حال آریل شارون نخست وزیر اسبق اسرائیل در «آستانه مرگ» توصیف شده است. بیمارستانی در اسرائیل که شارون بخشی از دوران هشت ساله اغمای مطلق خود را در آن گذرانده، پنجشنبه شب نوزدهم دی از وخامت جدی وضعیت او خبر داد.
بیانیه بیمارستان شیبا در مرکز اسرائیل میگوید انتظار میرود که شارون هر لحظه با مرگ روبرو شود.
پروفسور زئب روتشتاین رئیس این بیمارستان به رسانههای کشورش گفت، عفونت خونی و نارسایی کلیوی شارون رو به وخامت زیادی نهاده و تلاش پزشکان ظاهرا دیگر بینتیجه است.
این بیانیه میگوید دیالیز دایمی آن هم در شرایطی که جسم شارون شدیدا ضعیف شده، امکانپذیر نیست.
رسانههای اسرائیل نیز گزارش دادند که دو پسر شارون و سایر بستگان این خانواده در کنار تخت او در بیمارستان حضور یافتهاند زیرا احتمال میدهند که لحظه مرگ بسیار نزدیک باشد.
فرزندان شارون موافقت کردهاند که او از دستگاههایی که تاکنون وی را زنده نگاهداشته بود، جدا شود.
آریل شارون هشت سال پیش در چهارم ژانویه ۲۰۰۶ بر اثر خونریزی شدید مغزی و در حالی که در اوج فعالیت کاری خود بود، به اغمای مطلق رفت.
دو ماه قبل از این سکته شدید، او دستخوش یک سکته خفیف مغزی نیز شده بود.
زنده ماندن شارونِ سالخورده در اغما در همه این سالها از سوی برخی از کارشناسان پزشکی در حد «معجزه» تلقی شده بود.
شارون که اکنون هشتاد و پنج ساله است، مدتی پس از رفتن به اغما، به مزرعه شخصی خود برگردانده شد اما به دلیل دشواری نگاهداری او در اغمای کامل، پسرانش او را دوباره به بیمارستان تل هشومر برگرداندند.
رسانههای اسرائیل دست و پنجه نرم کردن شارون در اغما با مرگ را «آخرین نبرد» این ژنرال پیشین ارتش لقب دادهاند.
شارون به دلیل نقشی که در تاریخ اسرائیل دارد برای مردم این کشور اهمیت زیادی دارد.
اما فرماندهی او در عملیات مختلف نظامی که به کشته شدن فلسطینیها و اعراب بسیاری در جنگها و سایر عملیات نظامی میان اسرائیل و کشورهای عربی انجامید، تنفری شدید از او را در میان عربها و بخشی از مسلمانان جهان ایجاد کرد.
این نفرت به ویژه به دلیل نقش شارون در حمله نظامی اسرائیل به لبنان در اوایل دهه هشتاد میلادی است که به وقوع کشتار در دهکده های صبرا و شتیلا «به دست فالانژهای مسیحی» لبنان منجر شد.
با وجود این، سیاستها و نگرش شارون در قبال عربها و فلسطینیها در آخرین سالهای زندگی او دستخوش تغییرات غیر منتظره شد.
شارون که سال ۲۰۰۳ دوباره به نخستوزیری رسیده بود، پس از عقبنشینی کامل اسرائیل از غزه در تابستان ۲۰۰۵، به خاطر مخالفتهای شدید راستگرایان لیکود، همراه با بخش بزرگی از همفکران سیاسیاش از این حزب قدیمی خود جدا شد.
تصمیم شارون به برچیدن همه یهودینشینها در نوار غزه و بیرون بردن آخرین سربازان اسرائیل از این منطقه بود که سرانجام به ۳۸ سال تسلط اسرائیل بر غزه پایان داد.
بیانیه بیمارستان شیبا در مرکز اسرائیل میگوید انتظار میرود که شارون هر لحظه با مرگ روبرو شود.
پروفسور زئب روتشتاین رئیس این بیمارستان به رسانههای کشورش گفت، عفونت خونی و نارسایی کلیوی شارون رو به وخامت زیادی نهاده و تلاش پزشکان ظاهرا دیگر بینتیجه است.
این بیانیه میگوید دیالیز دایمی آن هم در شرایطی که جسم شارون شدیدا ضعیف شده، امکانپذیر نیست.
رسانههای اسرائیل نیز گزارش دادند که دو پسر شارون و سایر بستگان این خانواده در کنار تخت او در بیمارستان حضور یافتهاند زیرا احتمال میدهند که لحظه مرگ بسیار نزدیک باشد.
فرزندان شارون موافقت کردهاند که او از دستگاههایی که تاکنون وی را زنده نگاهداشته بود، جدا شود.
آریل شارون هشت سال پیش در چهارم ژانویه ۲۰۰۶ بر اثر خونریزی شدید مغزی و در حالی که در اوج فعالیت کاری خود بود، به اغمای مطلق رفت.
دو ماه قبل از این سکته شدید، او دستخوش یک سکته خفیف مغزی نیز شده بود.
زنده ماندن شارونِ سالخورده در اغما در همه این سالها از سوی برخی از کارشناسان پزشکی در حد «معجزه» تلقی شده بود.
شارون که اکنون هشتاد و پنج ساله است، مدتی پس از رفتن به اغما، به مزرعه شخصی خود برگردانده شد اما به دلیل دشواری نگاهداری او در اغمای کامل، پسرانش او را دوباره به بیمارستان تل هشومر برگرداندند.
رسانههای اسرائیل دست و پنجه نرم کردن شارون در اغما با مرگ را «آخرین نبرد» این ژنرال پیشین ارتش لقب دادهاند.
شارون به دلیل نقشی که در تاریخ اسرائیل دارد برای مردم این کشور اهمیت زیادی دارد.
اما فرماندهی او در عملیات مختلف نظامی که به کشته شدن فلسطینیها و اعراب بسیاری در جنگها و سایر عملیات نظامی میان اسرائیل و کشورهای عربی انجامید، تنفری شدید از او را در میان عربها و بخشی از مسلمانان جهان ایجاد کرد.
این نفرت به ویژه به دلیل نقش شارون در حمله نظامی اسرائیل به لبنان در اوایل دهه هشتاد میلادی است که به وقوع کشتار در دهکده های صبرا و شتیلا «به دست فالانژهای مسیحی» لبنان منجر شد.
با وجود این، سیاستها و نگرش شارون در قبال عربها و فلسطینیها در آخرین سالهای زندگی او دستخوش تغییرات غیر منتظره شد.
شارون که سال ۲۰۰۳ دوباره به نخستوزیری رسیده بود، پس از عقبنشینی کامل اسرائیل از غزه در تابستان ۲۰۰۵، به خاطر مخالفتهای شدید راستگرایان لیکود، همراه با بخش بزرگی از همفکران سیاسیاش از این حزب قدیمی خود جدا شد.
تصمیم شارون به برچیدن همه یهودینشینها در نوار غزه و بیرون بردن آخرین سربازان اسرائیل از این منطقه بود که سرانجام به ۳۸ سال تسلط اسرائیل بر غزه پایان داد.