لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ تهران ۰۸:۰۰

نامه مجلس به سپاه


 روزنامه شرق روز شنبه ۲۷ خرداد
روزنامه شرق روز شنبه ۲۷ خرداد

روزنامه شرق در تیتر یک شماره شنبه خود ارسال «نامه مجلس به سپاه دو ماه قبل از حمله داعش» به ساختمان مجلس را مورد توجه قرار داده و نوشته است: «از ماجرای حمله تروريستی به بهارستان چند روزی گذشته و حالا رفته‌رفته نقدها به سيستم حفاظت از گوشه و کنار بالا گرفته است.»

این روزنامه با اشاره به «نامه رسمی حوزه رياست مجلس به سپاه درباره حمله احتمالی داعش»، از قول علاءالدين بروجردی، رئيس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس نوشته است: «اصولا مسئوليت حفاظت مجلس بر عهده سپاه است. به طور ويژه درباره احتمال حمله داعش در چند ماه گذشته، نامه رسمی به سپاه پاسداران از جانب حوزه رياست مجلس نوشته شده بود. دو ماه قبل از جانب حوزه رياست تأکيد شد که اين احتمال جدی است و بايد جدی گرفته شود و اقدامات لازم در اين خصوص صورت پذيرد.»

علاءالدین بروجردی همچنین گفته است: «با توجه به فضای پايدار امنيتی کشور، آستانه حساسيت متناسب با وضعيت جديد منطقه در ارگان‌های مسئول وجود نداشت و پايين بود. بايد با توجه به حادثه‌ای که رخ داد، اين حساسيت را به لحاظ محاسبات در حداکثر ميزان خود داشته باشيم. حمله تروريستی ١٧ خرداد هشدار برای فاصله‌ گرفتن از هرگونه غفلت بود.»

روزنامه شرق با اشاره به اینکه مسعود پزشکيان که مجلس را در روز هفدهم خرداد «پر از حادثه تعطيل نکرد»، از قول این نایب‌رئیس مجلس دهم نوشته است: «اگر تروريست‌ها از بالکن وارد صحن می‌شدند، از همان جايگاه با تسلط کامل بر صحن فاجعه‌ای برای کشور و نظام ايجاد می‌کردند.»

به نوشته این روزنامه درحالی که فرمانده حفاظت سپاه، گفته «طراحی، پيش‌بينی‌ها و طراحی‌های امنيتی انجام شده بود ولی اغلب مصوبات اجرا نشده بود»، مديرکل حراست مجلس هم اعلام کرده است که «دستگاه‌های امنيتی درباره حمله احتمالی تروريست‌ها به مجلس هشدارهای لازم را داده بودند.»

آمنه شیرافکن در گزارش روزنامه شرق نوشته است با گذشت چند روز از حمله به مجلس شورای اسلامی، با مجموعه اظهارات و اطلاعات منتشر شده «سناريوی حمله تروريستی به بهارستان از در ساختمان ديدارهای مردمی وارد فاز تازه‌ای شده است. فاز تازه‌ای که نشان می‌دهد حفاظت مجلس، از جانب نهادهای امنيتی در جريان حمله احتمالي تروريست‌ها قرار گرفته بود.»

«سفره منهاى گوشت» تیتر یک روزنامه شهروند گزارش تحقیقی-میدانی درباره قدرت خرید گوشت در ۱۴ منطقه تهران و سایر شهرهای ایران است و این روزنامه نوشته که «جیب ایرانیان، برای خرید گوشت قرمز خالی است. دخل و خرج زندگی شان با هم جور درنمی‌آید تا بروند قصابی سر خیابان‌ها یا نزدیک‌ترین میدان میوه و تره‌بار یا حتی فروشگاه‌های زنجیره‌ای و چند کیلویی گوشت قرمز، حتی یخ زده‌اش را بخرند و بیاورند سر سفره.»

