشتی در روزنامه آرمان نوشته است: «آنچه ابعاد حمله به سخنرانی یک فعال سیاسی اصلاحطلب در دانشگاه یاسوج را جدی میکند این است که اینبارحمله به اجتماع قانونی با سلاح سرد صورت گرفته است» و بنابراین «تنها برهم زدن اجتماعات و سخنرانی و میتینگ سیاسی نبوده و تهدید جانی هم به این مقوله افزوده شده است.»
یادداشتنویس روزنامه آرمان با تاکید براینکه «به نظر میرسد حملهکنندگان قصد نداشتهاند تنها سخرانی یک فعال سیاسی اصلاحطلب، خانم آذر منصوری، را برهم بزنند، قصد وسیعتر و بالاتر آنها پیام به همه چهرهها و شخصیتهای دانشگاهی، روشنفکر و اصلاحطلب بود»، نوشته «نکته مهم است اینکه مقصران اصلی کسانی هستند که دستور این اقدامات را صادر یا از این اقدامات حمایت میکنند» و حالا «افرادی باید پاسخگو باشند که از تریبونهای مختلف عواطف و احساسات را تحریک و به اشکال مختلف القا میکنند که براساس وظیفه باید چنین اقداماتی را انجام دهید.»
صادق زیباکلام با اشاره به اینکه «مساله دیگر فضایی است که این اقدامات را تئوریزه و آن را یک اقدام مثبت ارزیابی میکند»، نوشته است: «حملهکنندگان به تجمعات قانونی باید مورد پیگرد قرار گیرند تا عوامل اصلی شناسایی شوند و به صورت اساسی با هنجارشکنان برخورد شود»، چرا که «جامعهای که میخواهد آزادی اندیشه را در چارچوب قانون پاس بدارد، نمیتواند شاهد چنین اقداماتی باشد. این اقدامات خلاف قانون و آزادی اندیشه است، اگر برخورد جدی با اینگونه رفتارها صورت نگیرد؛ چنین اقداماتی دامنگیر تمام تجمعات خواهد شد و روزی را شاهد خواهیم بود که از هر وسیلهای برای برهم زدن تجمعاتی که مجوز قانونی هم دارند، استفاده خواهند کرد.»
روایت مقامها محلی و شاهدان عینی از حمله به آذرمنصوری با «سلاح سرد»
آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، درباره جزئیات لغو سخنرانی خود در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج و حمله تندروها با تاکید براینکه ««عدهای خودسر سخنرانی قانونی من را در دانشگاه آزاد یاسوج منحل کردند حتی این افراد اجازه هم ندادند تا قرآن تلاوت شود»، به روزنامه ابتکار گفته است: «این عده قصد داشتند من را با سلاح سرد مورد ضرب و شتم قرار دهند. اگر دانشجویان مانع نمیشدند، معلوم نبود چه اتفاقی برای من رخ میداد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه «اقدامات افراد تندرو از قبل برنامهریزی شده بود»، گفته است: «قطعا بدون برنامهریزی غیرممکن بود چنین اتفاقاتی به وجود بیاید.»
آذر منصوری گفته است: مهاجمان «حدود ۳۰ نفر بودند با شعارهایی تحت عنوان مرگ بر فتنه و مرگ بر ضد ولایت فقیه مراسم سخنرانی من را در هم ریختند.»
این چهره اصلاحطلب همچنین گفته است: «تا آنجایی که من اطلاع دارم حراست دانشگاه برای برقرار امنیت تلاش کرده بود، اما از قبل همین جماعت برای به تشنج کشیده شدن مراسم در سالن حضور داشتند. قطعا سخنرانی و مراسم با شعار منحل نمیشد، اما این عده بعد از شعار به من و اطرافیان حمله کردند» با آنکه «خوشبختانه آسیبی به من وارد نشده به دلیل اینکه دانشجویان مانع اقدام آنها شدند، اما مثل اینکه چند نفر از دانشجویانی که برای محافظت دور من جمع شده بودند مورد ضرب و شتم و جراحت افراد تندرو قرار گرفتند.»
