دومین نشست نقشآفرینان ریز و درشت سوریه برای یافتن راهحلی جامع جهت حل بحران این کشور در روز ۲۳ آبان در وین برگزار شد. این نقشآفرینان که نام «گروه بینالمللی حمایت از سوریه» برای خود برگزیدند عبارت بودند از اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا، سازمان ملل، آمریکا، چین، روسیه، بریتانیا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ایران، مصر، عراق، لبنان، عمان، قطر، عربستان سعودی، ترکیه، امارات متحده عربی و اردن.
بر مبنای بیانیهای که در پایان این نشست صادر شد، اعضای این گروه توافق کردند که به تلاش خود برای برقراری یک آتشبس فراگیر در سوریه ادامه دهند و به موازات آن برای انتقال قدرت در سوریه، بر پایه بیانیه ژنو در سال ۲۰۱۲ و تحت نظر سازمان ملل، گامهای لازم را بردارند.
افزون بر این، نشست مذکور و بیانیه پایانی آن به ضرورت پایان دادن به رنج مردم سوریه، جلوگیری از تخریب فیزیکی بیشتر این کشور، و خشک کردن ریشههای بیثباتی در منطقه در نتیجه افزایش گروههای تروریست در جنگ سوریه تاکید دارد.
برگزاری این نشست و حضور کشورهایی مانند عربستان سعودی، ایران، آمریکا و روسیه در این گردهمایی که در بیشتر موارد اهداف کاملاً متضادی را در سوریه دنبال میکنند، فینفسه گامی مثبت است اما مشکلات اساسی برای پایان دادن به بحران سوریه کلان و پرشمار است و حتی موانعی جدی برای اجرای مفاد بیانیه نشست وین وجود دارد که میتواند پیشرفت جزیی حاصل شده را نیز از بین ببرد.
آتشبس و انتخابات آزاد
برپایه برنامه زمانبندی شده «گروه بینالمللی حمایت از سوریه»، اعضای این گروه توافق کردند که روز ۲۳ آذر (۱۴ دسامبر) طی نشستی با ارزیابی پیشرفتهای حاصله، راه را برای مذاکرات رسمی میان نمایندگان دولت سوریه و گروههای مخالف آن تحت نظارت سازمان ملل هموار کنند، مذاکراتی که باید تا قبل از ۱۱ دی (اول ژانویه ۲۰۱۶) برگزار شود.
بر اساس همین زمانبندی قرار است در ظرف شش ماه آینده، یعنی تا ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ (۱۴ مه ۲۰۱۶) آتشبس در سوریه بر قرارگردد تا دولت وحدت ملی سوریه بتواند قانون اساسی جدید سوریه را تدوین کند و بالاخره ۱۸ ماه بعد از آن، یعنی تا ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ (۱۴ مه ۲۰۱۷)، انتخابات آزاد تحت نظارت سازمان ملل برای تشکیل دولت جدید در سوریه برگزار شود و همه مردم سوریه از جمله سوریهای خارج از کشور در این انتخابات شرکت کنند.
برای رسیدن به این اهداف، قرار است که «گروه بینالمللی حمایت از سوریه» راهکارهای اساسی را برای پایان دادن به جنگ داخلی سوریه، به مردم این کشور ارایه دهد. در ضمن، برای برقراری و تداوم آتش بس در سوریه، به گزارش برخی از رسانههای غربی، همه اعضا گروه یاد شده توافق کردهاند که از کمکرسانی به طرفهای در گیر اعم از دولت سوریه و گروههای مخالف، خوداری کنند تا تلاشهای دولت وحدت ملی و در پی آن انتخابات آزاد به ثمر برسد.
به رغم گامهای پیشبینی شده این گروه که معقول و چارهساز به نظر میرسد، نیل به اهداف تعیینشده با توجه به برنامه زمانبندی شده آن خوشبینانه است و پیشبینی نمیشود که این برنامه در عمل بتواند بحران سوریه را به نحو موثر و پایداری فیصله دهد.
در نشست وین هیچیک از گروههای مخالف رژیم اسد حضور نداشتند. این عدم حضور جدا از اینکه نشانگر اختلافات عمیق و متضاد این گروههای ازهمگسیخته و غیرکاربردی است، میتواند برنامه و نسخه «گروه بینالمللی حمایت از سوریه» را با مشکل جدی روبرو کند. البته آمریکا و دیگر کشورهای این گروه گفتهاند که دعوت نکردن از گروههای مخالف آگاهانه صورت گرفته و نمیخواستهاند که به تنش و اختلاف نظرهای موجود در میان حاضران نشست بیفزایند و در عین حال خواستهاند که پیام واحدی را به این گروهها و دولت دمشق مخابره کنند.
