طرح مشکلات اقتصادی از موضوعات داغ و مهمی است که نامزدهای مجلس شورای اسلامی و بهخصوص «اصولگرایان» به آن میپردازند. نشست خبری ائتلاف بزرگ اصولگرایان که با حضور شش تن از نامزدهای نمایندگی مجلس تحت عنوان «معیشت و پیشرفت، خاستگاه مجلس دهم» برگزار شد یکی از این تلاشها بود. بنا به آنچه از این نشست در رسانهها منتشر شده است، مشکل آب، محیط زیست، ساماندهی صندوقهای بازنشستگی، سرمایهگذاری در انرژی، مسکن، اشتغال، اصلاح نظام بانکی از اهم موضوعاتی است که نامزدهای ائتلاف بزرگ اصولگرایان برای آن اولویت قائل هستند.
این موضوعات که سبدی از وعدهاهای گوناگون است، با چاشنی تندی از دولت هم همراه بود و خالی از اولویتبندی به معنای اقتصادی آن بود. افزون بر این هیچگونه جزئیاتی در خصوص اینکه این نامزدها چگونه میخواهند مثلا مشکلات مربوط به محیط زیست یا صندوقهای بازنشستگی، سرمایهگذاری در انرژی باید حل شود، منتشر نشده است. بنابراین طرح مسائل در حد کلیات و تاکید بر اقتصاد مقاومتی است.
آنچه اقتصاد مقاومتی خوانده میشود کلیات و کلمات مبهمی است که میتواند به شیوههای گوناگونی هم تاویل شود و قابلیت اجرایی ندارد. انچه اقتصاد ایران را رقم میزند، واقعیت ساختار اقتصاد ایران است. ساختار اقتصاد ایران یک اقتصاد شبهسرمایهداری در حاشیه اقتصاد جهانی با محوریت دولت است که با برونزایی و درونگرایی تعریف میشود. همین ویژگیهاست که سرنوشت این اقتصاد را رقم میزند. برنامههایی که بهروی کاغذ طرح میشود، ممکن است زیبا باشند اما در میانمدت نمیتوانند این ساختار را دگرگون کنند.
شاید بتوان گفت مشخصترین مسائلی که این نامزدها مطرح میکنند انتقاد از سیاستهای دولت فعلی مثلا در خصوص گشایش اقتصادی به جهان یا دعوت از بنگاههای خارجی به ایران است. البته این تنها نشست اقتصادی ائتلاف بزرگ «اصولگرایان» نبود پس از آن هم نشستی خبری تحت نام «رکود اقتصادی و مسکن» از سوی «اصولگرایان» برگزار شد و سیاستهای دولت به نقد کشیده شد. همچنین محمد ناظمی اردکانی یکی از اعضای ائتلاف بزرگ «اصولگرایان» تهران در این نشست خبری» رکود اقتصادی و مسکن «برای اینکه نشان دهد که مسائل اقتصادی دارای اهمیت زیادی برای نامزدهای انتخاباتی ائتلاف «اصولگرایان» است میگوید: «اقتصاددانی برای مقابل با شرایط رکود و تورم در لیست کاندیداهای اصلاحطلب به چشم نمیخورد در حالیکه ائتلاف اصولگرایان دارای ۱۰اقتصاددان است».