روزنامه ابتکار همچنین از قول آذر منصوری نوشته است که در جریان این حمله «به تعدادی از دانشجویان جراحت وارد شده است و به چشم یکی از دختران ضربه مشت خورده و چند نفر دیگر را با لگد مجروح کردهاند» و البته این درحالی بوده است که «دانشجویان انجمن و مسئولان حراست مانع از حضور حملهکنندگان میشدند.»
آذر منصوری با اشاره به اینکه «آنها حمله کردند و دانشجویان دیگر من را با حلقه حفاظت محیط سالن سخنرانی خارج کردند، حتی آنها به سمت ماشینی هم که قرار بود من را از دانشگاه خارج کند، حمله کردند»، گفته است: «مسئولان استان و شهرستان یاسوج قول دادند تا این آشوب را به طور جد پیگیری و دنبال کنند.»
محمدکاظم نظری، فرماندار یاسوج، هم به روزنامه ابتکار گفته است: «مراسم سخنرانی آذر منصوری کاملا قانونی بوده و شورای تامین استان هم مجوز این نشست را مبنی بر اینکه چنین مراسمی تشکیل میشود، تایید کرده بود» اما «عدهای در داخل دانشگاه چنین اقدامی را انجام دادهاند و امنیت مراسم را باید حراست دانشگاه تامین میکرد. بنابراین فرماندار و نیروی انتظامی نمیتوانست وارد دانشگاه شود به دلیل اینکه حفظ امنیت به عهده مسئولان دانشگاه بوده و این اتفاقات در داخل دانشگاه رخ داده نه خارج از آن.»
فرماندار یاسوج با بیان اینکه «این اقدام از طرف هر گروه یا هر مقامی رخ داده باشد قطعا برخورد قانونی صورت میگیرد»، گفته است: «مطمئن باشید با عاملان این اتفاق برخورد میشود و ما در حال تحقیق و پیگیری هستیم. در حال حاضر افراد خود سر دستگیر نشدهاند، اما دستور این کار از طرف دادگستری داده شده است.»
به نوشته روزنامه ابتکار، فرماندار یاسوج البته گفته است که «دستگاههای مربوطه این اتفاق را از نظر عمومی دنبال میکنند و افرادی که مورد آسیب یا حمله قرار گرفتهاند باید از جنبه خصوصی این حادثه را پیگیری کنند.»
علی آل بویه، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج، نیز در خصوص حمله به آذر منصوری به روزنامه ابتکار گفته است: «مجوز رسمی از سوی هیات نظارت برای برگزاری این مراسم صادر شده بود و متاسفانه این سخنرانی توسط عدهای تندرو و خود سر لغو و سرانجام به تشنج منجر شد» اما «از افراد حملهکننده و اشخاصی که مراسم را به تشنج کشیدهاند فیلم و عکسهایی داریم و قرار است با پیگیری دستگاههای مربوطه هر چه زودتر این افراد شناسایی و دستگیر شوند.»
رئیس دانشگاه آزاد یاسوج همچنین گفته است که برخی از مهاجمان «دانشجو و بعضی از آنها افراد معمولی بودهاند»، اما «هر شخص یا اشخاصی که برای بر قراری نظم و امنیت کوتاهی کرده باشد قطعا برخورد میکنیم، اما خبری مبنی بر زخمی شدن افراد به من نرسیده است.»
مقداد کرمی، دادستان یاسوج، نیز با اشاره به اینکه «در حال تنظیم و بررسی دقیق این حادثه هستیم تا انشاءالله هر چه زودتر این ماجرا را پیگیری و رسیدگی کنیم»، به روزنامه ابتکار گفته است: «قطعا دادستانی با هر کسی که باعث اخلال در نظم عمومی شده باشد برخورد و قطعا مدعیالعموم و دستگاه قضایی شهرستان به طور جد به این موضوع ورود پیدا میکند.»
روزنامه ابتکار با تاکید براینکه «علیرغم روایتهای متعدد از ماجرای دیروز دانشگاه یاسوج، فتاح محمدی معاون سیاسی استاندار کهگیلویه و بویر احمد ضرب و شتم و مجروح شدن افراد را کذب میداند»، و به این روزنامه گفته است: «به هیچ عنوان چنین سخنی صحت ندارد و هیچکسی در این ماجرا مجروح نشده است. شاید عدهای همدیگر را هل داده و باعث بینظمی شده باشند، اما شخصی مورد ضرب و شتم قرار نگرفته است.»