این روزنامه با اشاره به روند افزایشی قیمت گوشت قرمز و اینکه در مناطقی چون میدان راه‌آهن تهران قیمت «گوشت گوسفند کیلویی ٤٥‌ هزار تومان، گوساله ٣٦‌ هزار تومان، مرغ کیلویی ٧‌هزارو٢٠٠ تومان» است، نوشته است: خانواده‌های ایرانی، درحال تبدیل‌شدن به مرغ‌خواران حرفه‌ای هستند. قیمت‌ها را که نگاه می‌کنند، چاره‌ای هم ندارند. تابلوهای سفید قصابی‌ها، حکم تابلوی طلا و سکه و ارز صرافی‌ها را دارد. هر روز قیمت بالاتری جلوی هر کیلو گوشت و ماهیچه گوسفندی و راسته و فیله گوساله و... جا خوش می‌کند.»

روزنامه شهروند با تاکید بر کاهش قدرت خرید گوشت قرمز ایرانیان، نوشته است که براساس آخرین داده‌های مرکز آمار و بانک مرکزی ایران نشان می‌دهد. آمارهایی که می‌گویند، در یک‌دهه ٢٥‌درصد قدرت خرید گوشت کم شده است و حسین راغفر پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی هم گفته است که نتایج یک تحقق نشان می‌دهد «از سال ۱۳۸۵ مصرف گوشت قرمز کم شده و این روند همچنان ادامه دارد.»

زهرا جعفرزاده در گزارش رزوزنامه شهروند به شماری از قصابی‌ها و فروشگاه‌های عرضه گوشت قرمز در ۱۴ منطقه تهران مراجعه کرده و از قول فروشندگان گوشت در مناطق آریاشهر، هاشمی و نواب تهران نوشته است: «مردم منطقه از نظر اقتصادی ضعیف اند. بعضی می‌آیند آشغال گوشت می‌خواهند» و بعضی «دنبال اسکلت مرغ هستند» و «بعضیها می آیند اندازه ۵ هزار و ۱۰ هزار تومان گوشت می‌خواهند.»

چند قصاب هم در مناطقی چون خیابان ری، محدوده بازار، کارگر شمالی «مردم خورش‌ها را با پای مرغ می‌پزند»، «بعضی وقت‌ها خانواده‌ها بچه کوچکشان رای می‌فرستند با هزار تومان تا گوشت بخرد» یا اینکه «پول مردم به خرید گوشت نمی‌رسد.» حتی عرضه‌کنندگان گوش در منطقه دروس هم به این روزنامه گفته‌اند: «گرانی گوشت، روی قدرت خرید همه مناطق تاثیر گذاشته است.»

روزنامه اعتماد طی گزارشی درباره هشتگ «دانشجوپزی» از «اعتراض خبرساز دختران دانشجوی خوابگاه دانشگاه چمران به امكانات فرسوده» خبر داده و نوشته است: «نيمه خرداد غبارآلودگی اهواز و گرمای خوزستان دست‌به‌دست هم دادند تا دختران دانشجوی كلافه از گرما از مسئولان خوابگاه و دانشگاه چمران توضيح بخواهند. آن زمان خودشان هم فكر نمی‌كردند كه اين‌بار برطرف نشدن مشكل هميشگی‌شان تبديل به خبری شود كه دست‌به‌دست در شبكه‌های اجتماعی و خبرگزاری‌ها و رسانه‌های مختلف بچرخد.»

به نوشته این روزنامه «اعتراض اهالی خوابگاه حضرت معصومه دانشگاه چمران به اتاق‌های گرم و وسايل سرمايشی كهنه و بی‌رمق اين‌بار خودش را از دايره خبرهای دانشگاهی و محلی بيرون كشيد و تبديل به سر خط خبرهای ملی شد اما «آنچه سبب شد ناگهان صدای اين اعتراض به صورت گسترده در شبكه‌های اجتماعی منتشر شود، فيلمی بود كه از سوی دانشجويان منتشر شد؛ فيلمی كه در آن نشان می‌دادند كه مسئولان خوابگاه پيش از تاريک شدن هوا با بستن درهای ورودی مانع از خروج دختران از خوابگاه شده‌اند تا دست به اعتراض بيرون از خوابگاه نزنند.»

