«سیاست حجاب اجباری در جمهوری اسلامی کاملاً اشتباه است». این سخنان محمدرضا زایری و آنچه که در اولین کرسی آزاداندیشی با موضوع حجاب اجباری در شهر قم گذشته در گفتوگو با محمد جواد اکبرین و همینطور گفتوگو با الهام حیدری داور کشتی در کانادا، موضوعات امروز برنامه صدایی دیگر هستند.
نه تظاهراتی برگزار شد و نه شیشهای شکست و نه عروسک زن بدحجاب به آتش کشیده شد و نه برگه احضاریه ای در دادگاه ویژه روحانیت صادر شد. در مراسمی که با عنوان اولین کرسی آزاداندیشی با موضوع حجاب اجباری در شهر قم برگزار شد سخنانی بیسابقه در مخالفت با حجاب اجباری در ایران مطرح شد.
محمد رضا زایری از روحانیون وابسته به جناح اصولگرا در این مراسم تاکید کرده که سیاست حجاب اجباری در جمهوری اسلامی کاملاً اشتباه است.
این روحانی اصولگرا از صدا و سیما انتقاد کرده و گفته آگهیهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ۳۵ سال حجاب را تخریب کرده و نشان داده که حجاب برای کلفت و فرد فقیر و زن بینوا است.
همراه هستیم با محمد جواد اکبرین دینپژوه ساکن پاریس. آقای اکبرین در شهر قم چه چیزی در حال تغییر است که چنین سخنانی را آقای محمدرضا زایری در فضای این شهر مطرح میکند؟
محمد جواد اکبرین: تصور من این است که بخش واقعبینتری از روحانیت که مورد اعتماد نظام هم البته هست متوجه نتایج آماری که در سالهای اخیر نگرانکنندهتر هم شده، هست. این دو نکته را من توضیح بدهم. وقتی میگویم بخش واقعبینتر حوزه که مورد اعتماد نظام هم هست، اشاره میکنم به مختصات همین مرکزی که این برنامه را برگزار کرده. این برنامه توسط «خانه خورشيد» طبق آن چیزی که رسانهها گفتند برگزار شده و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه. مدیر خانه خورشید امروز کسی است که مشاور فرهنگی مسجد جمکران است. ذائقهاش به ذائقه آقای خامنهای و حاکمیت نزدیک است. جناب آقای مرتضی وافی. پدر ایشان نماینده یزد است از مجلس خبرگان. میخواهم بگویم اینها را در نظر بگیرید و از آن طرف هم دفتر تبلیغات اسلامی حوزه که ریاست آن توسط شخص رهبری انتخاب میشود و شورای آن را رهبری تایید میکند. این بخش واقعبینتر حوزه میشود حدس زد که به شدت نگران شده از نتایج آمارها و واقعیتهایی که به آن منتقل شده. نگرانیاش را به رهبری و حاکمیت منتقل کرده و چون مورد اعتماد نظام هست به آن اجازه داده شده که به این موضوع بپردازد.