معاون سیاسی استانداری کهگیلویه و بویراحمد به روزنامه ابتکار گفته است: «این سخنرانی و مراسم در دانشگاه بوده است. بنابراین برقراری نظم و امنیت هم به عهده مسئولان دانشگاه است. هر شخصی که نسبت به این اتفاق شکایت داشته باشد قطعا پیگیری خواهیم کرد.»
«سلام دوباره اقتصاد به دلار ۳۷۰۰ تومانی»
روزنامه ابرار از افزایش دوباره قیمت دلار خبر داده و نوشته است: «روز یک شنبه قیمت دلار با افزایش ناگهانی به ۳۷۰۰ تومان رسید.»
به نوشته این روزنامه «هرچند پیش از این اقتصاد ایران دلار ۳۸۰۰ تومانی را هم تجربه کرده است اما به اعتقاد کارشناسان این بار خیز دلار در بازار، رنگ و بوی فتح قله ۴۰۰۰ تومانی به خود گرفته است.»
روزنامه ابتکار با اشاره به اینکه «در حالی که مسئولان مدعی افزایش قیمت دلار به دلیل تقاضای مردم جهت سفر به کربلا و افزایش مسافرتها در آستانه سال نو میلادی هستند»، نوشته است: «دلالان بازار، از تلاش دولت برای افزایش قیمت دلار به این بهانه تا نرخ ۳۸۰۰ تومان و سپس تثبیت آن بر روی ۳۶۰۰ تومان برای جبران کسری بودجه و پرداخت یارانهها خبر میدهند و به نظر میرسد پیشبینی افزایش قیمت دلار به محدوده ۴۰۰۰ تومان در بازار آزاد و رسیدن دلار دولتی به رقم ۳۳۰۰ تومان تنها برنامه واقعی تیم اقتصادی دولت برای خارج شدن از باتلاق فعلی اقتصادی است که در آن گرفتار شده است.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «این روزها گویا بانک مرکزی هم نرخ ارز مبادلاتی را بر اساس نوسانات بازار تعیین میکند و بازار هم با افزایش نرخ دولتی دلار انگیزه بیشتری برای بالا رفتن پیدا میکند»، خبر داده است که «به دنبال افزایش نرخ ارز مرجع و گذر آن از مرز ۳۰۰۰ تومان، نرخ دلار آزاد نیز انگیزهای جدید برای رشد و افزایشیافته است تا آنجا که در حال حاضر به گفته فعالان رسمی بازار، نرخ دلار به مرز ۳۷۰۰ تومان پیشروی کرده است.»
به نوشته این روزنامه «وضعیت کنونی بازار، سؤالات بسیاری را برای فعالان اقتصادی، بهویژه مردم ایجاد کرده است»، از جمله اینکه دلیل افزایش نرخ دلار در بازار چیست و چه عواملی بازار دلار را تکانی دوباره داده است.»
روزنامه ابرار اقتصادی با تاکید براینکه «اکنون صرافیها پیشبینی خود را از نرخ دلار تا پایان سال جاری، ۳۷۰۰ تومان میدانند و معتقدند این رقم با افزایش سفرهای زمستانی و ژانویه، از ۳۸۰۰ تومان نیز احتمالا گذر میکند»، نوشته است: «کمتر از این نرخ با توجه به کسری بودجه که ناشی از کاهش قیمت نفت است برای دولت صرفه ندارد.»
ابرار اقتصادی البته این را هم نوشته است که احتمالا «با رسیدن نرخ غیررسمی دلار به قله ۳۸۰۰ تومان تا پایان ماه صفر و با اتمام سفرهای سال نو میلادی» بانک مرکزی «با تزریق دلار ارزانتر به بازار، نرخها را تا ۳۶۰۰ تومان پایین آورده و در این پله تثبیت کند.»
پشت پرده «سمفونی بدون زنان»
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «سمفونی بدون زنان» نوشته است: «روز جمعه و درخلال یک برنامه بینالمللی که مربوط به رقابتهای کشتی باشگاههای جهان در ورزشگاه آزادی بود اجرای برنامه ارکستر سمفونیک تهران از سوی گروهی نامشخص لغوشد و آن هم تنها به یک دلیل؛ وجود نوازندگان زن در بدنه نوازندگان ارکستر سمفونیک.»
