برخی تصور می کنند که مجلس خبرگان پنجم رهبر آینده جمهوری اسلامی را به احتمال زیاد انتخاب خواهد کرد و از این جهت افراد را به مشارکت در انتخابات این مجلس و رای ندادن به برخی از نامزدهای آن تشویق میکنند. اما سخن این نوشته آن است که این مجلس نقشی محوری در انتخاب مجلس آینده نخواهند داشت و نقش آن تشریفاتی خواهد بود.
برای تبیین این نکته بهترین مسیر، تصور نامزدهای این مقام پس از مرگ خامنهای و بررسی شانس آنها با توجه به ورودی نهادهای قدرت در این زمینه است. مشخص است که رهبر جمهوری اسلامی بعد از مرگ خامنهای از آسمان به زمین نازل نخواهد شد و از میان روحانیونی که مقام دولتی داشته یا در محافل پشت پرده قدرت نفوذ دارند انتخاب خواهند شد. همچنین سرنوشت رهبری آینده کشور در نهادهای نظامی و امنیتی با اقناع و تهدید روحانیون با نفوذ در کاست حکومتی تعیین خواهد شد و نه صرفا توسط بخشی از دیوانسالاری دینی که نمایندگان آن در مجلس خبرگان جمع میشوند.
حسن خمینی
بر اساس قانون هیچ ضرورتی ندارد رهبر آینده از میان اعضای خبرگان انتخاب شود اما رد صلاحیت حسن خمینی پیامی بود از سوی شورای نگهبان به مجموعهی اصلاحطلبانی که رویای رهبری وی را در سر میپرورند. حسن خمینی از اعضای خاندان خمینی است، رابطه نزدیکی با عملگرایان و اصلاحطلبان دارد و در پی کسب عنوان فقاهت بوده است اما پایگاه قدرتمندی در دستگاههای نظامی و امنیتی که نقشی خطیر در تعیین رهبر آینده دارند ندارد. او حتی در دیوانسالاری دینی نیز از نفوذ چندانی برخوردار نیست. البته او در حوزه عمومی به بدنامی کسانی مثل مجتبی خامنهای یا مصباح یزدی نیست.
صادق لاریجانی
وی فرزند یک روحانی عالیرتبه و داماد روحانی عالی رتبهدیگر (وحید خراسانی) است. بدین ترتیب نقطه اتکای وی در دیوانسالاری دینی است. او همچنین رئیس یک قوه است با چهار برادر که یکی از آنها رئیس مجلس بوده و سه تای دیگر در سطوح بالای قدرت در قوه قضاییه و مجریه حضور دارند. او با هتاکی به اصلاحطلبان و بالاخص هاشمی رفسنجانی تلاش داشته جای پای خود را در میان بخشی از هواداران خامنهای و فرماندهان سپاه و بسیجیان محکم سازد. اما پایگاه وی در نهادهای امنیتی و نظامی ضعیف است و مشخص نیست این نهادها تا چه حد به وی در تداوم سر ریز شدن منابع کشور به سوی آنها اعتماد دارند.
مصباح یزدی
مصباح یزدی ایدئولوگ نظام در دوران خامنهای است و سه دهه است ایدههای وی در باب حکومت دینی و سیاست شرعی در نهادهای نظامی و امنیتی توسط خود وی و شاگردانش تدریس و تبلیغ میشود. او بیش از همه روحانیون در مقام استاد عقیدتی با فرماندهان امروز سپاه وقت گذرانده است. بدین ترتیب وی از حیث پایگاه در نهادهای امنیتی و نظامی مشکلی ندارد اما در دیوانسالاری دینی دشمنان و مخالفان جدی دارد. اگر روحانیون مسئله مقبولیت عمومی حتی در میان روحانیون و رایدهندگان باورمند به جمهوری اسلامی را برای انتخاب رهبر آینده لحاظ کنند مصباح در انتهای فهرست قرار میگیرد.
هاشمی رفسنجانی
بخت هاشمی برای رهبر شدن بعد از خامنهای نزدیک به صفر است چون دو دسته نهادهای تصمیمگیر در این زمینه یعنی دیوانسالاری دینی و دستگاههای نظامی و امنیتی با وی جدا مخالفند. او عملا از دایره امنیتیها و نظامیها بیرون است. نفوذ وی تا آن حد در کشور کاهش یافته که برای انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت میشود. مخالفان هاشمی امروز به صراحت به وی عناوینی مثل فاسد و فتنهگر میدهند. پسران وی که همه در امور اقتصادی درگیر بودهاند مشکلی اساسی برای دیوانسالاری دینی با همه ریاکاریهایش در رای دادن به وی برای رهبری است.