آقای اکبرین، سخنان آقای زایری همه ماجرایی که در این مراسم مطرح شد نبود. در همین روز آقای محمد آغاسی رئیس کل مرکز افکار سنجی دانشجویان هم گفته که جامعه ایران به جهت رعایت فضایل اخلاقی وضعیت خوبی ندارد. آقای آغاسی اعلام کرده بر مبنای چهار تا پیمایشی که به گفته او انجام شده در سال ۵۳، ۷۵ درصد مردم تمایل به محجبه بودن همسر خودشان داشتند. در حالی که این آمار در سال ۷۴ شده ۳۶ درصد و به نظر میرسد که از سال ۸۵ تا سال ۹۳ نگرش مردم به اینکه چادر حجاب است، ده درصد کاهش پیدا کرده. نکته جالب این است که به نظر میرسد نظرسنجیها فقط نظر مردان در مورد حجاب زنانشان پرسیده شده و خود زنان حتی صالح به اظهار نظر در این مورد شناخته نشدهاند. ما پیش از این هم بارها از پژوهشهای محرمانه شنیده بودیم. اما چرا حالا این پژوهشها دارد منتشر میشود؟
در امتداد پاسخ اولم عرض میکنم که میشود فهمید که بخش واقعبین نظام به این نتیجه رسیده که باید این وضعیت را درست کند. حتی میشود پیشبینی کرد که به این فکر بیفتد که اگر مسئله حجاب اجباری را ناگهان حل نمیکند، با یک دستور، حداقل از فشارهایی از جنس گشت ارشاد بردارد و جامعه را اندکی آزادتر بگذارد. ولی اگر قرار است چنین کاری را بکند ترجیح میدهد این کار چه مقدماتش، چه بسترسازیهایش و اجرایی شدنش توسط کسانی هدایت و مدیریت شود که اینها مورد اعتماد نظام هستند و کار به دست کسانی انجام نشود که نظام آنها را متهم میکند به لاابالیگری فرهنگی یا کسانی که آنها را متهم میکند به تحت تاثیر تهاجم فرهنگی قرار گرفتن و این قضایا. چیزهایی که بیشتر به لحاظ سیاسی به طیف اصلاحطلب یا اعتدالگرایان و اینها نسبت میدهد. اینهایی که چنین جلسهای را در قم برگزار کردند تمام ترکیب برگزارکنندگان و کسانی که امروز دارند این آمارها را به صورت علنی مطرح میکنند کسانی هستند که میشود حدس زد نظام بتواند با اطمینان پروژه نزدیک شدن به برداشتن حجاب اجباری را به آنها بسپارد و خیالش اندکی راحتتر باشد که سودش را کسانی که آنها را مرعوبان تهاجم فرهنگی میداند نبرند.
آقای اکبرین به سخنان آقای زایری برگردیم. این اولین بار نبود که آقای زایری در مورد حجاب اظهار نظر کرد. آقای اکبرین به نظر شما آیا قرار است این سخنان و سکوت و آرامش جامعه مذهبی در واکنش به آن آغاز تغییر عملی در وضعیت حجاب ایران باشد؟ آن پروژهای که شما در موردش صحبت کردید فکر میکنید که آیا قرار است در آیندهای نزدیکی به طور واقعی در سطح جامعه اجرا شود و یا هنوز در حد سمینار و طرح و بررسی و در واقع سنجیدن واکنش جامعه مذهبی قرار دارد؟
اولاً این بحث سمینار و سنجیدن واکنشها یک مرحله قبل انجام شده اما به صورت محرمانهتر. فقط گمان هم نیست. اطلاعاتی هم وجود دارد. جلساتی برگزار شده و بحثهایی شده و حالا تصمیم گرفتند که یک قدم علنیترش کند. اما در پاسخ به پرسش شما اجازه بدهید صریحاً عرض کنم که همین حرکت الان در معرض تهدید است از جانب دو جریان. یک جریان متعصبی که این واقعبینی را ندارد. واقعبینی که آقای وافی و آقای زایری را جلسه را برگزار کردند و آنهایی که بحث را دنبال میکنند، آنهایی که امنیت چنین جلساتی را تامین کردند و دستور داده شد که تامین کنند. آن بخش متعصبی که ظرفیت تحمل این را ندارد و این واقعبینی را ندارد، زمزمههایش هم شروع شده، بعضی مراجع واکنش نشان دادند که نخیر درست نیست، جریان دوم که موفقیت این داستان را بر فرض اینکه بگوییم این پروژه شروع شده، تحلیل میکند جریان مخالف حجاب اجباری از قضا است در خارج از کشور و آنهایی که این ماجرا را میبرند به سمتی که بگویند نظام تسلیم شده، اینها اعتراف کردند و اینها شکست خوردند... این ادبیات هیچ کمکی به درست شدن این وضعیت نمیکند. حتی میشود این احتمال را داد که بخشی از نظام را به سمت لجبازی پیش ببرد. همین اندک قدمهایی که برداشته میشود را جلویش را بگیرند. من فکر میکنم اگر درصد کمی هم احتمال داشته باشد که این شروع پروژه برداشتن حجاب اجباری باشد باید غنیمت دانست و کمک کرد و به ویژه فضای ادبیات مواجهه با این ماجرا را هر کسی در حد توان خودش بتواند سالم سازی بکند.