مینا مهری در گزارش روزنامه قانون با اشاره به اینکه «حال این روزهای موسیقی شبیه به کودکی یتیم است که هر غریبهای به خود اجازه دخالت در سرنوشتش را میدهد»، نوشته است: «خبر لغو کنسرتهای موسیقی در دو سال گذشته از عمر دولت یازدهم به خبری عادی تبدیل شده است که در این شرایط خیلی هم تعجببرانگیز نیست اما هر روز اتفاق جدیدی از راه میرسد که نمیگذارد خبر تعطیلی کنسرتهای موسیقی از تب و تاب بیفتد.»
به نوشته این روزنامه «اگر تا دیروز فقط کنسرتهای شخصی با خواننده لغو یا تعطیل میشد امروز دامنه تعطیلیها به اجرای ارکستر سمفونیک تهران که یک گروه رسمی است کشیده شده است.»
روزنامه قانون از قول علی رهبری رهبر ارکستر سمفونیک تهران نوشته است: «قرار بود که ارکسترش در افتتاحیه رقابتهای کشتی باشگاههای جهان اجرا داشته باشد و علاوه بر اجرای سرود جمهوری اسلامی ایران، قطعه "ای ایران" و "علمدار" را در این مراسم اجراکند؛ اما این اجرا بدون ارائه توضیح مشخصی از سوی مسئولان لغو شده است.»
رئیس ارکستر سمفونیک تهران گفته است که «دلیل اصلی لغو این اجرا خیلی ساده بود؛ ما به مجموعه ورزشی آزادی دعوت شدیم و آنجا همه چیز برای اجرا آماده بود. صندلیها را برای نوازندگان چیده بودند و همهچیز خوب بهنظرمیرسید، اما وقتی ۱۵ دقیقه به اجرا مانده بود و ما داشتیم برای اجرای سرود رسمی کشورآماده میشدیم، یکدفعه اعلام کردند که زنان نباید روی صحنه ساز بزنند و من از این اتفاق ناراحت شدم و گفتم امکان ندارد این اهانت را بپذیرم یا همه باهم اجرا میکنیم یا سالن را ترک میکنیم. بعد عدهای رفتند که رایزنی کنند تا این مشکل حل شود. در نهایت هم گفتند اصلا نمیشود خانمها ساز بزنند. من هم پاسخ دادم، اصلا اجرا نمیکنیم.»
روزنامه قانون با اشاره به اینکه «تاپیش از این منع نوازندگی زنان روی صحنه اجرا در شهرستانها به یک موضوع عادی تبدیل شده بود اما تاکنون در تهران ممانعتی در این زمینه وجود نداشت که بانوان نوازنده با حجاب کامل درکنسرتها حضور پیدا کنند»، نوشته است: «روز جمعه و با تعطیلی اجرای ارکستر سمفونیک به علت حضور نوازندگان زن این بدعت هم وارد فضای موسیقی کشور شد؛ اینکه درحالی که تمامی دنیا رو به مشارکت بیشتر زنان درعرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصاد و غیره آوردهاند و حتی در کشور خودمان هم صحبت از حضور حداکثری زنان در انتخابات آتی مجلس است، از نوازندگی بانوان با رعایت تمام اصول شرعی در ارکستری که نصف نوازندگان آن را خانمها تشکیل میدهند جلوگیری میشود، آن هم نه توسط یک نهاد رسمی بلکه توسط گروهی که ماهیت آن برای افکار عمومی مشخص نیست.»
روزنامه قانون یادآوری کرده است که «این روزها وزارت ارشاد سعی دارد تا اختیارات خود را پس بگیرد و به عنوان متولی اصلی این امر حرف اول وآخر را این وزارتخانه بزند اما دخالتکنندگان آنقدر زیاد و بعضا آن اندازه خودسرشدهاند که تاکنون تلاشهای ارشاد هم راه به جایی نبرده وحتی کسی هم حاضر به پاسخگویی برای علت این مسئله نیست.»