آزيتا جلالی، دبيركل انجمن اسلامی دانشجویی دانشگاه چمران، به اعتماد گفته است: «خبری كه اين همه دامنه پيدا كرد در صورت وجود شوراهای صنفی شايد اصلا ايجاد نمی‌شد اما از سال ٨٨ به بعد شورای صنفی دانشگاه چمران هم مانند بسياری ديگر از تشكل‌ها منحل شد» درحالی که «شورای صنفی است كه موارد رفاهی دانشجويان را هم پيگيری می‌كند تا لازم نباشد دانشجويان تک‌تک و گروه‌گروه برای هر موضوعی اعتراض كنند، اگر اين شورا مشغول به كار بود كار به اينجا نمی‌رسيد.»

روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، در یادداشتی با تیتر «دانشجوپزی با آزادی بيان» نوشته است: هشتگ «دانشجوپزی صدای دانشجويان حبس شده در خوابگاه دانشجویی اهواز در اعتراض به سيستم سرمايشی خوابگاه در گرمای ۵۰ درجه آن هم در ماه رمضان بود.»

این روزنامه همچنین از برخورد با دانشجویان از جمله بستن در خوابگاه به روی دختران دانشجو برای جلوگیری از ادامه اعتراض‌شان به عنوان «برخورد گازانبری» یاد کرده و نوشته است: «آنچه جالب است، رويكرد گازانبری مديريت دانشگاه اهواز در دولت روحانی و حبس كردن دانشجويان در روز روشن به دليل اعتراض به نبود سيستم سرمايشی در خوابگاه است و چه‌قدر جای مدعيان روشنفكری عليه رئيس دانشگاه چمران اهواز و مسئولان دولتی براي توئيت زدن خالی است.»

روزنامه ایران، نزدیک به دولت، هم در گزارشی با تیتر «هشتگ داغ دانشجوپزی» نوشته است: «فرسودگی و گرمای بالای ۵۰ درجه، سیستم‌های سرمایشی دانشگاه دولتی اهواز را از کار انداخت.»

این روزنامه نوشته که همزمان با اعتراضات دانشجویان در مقابل در «خوابگاه حضرت معصومه دانشگاه چمران، تعدادی از کاربران فضای مجازی نیز با راه‌اندازی هشتگ «دانشجوپزی» به این اتفاقات واکنش نشان دادند. یکی از کاربران در توییتر خود نوشته است: «تغییر اسم فصل خرماپزون توی خوزستان به دانشجوپزی کاری است که فقط از دانشگاه چمران اهواز بر میاد و میشه این افتخار رو تبریک گفت» و «یکی دیگر از کاربران فضای مجازی در توییت خود نوشته است: «سیستم سرمایشی تو هوای ۵۰ درجه مثل اکسیژن برای تنفس و زنده موندن می‌مونه، حالا دخترای خوابگاه دانشگاه چمران از این اکسیژن محرومند.»

روزنامه ایران با اشاره به تداوم این اعتراضات نوشته است: «دانشجویان در اردیبهشت و خرداد ماه امسال سه بار اعتراض کردند اما گوش شنوایی برای رسیدگی به حرف‌هایشان پیدا نکردند و در نهایت با گرم شدن بیشتر هوا در چند روز گذشته سیستم سرمایشی خوابگاه‌ها تقریباً از کار افتاد. پس از این ماجرا دانشجویان به مدیر خوابگاه اعتراض می‌کنند و از او می‌خواهند پیگیر موضوع باشد اما پاسخی از مدیر خوابگاه نمی‌شنوند تا جایی که در چند روز گذشته برخی از دانشجویان دختر در کنار در اصلی خوابگاه تجمع می‌کنند و شعار می‌دهند. اعتراضی که از سطح دانشگاه و رئیس دانشگاه فراتر رفت و به سطح جامعه کشیده شد.»