اما واقعیت این است که به رغم این به اصطلاح پیام واحد که در توافق بر سر برنامه زمانبندی خلاصه شده، حصول اجماع میان کشورهای «گروه بینالمللی حمایت از سوریه»، به علت اختلافات ریشهدارشان، کاری مشکل خواهد بود و رسیدن به اتفاق نظر میان گروههای مسلح در سوریه کاری مشکلتر و حتی ناممکن. این گروهها هم پرشمارند و هم ایدئولوژی و انگیزههای متفاوتی برای مبارزه دارند.
کثرت گروههای مسلح
«موسسه مطالعات جنگ» در واشینگتن در بررسی جامعی که در ماه اکتبر امسال در باره این گروهها، اتاق عملیات آنها، مکانهای فعالیت و گرایش و همچنین حامیان آنها انجام داده، ۱۶ اتاق عملیات را شناسایی است. هر اتاق عملیات که در واقع یک مرکز هماهنگکننده عملیات است در یک منطقه جغرافیایی معینی فعالیت میکند و گروههای مخالفِ رژیم اسد و در برخی موارد مخالفِ هم رژیم و هم داعش به این اتاق میپیوندند تا عملیات خود را با دیگر گروهها هماهنگ کنند بیآنکه به آنها ملحق شوند. به عبارت دیگر، هر یک از گروهها ضمن هماهنگی با دیگر گروهها هویت ویژه خود را حفظ میکنند.
اسامی این اتاقهای عملیات در استانهای سوریه عبارتند از: فتح حلب، انصار شریعت، آتشفشان فرات (استان حلب)؛ جیشالفتح ادلب، نبرد پیروزی (استان ادلب)؛ جیشالفتح ادلب و جیش النصر (استان حما)؛ پیروزی مستضعفان (استان حمص)؛ فرماندهی متحد غوطه شرقی، اتحاد زیر یک پرچم، جیشالفتح قلمون، گردهمایی غرب قلمون، اتاق عملیات شرق قلمون (استان دمشق)؛ و جیشالحرمون، جیش الفتح جنوب و جبهه جنوب (استانهای درعا و قنیطره).
شمار گروههای مسلح فعال در استانهای سوریه به این شرح است: ۵۴ گروه در استان حلب؛ ۲۳ گروه در استان ادلب؛ ۱۴ گروه در استان لاذقیه؛ ۱۴ گروه در استان حما؛ ۷ گروه در استان حمص؛ ۴۵ گروه در استان دمشق؛ و ۴۴ گروه در استانهای درعا و قنیطره. شمار زیادی از این گروهها با حفظ نام و هویتشان در استانهای گوناگون و با هماهنگی اتاقهای عملیات مربوطه فعالیت میکنند.
اجماع میان گروههای و بازیگران منطقهای و فرامنطقهای
با توجه به کثرت گروههای مسلح، یکی از مشکلات عمده بر سر راه توافق ژنو و به اجرا در آوردن برنامه زمانبندی شده «گروه بینالمللی حمایت از سوریه»، حتی در این مرحله ابتدایی، توافق بر سر گروه یا گروههایی است که بتوانند به نمایندگی از همه گروهها و به عنوان اپوزیسیون در گفتوگوهایی که قرار است برگزار شود، شرکت کنند. این سئوال که چه گروهی یا کسانی میتوانند نماینده اپوزیسیون باشند همواره به عنوان یک سئوال اساسی در میان کشورهای غربی و عرب مطرح بوده است.
انتظار همکاری و هماهنگی میان گروههای مسلح کوچک و بزرگ که شمار آنها از صد تجاوز میکند و فقط در مورد برکناری اسد از مسند قدرت اتفاق نظر دارند، بسیار خوشبینانه است. علاوه بر این کشورهایی که گروههای مخالف اسد را حمایت میکنند، نگاههای متفاوتی درباره حل بحران سوریه دارند. برای مثال آمریکا همواره بر این نظر پا فشرده است که ارتش آزاد سوریه باید جز اپوزیسیون در گفتوگوهای آتی باشد ولی به تازگی واشینگتن با فشار عربستان سعودی و قطر پذیرفته است که گروه «احرار شام» هم جزیی از اپوزیسیون باشد.
در این راستا، یکی دیگر از موضوعات اساسی کردهای سوریهاند که کشورهای شرکتکننده به آن نپرداختهاند. ترکیه مایل نیست که کردهای سوریه نقش پر رنگی در گفتوگوهای آتی بر سر حل بحران سوریه داشته باشند. بیشک کردهای سوریه بر سر خود مختاری و یا خودگردانی پا خواهند فشرد که این خواسته در تضاد با خواستههای دیگر گروههای مسلح و نیروهای هوادار اسد است.