این روزنامه نوشته است که برای پیگیری لغو اجرای ارکستر سمفونیک تهران «طی تماسهای مکرر با مسئولان ذی ربط»، تمامی آنها از «ماهیت شخص یا نهادی که از برگزاری این کنسرت جلوگیری کرد اظهاربی اطلاعی کردهاند» و حتی «یک مقام آگاه ازمسئولان ورزشگاه آزادی به روزنامه قانون گفته است: «این مجموعه هیچ دخالتی در تعطیلی این کنسرت نداشته است و تنها متولی مکان برای برگزاری این مراسم بوده است که به صورت اجارهای آن را در اختیار فدراسیون کشتی قرارداده است.»
علیرضا رضایی سخنگوی فدراسیون کشتی در پاسخ به روزنامه قانون «مساله شرکت در جلسهای یک ساعته را بهانه کرده و با وجود قول به پاسخگویی درخصوص اتفاقات این مراسم حتی بعد از چهار ساعت از زمان تماس این روزنامه حاضر به پاسخگویی نشده است.»
روزنامه قانون البته نوشته است که «به نظر میرسد فدراسیون کشتی هم درست مانند مدیریت مجموعه آزادی در این اتفاق دخیل نبوده است چرا که اساسا برگزاری چنین مراسمی بدون داشتن مجوزهای لازم از مدتها قبل امکانپذیر نیست و یکشبه چیده شدن کنداکتور چنین مراسمی چیزی شبیه شوخی است.»
این روزنامه با تاکید براینکه «تغییر استانداردها طی دو سال گذشته و تغییر نحوه اجرای قوانین نشان از آن دارد که تلاش میشود تا بدبینی در این بخش نسبت به دولت افزایش یابد»، نوشته است: «در حالی که در یک دهه گذشته بالاترین میزان برگزاری کنسرتها مربوط به سالهای ۹۰ و ۹۱ بوده است، بیشترین میزان لغو کنسرتها بدون تردید مربوط به دو سال اخیر است. قوانین برگزاری تغییر نکرده است اما گویا اجرای قوانین برمبنای سلیقه جدیدی قرار گرفته است که باید برای آن چارهای اندیشید.»
«بررسی خودکشیهای اخیر کودکان»؛ چرایی خودکشی چهار دانش آموز در آبان ماه
مهدی بهلولی آموزگار و کتشگر صنفی، طی یادداشتی در روزنامه جهان صنعت نوشته است: «در آبانماه گذشته در ایران، چهار دانشآموز در چهار استان کشور دست به خودکشی زدند و متاسفانه هر چهار تن هم جان باختند. هر چهار نفر پسر بودند و خود را حلقآویز کردند اولی ۱۲ ساله در ۶ آبان در اشنویه آذربایجان غربی، دومی ۱۰ ساله در ۹ آبان در تهران، سومی ۱۴ ساله ۱۷ آبان در شهر رستمکلا مازندران و آخری ۱۶ ساله ۲۸ آبان در شهرستان زیرکوه خراسان جنوبی. در پیوند با خودکشی کودکان، چه در ایران و چه در جهان، همواره خبرهای شگفتانگیز و اندوهبار دیگری هم بوده است.»
یادداشتنویس روزنامه جهان صنعت با اشاره به اینکه «در سال ۲۰۱۴ نرخ خودکشی در ژاپن پیرامون ۶۰ درصد بالاتر از میانگین جهانی بوده ولی در ایران و برابر آمار رسمی، نرخ خودکشی، کمابیش نصف میانگین جهانی است»، نوشته است: «گویا تنها آماری که از خودکشی کودکان ایرانی در دست است آماری است که چندی پیش از زبان یکی از نمایندگان شورای شهر تهران اعلام شد و آن هم این بود که در سالهای ۸۱ تا ۸۳، ۱۱۱ کودک بین ۸ تا ۱۳ سال – ۵۹ پسر و ۵۲ دختر- خودکشی کردهاند.»