این روزنامه با انتقاد از «کوتاهی مسئولان در زمینه سیستم سرمایشی خوابگاه»، از قول غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان در خصوص اعتراض دانشجویان نوشته است: «به دنبال حل مشکلات دانشجویان هستیم و در این زمینه همه امکانات را به کار خواهیم گرفت.طبق صحبت‌هایی که با رئیس دانشگاه چمران اهواز انجام گرفته، گفته شد که اعتبار لازم برای خرید چیلر نو و تعمیرات چیلرها فراهم شده است اما مسئولان مربوطه در این زمینه اقدامی انجام نداده‌اند. در این زمینه از رئیس دانشگاه خواسته‌ام که اگر واقعاً چنین مسأله‌ای صحت دارد، به‌طور جدی با کسانی که کوتاهی کرده‌اند، برخورد شود.»

روزنامه قانون در گزارشی با عنوان « گنجينه در مسير تاريكى» نوشته است: «بار ديگر نام موزه هنرهاى معاصر تهران در فضاى مجازى و شبكه هاى اجتماعى بر سر زبان ها افتاد و البته به روال مرسوم سال هاى اخير، اين سرزبان افتادن نه به دنبال خبرى خوشحال كننده بلكه بار ديگر بابت اخبار مشكوك و شنيده هايى بود كه در دو سال اخير بارها تن هنرمندان و همچنين هواداران هنر مدرن را لرزانده است.»

به نوشته این روزنامه «ماجراى موزه هنرهای معاصر در دوره جديد، از بيانيه انجمن هنرمندان نقاش ايران در ۲۵ خرداد آغاز شد. بيانيه‌اى كه اين انجمن درباره مصاحبه اخير على مرادخانى، معاونت هنرى وزارت فرهنگ و ارشاد جمهورى اسلامى ايران با خبرگزارى ايلنا درباره ارسال آثار موزه به برلين و رم راهى خروجى رسانه‌ها كرد.»

به نوشته روزنامه قانون، انجمن هنرمندان نقاش با تاکید براینکه معاون هنری وزارت ارشاد «هرگز درباره تضمين بازگشت سالم اين آثار پاسخى صريح و مستند ارائه نکرده»، به نقل از بیانیه این انجمن نوشته است: «آيا اين حق ما نيست كه نگران سلامت گنجينه موزه باشيم، نگران بيت‌المال؟ دليل اصلى همه اين سروصداها اين بود كه هنرمندان و نمايندگان انجمن‌هاى تجسمى، به هر دليلى، پاسخ ساده و روشنى درباره به‌حق‌ترين پرسش خود از شما دريافت نكردند. ما فقط خواستار شفاف‌سازى بوده و هستيم و كماكان خواهيم بود.»

انجمن هندمندان نقاش خطاب به معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته‌اند: «ما مى‌خواهيم كه به طور رسمى درباره ِ اين ســه مورد بدانيم: چگونگى ضمانت محكم دولت‌هاى آلمان و ايتاليا مبنى بر بازگشت ِ آثار به موزه، چگونگى ِ قرارداد و اعتبار اروپايى شركتى كه بيمه آثار را به عهده گرفته و شفافيت قراردادى كه ِ مورد تاييد دفتر حقوقى ِ وزارت ارشاد يا دفتر حقوقى رياست جمهورى باشد.»

روزنامه قانون با تاکید بر«نگرانى حاميان هنر كشور»، نوشته است: «گنجينه موزه هنرهاى معاصر ، متعلق به شخص يا نهاد خاصى نيست و بخشى از ثروت ملى اين سرزمين است كه بايد مسئولان آن، خود را در مقابل تک‌تک پرسش‌ها و پرسشگرانش مسئول بدانند.»

XS
SM
MD
LG