***
گفتوگو با الهام حیدری
خانم حیدری چه شد که خانم فرناز پناهی زاده مدیر بخش امور بینالملل فدراسیون کشتی ایران به عنوان بخش اولین زن و اولین ایرانی به عضویت کمیسیون ورزش و زنان فدراسیون بینالمللی کشتی برگزیده شد؟
الهام حیدری: فکر میکنم الان دیگر همه باید بدانیم که اتفاقاتی که در فدراسیون کشتی افتاده میرسد به سالی که کشتی از المپیک حذف شد. بنابراین یکی از دلایلش حضور کمرنگ زنان بود. بعد فدراسیون کشتی جهانی با تغییر مدیریت در سطوح بالا شروع کرد به تغییرات و سعی کرد برنامههایی داشته باشد از جمله کمپینی به اسم «سوپر هشت» که به دنبال توسعه یا حضور زنان در ورزش کشتی بود. این اتفاقاتی است که خارج ایران افتاده و داخل را تحت تاثیر قرار داده. ایران هم با این موج حرکت کرده و تغییر واقعاً تغییر بزرگی است. به خاطر اینکه ورزش خاصی است که جزء معدود ورزشهایی است که زنان در آن مشارکت نداشتند و کار سختی است و به نظر من مدیریت آقای خادم قابل قدردانی است.
آیا این اتفاقات حرکتی برای جلب توجه فدراسیون بینالمللی کشتی به ایران است یا واقعاً زنان ایرانی در کشتی کشور فعالیت دارند؟
اعتراف میکنم که اگر فشار جامعه جهانی یا کمیته بینالمللی المپیک روی خود فدراسیون جهانی کشتی نبود و فشار فدراسیون جهانی کشتی روی فدراسیونهای ملی کشورهای دیگر نبود، شاید اهمیت دادن به مشارکت زنان دغدغه کسی نمیشد. ولی من فکر میکنم ایران تغییر را شروع کرده و این را دیگر قبول کرده. چون ده سالی است که کشتی ایران محروم شد از میزبانی مسابقات جهانی. به این دلیل مجبور شدند و وارد میدان شدند. ولی من فکر میکنم نمایش نیست. فکر میکنم یک اعتقادی آنجا وجود دارد و دارند میدان میدهند که خانمها مشارکت کنند و هرچند که این مشارکت به نفع ورزش آقایان در ایران است.
با توجه به نقشی که به گفته شما آقای خادم رئیس فدراسیون کشتی در این موضوع دارد فکر میکنید این دری که حالا به نظر میرسد برای زنان باز هست با تغییر مدیریت فدراسیون کشتی بسته خواهد شد؟
من به خاطر همین میگویم به نظر من نمایش نیست به خاطر اینکه هوش و ذکاوت میخواهد که ورزشی که وجود نداشته برای زنان به نوعی آن را راه بیاندازند با تمام موانعی که آنجا هست. به اسم کشتی و کمربند. من اعتقادم این است که هر مدیری نمیتوانست این کار را بکند. شاید اگر آقای خادم از سمتشان کنار بروند من احتمال میدهم که مدیر بعدی شاید اصلاً نخواهد چنین کاری را بکند. ولی به هر حال شروعش و جرات آغاز چنین تغییری خوب بود و به نظر من قابل قدردانی است. احساس میکنم که یک چیزی بیش از نمایش است.