از دو جنبه نظری و عملی میتوان به گفتمان اقتصادی این نامزدها پرداخت. آنچه از سوی این نامزدها تحت عنوان برنامه و طرح مطرح میشود، محصول کار حزبی بلندمدت و مستقلی نیست. بلکه افرادی که دارای پیشینه گوناگون هستند انتقادهای خود از دولت را جمع کرده و اسم آن را برنامه گذاشتهاند. مسائلی را که این نمایندگان مطرح میکنند، دارای انسجام تئوریک و نظری هم نیست، هر چند دولت را به اجرای سیاستهای اقتصادی لیبرالی متهم میکنند اما نمیگویند که گفتمان اقتصادی خودشان از چه نوعی است. از نظر اجرایی هم باید تاکید کرد که این نامزدهای انتخابات مجلس در دولت پیشین دارای مقام و موقعیت بودند، و کما یا بیش همان شعارها را نمایندگی میکنند، کارنامه دولت پیشین هم در عرصه گوناگون روشن است
البته هر چند نمیتوان مشکلات اقتصادی اعم از نوع ساختاری یا کوتاهمدت و روزمره آن را در ایران را انکار کرد اما پرداختن به این مشکلات در شرایطی که «اصولگرایان» پست ریاست قوه مجریه را در اختیار ندارند و روزهای پیش از انتخابات مجلس شورا و خبرگان دارای بار معنایی خاصی است. این اولویت قائل شدن برای امور اقتصادی با گفتههای پیشین سران «اصولگرا» و خطوط گفتمانی که رهبر حکومت ترسیم کرده است نمیخواند. چه نکتهای پنهانی نیست که علی خامنهای پیش از این گفته بود: «فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. چرا؟ چون فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم؛ شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد». حداد عادل، از پیروان و خویشان سببی علی خامنهای که زمانی هم در مجلس هفتم ریاست مجلس را برعهده داشت گفته است: «بعضیها فکر میکنند راه برونرفت ما از مشکلات اقتصادی این است که یکقدری در موضوع فرهنگ کوتاه بیاییم اما مشکلات اقتصادی با کوتاهی از مقوله فرهنگ حل نمیشود». این نظرات البته نه بدیعاند و نه شگفتآور. چه مصباح یزدی بسیار زودتر گفته بود: «نجات دادن از بیدینی مهمتر از نجات دادن از تهیدستی است». او همین مضمون را در جای دیگری چنین مطرح کرده بود: «اگر قرار بود مشکل اصلی ما، اقتصاد و مادیات باشد، که در این صورت اگر انقلاب نمیکردیم، بهتر بود؛ چراکه در آن زمان نه تحریمی دامنگیر ملت ایران بود و نه مشکل انرژی هستهای داشتیم و الآن در وضعیت پیشرفتهتری بودیم، زیرا از همان زمان قراردادهایی برای صنعت هستهای منعقد شده و در حال اجرا بود». مصباح یزدی در جای دیگری با طرح دوگانه دین و شکم گفته بود: «آیا کار برای دین مردم مهمتر است یا برای شکم آنها». او خطاب به رئیس دولت یازدهم گفته بود: «برخی میگویند که ما مسئول نان مردم هستیم و نه دین مردم؛ و حتی اگر به مسئولی گفته شود چرا جلوی فلان فیلم که مخالف با اخلاق است گرفته نمیشود، میگوید از آنجا که بیننده زیادی دارد، نمیتوان جلوی آن را گرفت؛ این در حالی است که دولت اسلامی نسبت به دین، اخلاق و فرهنگ مردم مسئول است».
آنچه از مجموعه رفتار و گفتار «اصولگرایان» بر میآید نوعی دوگانگی و چرخش است. هر چند سران این جریان «اصولگرا» بر اولویت امور فرهنگ بر امور اقتصادی تاکید دارند، اما در هنگامه انتخاباتی مشکلات اقتصادی اهمیت پیدا میکند. به زبان دیگر، به نظر میرسد هر چند در دل و درون آنچه فرهنگ خوانده میشود دغدغه اصلی «اصولگرایان» است ولی آنجا که جمعآوری «رای» و ارتباط با رایدهندگان اهمیت پیدا میکند، به ناگهانی مشکلات اقتصادی به مسئله اصلی آنها بدل میشود. چنین دوگانگی و چرخش جایگاه اولویتها پیش از این هم در ایران و حتی سایر کشورها تجربه شده است. در کشورهای دیگر این گونه رفتار انتخاباتی معمولا رفتار پوپولیستی و عوامگرانه توصیف میشود. در قالب رفتار پوپولیستی مشکلات اقتصادی زمانی برای جریان سیاسی اهمیت میکند که بتوان به عنوان ابزاری رقیب انتخاباتی را به چالش کشید.
.....................................................................................................
نظر نویسنده دیدگاه رادیو فردا را منعکس نمیکند.