به نوشته این روزنامه «بنا به گزارشهای سازمان سلامت جهانی با اینکه در چند دهه گذشته، نرخ خودکشی در کشورهای توسعهیافته ثابت مانده یا کاهش داشته اما در پدیده خودکشی جوانان، روندی افزایشی دیده شده است»، ضمن اینکه «جنسیت نیز گویا در خودکشی کودکان، در سطحی جهانی چندان نقشی ندارد یعنی کودکان دختر و پسری که دست به خودکشی میزنند آماری نزدیک به هم دارند گرچه در این پیوند، برخی پژوهشها آمار خودکشی کودکان پسر را تا دو برابر دختران ارزیابی کردهاند.»
نویسنده این یادداشت با تاکید براینکه دلایلی که «برای خودکشی کودکان آورده میشود بیشتر پیرامون این موارد است: قلدری و گردنکشی و آزار و اذیت کردن در مدرسههای پسرانه، طردشدگی در میان گروههای همسنوسال در مدرسه، شکست ساختار سنتی خانوادگی، کم شدن همبستگی اجتماعی، رشد بیثباتی اقتصادی، گسترش بیکاری و اختلالهای روحی افسردگیآور»، نوشته است که خودش «چند سال پیش در ایلام شاهد بودم که برخی دانشآموزان دختر، به دلیل تن ندادن به ازدواجهای اجباری، دست به خودسوزی و خودکشی میزدند.»
مهدی بهلولی نوشته است: «یک نکته مهم درباره خودکشی کودکان در ایران جز در دست نبودن آمار دقیق، این است که اغلب علت واقعی خودکشی اعلام نمیشود. برای نمونه درباره هارون قادرشوان که در ۶ آبانماه در اشنویه دست به خودکشی زد نخست گفته شد که مدرسه به دانشآموزان فشار آورده که خانواده باید کمک مالی کند و چون پدر و مادر هارون، کارگر بوده و بنیه مالی چندانی نداشته و کمک نکردهاند پسر به خاطر گریز از تحقیرشدگی دست به خودکشی زده است. اما پس از یکی دو روز، این خبر تکذیب شد و پای یک فیلم ماهوارهای وسط آمد که در آن صحنهای از اعدام وجود داشته و هارون نیز آن را تماشا کرده است»، هر چند «واپسین خودکشی از چهار خودکشی آبانماه در مدرسه شبانهروزی انجام شد که دانشآموز خود را با نردههای مدرسه شبانهروزی حلقآویز کرد.»
یادداشتنویس روزنامه جهان صنعت ضمن اشاره به «عوامل روانی و اجتماعی گوناگون» موثر در «خودکشی کودکان» نوشته است: «بیگمان تنها یک عامل نمیتواند همه خودکشیها را توضیح دهد ولی آموزش و پرورش نیز به کلی بیتقصیر نیست و در وارسیها نباید کنار نهاده شود.»
مهدی بهلولی یادآوری کرده است که «در ژاپن در جستوجوی علل خودکشی دانشآموزان، به مساله طردشدگی در میان گروههای دانشآموزی هم رسیدهاند یا دستکم روی این عامل هم بحث میکنند» اما «در ایران اما گرایشی نیرومند وجود دارد که خودکشی کودکان را به عواملی بیرون از مدرسه پیوند بزند.»
یادداشتنویس روزنامه جهان صنعت نوشته است: «اینکه آموزش و پرورش ایران با مشکلات زیادی دست به گریبان است و نمیتواند رسالت راستین خودش را در پرورش کودکانی شاد و سرزنده به انجام رساند، نکته چندان پوشیدهای نیست. کلاسهای درس ما از آن گیرایی بایسته برخوردار نیستند و خستهکنندهاند «، ضمن اینکه «آموزش بیکیفیت، تنها فشار روحی بر دانشآموز را افزایش میدهد. در مدرسههای ما امکان شناسایی بهنگام و به ویژه پیشگیری از ناهنجاریهای رفتاری وجود ندارد. مشاور خبره و مددکار اجتماعی کاربلد نیست یا به ندرت پیدا میشود. خانوادهها نیز دراین زمینه کمتر آموزشی سامانمند میبینند.»
این آموزگار و کنشگر صنفی تاکید کرده است که اینها همه «دست به دست هم میدهند تا دست دانشآموز ما را با طناب دار خویش آشنا سازد و ما هم تنها زمانی خبردار شویم که کار از کار گذشته است. در آن زمان هم آن را به گردن دیگری میاندازیم و حاضر نیستیم سهم خود را بپذیریم.»