لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ تهران ۲۳:۲۶

اصفهان و صورت‌های سوخته


راستی قتل‌های زنجیره‌ای کرمان یادتان هست؟ قاتل زنجیره‌ای مشهد چطور؟ خفاش شب هم از همین دست بود اما کمی قدیمی‌تر. حالا به این فهرست جنایت‌های علیه زنان جنایات جدیدی هم دارد اضافه می‌شود. اسیدپاشی‌های اصفهان. جنایت‌هایی که عمده قربانیان آن را زنان تشکیل می‌دهند.

هرچند مقامات نیروی انتظامی استان اصفهان می‌گویند حملات اخیر به زنان در شهر اصفهان ویژگی زنجیره‌ای بودن ندارد اما ویژگی‌ مشترک میان قربانیان زیاد است. همه آنها زن هستند. کمتر از سی سال سن دارند. در زمان حمله چادر بر سر نداشتند و عاملان حمله اسید را به سر و صورت آنها پاشیده‌اند.

همراه هستیم با گیتی پورفاضل، حقوقدان و فعال مسائل زنان ساکن تهران.

ولی واقعا‌ً‌ تامین امنیت زنان برعهده چه کسی است؟ آیا هیچ ارگانی این مسئولیت را بر عهده ندارد؟گیتی پورفاضل: زنان همیشه مورد خشونت قرار گرفته‌اند. از هزاران سال پیش تا امروز. به هر حال ما در یک منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که امروز منطقه خیلی ناآرامی است. هر کسی می‌خواهد برداشت خودش را از دین و آیینی که دارد به دیگران تحمیل کند. ما برداشت‌های متفاوت را می‌بینیم. بنابراین برای ما عجیب نیست که اگر می‌بینیم زنان مورد خشونت قرار می‌گیرند. به خصوص در این برهه از زمان و در این منقطه خاورمیانه.

ما اینجا باید به دو مسئله توجه کنیم. یکی اینکه قانون اساسی به طور کلی گفته که امنیت مردم یک کشور را باید نیروی انتظامی و نیروهای مربوطه دولتی تامین کند. ولی باید ببینیم که این اسید‌پاشی که الان اتفاق می‌افتد ریشه‌ در کجا دارد؟ آیا از روی خصومت‌های شخصی است یا ریشه در جای دیگر دارد برای ارعاب زنان. برای اینکه سی و پنج شش سال است که حضرات هرچه توانسته‌اند خانم‌ها را وادار بکنند به پوششی که آنها دلشان می‌خواهد. می‌بینند آنچه تا به حال به جایی نرسیده همین فریاد است. به همین دلیل امکان دارد که دست به ارعاب و خشونت زده باشند.

محسن شهروند ساکن اصفهان همراه ماست. آقای محسن برای ما بگویید که شما چطور توانستید اطلاعاتی در مورد موارد اسیدپاشی در اصفهان به دست بیاورید؟

همسرم چشمش بر اثر یک عارضه آسیب دیده بود. بردمش بیمارستان سعید. در بخش تخصصی چشم پزشکی با مورد دختر جوانی برخورد کردم که حدود بیست و سه چهار ساله. دچار اسیدپاشی شده بود توسط اقوامش آورده شده بود آنجا. چیزی که ما دیدیم هیاهو و سروصدایی بود که از طرف خانواده‌اش می‌شد و بیقراری که خودش گهگاهی در عالم ناباوری از خودش نشان می‌داد. صورتش سوخته بود و قرنیه چشمهایش سفید شده بود و دید نامفهومی داشت آن طور که خودش م‌ گفت دکتر هم زیاد بهش امید نداشت. یک مقدار اسید رفته بود توی گلویش و از ناحیه گلو و دستگاه گوارش هم دچار مشکل شده بود. توی آن لحظه نمی‌شد بپرسی علت چه بوده و چرا اسید به رویش پاشیده بودند. فقط هیاهو می‌کردند و خانواده‌اش می‌شد فهمید که جوانی بوده که حالا یا خصومت شخصی داشته یا نداشته، نمی‌دانم.

این اتفاق کی افتاده بود و کی در بیمارستان با این فرد روبرو شدید؟

سه هفته پیش.

آیا بعد از آن هم به دلیل بیماری خانمتان باز هم به بیمارستان مراجعه کردید؟ باموارد جدیدی در آنجا مواجه شدید؟

دو روز بعدش با همسرم برای معاینه مجدد چشم به بیمارستان رفتیم. وقتی در مورد آن دختر جوان صحبت کردم گفتند این مورد اول نبوده. این مورد پنجمی بوده که در آن هفته به بیمارستان آورده شده بود.