گروههای ترویست و غیرتروریست
اینکه چه گروههایی تروریست محسوب میشوند یکی دیگر سئوالات مطرح برای حل بحران سوریه است. جنگ داخلی سوریه حتی با توافق گروههای مسلح با دولت اسد کاملاً متوقف نخواهد شد زیرا دو گروه بزرگ مانند گروه خلافت اسلامی (داعش) و جبهه النصره، همانگونه که در بیانیه پایانی نشست وین تاکید شد، گروههای تروریستی هستند. اطلاق نام تروریست به گروه خلافت اسلامی جای سئوال ندارد به ویژه اینکه اکثریت قریب به اتفاق دیگر گروههای مسلح و اتاقهای عملیات در سوریه، داعش را دشمن میشمارند. حملات اخیر پاریس از سوی این گروه به حل بحران سوریه ارجحیت فوقالعاده داده است اما خارج کردن جبهه النصره و برخی از گروههای دیگر که در لیست تروریستها قرار دارند، حل بحران سوریه را پیچیدهتر خواهد کرد و حتی میتواند قراردادهای آتی را ناکام کند.
برخی از گروههای مسلح از جمله احرار شام و ارتش آزاد سوریه همکاری نزدیکی با جبهه النصره داشته و دارند و متقاعد کردن این گروهها که اتحاد خود را با این گروه، چه مایه عقیدتی داشته باشد و چه مصلحتی، قطع کنند کار دشواری خواهد بود. مهمتر اینکه متقاعد کردن این گروهها که مبارزه خود را علیه نیروهای دولتی قطع کنند و در عوض لولههای تفنگ خود را به سوی جبهه النصره نشانه روند، بسیار چالشبرانگیز خواهد بود.
هواپیماهای روسیه در جریان عملیاتشان در سوریه چند بار مواضع ارتش آزاد سوریه را که با جبهه النصره همکاری میکند، بمباران کردند و از نظر روسیه هر دو گروه از یک قماشاند، گو اینکه به تازگی مقامهای روسی گفتهاند که ممکن است بخشی از ارتش آزاد سوریه را بپذیرند.
با این همه، جبهه النصره تنها گروه افراطگرا در سوریه نیست. گروههای جهادی مانند جبهه انصار دین و جبهه الاقصی در مقایسه موضع ایدیولوژیکی مشابه و حتی تندتری دارند. به احتمال بسیار قوی این گروهها با نسخه نشست وین برای برقراری آتشبس مخالفت خواهند کرد و به مبارزه خود ادامه خواهند داد.
حامیان گروهها
متقاعد کردن و یا مجبور کردن گروههای مسلح به قبول آتش بس، با متوقف کردن حمایتهای تسلیحاتی و غیر تسلیحاتی کشورهای حامی آنها، کاری دشوار و پر زیر و بَم خواهد بود زیرا شماری از کشورهای «گروه حمایت بینالمللی از سوریه» بهطور عملی در جنگ داخلی این کشور شرکت دارند. روسیه با نزدیک به ۴۰۰۰ نفر از پرسنل نظامی حضور پررنگی در سوریه دارد. ایران نیز، به گفته حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران، در چهار سطح راهبردی، عملیاتی، تاکتیکی و فنی ارتش سوریه را یاری میدهد. ایران جدا از اعزام پرسنل سپاه به سوریه، با فرستادن افغانیهای لشگر فاطمیون و شیعیان عراق و از طریق حزبالله لبنان در جنگ داخلی سوریه شرکت دارد، گو اینکه فرماندهان سپاه این کمک را «نقش مشاورتی» قلمداد میکنند.
در همین راستا، آمریکا از «نیروهای دموکراتیک سوریه» حمایت میکند و ترکیه و عربستان سعودی هم میتوانند ادعا کنند که کمکهای آنها به گروههای نیابتیشان برای مبارزه با داعش و جبهه النصره است و نه برای رویارویی با نیروهای دولتی سوریه و حامیان اسد.
در هر صورت هر یک از کشورهای یاد شده تلاش خواهند کرد که گروههای نیابتیشان موقعیت موقعیت بهتری در مذاکرات آتی داشته باشند و این توقف کمکها از کشورهای ذینفع را بسیار مشکل خواهد کرد.
آینده اسد
یکی از مشکلات کلیدی بحران سوریه که آینده اسد است جایی در برنامه کاری نشست وین نداشت. «گروه بینالمللی حمایت از سوریه» نپرداختن به آینده اسد را خودخواسته و عمدی توصیف کرده است. اعضا این گروه بر این باورند که گفتوگو درباره آینده اسد در این برهه زمانی راه هر گونه پیشرفت را برای حل بحران سوریه خواهد بست. در این ارتباط، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، گفت مسکو و واشینگتن در این مورد اختلاف نظر دارند ولی اختلاف نظر نباید سدی برای ادامه روند دیپلماسی باشد.
