روزنامه ایران، نزدیک به دولت، ضمن چاپ عکسهایی از دیدار حسن روحانی با روسای جمهور و نخستوزیران بریتانیا، سوئیس، ترکیه، ایتالیا، فرانسه و سوئد در حاشیه حضور حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل، این دیدارها را «مذاکره روحانی با رهبران اروپا در قلب آمریکا» توصیف کرده و از قول رئیس جمهوری نوشته است: «دولتهای اروپایی باید به بانکهای بزرگ برای همکاری با ایران اطمینان دهند.»
علی بیگدلی، استاد دانشگاه، طی یادداشتی در این روزنامه با عنوان «دیپلماسی روحانی در راه دشوار پسابرجام» به مخالفتهایی در داخل و خارج از ایران با «برجام» اشاره کرده و نوشته است: «حسن روحانی این بار در خلال چهارمین حضورش در نیویورک با نیل به اهداف اصلی ایران در به رسمیت شناخته شدن برنامههای مسالمتآمیز هستهای ایران میخواهد از فرصت خروج ایران از رکود و فضای بسته گذشته بهره برده و زمینه حل و فصل مشکلات اجرای برجام را از طریق رایزنیهای دیپلماتیک فراهم کند.»
یادداشتنویس روزنامه ایران تاکید کرده است که «مهمترین برنامه حسن روحانی» در جریان حضور در نیویورک و «در جریان دیدارهایش با سران کشورهای غربی ارسال این پیام به اوباماست که ایران همه تلاش خود را برای حل موضوع هستهای و رفع بدبینی به برنامه هستهایاش انجام داده است اما اگر کارشکنیها نگذارد که تأثیر ملموس برداشته شدن تحریمها بر زندگی مردم ایران رؤیت شود، این بار مقامات آمریکایی باید قصور ناشی از نقض شکنی در یک توافقی به اهمیت توافق هستهای را برعهده بگیرند.»
روزنامه اعتماد هم با در تیتر یک خود با عنوان «به نام ایران پسابرجام» نظرات بیست دیپلمات و کارشناس سیاست خارجی را درباره محورهای احتمالی مذاکرات و سخنرانی حسن روحانی در جریان حضور در هفتاد و یکمین مجمع عمومی سازمان ملل منتشر کرده است.
یوسف مولایی استاد حقوق و روابط بینالملل دانشگاه تهران طی یادداشتی در این روزنامه تاکید کرده است که حسن روحانی باید «دو اولویت را در شرایط کنونی بیش از هر مساله دیگری در دست پیگیری قرار دهد؛ نخست مسائل منطقه ای که رئیس جمهوری «باید بیش از هر چیز دیگری به دنبال مهیا ساختن همکاریهای جدید منطقهای با دیگر بازیگران منطقهای و بینالمللی باشد» و در اولویت دیگر هم باید اعلام کند که «شرایط برای پذیرش سرمایهگذاران خارجی در فضای پساتحریم آماده شده است.»
یادداشتنویس روزنامه اعتماد با تاکید براینکه «اعتمادآفرینی، شرط موفقیت روحانی است»، نوشته «در صورتی که ایران بتواند زمینه حضور سرمایهگذاران خارجی در ایران را فراهم کند، آنگاه میتوان گفت که آقای روحانی سفری موفقیتآمیز به نیویورک» داشته است.
همزمان روزنامه خراسان همزمان از «اولین دیدار وزیران خارجه ایران و کانادا پس از قطع روابط» خبر داده و نوشته است: «در حالی که رئیس جمهور ایران در آمریکا به شدت درگیر دیدارهای دوجانبه با همتایان غربی و اروپایی خود است، وزیر خارجه ایران هم دیداری با همتای کانادایی خود داشت. دیداری که برای اولین بار از زمان قطع روابط کانادا با ایران در سال ۹۱ صورت می گیرد.»
به نوشته این روزنامه استفان دیون وزیر خارجه کانادا «ضمن اعلام خبر دیدار با محمدجواد ظریف گفته است که در دیدار با محمدجواد ظریف در مورد وضعیت روابط دوجانبه و همچنین مسائل مربوط به اتباع دو کشور صحبت کردهاند.»
روزنامه خراسان یادآوری کرده است که مساله بازداشت یک تبعه ایرانی-کانادایی به نام «هما هودفر» در تهران در ماه های اخیر «به یکی از موضوعات داغ میان دو کشور تبدیل شده است.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، با اشاره به اینکه «تقاضاهای مقامات غربی در سفر روحانی به نیویورک» نوشته است: علاوه بر یک عضو خانواده کمال فروغی یک شهروند ایرانی-بریتانیایی که «برای سومین بار از لندن به مجمع عمومی سازمان ملل رفته تا خواستار آزادی کمال فروغی شود»، نوشته است: «گروه دیگری از خانواده های زندانیان غربی که در ایران دستگیر شدهاند نیز در حال لابی کردن با رئیس جمهوری ایران هستند تا برای آزادی خانوادههایشان اقداماتی را انجام دهد.»