الان وضعیت اصفهان چطور است؟ این طور که خبرگزاری ایسنا نوشته بود زنان کمتر به خیابان‌ها می‌آیند و کمتر رانندگی می‌کنند و کاملا‌ً‌ فضای رعب و وحشت بر شهر حاکم است. آیا شما که در اصفهان ساکن هستید این فضا را احساس کردید؟

متاسفانه درست نیست. اتفاقا‌ً‌ فضای امنی است. آن جوری هم نیست که بخواهند بگویند آی اصفهان... نه اتفاقا‌‌ً خیلی شهر امنی است. ما الان در اصفهان خیلی توریست داریم که به راحتی به گشت و گذار مشغولند و مشکلی ندارد. امنیت برقرار است احمدالله.

خانم پورفاضل همان طور که شنیدید این شهروند اصفهانی گفتند که مشکلی از نظر امنیت در اصفهان به خصوص برای زنان پیش نیامده. اما از سوی دیگر در ماه‌های اخیر ما شاهد بحث‌های مختلفی میان گروه‌های مختلف سیاسی و حتی نمایندگان مجلس هستیم در مورد تعیین متولی امر به معروف و نهی از منکر در کشور و حمایت‌های ویژه‌ای که از این افراد باید صورت بگیرد. چقدر ممکن است این بحث‌ها منجر به فعال شدن گروه‌هایی شده باشد که می‌خواهند نظرات خودشان را در جامعه به کرسی بنشانند؟

وکلا معمولا‌ً عادت دارند که هر چیزی را که به صورت منجز(قطعی) برایشان ثابت شده باشد آن را اعلام کنند. ما نمی‌توانیم روی حدس و گمان دنبال قضیه را بگیریم. البته هرکسی حق دارد هر جور که دلش می‌خواهد راجع به این مسئله برداشت داشته باشد. ولی به هر حال آنچه که منطق می‌پسندد این است که ما در مورد مسئله‌ای صحبت کنیم به طور منجز که مطمئن باشیم از آن. بنابراین من چون بعید می‌دانم که واقعا‌ً‌ یک سیستمی بخواهد با افراد خودش این چنین رفتاری داشته باشد. خیلی برای من مشکل است پذیرفتن این مسئله که بدون اینکه فرد خاصی مورد نظر باشد بخواهند برای ارعاب این طور وحشیانه به خانم‌ها حمله کنند برای اینکه دیگران را وادار کنند که حتما‌ً به آن صورتی که آنها دلشان می‌خواهد حجاب رعایت شود. حجاب یک مسئله به نظر من کاملا‌ً‌ شخصی است و افراد را نمی‌توانیم وادار کنیم آنچه را که از ما یک مسئله برداشت می‌کنیم بپذیرند.

خانم پورفاضل اجازه بدهید همراه باشیم با مریم اسدی خبرنگار ساکن اصفهان تا برای ما درباره جدیدترین رخدادهای این شهر بگوید. خانم اسدی پیش از هر چیز برای ما بگویید حال و هوای اصفهان و به‌خصوص زنان اصفهانی چطور است؟

مریم اسدی: وقتی در خیابان‌ها راه می‌روید به نظرتان می‌آید که زندگی عادی و معمولی در جریان است. اما وقتی با مردم شروع می‌کنید صحبت کردن به خصوص با خانم‌ها می‌بینید داستان یک چیز دیگر است. همه دچار یک جور اضطراب هستند. این اضطراب در همه وجود دارد و همه به هم نصیحت می‌کنند که شیشه‌های ماشین ‌تان را بکشید بالا و مواظب خودتان باشید.

این طور که در برخی از خبرها آمده تعداد خانم‌هایی که رانندگی می‌‌کنند و زنان و دختران جوانی به خیابان‌ها مخصوصا‌ً‌ به خیابان‌های مرکزی شهر اصفهان تردد می‌کنند کم شده. آیا شما این خبر را تایید می‌کنید؟

با قطعیت نمی‌توانم این خبر را تایید کنم. به دلیل این که من توی خیابان که می‌روم می‌بینم خانم‌ها رانندگی می‌کنند. این را نمی‌شود چشمی حدس زد. به نظر من یک مقدار مشکل است ولی بدیهی خواهد بود اگر این اتفاق بیافتد چون خود من از خیابان‌های اصلی دیگر تردد نمی‌کنم. تا جایی که می‌توانم از بزرگراه‌ها می‌روم.

