شنبه ۷ شهریور، برای بار دوم آتش بس در شهرک زبدانی در شمال غرب دمشق پایتخت سوریه و دو روستای شیعهنشین کفریا و فوعه در استان شمالی ادلب، میان نیروهای ارتش سوریه و حزبالله لبنان از یک سو و مخالفان مسلح حکومت بشار اسد از سوی دیگر، شکست خورد و درگیریها از سر گرفته شد.
فاصله جغرافیایی میان زبدانی و دو روستای کفریا و فوعه میتواند تفسیری برای شکست هر آتشبسی در این مناطق باشد به ویژه اینکه فاصله میان دو طرف آتشبس هم همچون این مناطق، زیاد است و پایداری هرگونه آرامشی را در شطرنج سوری، دشوار کرده است.
شنبه برای دومین بار طی سه هفته اخیر بود که آتشبس در این سه منطقه شکست میخورد؛ پس از بمباران شدید روستاهای شیعهنشین کفریا و فوعه از سوی مخالفان مسلح از سر گرفته شد و ارتش سوریه و حزبالله لبنان هم حملات خود را به شهرک زبدانی، از سر گرفتند و درگیریها با دو گروه احرار الشام و النصره، بیش از پیش شلعهور شد.
ویژگی آتشبسها در سوریه «ناپایداری» است. سازمان ملل متحد هم نتوانسته آتشبسهای طولانیمدتی در بخشهای دیگر سوریه مثلا در حلب برقرار کند. همچنین تجربه آشتیهای محلی در نتیجه پیچیده بودن بحران سوریه، شکست خورده است.
ناپایداری اوضاع
آنگونه که منابع رسانهای اعلام کردند، مذاکرات میان هیأت ایرانی و گروه احرار الشام برای دستیابی به آتشبسی ۴۸ ساعته در ترکیه و با میانجیگری این کشور برگزار شد. این گزارشها را گروه احرار الشام تایید کرده است.
صبح پنجشنبه ۵ شهریور، اجرای آتشبس میان گروههای مسلح مخالف نظام سوریه از یک سو و ارتش سوریه و حزبالله لبنان از سوی دیگر، در زبدانی، کفریا و فوعه آغاز شد.
هدف از آتشبس فراهم کردن زمینه برای مذاکرات بر سر عقبنشینی امن جنگجویان مخالف از زبدانی و شهرک مضایا و خروج صدها غیرنظامی از دو روستای کفریا و فوعه بود. علاوه بر آن گفتوگوهایی بر سر ورود مواد غذایی به این مناطق و خارج کردن زخمیها از آنها صورت گرفت و بر سر مناطق دیگر هم گفتوگو شد.
بر سر همین موارد هم در آتشبس پیشین گفتوگو شد اما دو طرف درباره مسائل مورد اختلاف که به شکست مذاکرات انجامید، سخنی نگفتند.
برخی از منابع مخالفان میگویند که گروه احرار الشام که طرف اصلی در مذاکرات بود، به مسائلی که مطرح شد بسنده نکرده بلکه خواهان آزادی هزاران زندانی از زندانهای نظام سوریه است. این گروه شبهنظامی همچنین طرف مقابل را به تلاش برای تغییر ترکیب جمعیتی منطقه زبدانی که عمده ساکنانش سنی مذهب هستند متهم میکند.
برخی منابع هم میگویند که مذاکرهکنندگان ایرانی شرط گروه احرار الشام ا برای آزادی شمار زیادی از زندانیان پذیرفت اما نظام اسد این شرط را به اعتبار اینکه این زندانیان، یک برگ برنده سیاسی مهمی در دستش هستند، رد کرد.
همچنین منابع نزدیک به مذاکرات میگویند که مخالفان مسلح، بر سر طرفی که قرار است زخمیها را از مناطق درگیری خارج کنند، به توافق نرسیدند چرا که طرف مقابل میگوید هلال احمر سوریه باید این زخمیها را به مناطق دیگر منتقل کند.
از نقاط مورد اختلاف دیگر این است که مذاکرهکنندگان ایرانی خواهان خروج همه اهالی کفریا و فوعه از راه دالانی امن به مناطق تحت کنترل نیروهای دولتی سوریه در مقابل تامین دالان امن مشابهی برای تمام حاضران در زبدانی شدند. اما گروه احرار الشام تنها با خروج زنان، کهنسالان و پسران زیر ۱۵ سال از کفریا و فوعه موافقت کرده است.