این روزنامه همچنین خبر داده که «ترزا می نخستوزیر بریتانیا نیز در دیدار خود با حسن روحانی خواستار آزادی نازنین زاغری شده بود»، نوشته است: «ادر این میان مذاکره با مقامات ایرانی تنها حربه مقامات خارجی نبوده، بلکه تلاش شده است زندانیان امنیتی به عنوان بیگناهانی در بند داده شوند.»
روزنامه جوان، شهروندان دو تابعیتی بازداشت شده در ایران را «جاسوسان دوتابعیتی» نامیده و نوشته است: «تلاش غربیها برای مظلومنمایی و استفاده از ابزار حقوق بشر برای آزادی زندانیان امنیتی در حالی است که هماکنون چندین ایرانی به جرائم مختلف از جمله دور زدن تحریمها در زندانهای آمریکا محبوس هستند.»
این روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران با اشاره به «تجربه مبادله زندانیان آمریکایی و ایرانی در جریان اعلام اجرای برجام» نوشته است: آن «توافق محصول کانال موازی بود که با مجوز نهادهای مربوطه در ایران برای مذاکره با آمریکاییها» شکل گرفت و «در نهایت با آزادی چند زندانی ایرانی و همچنین پرداخت یک طلب قدیمی و پاک شدن نام یک بانک ایرانی از فهرست تحریمهای حقوق بشر این قضیه پایان یافت» و حالا «این تجربه میتواند به عنوان یک تجربه در مقابل خانواده جاسوسان غربی در ایران قرار بگیرد.»
روزنامه شهروند گزارش داده که بنابر «گزارش بانک مرکزی از وضع درآمد و هزینه خانوار در سال ٩٤ خرج و دخل ایرانیها برابر شده است.»
به نوشته این روزنامه در گزارش بانک مرکزی که «متوسط درآمد ناخالص سالانه یک خانوار در سال ٩٤ به حدود ٣میلیون و ٥٢٥ هزار تومان رسید. این درحالی است که متوسط هزینه خانوادهها به ٣میلیون و ٥٢٦هزار تومان رسیده و درواقع دخل و خرج خانوار سربهسر شده است. نگاهی به روند ٤سال پیش از این تاریخ نشان میدهد که پس از آنکه در دوسال گذشته هزینه بر درآمد پیشی گرفته بود، این تراز در سال ٩٤ به وضع بهتری رسیده و هزینه و درآمد خانوار تقریبا برابر شده است.»
روزنامه شهروند البته این را هم نوشته که گزارش بانک مرکزی «نشان میدهد مسکن، آب، برق و گاز بیشترین هزینه خانوار را تشکیل میدهند و هتل و رستوران و امور فرهنگی و گردشگری کمترین سهم از سبد خانوار ایرانی را دارند» و درحالی که «٦٥درصد ایرانیها صاحبخانه هستند و بیشتر مردم در سه اتاق زندگی میکنند» اما «بیکاری و تعداد خانوادههای دارای دو شغل و بیشتر (در سال ۹۴) نسبت به سال ٩٣ افزایش داشته است.»
«سوداگری با امنیت مردم» تیتر گزارشی است در روزنامه جهان صنعت درباره «فروش سئوالات آزمون خلبانی.»
به نوشته این روزنامه «چندی پیش با انتشار خبر خرید و فروش سوالات آزمون خلبانی گمانهزنیها در مورد علت افشای این سوالات محرمانه و حساس شروع شد تا اینکه روز چهارشنبه خبرگزاریها از بازداشت یکی از معاونان سازمان هواپیمایی کشوری به اتهام افشا و خرید و فروش سوالات آزمون خبر دادند» و بنابر آنچه تاکنون در رسانهها منتشر شده معاون بازداشت شده با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شده و در همان روز در جلسه معاونان شرکت کرده است.»
روزنامه جهان صنعت این معاون سازمان هواپیمایی کشوری را «محمدجواد. ت» معرفی کرده و نوشته است: در شرایطی که پس از موفقیت در آزمون خلبانی سازمان هواپیمایی «گواهینامه بینالمللی» برای دانشجو صادر خواهد شد اخبار مربوط از آن حکایت دارد که این مقام سازمان هواپیمایی کشوری دی ماه سال ۹۴ «با فردی تبانی کرده و سئوالات آزمون را که محرمانه بوده در اختیار وی قرار داده و آزمون صوری برگزار کرده» و این درحالی است که «افرادی که موفق به کسب نمره قبولی در این آزمون شوند میتوانند هواپیماهای مسافربری را هدایت کنند»، ضمن اینکه «اتهام محمد جواد. ت که در بخش استاندارد پرواز سازمان هواپیمایی کشوری فعالیت میکرد، اخذ رشوه از شرکتهای هواپیمایی عنوان شده است.»