مسئولان استان اصفهان با این ماجرا چطور برخورد کردند؟

آنها در مورد امنیت زنان حرفی نزدند. آنها در مورد این صحبت کردند که افرادی را که خاطی هستند و مرتکب این جنایت شدند به زودی دستگیر می‌کنند و حتی استانداری هم این وعده را داده که این موضوع را دارد پی‌گیری می‌کند. اما من شخصا‌ً‌ در خیابان‌ها ندیدم که نیروی انتظامی تعداد ماشین‌هایش زیاد شده باشد و یا گشت‌های پلیس بیشتر شده باشد.

آیا در نهایت آمار دقیقی در مورد تعداد زنان قربانی اسیدپاشی منتشر شده؟

آماری که به طور رسمی منتشر شده با آماری که دهان به دهان می‌چرخد کاملا‌ً متفاوت است. آماری که پلیس به صورت رسمی منتشر کرده ۴ نفر را تایید کرد. ولی آماری که دهان به دهان می‌چرخد، و دور از ذهن و غریب هم نیست، حدود ۱۱ نفر را اشاره دارد. من هم نرفتم با قربانیان مصاحبه کنم یا آمار دقیق از آنها بگیرم. ولی از کسانی شنیدم که نزدیک بودند و خودشان دیدند. بنابراین آنچه که آمار رسمی دارد بیان می‌کند با آنچه که واقعا‌‌ً اتفاق افتاده تفاوت فاحش دارد.

خانم اسدی یکی از مقامات پلیس از مردم و رسانه‌ها خواسته که در این مورد زیاد صحبت نکنند و به شایعات دامن نزنند. نظر شما به عنوان یک زن ساکن اصفهان چیست؟

به نظر من به این دلیل از مردم می‌خواهند که درباره اش صحبت نکنند، یکی برای جلوگیری از رعب و وحشت عمومی است و یکی برای اینکه ناتوانی و عدم کفایت کسانی که پیگیر این قضیه هستند، زیر سئوال نرود. چگونه ممکن است که بیش از سه هفته است اسیدپاشی در این شهر وجود دارد حالا به هر دلیل و هر انگیزه‌ای کسانی که پشت این قضیه هستند و همچنان بخواهیم این قضیه را به روی خودمان نیاوریم. توجه داشته باشید که وقتی یک موضوع خیلی جدی پیگیری می‌شود که به رسانه‌های خارج از ایران کشیده شود. این باعث تاسف است. در همین جا در کشور خودمان وقتی یک رسانه‌ای اجازه داشته باشد و این مسا‌ئل را مطرح کند ما نیازی نخواهیم داشت که پیگیری‌هایمان از طریق رسانه‌های خارج از ایران انجام شود. اگر رسانه‌های ما بتوانند گفت‌وگو کنند و بتوانند مسایل را‌ مطرح کنند قطعا از همین طریق می‌شود درد را درمان کرد.

به گیتی پورفاضل حقوقدان ساکن تهران باز می‌‌گردیم. خانم پورفاضل شما فکر می‌کنید چقدر این قبیل خشونت‌ها می‌تواند زنان ایرانی را به پذیرفتن آنچه نمی‌خواهند وادار کند؟

زنان ایرانی فولاد آبدیده شده‌اند. زنان ایرانی به هیچ عنوان دست از خواسته‌های خودشان برنمی‌دارند. زنان ایرانی متوجه شده‌اند که به عنوان یک انسان دارای حقوقی هستند که آن حقوق باید رعایت شود. و جنسیت نباید در اینجا به این صورت مطرح شود که با نیمی از جامعه بخواهد به این صورت رفتار شود. زنان ایرانی گوششان پر است از این صحبت‌ها. در این سی و پنج شش سال خیلی چیزها را به چشم دیده‌اند. به هر حال برای رسیدن به خواسته‌شان هرگز از پای ننشسته‌اند.

  • 16x9 Image

    رویا کریمی مجد

    رویا کریمی مجد روزنامه‌نگاری را در سال ۱۳۷۱ در ایران آغاز کرد و اردیبهشت ۱۳۸۷ به رادیو فردا پبوست. او تهیه‌کنندگی برنامه هفتگی صدایی دیگر را که به بررسی مسایل زنان اختصاص دارد، برعهده دارد.  در سال ۲۰۱۵ میکروفن طلایی جشنواره رادیویی نیویورک به  برنامه رادیویی «سنت تیغ» که رویا کریمی مجد آن را تهیه کرده بود تعلق یافت. 

XS
SM
MD
LG