استراتژی شهرها
دولت سوریه میگوید که نیروهایش کنترل بخش اعظم زبدانی را از مخالفان باز پس گرفته و میتواند از راه نظامی، به نبردهای این منطقه پایان دهد. در مقابل مخالفان میگویند که قادر خواهند بود وارد روستاهای کفریا و فوعه شوند و به زودی این اتفاق خواهد افتاد.
مساحت زبدانی، بالغ بر ۳۹۵ کیلومتر مربع است و فاصله ۱۱ کیلومتریاش از مرزهای لبنان و ۴۵ کیلومتریاش از دمشق، به این منطقه اهمیت دوچندان بخشیده است. نظام سوریه حضور مخالفان مسلح در زبدانی را تهدیدی دائم برای پایتخت میداند.
در دست گرفتن کنترل زبدانی برای نظام سوریه به معنی دور کردن کامل مخالفان مسلح از نوار مرزی با لبنان و بستن راه امدادرسانی آنها از این کشور همسایه است. به علاوه جبهه حومه غربی دمشق هم آرام میشود.
کنترل نیروهای دولتی سوریه بر زبدانی همچنین به معنای کاهش تهدید احتمالی آینده مخالفان بر جاده ارتباطی بیروت-دمشق است و برای نیروهای دولتی این امکان را به وجود میآورد که با خیالی راحتتر، دست به عملیات در حومه دمشق بزنند. از سویی تحرک مخالفان مسلح در مناطق حومه دمشق به غوطه در جنوب محدود میشود و این کار را برایشان برای رسیدن به پایتخت، دشوار میکند.
به نظر میرسد نبرد زبدانی بخشی از عملیات بلندیهای قلمون واقع در مناطق مرزی سوریه و لبنان است که نیروهای اسد به همراه حزبالله یک ماه و نیم پیش برای بیرون راندن مخالفان از آن آغاز کردند. میتوان زبدانی را دروازه واقعی غرب بلندیهای قلمون به شمار آورد که با وجود محاصرهاش در سه سال و نیم پیش، اما تا کنون نیروهای دولتی سوریه و متحدانشان نتوانستند مخالفان را به شکلی کامل از آن بیرون کنند.
از سویی زبدانی امتداد جنوبی منطقه حومه قنیطره است. کنترل اکثر قنیطره در دست مخالفان مسلح سوریه است. ماندن زبدانی در دست مخالفان به آنها توانایی بستن راه دمشق به جنوب و تهدید پایتخت از این سمت را میدهد.
اما کفریا و فوعه، فروردین گذشته توسط جنگجویان جیشالفتح به محاصره در آمدند. این دو روستا تنها مناطق شمال ادلب هستند که به تصرف مخالفان در نیامدهاند.
تصرف کفریا و فوعه توسط مخالفان علاوه بر اهمیت نظامی که برای آنها دارد به گونهای که باعث میشود کنترل تمام حومه شمال غربی ادلب را در دست بگیرند، ضربهای روانی برای هواداران نظام اسد به شمار میآید. این رویداد در صوت وقوع میتواند باعث سقوط مناطق دیگ و با اهمیتتری به دست مخالفان شود.
منابع مخالفان میگویند که فوعه، از خطوط دفاعی مستحکمی برخوردار است. سه خط دفاعی شامل خاکریزهای مستحکم، خندق، مین و اسلحه سنگین و پیشرفته، از این شهر حمایت میکند. همچنین هزاران تن از شبهنظامیان متحد دولت سوریه از تابعیتهای مختلف در این منطقه حضور دارد به گونهای که ورود به آن را برای مخالفان، بسیار دشوار میکند.
مذاکرات بر سر زبدانی، کفریا و فوعه با وجود شکستشان تاکنون، نشانگر چند واقعیت در بحران سوریه است که برجستهترین آنها، نقش تاثیرگذار ایران و ترکیه در این بحران است.
این مذاکرات همچنین نشان از آن دارد که بعد مذهبی، به طور نسبتا کاملی سایه خود را بر بحران سوریه افکنده به گونهای که راه را برای هرگونه گفتوگوهای فراگیر بر سر این بحران در هر منطقه و در هر چارچوبی، ناهموار میکند.