این روزنامه با تاکید براینکه «معامله با سوالات آزمون خلبانی با موارد مشابهی که در مورد کنکور سراسری یا آزمونهای مشابه رخ میدهد متفاوتتر است چراکه با امنیت پرواز و جان صدها نفر انسان نیز سر و کار دارد»، نوشته است: «معامله سئوالات آزمون خلبانی در شرایطی رخ میدهد که خلبانهایی که موفق به دریافت گواهینامه میشوند افراد خاصی هستند که توانایی زندگی در شرایط خاصتر را دارا هستند؛ سفرهای پیدر پی، خطرات پرواز، حفظ جان مردم و پروازهای غیرمنتظره از جمله شرایطی است که خلبانها با آن دست و پنجه نرم میکنند و در صورتی که بدون داشتن تواناییهای لازم وارد این حرفه شوند صنعت هوانوردی کشور دچار فاجعه خواهد شد.»
روزنامه شرق در تیتر یک خود از «بذل و بخشش خاوری با دستور احمدینژاد» خبر داده و نوشته است: دولت سابق در زمانی که محمودرضا خاوری، مدیرعامل بانک ملی بود «بر حساب معرفیشده از سوی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) هم چنگاندازی» کرده و «بخشی از پولهای فروش فولاد هرمزگان به فولاد مبارکه را که قرار بود در هفت طرح فولادی هزینه شود، برای پرداخت یارانههای نقدی خرج» کرده است.
مهدی کرباسیان، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس هیأت عامل ایمیدرو در گفتوگویی با روزنامه شرق «پرده از ماجرایی برداشت که در زمان وزارت علیاکبر محرابیان در وزارت صنایع و معادن رخ داده »، و گفته است: «در سال ١٣٨٩ فولاد هرمزگان با قیمت هزار و ٣٠٠ میلیارد تومان به فولاد مبارکه فروخته شد و قرار بوده ٨٠٠ میلیارد تومان از هزار و ٣٠٠ میلیارد تومان، برای پروژههای هفت طرح فولادی، هزینه شود، اما با فشارهایی که در آن زمان بر ایمیدرو از سوی وزیر وقت و مقام بالاتر (محمود احمدینژاد) وارد و منجر به تغییر مدیرعامل این سازمان هم میشود، این پول صرف پرداخت یارانههای نقدی شده و ٥٧٠ میلیارد تومان دیگر نیز به اسم حمایت از تولید با سود صفر درصد و با ضمانت سفته، به برخی از واحدهای تولیدی پرداخت میشود که تاکنون تنها ١٧٠ میلیارد تومان از آن بازپس داده شده است و هنوز سرنوشت باقی پولهای بربادرفته، مشخص نیست.»
روزنامه شرق یادآوری کرده است که محمودرضا خاوری که «نام او با اختلاس سههزارمیلیاردتومانی پیوند خورده و درست پس از برداشتهایش از بیتالمال، در هفته اول مهر ۱۳۹۰ به بهانه "مشکلات عصبی حادثشده و بیماری مزمن" از مقام خود استعفا داده و به کشور کانادا که تابعیت آن را داشت» گریخته است.
روزنامه شهروند در گزارشی با تیتر «کابوس پایانناپذیر مین» با اشاره به «سایههای بیپایان یک جنگ» نوشته است: « آمارها حکایت از وجود ۱۶ میلیون مین در کشور پس از گذشت حدود ۲۷ سال از دوران جنگ تحمیلی دارد.»
زیبا هوشمند در این گزارش با اشاره به اینکه صدای انفجار مین در روستای «چکو» سردشت و گردنه «تته» سروآباد در دو هفته گذشته دوباره دل خانوادهها را به درد آورد و قلب شهروندان را به تپش انداخت، نوشته است: محمد الیاسی ۸ ساله «کودکی از روستای چکو با انفجار مین در محور رودخانه زاب جانش را از دست داد و «دو کودک همبازی اش مصدوم شدند تا ادامه زندگی را با خاطرات مهیب مین بر بوم سرنوشت نقاشی کنند؛ اما این حادثه، پایــان کابوس مینها نبود، صدای انفجار مین در گردنه "ته ته" سروآباد، خبر تلخ دیگری را روایت می کرد، انفجاری که پای محمد ابراهیمی را قطع کرد و دو نوجوان دیگر را مصدوم.»
روزنامه ایران در گزارشی از «بیمارستان سوانح و سوختگی تهران» با تیتر «چرا فقرا میسوزند؟»، نوشته است: «نامش بیماری فقرا است؛ روزانه جان حدود ۱۰ نفر را در کشور میگیرد و داغش تا پایان عمر با بیمار میماند.»
محمد جواد فاطمی، رئیس انجمن حمایت از بیماران سوخته به ترانه بنییعقوب گزارشنویس روزنامه ایران گفته است که «یکی از فجیعترین بیماریها برای بیمار و خانوادهاش سوختگی است و معمولاً با مرگ و میر زیاد همراه است. بیمار سوخته تا پایان عمر از عوارض سوختگی رنج میبرد»، ضمن اینکه «این بیماران پس از بهبود هم دیگر آدمهای گذشته نیستند. بیمار سوخته بعد از بهبود اولیه، فقط ظاهرش تغییر نمیکند بلکه کل زندگیاش تغییر میکند، معمولاً شغلش را از دست میدهد، در روابط خانوادگیاش دچار مشکل میشود و با مشکلات روحی و روانی متعددی دست و پنجه نرم میکند.»