شاهرودی
تردیدهای مربوط به ملیت و اتهامات علیه نزدیکان به ضرر وی کار خواهد کرد. شاهرودی در یک دوره فقط به خاطر تدریس فقه به خامنهای و تنظیم رساله عملیهاش مورد توجه بود و امروز نه در حوزه قم و نه در میان نظامیان و امنیتیها طرفداران جدی دارد. تعلق وی به حوزه نجف نیز چندان به نفع وی نیست. تنها یک دورافتاده میتوانست در پروژه فقاهت و مرجعیت خامنهای مورد استفاده قرار بگیرد که این پروژه انجام شد. او تاریخ مصرفش تمام شده است.
مجتبی خامنهای
عامل جوان بودن به نفع وی و صادق لاریجانی و حسن خمینی است چون حکومت نمیخواهد دوباره در مدتی کوتاه دچار بحران جانشینی شود. او همچنین نفوذی قابل توجه در دستگاههای امنیتی، نظامی و تبلیغاتی نظام دارد. تقریبا تمام شبکه ائمه جمعه و روحانیونی که به بیت وصل بودهاند پشت سر مجتبی قرار میگیرند اما وی در قم با چالش جدی مواجه است. واکنش بخشی از علمای قم مثل وحید خراسانی در برابر رهبری مجتبی برای سپاه و دستگاههای امنیتی روشن نیست اگر مجتبی را بخواهند به عنوان رهبر از مجلس خبرگان بیرون بیاورند حتما تهدیدات لازم و پاداشهای متناظر از پیش برای روحانیونی که نمی خواهند زیر بار وی بروند در نظر گرفته شده و اعمال میشود. کسانی که معتقدند روحانیون حکومت رد ایران را موروثی نخواهند کرد باید به فهرستی از کارهایی که حکومت کرده و انتظار آن نمیرفته رجوع کنند.
حسن روحانی
رئیس قوه مجریه بودن و در اختیار داشتن بسیاری از سر نخهای قدرت، ارتباط با جناحهای قدرت، رابطه نزدیک با برخی از فرماندهان نظامی مثل فیروز آبادی و سابقه طولانی در نهادهای امنیتی برای بیرون آمدن از مجلس خبرگان سرمایه به حساب میآیند. بخشی از فرماندهان سپاه و نیروهای امنیتی با رهبری وی کنار میآیند اما وی پایگاه محکمی در دیوانسالاری مذهبی ندارد. تنها عامل ریاست جمهوری وی و حرفشنوی وزیر اطلاعات از وی در شرایط مرگ خامنهای میتواند به وی در ساکت کردن بخشی از روحانیون قم یاری برساند. نزدیکی وی به هاشمی رفسنجانی در یک دوره نوعی مشکل برای وی به حساب میآید اما روحانی همیشه تلاش داشته دوستانش را در قدرت حفظ کند و دشمنانش را نیازارد.
بیشترین بخت
بدین ترتیب با فرض آن که تا روز مرگ خامنهای اتفاق خاصی در ایران نیفتد و شرایط سیاسی به همین طریقی که الان هست باقی بماند حسن روحانی، مجتبی خامنهای، مصباح یزدی و صادق لاریجانی از بیشترین بخت برای نشستن بر کرسی رهبری برخوردارند. این چهار تن دارای همپیمانان و نزدیکان قدرتمندی هستند که حتی می توانند روز بعد از مرگ خامنهای به ۸۸ تن از اعضای خبرگان زنگ زده و با اتکا به پروندههایی که از آنها در وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه وجود دارد به آنها دیکته کنند که به چه کسی رای دهند.
با توجه به اهمیت حیاتی نهاد ولایت فقیه برای حکومت و دغدغههای کاست حکومتی برای آینده نظام امکان این که خامنهای و نهادهای امنیتی و نظامی این موضوع را به دست زمان رها کرده باشد نزدیک به صفر است. تعیین هیئت سه نفره یافتن و مشخص کردن نامزدها و نظارت خامنهای بر کار این هیئت وجه بیرونی و فرایندی این موضوع است. بیت رهبری و فرماندهان سپاه حتما گزینههای مشخصی (مثل سه تن از چهار نفر فوق) برای روز مرگ در نظر گرفتهاند تا بسته به شرایط یکی از آنها را از مجلس خبرگان بیرون کشند.
...................................................................................................
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.