ایران و روسیه میگویند که اسد نباید از قدرت کنارهگیری کند و مردم سوریه باید خودشان درباره آینده سیاسی کشورشان تصمیم بگیرند. کشورهای حوزه خلیج فارس بر این عقیدهاند که اسد نمیتواند بخشی از روند سیاسی سوریه باشد و باید از قدرت کنارهگیری کند. ترکیه هم خواهان کنارهگیری اسد است ولی با ابقا نمادین او برای یک دوره شش ماهه موافق است. این در حالی است که آمریکا با اصرار به کنارهگیری اسد میگوید نیازی نیست که این موضوع قبل از یک دوره انتقالی رخ دهد.
با توجه به این خواستههای ناهمگون، نگنجاندن آینده اسد در برنامه «گروه بینالمللی حمایت از سوریه» ممکن است برای مدتی ادامه یابد ولی دیر یا زود این موضوع بسیار مهم باید مورد بحث جدی قرار گیرد.
مصالحه طرفهای درگیر؟
با توجه به اختلاف نظرهای موجود میان اعضا «گروه بینالمللی حمایت از سوریه» اجرای برنامه زمانبندی این گروه برای حل بحران سوریه خوشبینانه است و در مواردی ناممکن به نظر میرسد. در عین حال ضرورت شکست داعش که در بند ۶ بیانیه نشست وین به آن تاکید شده، به استراتژی منسجمی میان کشورهای ائتلاف به رهبری آمریکا، روسیه و ایران نیاز دارد که در این برهه زمان امری محال به نظر میرسد.
آمریکا مهمترین عضو «گروه بینالمللی حمایت از سوریه» بر آن است که از ابزارهای دیپلماسی و فشار و با استفاده از فرصتهای مناسب، به ایران و روسیه بقبولاند که ادامه جنگ در سوریه به نفع آنها نیست و بهتر است و به مصالحه و بده و بستانهای لازم برای برقراری صلح در سوریه تن دهند. پیگیری این استراتژی برای آمریکا مزایایی دارد بدین معنی که نه به میزان خشونت و درگیری موجود در سوریه خواهد افزود و نه جان سربازان آمریکایی را که شمارشان در قالب مشاور و گروههای عملیات ویژه محدود است، به خطر خواهد انداخت و در مجموع ضایعات انسانی قابل توجهی برای آمریکا ببار نخواهد آورد.
در مقابل روسیه و به ویژه ایران که مستقیماً در میدان جنگ حضور دارند، نشان دادهاند که برای حفظ اسد هزینههای لازم انسانی و غیر انسانی را تحمل خواهند کرد و به همین جهت بعید است که این دو کشور به خواستههای آمریکا تن دهند و اسد و رژیم او را به آسانی رها کنند. فرماندهان سپاه به باقی ماندن اسد در مسند قدرت اصرار میورزند و به تازگی محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، با گره زدن امنیت ملی ایران با سوریه گفت: «امنیت سوریه اثر مستقیم بر امنیت ایران دارد.» باقی ماندن اسد بر سر قدرت آنگونه که سپاه خواستار آن است مترداف با ادامه حکومت اقلیت علوی در سوریه است که گروههای مسلح به شدت با آن مخالفت میورزند و برکناری اسد در صدر خواستههای آنان قرار دارد. این دو خواسته که ناسازگار و مانعة الجمعاند، جنگ را به درازا خواهد کشاند.
نشست وین به رغم کاستیها و موانعی که بر سر اجرای برنامه زمابندیاش آن وجود دارد تلاش دارد که راه میانهای را انتخاب کند و بیانیه پایانی آن از همه طرفهای ذینفع میخواهد که به وحدت، استقلال، تمامیت ارضی و ماهیت غیر فرقهای دولت سوریه پای بند باشند تا نهادهای دولتی دست نخورده باقی بماند و حقوق همه مردم سوریه فارق از هر قوم و مذهبی که به آن وابستهاند، حفظ شود.
رسیدن به این اهداف به مصالحه همه طرفهای دیگر نیاز دارد در غیر اینصورت تکانه دیپلماتیک و گامهای اولیهای که در نشست وین برداشته شد به هدر خواهد رفت و مردم سوریه بهای سنگین تری برای ادامه جنگ خواهند پرداخت.
....................................................................................................
نظر نویسنده الزاما بیانگر دیدگاه رادیو فردا نیست.